پیشنهاد کتاب

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,775
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
لطفا برید کتاب "خودآموز دیکتاتورها" رو با ترجمه بیژن اشتری از نشر ثالث گیر بیارید و بخونید.

این کتاب با زبان طنز و مخاطب قرار دادن خواننده راه و رسم دیکتاتورها رو در طول تاریخ بررسی می‌کنه و توضیح می‌ده‌.

موقع خوندنش تک‌تک جملات ذهن‌تون رو درگیر می‌کنه، مصداق‌های بارزش توی جامعه دیده می‌شه و حقیقتا ترسناکه...
 

Amin-ak

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
350
امتیاز
1,087
نام مرکز سمپاد
علامه حلي ١
شهر
طِهْران
سال فارغ التحصیلی
1391
مدال المپیاد
ديگه حماقت نمي كنم!
دانشگاه
امیرکبیر (لیسانس) اکول پلی تکنیک پاریس(فوق لیسانس)
رشته دانشگاه
صنایع- MBA
تو این ایام رمان ۱۹۸۴ از جرج ارول خیلی دیدتونو باز می کنه.
خود نویسنده که آدم بزرگیه و قلعه حیوانات شاهکارشه.
توی این کتاب هم یه دیستوپیا(مخالف آرمان شهر، یوتوپیا و مدینه فاضله) رو توصیف می کنه که آزادی های فردی هیچگونه وجود خارجی ای ندارند و مردم حتی باید به تلویزیون هاشون مصنوعی لبخند بزنند تا کسی به عنوان معترض شناساییشون نکنه.
 

Rhodium

در هم تنیده شده با 6
ارسال‌ها
529
امتیاز
4,024
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
شاید خیلیا بشناسین این کتابو
کتاب نبرد من اثر هیتلر رو بخونید، بدون تعصب بخونید و به تفکراتش بیاندیشید
 
ارسال‌ها
114
امتیاز
2,947
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1397
رشته دانشگاه
پزشکی
img_۲۰۲۲۱۲۰۵_۲۳۱۵۵۶_9m4u.jpg

نخستین‌بار خانم کولت داولینگ (Colette Dowling)از عقده ی سیندرلا در کتابش ترس پنهان زن‌ها از استقلال نام برد. در آن کتاب این اصطلاح را با تکیه ی بیش از اندازه ی زنان به مردان معنی کرد. در حقیقت گفته می شود که زنان هیچ استقلالی در زمینه های فکری، ذهنی، مالی و اجتماعی ندارند و تمام آن را به ازدواج منتهی کرده اند.
خانم داولینگ عنوان می کند که ریشه ی این باور ترس در ضمیر ناخودآگاه زنان است که منجر می شود زنان نتوانند خود را انسانی کامل و مستقل ببیند. پس چون خود نمی تواند به اهدافش برسند پس منتظر می شوند تا مردی خوشبختی را برای او به ارمغان بیاورند.

علت سندروم سیندرلا چیست؟
بزرگترین عاملی که می توان گفت درشکل گیری سندروم سیندرلا دخیل است شیوه تربیتی والدین است. زمانی که دختر تشویق می شود که مودب، خوب، کامل باشد و لبخند ملیح بزند و سکوت کند ودر گوشه ای بنشیند، در نتیجه کودک فقط به شرط رعایت کردن این مقررات جایزه می گیرد. هر گونه بازی و جست و خیزی یا کشف دنیا برای دختران والدین را نگران می‌کند و محدودیت های رفتاری خویش را بیشتر اعمال می کنند. توجه مشروطی که کودک تنها در ازای مودب و ایثارگر بودن اعطا می‌شود. در کنار این سبک رفتار برای دخترشان در مقابل موانع کمتری برای پسرشان در نظر می گیرند.
همین طور در ادامه این تفکر به دخترشان القا می کنند که باید مورد پسند مردان باشد.
دلیل افسردگی و پژمردگی دخترانمان در سنین جوانی انتظاری است که جامعه یا بهتر بگویم، عقده‌های به دل نشسته و به ارث رسیده از مادرانمان...

باورهای دختران دارای سندروم سیندرلا
سندرم سیندرلا نشانه‌ فرار از مسئولیت پذیری است.. باور آنان این است: روزی مردی از راه می‌رسد بار همه چیز را به دوش می کشد و همه‌چیز را روبراه می کند و لازم نیست، نگران چیزی باشم. آن‌ها یاد گرفته اند تا زمانی که کس دیگری هست تا مسئولیت آن‌ها را به دوش بگیرد دیگر نیازی به تلاش مضائف ندارند و این بهانه مانع از هر گونه بلندپروازی از سوی آن‌ها شده است. ما زنانی خواهیم داشت که به دلیل عدم شناخت توانمندی‌های خودشان فاقد اتکا به نفس برای هر گونه استقلال طلبی هستند و تصور می‌کنند وقتی مردها هوایشان را دارند، آن‌ها از هر مسئولیت مالی، احساسی و فیزیکی رها و مبرا هستند.

آسیب های این سندروم
سیندرلا از دو خواهرش دیگرش زیباتر بود، بنابراین زیبایی فاکتور مهمی است که از دیدگاه این قبیل انیمیشن ها چنین به ما القا می کند که اگر چهره زیبایی داری دیگر نیاز به تلاش زیاد نداری، این زیبایی تو مردان بسیاری را به دنبال تو می کشاند که خواهان خوشبخت کردن تو هستند و هر آرزویی داری برآورده می کنند دختران زیبای کم هوش که به هر طریقی از اعمال جراحی گرفته و یا ... خود را زیبا ساخته اند. این کارتون ها القا می کنند اگر زیبا نیستی برو و آن زیبایی را به دست بیار چرا که قرار است خوشبختی فردای تو را تضمین کند.

چطور با سندروم سیندرلا مقابله کنیم؟
به دخترانمان یاد بدهیم که زن‌ها موجودات چند وجهی هستند و از عهده‌ تمامی امور مرتبط با خود برمی‌آیند و برای خوشبخت‌ شدن به مردی نیاز ندارند. دختران را از خردسالی تشویق کنید، مسئولیت‌ پذیر باشند. به‌دنبال رفع مشکلات‌شان بدون وابستگی به مردان باشند. آن‌ها باید یاد بگیرند برای خوشبخت شدن نیازمند به شاهزاده‌ای با اسب سفید نیستند.
 

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,691
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
۱.قدرت بی‌قدرتان
۲.چائوشسکو ظهور تا سقوط دیکتاتور سرخ
 

Sana81

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
1,701
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1400
من تازگیا شروع کردم به خوندن اثار نویسنده های ایرانی
و دو تا کتاب خوندم
یکی سمفونی مردگان از عباس معروفی
و اون یکی چشمهایش از بزرگ علوی
و واقعا میتونم بگم خیلی حس زیبایی به ادم القا میکنن
پیشنهاد میکنم گیر اوردین بخونین
 

Phoenixyeah

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
261
امتیاز
2,284
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
۳ تا کتابو خیلی خوشم اومد از خوندشون البته یکیشو هنوز تموم نکردم
۱- نه آدمی اوسامو دازای
قبل اینکه بخونم فکر میکردم یه کتاب کلیشه ایه ولی واقعا شاهکاره شاهکار
۲- مغازه ی خودکشی ژان تولی
کتاب قشنگیه هم به عنوان داستان هم نکاتی که میشه ازش گرفت ، گرچه که به نه آدمی نمرسه
۳- بیچارگان داستایوفسکی
اینو هنوز تموم نکردم ولی کتاب جالبیه و سبکش مکاتبست و باید نشست بکوب خوندش وگرنه بعضی جاهاش جا میوفتی از داستان

ولی بین این سه تا نه آدمی رو از همه بیشتر خوشم اومد شاید چون من یکی تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم ممکنه یکی دیگه خوشش نیاد
 

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,691
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع

_Hani_

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
567
امتیاز
9,118
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
سینوهه، پزشک مخصوص فرعون میکا والتاری
جراح دیوانه یورگن توروالد (گلبم)
جین ایر شارلوت برونته
ملت عشق الیف شاکاف
 

آفرودیت

شاپرکی با شوق پرواز
کنکوری 1404
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,747
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
04
کتاب کی بود کی بود؟نوشته‌ی کرول تَوریس و الیوت اَرونسِن

درس خواندن در مدرسه بزرگ خلاقیت
نوشته‌ی گابریله لوسر ریکو
کتاب آینه و کتاب سلوک نوشته‌ی ی محمود دولت آبادی
 

Asall

لی‌لی
ارسال‌ها
973
امتیاز
5,073
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1405
نمیدونم معرفی شده یا نه
همشون رمان معمایی هستن

کتاب ما دروغگو بودیم اثر ایمیلی لاک‌هارت​

کتاب یکی از ما دروغ می گوید اثر کارن.ام مک منس​

کتاب یکی از ما نفر بعد است اثر کارن ام مک‌منس

 

MaMaL.ZzZ

یک عدد INTP هستم :)
ارسال‌ها
177
امتیاز
1,066
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی ۵
شهر
شهرجدیدهشتگرد
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
متاسفانه ندارم :)
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی برق
کتاب سرزمین جاوید "4جلدی" برای دوستان وطن پرست 😘
مجموعه کتاب های سرزمین میانه اثر استاد تالکین به ترتیب:
سیلماریلیون
فرزاندان هورین
سقوط نومنور
هابیت
ارباب حلقه ها

مجموعه کتاب های ارتمیس فاول

کتاب های دونده هزارتو

کتابهای "Shift,Dust,Wool" که سریال سایلو رو از رو همین ساختن

بینوایان
بی خانمان
زنان کوچک
پاسخ به تاریخ😍
 
ارسال‌ها
414
امتیاز
3,423
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1402
سفر به ماه - آیزاک آسیموف وصف داستانی تخیلی از سفر به ماه با شلیک یک گلوله بسیار بزرگ ! آراسته به زیبایی قلم ایزاک آسیموف .

آیین دوستیابی - دیل کارنگی به شیرینی ، نکاتی را برای ارتباط بهتر با یکدیگر ، یادآوری میکند .

قلعه حیوانات - جرج اورول سیاست در جامعه حیوانات یک مزرعه !

دایره المعارف ریاضیات - اثر 55 استاد دانشگاه های آلمان از اصول شمارش تا محاسبات روی خمینه ها ! همه و همه در این مجموعه جمع شده اند .

هشت کتاب - سهراب سپهری شعر های دیدنی سهراب سپهری !
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,430
امتیاز
8,550
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
شب هول،هرمز شهدادی



خاطرم هست که حدودا هفده ساله بودم،یا کمتر.اون زمان داستانهای سیال ذهن چندانی نخونده بودم،جز سنگ صبور چوبک و “اولیسس“ جیمز جویس،که دومی رو به انگلیسی و به واسطه نثر به خصوصی که داشت با ضرب و زور خوندم.این کتاب شب هول رو در کتاب کهنه فروشیهای انقلاب،که همیشه می رفتم پیدا کرده بودم.اساسا عادت بر این نداشتم و ندارم که کتابی رو تصادفا دیده و بگیرم،اما این بار خرق عادت کرده بودم.


در باب این کتاب،بعدا برخی به عنوان یکی از بهترین رمانهای ایرانی نام بردنش که پر بیراه هم نیست،اما به واسطه اینکه در بهار سال پنجاه و هفت چاپ شده و بعدا هم هیچگاه تجدید چاپ نشده،در کوران وقایع آن سال عملا گم گشته.البته حالا مثل هزار کتاب دیگه چاپ افست زیادی ازش موجوده.هرچند،من که همون چاپ اصلی رو پیدا کردم.

نویسنده کتاب تا حد زیادی ناشناخته است،می دانیم از اعضای قشری اون جنگ اصفهان به همراهی گلشیری و حقوقی و صادقی بوده،به غیر از این کتاب قبلا یک داستان نوشته و پس از نگارش شب هول دیگر ننوشته.الان هم صرفا اطلاع دارم که در آمریکاست و گویا استاد علوم سیاسی.

داستان به مانند هر سیال ذهنی،در مقاطع مختلف توسط افراد مختلفی،که در اینجا دو نفر(و گاه در کلام خود این دو نفر افراد دیگری سخن گفته اند) روایت شده.اولی یک روشنفکر استاد دانشگاه به نام هدایت اسماعیلی،به طرزی وازده از همه امر و دومی یک جهود زاده با نفوذ در رژیم و فاسد الاخلاق به نام هادی ابراهیمی.تمامی شخصیت ها به خوبی در هم تنیده اند.

کتاب در وهله اول شرحی است از سیر روشنفکری ایرانی.پدربزرگ هدایت اسماعیلی،یک طلبه است که به سبب اینکه راه خودش رو منحط دیده،طلبگی رو رها کرده و بهائیت گرویده.پدر او از فعالان مصدقی بوده که بعد از کودتای بیست و هشت مرداد،توسط دومین راوی داستان یعنی هادی ابراهیمی،به عنوان بیمار روانی به دارالمجانین برده و به طرزی شدید شکنجه شده.و خود اسماعیلی،روشنفکر داستان نویس در جنگ اصفهان(که اینجا شهدادی گریزی به شخصیت خودش زده) که حالا از اساس خلق اثر هنری مایوس شده،هرچند دارد این یادداشت هارو می نویسد.









نثر کتاب اساسا از نثرهایی که من بپسندم نبود،جمله بندی های کوتاه و مقطع.اما به طرزی غریب بر این داستان کاملا نشسته بود.و به طرزی واضح نثرهایی مثل اولیسس بر این کتاب تاثیر گذاشته.




نکات ریز و درشت کتاب انقدر مفصل و فراوونه که در اینجا مقال و مجال شرح ندارم.و حقیقتا برای من چنین گنجاندنی در یک رمان کوتاه تحسین بر انگیز بود و به خصوص در سالیانی که می خوندمش،تاثیر خود رو بر من گذاشت.بهترین شارح هر کتاب خود کتابست و ذهنی مداقه گر.
 
  • دابل‌لایک
امتیازات: R.Z
ارسال‌ها
679
امتیاز
14,378
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
سراغش نرفتم
دانشگاه
تبریز
رشته دانشگاه
ژنتیک
میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کرده ام
نوشتهٔ بک سهی و ترجمهٔ صبا عرب

مثل یه تراپی میمونه
کتاب خوبی برای درمان افسردگی
 

MOKA

کاربر فوق‌فعال
کنکوری 1404
ارسال‌ها
76
امتیاز
365
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
"مادربزگ سلام رساند و گفت متاسف است."
اثر فردریک بکمن
انتشارات نون (انتشارات خیلی خوبیه. کارشون هم جدیدا گرفته)

رمان فوق العادیه.
در مورد دختریه هشت ساله یه اسم السا. دختری که پدر و مادرش طلاق گرفتن و پیش مادرش زندگی میکنه. بیشتر وقتش رو با مادربزرگش میگذرونه تا اینکه مادربزرگ می میره.

به افرادی که ژانر درام و احساسی رو میپسندن قطعا توصیه میکنم بخونن. (به همه)

به دنبال این رمان، یه رمان دیگه هم بکمن مینویسه که در مورد یکی از شخصیت های همین داستانه. "بریت ماری اینجا بود" ولی به نظر من در مقابل شاهکار این اثر به هیچ عنوان به چشم نمیاد و به گرد پاش هم نمیرسه.
 

god of teasing

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
1,093
امتیاز
5,179
نام مرکز سمپاد
تیمارستان فارابی
شهر
کلمه
سال فارغ التحصیلی
1404
چندتا کتاب توسعه فردی هم پیشنهاد میدید؟
واقعا هنر رندانه به تخم گرفتن._ هرچند خودم هر چی میخونم کامل درک نمیکنم انگار _همش سعی میکنم دوباره به اون مفهوم دست پیدا کنم
 
بالا