• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

باحال‌ترین خواب تو عمرتون!

mung

.I’m gonna live like tomorrow doesn’t exist
ارسال‌ها
186
امتیاز
1,845
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1400
همین امسال یه بار خواب دیدم قمری شدم :| بعد همینجوری که داشتم پرواز میکردم( :| ) از انگلیس گذشتم بعد با خودم گفتم بذار یکم دیگه پرواز کنم برسم به یه جایی استراحت کنم بعد نمیدونم چیشد که تو اسمون ایران بودم که مامانم بیدارم کرد
بعد بهش گفتم مامان اینجا ایرانه منم تو ایران بیدار نمیشم :))


یه بار دیگه خواب دیدم یه مریضی گرفتم که نمیتونم نفس بکشم بعد هی تو خواب تلاش میکردم که نفس بکشم غافل از اینکه مغز اسکلم واقعا تو بیداری نمیذاره نفس بکشم تقریبا رو به کبودی بودم که پاشدم و جوری سرفه میکردم که همسایه طبقه پایینی اومد بالا ببینه چمه |:
خیلی وحشتناک بود

خواب مرگ عزیزان هم که اصلا اگر نبینم میمیرم ||||||: کلا من مریضم و هی دلم میخواد خودم رو عذاب بدم واسه همین اکثرا تو خواب میبینم که یکی از عزیزانم میمیره و من انقدر گریه میکنم که دارم هلاک میشم بعدشم که بیدار میشم شروع میکنم تا اخر شب صلوات میفرستم ||: ولی خواب امروزم اصلا خیلی خوب بود(: امروز خواب دیدم پدربزرگ پدرم (خیلی نزدیک بودیم و اصلا دور نبودیم) که 3 سال پیش مرد مارو دعوت کرده بود خونشون بعد همه بودن خیلی خوش گذشت، خیلی خوب بود (: تازه بعدش که بیدار شدم فهمیدم چقدرررر دلم تنگ شده بود
همش هم تو خواب منتظر بودم بهم عیدی بده ولی خب تهش بیدار شدم ):

پ.ن: شماهم به محض اینکه رژیم میگیرید خواب میبینید که هی دارید غذا میخورید؟ |:
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,758
امتیاز
40,642
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
دیشب خواب دیدم دارم پرواز میکنم،
معلوم هم نبود چجوری،
بعد رفتم یه لگد زدم به اون کشتی ای که توی کانال سوئز گیر کرده، بعد اون در اومدش:)
بعد ادمای روی کشتی برام دست تکون میدادن و تشکر میکردن... و منم سوپرمن‌طور اون بالاشون پرواز میکردم...
بعد تیر خوردم:)
نمیدونم از کجا:)
بعد افتادم تو دریا و کوسه ها داشتن منو میخوردن:)
بعد یه نفر منو کشید بالا ولی اون تخته جا نداشت و اون خودش رفت توی آب که من بتونم روی تخته باشم و یه صحنه تایتانیک‌طور:)
آره، بعد اون یارو داشت تو روز روشن یخ میزد، بعد مت دستامو گرفتم سمتش و از دستام آتیش بیرون اومد و اون گرم شد:)
بعد یه نفر با کشتی سپیده‌پیما(کشتی افق‌نورد نارنیا) اومد مارو از آب در آورد بعد زد با شمشیر اون یارو رو نصف کرد و عین این زامبیا اون یارو اصن خون ریزی نکرد و نیم تنه‌ش داشت خودشو سمت من میکشید:)

اینجاش دیگه میدونستم خوابه ولی نمیدونم چرا بیدار نمیشدم:)
بعد برای اینکه بیدار شم خودمو انداختم تو دریا:)
بعد اونجا مردم و دو تا فرشته اومده بودن به من میگفتن چون بالش خواهرتو خیس کردی حالا باید بری جهنم!
دیگه جلو دروازه های جهنم بود که بیدار شدم:)
 

Asal :)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
305
امتیاز
2,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه 2
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1401
دیشب خواب دیدم کنکور دادم نتایجش اومده پزشکی تهران آوردم رتبه ام ۲ یا ۳ رقمی شده بود فامیلامون اومده بودن خونمون فضولی :))
 
ارسال‌ها
854
امتیاز
7,887
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
چند ماه پیش خواب دیدم رفتم به کاخ سلطنتی یک پادشاه(کشورش رو متوجه نشدم)و به شاه و درباریان در رفع مشکلات کشور کمک میکردم و همه از من تعریف میکردن
بس که پیشنهادات سازنده و خفنی میدادم

آخرای خواب با ولیعهد جوان رفته بودیم به یک استراحتگاه رویایی لب ساحل:)
 
ارسال‌ها
76
امتیاز
473
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
جیرفت
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
_
بنظر خودم که خواب خیلی باحالی نبوده:
من مشکل صرع دارم، یبار خواب دیدم طبق معمول تشنج کردم و اونقدر حالم بد بوده آمبولانس آورده بودن در خونمون، من تو کوچه قدم میزدم همه جا صورتی رنگ،نارنجی رنگ شده بود اما من تو کوچه بودم و در آمبولانس باز بود و هیچکس کنارم نبود!!
بعد شنیدم مامانم داره صدام میکنه میگه پاشو، وقتی بیدار شدم دیدم تشنج کردم و زبونم هم جویدم!
 

Sety

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
630
امتیاز
15,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
باحال که نه تباه ترین خواب عمرم بودX_X
چند روز(شایدم هفته)قبل از اینکه نتایج آزمون تیزهوشان بیاد خواب دیدم اخبار 20:30(همون آقاعه که اسمش و نمیدونم)در حالی که عکسم داره نشون داده میشه میگه:و تشکر میکنیم از ایشون که توی آزمون تیزهوشان رتبه اوردن =)) ادامشم یادم نیست:rolleyes:
کلا خوابای باحال زیاد میبینم اما یادم نمیمونه=\
 

H.H (:

کاربر فعال
ارسال‌ها
52
امتیاز
713
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
خوابای من که همشون عجیبن:-"
اما جالب ترین اتفاق توی خواب ها برام این بود که یه خواب رو ۴ بار با فاصله ی یکی دو سال و بدون ذره ای تغییر دیدم :/
و به نظرم اینکه خب بعد یک سال من اصلا اون خواب یادم نیست که بخوام بهش فکر کنم و دوباره ببینمش ولی ۴ بار دیدمش جالب بود:/
و خواب به این شرح بود =
+من و پدر و مادر و یکی از اقوام توی ماشین بودیم ، و خب تو یه کوچه که دیوارای گلی داره و خیلی سرسبزه تو گویی شماله ؛ وارد یه خونه با در نرده ای شدیم که یه راه کوتاه داشت تا دم در ورودی خونه و ماشین داشت پارک میشد که یکی با لباس نظامی آمریکایی ولی قیافه داعشی در ورودی خونه رو از داخل شکست و در حالی که ما رو نشونه گرفته بود به سمت ماشین ما حرکت می‌کرد ، و خب من تو همه خواب هام چهار ساله بودم (در حالی که این خواب ها رو توی ۷ تا ۱۳ سالگی دیدم) و خب تا جایی که دنده عقب گرفتیم و وارد کوچه شدیم و من از ترس از خواب میپرم :/
+نمیدونم خوابه اگه پیامی چیزی بود که خودشو کشت ۴ بار اومد بلکم بفهمم ولی خب طفل نادان بودم اون موقع :)) :D
 

Chandler.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
18,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سیرجان
سال فارغ التحصیلی
1400
یکیشون اینجوری بود که
داشتیم تو سالن مدرسمون فوتبال بازی میکردیم موقع یار کشی من و مسی وانریکه تو یه تیم افتادیم.
تهش هم من یه گل زیبا از گوشه زدم به سبک گلی که مسی به لیورپول زد.


یبارم خواب دیدم با نوید ممدزاده تو یه ماشین نشستیم داریم میریم خواربار فروشی چیزمیز بخریم.#ذهن فقیر:))
 

Asal :)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
305
امتیاز
2,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه 2
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1401
قبل اینکه بیام سمپاد یه شب خواب دیدم موقع اعلام نتایج اومدن اسممو زدن به در و دیوار برام جشن گرفته بودن
حدودا یه ماه پیش هم خواب دیدم کنکور قبول شدم سه رقمی منطقه شدم رفتم تهران خیلی خوب بود واقعا *-*
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,769
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
من خیلی وقتا خواب می‌بینم کنکور دارم و نه تنها چیزی نخوندم بلکه با لباس خونه‌ای رفتم سر جلسه،
و از وقتی کرونا اومده اینم اضافه شده بهش که تو خواب ماسک یادم رفته ببرم و می‌ترسم کرونا بگیرم :))

پ.ن: حقیقتا بیشتر از خنده‌دار گریه‌داره، قشنگ معلومه اعصاب و روانم درگیره و خب کنکور و تنش‌هاش انقدر زیاد بوده که هنوز بعد از ۵ سال من خوابشو می‌بینم :((
 

_Hani_

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
491
امتیاز
8,477
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
هر شب ساعت ۷ داعش به کوچمون حمله میکرد و ما با پیکان از رو تانکشون رد میشدیم و مثل سوسک له میشدن:))گدرتت
 

شیما؛

Shimolii
کنکوری 1403
ارسال‌ها
254
امتیاز
4,336
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1403
من کلا خواب هام خیلی عجیب غریب میشن و در کل عمرم دو بار خواب باحال دیدم
در اولیش خواب دیدم که روی ابر هام و دارم با سرعت تقریبا زیاد پرواز میکنم و در همین حین به ابر ها دست میزنم و آسمون هم یه رنگ خاص صورتی و آبی داشت

در دومیش هم دیدم یه صدایی که خانوم بود بهم میگفت روی گل ها بنویس "بشارت"
.
.
خواب دومم خیلی به خودم چسبید یجور خاصی بود برام ...
 

_Vina_

ابر های همه عالم شب و روز در دلم می‌گریند.
ارسال‌ها
622
امتیاز
8,269
نام مرکز سمپاد
مانا خوشبخت
شهر
یه جایی تو تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
در کل خوابام دو دسته میشن خوابایی که خیلی هیجان طور ماجرایی هست که یه نویسنده قوی میتونه از یدونه اش چندتا کتاب بنویسه:))
دسته دوم خیلی جنبه ی غمگینی داره جدیدا یادم یه صحنه ای رو که یه پسر بچه ی کیوت بود یه جا بودیم که شبی کوه و صخره طور بود بعد یه دریاچه کوچیک نقلی داشت که کسی سمتش نمیرفت و خیلی اب زلالی داشت و من میخواستم برم سمتش که همون پسر بچه ی گوگول برگشت گفت نرو اونجا گفتم چرا شلوارشو داد بالا و روی ساقای پاش پر زخمای دل خراش بود گفت اب این دریاچه همچین بلایی سر ادم میاره منم گول همین زیباییشو خوردم...
ولی خوب در کل بیشتر اون خوابایی برام جذاب میشن که میتونم کنترلشون کنم ، چون هر وقت که تونستم کنترلش کنم سم سازی کردم:))
 

زار

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
467
امتیاز
5,168
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0
تقریبا از پارسال تا دو ماه پیش اغلب درحال فرار بودم. حالا یا خواب نمیبینم یا اگه میبینم درباره قفس، خون، اره، به برق وصل شدن، خفه شدن با طناب، خفه شدن با بالش یا خفه شدن توی آبه. لول عاپ
 

Roxan

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
720
امتیاز
9,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
خواب پرواز کردن..
خیلی دوستش داشتم
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,758
امتیاز
40,642
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
دیشب خواب دیدم دارم پرواز میکنم،
معلوم هم نبود چجوری،
بعد رفتم یه لگد زدم به اون کشتی ای که توی کانال سوئز گیر کرده، بعد اون در اومدش:)
بعد ادمای روی کشتی برام دست تکون میدادن و تشکر میکردن... و منم سوپرمن‌طور اون بالاشون پرواز میکردم...
بعد تیر خوردم:)
نمیدونم از کجا:)
بعد افتادم تو دریا و کوسه ها داشتن منو میخوردن:)
بعد یه نفر منو کشید بالا ولی اون تخته جا نداشت و اون خودش رفت توی آب که من بتونم روی تخته باشم و یه صحنه تایتانیک‌طور:)
آره، بعد اون یارو داشت تو روز روشن یخ میزد، بعد مت دستامو گرفتم سمتش و از دستام آتیش بیرون اومد و اون گرم شد:)
بعد یه نفر با کشتی سپیده‌پیما(کشتی افق‌نورد نارنیا) اومد مارو از آب در آورد بعد زد با شمشیر اون یارو رو نصف کرد و عین این زامبیا اون یارو اصن خون ریزی نکرد و نیم تنه‌ش داشت خودشو سمت من میکشید:)

اینجاش دیگه میدونستم خوابه ولی نمیدونم چرا بیدار نمیشدم:)
بعد برای اینکه بیدار شم خودمو انداختم تو دریا:)
بعد اونجا مردم و دو تا فرشته اومده بودن به من میگفتن چون بالش خواهرتو خیس کردی حالا باید بری جهنم!
دیگه جلو دروازه های جهنم بود که بیدار شدم:)
الان اینو دوباره دیدم و شت، چه سمیه:))
 
بالا