مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • لایک
امتیازات: Maia
در هوای تو به بی پا و سری شهره شدم
یافتم در سر کوی تو عجب پا و سری

وحدت کرمانشاهی
یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
 
میان جسم و جان بنگر چه فرق است
که این را غرب گیری آن چو شرق است

شیخ محمود شبستری
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک

به در صومعه با بربط و پیمانه روم
 
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک

به در صومعه با بربط و پیمانه روم
مهمان تو نیست دو سه روز و گزاف
خوان تو گرفته است از قاف به قاف
گر فتنه شود کسی معافست معاف
بر شمع کند همیشه پروانه طواف

مولوی
 
  • لایک
امتیازات: Maia
مهمان تو نیست دو سه روز و گزاف
خوان تو گرفته است از قاف به قاف
گر فتنه شود کسی معافست معاف
بر شمع کند همیشه پروانه طواف

مولوی
فلک همیشه به کام یکی نمیگردد
که آسیای طبیعت به نوبت است ای دوست
 
  • لایک
امتیازات: Maia
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

مولانا
دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی
پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا

مولوی
 
دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی
پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا

مولوی
از منست این غم که بر جان منست
دیگر این خود کرده را تدبیر نیست

فروغ فرخزاد
 
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
مولانا
دیشب من و پروانه سخن می‌گفتیم
گاه از گل و گه ز شمع‌، می‌آشفتیم

شد صبح نه پروانه به جا ماند و نه من
گل نیز پر افشاند که ما هم رفتیم
 
دیشب من و پروانه سخن می‌گفتیم
گاه از گل و گه ز شمع‌، می‌آشفتیم

شد صبح نه پروانه به جا ماند و نه من
گل نیز پر افشاند که ما هم رفتیم
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد
حافظ
 
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد
حافظ
درویش را چه بود نشان جان و زبان درفشان
نی دلق صدپاره کشان چیزی بده درویش را

مولوی
 
  • لایک
امتیازات: Maia
  • لایک
امتیازات: Maia
از یک خروش یارب شب زنده دارها
حاجت روا شدند هزاران هزارها

وحدت کرمانشاهی
آمدم یاد تو از دل به برونی فکنم
دل برون گشت ولی
یاد تو با ماست هنوز…
 
Back
بالا