قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
سیب ممنوعه که افتاد ز دستم به بهشت
بایدم رفتن و این نعمت و انعام بهشت
قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما راترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما رااگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
تا تو نگاه میگنی کار من آه کردن استروزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن(ساعد) ساقی سیمین ساق بود
حافظ