مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ای خوشا آن دل که آزاری نمی آید از او

غیـــر کـــار عاشقی کاری نمی آید از او
وارد عرصه دل گر بشوی خود شده ای اما بعد
رفتن و ماندن تو نیست به دستان خودت
 
وارد عرصه دل گر بشوی خود شده ای اما بعد
رفتن و ماندن تو نیست به دستان خودت
تا کی به تمنای وصال تو يگانه
اشکم شود از هر مژه چون سيل روانه
 
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کسی را وقوف نیست که انجام کار چیست
تب یاد تو جانانا اگر چه سخت سوزان است
ولی دردرسیده ز تو مرا خوشتر ز درمان است
 
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کسی را وقوف نیست که انجام کار چیست
تب یاد تو جانانا اگر چه سخت سوزان است
ولی درد رسیده ز تو مرا خوشتر ز درمان است
 
تب یاد تو جانانا اگر چه سخت سوزان است
ولی دردرسیده ز تو مرا خوشتر ز درمان است
تشنه لب کشته شود در لب شت از چه گناه
آن که سیراب کند در لب کوثر تشنه
 
Back
بالا