مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ
 
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را
 
آن کس که تو را شناخت ، جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟
دیوانه کنی ، هر دو جهانش بخشی
دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند
مولانا
 
در این سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
 
دانه ی فلفل سیاه خال مه رویان سیاه
هردو جانسوزند اما این کجا وآن کجا
ایرج میرزا
 
آخر قرار زلف تو با ما چنین نبود
ای مایه قرار دل بی قرار من
شهریار
 
نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون
که هر کجا خبری هست ادعایی نیست
فاضل نظری
 
تا زبند زلف او قصد رهایی می کنم
می دهد بر زلف مشکین پیچ و تاب دیگری
 
يا بفرما به سرايم يا بفرما به سر ، آيم
غرضم وصل تو باشد چه تو آيی چه من آيم
كشكول طبسی
 
ما ز خود سوی که گردانیم سر
چون تویی از ما به ما نزدیکتر

مولانا
 
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
 
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
تا تو نگاه میگنی کار من آه کردن است
جان به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟
 
تو روز آخر اسفند , من آغاز فروردین
خدا ما را به همدیگر رسانده یا جدا کرده
طیبه عباسی
 
هر که در عشق علی گم میشود
مثل گل محبوب مردم میشود
 
دلخوش به نگاه گاه گاهت هستم
شرمنده‌ی چشم بی گناهت هستم
پاداش کدام کار خوبم هستی
تاوان کدام اشتباهـت هستم
امیر مرادی
 
می روم افتان و خیزان تا غدیر
باده ها می نوشم از جوشن کبیر
 
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن(ساعد) ساقی سیمین ساق بود
حافظ
 
Back
بالا