مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
شاید ابلیس تو را شیطنت آموخت که من
در پس پرده‌ی ایمان به تو کافر باشم
غلامرضا طریقی
 
در را به رویم باز کن! اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه می خواهم
علیرضا بدیع
 
من نگويم، كه به درد دل من گوش كنيد
بهتر آن است كه اين قصه فراموش كنيد
معینی کرمانشاهی
 
اصول مشاعره میگه که شعر کلاسیک حتما باشه
حالا باز هم نظر @mohad_z تعیین کننده است ...

تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
علیرضا بدیع
ترجیحا کلاسیک باتشکر
 
من نگويم، كه به درد دل من گوش كنيد
بهتر آن است كه اين قصه فراموش كنيد
معینی کرمانشاهی
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه
حافظ
 
هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
سعدی
 
تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان
تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان
بیژن ترقی
 
نبود ایچ فرزند مر سام را
دلش بود جویا دلارام را
 
ای کُلّم اي كلي ، كل در كل پوشيده
اي كلِّ تو پوشيده در پرده ي معنايم

بيژن الهي
 
ای کُلّم اي كلي ، كل در كل پوشيده
اي كلِّ تو پوشيده در پرده ي معنايم

بيژن الهي

ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچ
صبر کم‌و بیتابی بسیار و دگر هیچ

در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری
گویم که غم یار و غم یار و غم یار و دگر هیچ
 
چشم بیمار تو شد باعث بیماری ما
به مسیحا نرسد فکر پرستاری ما
 
لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح
داغ دل بود به امید دوا باز آمد
حافظ
 
ثنا ها کرد بر روی چو ماهش
بپرسید از غم و تیمار راهش
 
شبی یاد دارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه با شمع گفت که من عاشقم گر بسوزم رواست تو را گریه و سوز باری چراست؟

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
 
هر می لعل کزان جام بلورین ستدم
آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند
حافظ
 
من که بیچاره شدم کاش ولی هیچ دلی
گیرِ لحن بم مردانه ی محکم نشود
نفیسه سادات موسوی
 
Back
بالا