در حال مطالعه

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دژ دیجیتال از دن براون

بعید میدونم نسخه چاپیشو بتونید پیدا کنید ولی میشه با نسخه دیجیتالی ناقصش هم لذت برد =)
 
کوری از ژوزه ساراماگو تا اینجاش که جالب بوده تا ببینم بقیش چی میشه:/
 
به نقل از mosiano :
دژ دیجیتال از دن براون

بعید میدونم نسخه چاپیشو بتونید پیدا کنید ولی میشه با نسخه دیجیتالی ناقصش هم لذت برد =)
کلیک کنید تا باز شود...
انتشارات نگارینه داره

مغازه خودکشی، نشر چشمه
بسی خوبه :))
 
هم‌چنان "هنر خوب زندگی کردن"
در کنارش هم "تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ" که بسی دوسش دارم!
پ.ن: زوال کلنل رو نصفه نیمه رها کردم :-"
 
همچنان در حال خواندنِ مادام بواری به سر می برم ، خیلی آهسته و پیوسته :-" اما پریروز که برای کار دانشگاهم توی قفسه های کتابخونه ی دانشکده دنبال کتاب مناسب میگشتم ، چشمم خورد به کتاب های فریبا وفی ، و چون اسم آشنایی داشت یکی از کتاب ها رو برداشتم : ترلان .
حدود بیست صفحه ی خونده شده ی اول ، حاکی از شخصیت پردازی های خام و کلیشه ایه و علاقه ای به ادامه ش ندارم .
 
آخرین ویرایش:
کتاب دن ارام اثر میکاییل شولوخوف رو تموم کردم (البته با کمی عجله :D)
 
به پیشنهاد دوستان سمپادی دارم کتاب"برو پی کارت" از محمدرضا محمدعلی خلج رو میخونم:-";;)
فعلا اولاشم بعدا میام نظرمو راجع بهش میگم
 
میوه خارجی _ جوجو مویز رو شروع کردم . چند تا کتابهای دیگشم خوندم کلن دوسش دارم .
:دی
 
دنیای سوفی رو میخونم
ولی خسته کننده شده واسم چون حجمش زیاده و همزمان با امتحاناست و توی یه ماه فقط 80 تا صفحشو خوندم
ولی خیلی خیلی خوبه :)
 
چشمهایش بزرگ علوی
فایل صوتیشو از نوار خریدم هر شب یکی دوقسمتش گوش میدم
تا اینجا که گوش دادم درباره ی خانومی هست که استاد ماکان (نقاش ماهر اون زمان) چهرشو طراحی کرده و زیر تابلو نوشته "چشمهایش" بعد هیچ کس نمیدونسته این خانم ناشناس کی هست و آقایی که ناظم یه مدرسه س تابلوهای استادو جمع کرده و موزه یا همچین چیزی زده و خیلی در تلاشه که به زندگی مرموز استاد و صاحب تابلو چشمهایش پی ببره تا اینکه در پانزدهمین سالگرد استاد (اگه اشتباه نکنم) خانومه میاد موزه رو ببینه و جریاناتی پیش میاد و خلاصه میشینه یه شب داستان زندگیشو واسه آقای ناظم تعریف میکنه که از دخترای اعیان بوده و همه چی داشته و فرانسه درس خونده اما راه خوشبختی رو گم کرده و...
فک کنم ترغیب شدین بخونینش ((:
 
به نقل از Special girl :
فایل صوتیشو از نوار خریدم هر شب یکی دوقسمتش گوش میدم
تا اینجا که گوش دادم درباره ی خانومی هست که استاد ماکان (نقاش ماهر اون زمان) چهرشو طراحی کرده و زیر تابلو نوشته "چشمهایش" بعد هیچ کس نمیدونسته این خانم ناشناس کی هست و آقایی که ناظم یه مدرسه س تابلوهای استادو جمع کرده و ...
فک کنم ترغیب شدین بخونینش ((:
کلیک کنید تا باز شود...

آفرین، عالی گفتین ... =D>
 
سلام بر ابراهیم
خیلی قشنگه
فعلا ک صفحه ده ام
به زور معلم دفاعیمونه ولی قشنگه...
 
حيفا
به صورت قاچاقي

نمیذاشتند بخونم، می گفتند مناسب سنت نیست
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
زمان لرزه
کورت ونه گوت
صفحه176
خییییلیییی باحاله آخرین کتاب نویسندست و وقتی اینو مینوشنه خیلی پیر بوده:)):)):))
 
روان درمانی اگزیستانسیال
اروین د یالوم
عالیه ها.
 
تازگی ها کتاب سالاری ها و چشم هایش از بزرگ علوی رو خوندم . هر دوتاشون عالی بودن ولی من سالاری هارو بیشتر دوست داشتم. در حال حاضر هم فقط تکمیلی علومه که دارم می خونم :|
 
برف و سمفونی ابری
پیمان اسماعیلی
نشر چشمه
 
از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم از هاروکی موراکامی..
اسمش یه اقتباس باحاله از داستان کوتاه کارور(از عشق که حرف میزنیم از چه حرف میزنیم)..و خب راجع به دویدنه جدی!!
و خب واقعا خوشم اومده ازش:-"
"فقط میدوم.دویدن در خلا.شاید هم بتوان انرا طوری دیگر مطرح کرد:میدوم تا خلئی را به دست آورم."
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا