مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از بین دوا و درد و درمان
پسندم انچه را جانان پسندد
دولت و ملک نه آن را که سخنور بهتر
بلکه آن راست که در دانش و حکمت مهتر
 
دولت و ملک نه آن را که سخنور بهتر
بلکه آن راست که در دانش و حکمت مهتر
رک بگویم از همه رنجیده ام
از غریب و آشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند
من به هرسازی که شد رقصیده ام
 
رک بگویم از همه رنجیده ام
از غریب و آشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند
من به هرسازی که شد رقصیده ام
من عاشقم و دلم بدو گشته تباه
عاشق نبود ز عیب معشوق آگاه
 
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پريشان و دست كوته ماست
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
امیدوارم درست گفته باشم!
 
Back
بالا