mung
.I’m gonna live like tomorrow doesn’t exist
- ارسالها
- 186
- امتیاز
- 1,845
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- شیراز
- سال فارغ التحصیلی
- 1400
همین امسال یه بار خواب دیدم قمری شدم بعد همینجوری که داشتم پرواز میکردم( ) از انگلیس گذشتم بعد با خودم گفتم بذار یکم دیگه پرواز کنم برسم به یه جایی استراحت کنم بعد نمیدونم چیشد که تو اسمون ایران بودم که مامانم بیدارم کرد
بعد بهش گفتم مامان اینجا ایرانه منم تو ایران بیدار نمیشم
یه بار دیگه خواب دیدم یه مریضی گرفتم که نمیتونم نفس بکشم بعد هی تو خواب تلاش میکردم که نفس بکشم غافل از اینکه مغز اسکلم واقعا تو بیداری نمیذاره نفس بکشم تقریبا رو به کبودی بودم که پاشدم و جوری سرفه میکردم که همسایه طبقه پایینی اومد بالا ببینه چمه |:
خیلی وحشتناک بود
خواب مرگ عزیزان هم که اصلا اگر نبینم میمیرم ||||||: کلا من مریضم و هی دلم میخواد خودم رو عذاب بدم واسه همین اکثرا تو خواب میبینم که یکی از عزیزانم میمیره و من انقدر گریه میکنم که دارم هلاک میشم بعدشم که بیدار میشم شروع میکنم تا اخر شب صلوات میفرستم ||: ولی خواب امروزم اصلا خیلی خوب بود(: امروز خواب دیدم پدربزرگ پدرم (خیلی نزدیک بودیم و اصلا دور نبودیم) که 3 سال پیش مرد مارو دعوت کرده بود خونشون بعد همه بودن خیلی خوش گذشت، خیلی خوب بود (: تازه بعدش که بیدار شدم فهمیدم چقدرررر دلم تنگ شده بود
همش هم تو خواب منتظر بودم بهم عیدی بده ولی خب تهش بیدار شدم ):
پ.ن: شماهم به محض اینکه رژیم میگیرید خواب میبینید که هی دارید غذا میخورید؟ |:
بعد بهش گفتم مامان اینجا ایرانه منم تو ایران بیدار نمیشم
یه بار دیگه خواب دیدم یه مریضی گرفتم که نمیتونم نفس بکشم بعد هی تو خواب تلاش میکردم که نفس بکشم غافل از اینکه مغز اسکلم واقعا تو بیداری نمیذاره نفس بکشم تقریبا رو به کبودی بودم که پاشدم و جوری سرفه میکردم که همسایه طبقه پایینی اومد بالا ببینه چمه |:
خیلی وحشتناک بود
خواب مرگ عزیزان هم که اصلا اگر نبینم میمیرم ||||||: کلا من مریضم و هی دلم میخواد خودم رو عذاب بدم واسه همین اکثرا تو خواب میبینم که یکی از عزیزانم میمیره و من انقدر گریه میکنم که دارم هلاک میشم بعدشم که بیدار میشم شروع میکنم تا اخر شب صلوات میفرستم ||: ولی خواب امروزم اصلا خیلی خوب بود(: امروز خواب دیدم پدربزرگ پدرم (خیلی نزدیک بودیم و اصلا دور نبودیم) که 3 سال پیش مرد مارو دعوت کرده بود خونشون بعد همه بودن خیلی خوش گذشت، خیلی خوب بود (: تازه بعدش که بیدار شدم فهمیدم چقدرررر دلم تنگ شده بود
همش هم تو خواب منتظر بودم بهم عیدی بده ولی خب تهش بیدار شدم ):
پ.ن: شماهم به محض اینکه رژیم میگیرید خواب میبینید که هی دارید غذا میخورید؟ |: