- ارسالها
- 589
- امتیاز
- 11,386
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- بجنورد
- سال فارغ التحصیلی
- 97
مدتهاست نوشتن این پستو عقب میندازم (البته دقیقتر همه پستامو:/) ولی دیگه با نامزد شدنش برای برترین بازی سال the game awards و هفت نامزدی دیگه تصمیم گرفتم که وقتشه این پستو بنویسم.
Where to begin? Well... maybe here
فکر میکنم حدودا یکی دو ماه پیش بود که تو توییتر یکی از گیم ریویورهایی که دنبال میکنم (تاکید کم رو "گیم ریویور" و تاکید بیشتر روی یوتیوبر) که دنبال میکنم یه توییت از hades گذاشت و خیلی ازش تعریف کرد. البته قبلا هم اسمشو شنیده بودم هم تریلرشو دیده بودم ولی طبق عادت چون ظاهرش از اون بازیایی نبود که بهشون عادت دارم و معمولا این نوع دو بعدی رو اصلا بازی نمیکنم نادیده گرفته بودمش. ولی این دفعه و با این یه توییت چون با نظرات قبلی اون آدم میدونستم که سلیقش خیلی خیلی بهم نزدیکه و معمولا به پیشنهاداش توجه میکردم، تصمیم گرفتم که بازی رو یه امتحان کوچیکی بکنم.
اصلا تصور نمیکردم که حتی از بازی خوشم بیاد و دلیل امتحان کردنم هم بیشتر بر پایه این بود که همیشه برای تجربههای جدید (در این خصوص بازیهای متفاوت) ذهن باز داشته باشم. یه امتحان کوچیک تبدیل شد به چند ساعت، چند ساعت تبدیل شد به دهها ساعت، دهها ساعت هم کم کم به صدها ساعت بدل خواهد شد! تو این مدت hades به راحتی پیوسته به بازیهای مورد علاقم. شاید درس این قضایا این باشه که هیچ ژانر و مدلی از بازی رو بدون امتحان کردن پس نزنید. شایدم اصلا درسی وجود نداره چون چندجا این جمله رو دیدم و شنیدم که hades is roguelike for people who hate roguelike! که roguelike سابژانریه که hades بهش تعلق داره! البته شاید بهتر باشه بگم سابژانریه که خودشو باهاش معرفی میکنه ولی دقیقتر میگن که roguelite هستش چون بعضی از خصوصیات roguelike رو داره فقط.
حالا کاری با این کلمات ندارم اصن! hades چیه؟ شما zagreus هستین میخواین از جهان زیرین و پدرتون hades فرار کنید و به جهان بالا برین حالا twist قضیه اینجاست که شما یک خدا هستین و نامیرا و پس از شکست دوباره زنده میشین و از اول مسیر شروع میکنین و البته داستان به جلو حرکت میکنه. (البته این اصلا twist نیست خصوصیت هم این سابژانر هم خود بازیه من چون هیچ ایدهای نداشتم و کاملا چشم بسته وارد بازی شدم خواستم برای شما هم هیجان بدم) هر دفعه که سعی به فرار میکنید مسیر تغییر میکنه، آدمای (خداها و غیره؟!) مختلف بهتون کمک میکنن، و میتونید از سلاحهای مختلف استفاده کنید و و و. این بازی قابلیتهای گیمپلی مختلف خیلی خیلی زیادی داره و یکی از برترین خصوصیتهاش اینه که شمارو کاملا خودمختار ایجاب میکنه که با همشون از بزرگترین تا کوچیکترینشون سر و کله بزنید بدون اینکه این حسو داشته باشید که مجبور شدید یا صرفا برای کامل کردن بازی یا گرفتن achievmentها دارید انجام میدید.
مردن در این بازی نه تنها مفهوم شکست رو نمیده بلکه حس اون رو هم ایجاد نمیکنه چون به خونتون برمیگردین و میتونید دوستاتون رو ببینید (حتی در بازی یه مکانیزم پیشرفت دوستی هم وجود داره که دست relationship sims هارو از پشت بسته!) و میتونید قویتر بشید قبل از شروع دوباره.
خب دیگه از چی بگم؟ آرت استایل زیباش و موسیقی متن فوقالعادش؟ آرت استایلشو که تو تریلرش که آخر پست میذارم میتونید ببینید؛ بذارید از موسیقی متنش بگم. توی آلبومش (که تو اسپاتیفای یا یوتیوب یا اینجا میتونید گوش بدید) از قطعههای هیجانانگیز راک هنگام fightها تا آهسته غمانگیز بسته به موقعیت پیدا میشه. یه آهنگش هست که من موقع اولین بار شنیدنش کاملا whiplash بهم دست داد به طوری که وایستادم تا کامل گوش بدم و بعد به راهم ادامه دادم که البته اینجا نمیگم چون به نظرم اسپویل اومد. (نه اسپویل به معنای لو رفتن داستان ولی برای من پیش اومدن طبیعی این قضیه بدون خبر داشتن ازش خیلی جذابتر بود)
یه موضوع ریزی هم این وسط بگم قبل اتمام پست. اکثر شخصیتهای بازی بسیار بسیار جذابن! حالا این دو تا نکته خوب داره. یه نکته مثبت بدیهیش اینه که خب Everyone's hot! یه نکتهی کوچیکتر که شاید مهم نباشه و بیشتر برای من مثبت باشه تا بقیه اینه که همه به طور مساوی Sexualized شدن! یکی از pet peeveهای من وقتاییه که شخصیتهای زن یه بازی (یا هر مدیوم دیگهای) به طرز قابل توجهی از شخصیتهای مرد در جایگاه مساویشون بیشتر جایگاه جنسی دارن. all I'm saying is یا هیچکس رو سکسی نکنید یا همه رو بکنید!
در آخر تنها چیزی که باقی میمونه اینه که بگم چقدر حجم محتوای داخل بازی حیرتزدم میکنه! هر چقدر هم بازی کنید محتوا و دیالوگهای جدید تمومی ندارند. این به علاوهی انواع گیمپلی و کارایی که میتونید بکنید و اینکه باعث میشه از تک تک قابلیتهای بازی استفاده کنید و به تک تک گوشههای بازی سر بزنید. و آرت و موسیقی بازی که همه با هم فوقالعاده تعامل دارن و یه بازی کامل و عالی رو ساختند. و اینکه کاملا تو جز جز بازی میشه دید که تک تک کسانی که تو ساختنش دخیل بودن از جون و دل مایه گذاشتن. و احتمالا خیلی چیزهای دیگه که بین این حرفا گم شده یا یه جا تو مغزم جا مونده. همهی اینا چیزهاییه که این بازی رو از بازیهای مورد علاقهی من کرده. اینا به علاوهی اینکه Everything just works man!
+ دیشب یادم رفت اصلا تریلر بذارم.
Where to begin? Well... maybe here
فکر میکنم حدودا یکی دو ماه پیش بود که تو توییتر یکی از گیم ریویورهایی که دنبال میکنم (تاکید کم رو "گیم ریویور" و تاکید بیشتر روی یوتیوبر) که دنبال میکنم یه توییت از hades گذاشت و خیلی ازش تعریف کرد. البته قبلا هم اسمشو شنیده بودم هم تریلرشو دیده بودم ولی طبق عادت چون ظاهرش از اون بازیایی نبود که بهشون عادت دارم و معمولا این نوع دو بعدی رو اصلا بازی نمیکنم نادیده گرفته بودمش. ولی این دفعه و با این یه توییت چون با نظرات قبلی اون آدم میدونستم که سلیقش خیلی خیلی بهم نزدیکه و معمولا به پیشنهاداش توجه میکردم، تصمیم گرفتم که بازی رو یه امتحان کوچیکی بکنم.
اصلا تصور نمیکردم که حتی از بازی خوشم بیاد و دلیل امتحان کردنم هم بیشتر بر پایه این بود که همیشه برای تجربههای جدید (در این خصوص بازیهای متفاوت) ذهن باز داشته باشم. یه امتحان کوچیک تبدیل شد به چند ساعت، چند ساعت تبدیل شد به دهها ساعت، دهها ساعت هم کم کم به صدها ساعت بدل خواهد شد! تو این مدت hades به راحتی پیوسته به بازیهای مورد علاقم. شاید درس این قضایا این باشه که هیچ ژانر و مدلی از بازی رو بدون امتحان کردن پس نزنید. شایدم اصلا درسی وجود نداره چون چندجا این جمله رو دیدم و شنیدم که hades is roguelike for people who hate roguelike! که roguelike سابژانریه که hades بهش تعلق داره! البته شاید بهتر باشه بگم سابژانریه که خودشو باهاش معرفی میکنه ولی دقیقتر میگن که roguelite هستش چون بعضی از خصوصیات roguelike رو داره فقط.
حالا کاری با این کلمات ندارم اصن! hades چیه؟ شما zagreus هستین میخواین از جهان زیرین و پدرتون hades فرار کنید و به جهان بالا برین حالا twist قضیه اینجاست که شما یک خدا هستین و نامیرا و پس از شکست دوباره زنده میشین و از اول مسیر شروع میکنین و البته داستان به جلو حرکت میکنه. (البته این اصلا twist نیست خصوصیت هم این سابژانر هم خود بازیه من چون هیچ ایدهای نداشتم و کاملا چشم بسته وارد بازی شدم خواستم برای شما هم هیجان بدم) هر دفعه که سعی به فرار میکنید مسیر تغییر میکنه، آدمای (خداها و غیره؟!) مختلف بهتون کمک میکنن، و میتونید از سلاحهای مختلف استفاده کنید و و و. این بازی قابلیتهای گیمپلی مختلف خیلی خیلی زیادی داره و یکی از برترین خصوصیتهاش اینه که شمارو کاملا خودمختار ایجاب میکنه که با همشون از بزرگترین تا کوچیکترینشون سر و کله بزنید بدون اینکه این حسو داشته باشید که مجبور شدید یا صرفا برای کامل کردن بازی یا گرفتن achievmentها دارید انجام میدید.
مردن در این بازی نه تنها مفهوم شکست رو نمیده بلکه حس اون رو هم ایجاد نمیکنه چون به خونتون برمیگردین و میتونید دوستاتون رو ببینید (حتی در بازی یه مکانیزم پیشرفت دوستی هم وجود داره که دست relationship sims هارو از پشت بسته!) و میتونید قویتر بشید قبل از شروع دوباره.
خب دیگه از چی بگم؟ آرت استایل زیباش و موسیقی متن فوقالعادش؟ آرت استایلشو که تو تریلرش که آخر پست میذارم میتونید ببینید؛ بذارید از موسیقی متنش بگم. توی آلبومش (که تو اسپاتیفای یا یوتیوب یا اینجا میتونید گوش بدید) از قطعههای هیجانانگیز راک هنگام fightها تا آهسته غمانگیز بسته به موقعیت پیدا میشه. یه آهنگش هست که من موقع اولین بار شنیدنش کاملا whiplash بهم دست داد به طوری که وایستادم تا کامل گوش بدم و بعد به راهم ادامه دادم که البته اینجا نمیگم چون به نظرم اسپویل اومد. (نه اسپویل به معنای لو رفتن داستان ولی برای من پیش اومدن طبیعی این قضیه بدون خبر داشتن ازش خیلی جذابتر بود)
یه موضوع ریزی هم این وسط بگم قبل اتمام پست. اکثر شخصیتهای بازی بسیار بسیار جذابن! حالا این دو تا نکته خوب داره. یه نکته مثبت بدیهیش اینه که خب Everyone's hot! یه نکتهی کوچیکتر که شاید مهم نباشه و بیشتر برای من مثبت باشه تا بقیه اینه که همه به طور مساوی Sexualized شدن! یکی از pet peeveهای من وقتاییه که شخصیتهای زن یه بازی (یا هر مدیوم دیگهای) به طرز قابل توجهی از شخصیتهای مرد در جایگاه مساویشون بیشتر جایگاه جنسی دارن. all I'm saying is یا هیچکس رو سکسی نکنید یا همه رو بکنید!
در آخر تنها چیزی که باقی میمونه اینه که بگم چقدر حجم محتوای داخل بازی حیرتزدم میکنه! هر چقدر هم بازی کنید محتوا و دیالوگهای جدید تمومی ندارند. این به علاوهی انواع گیمپلی و کارایی که میتونید بکنید و اینکه باعث میشه از تک تک قابلیتهای بازی استفاده کنید و به تک تک گوشههای بازی سر بزنید. و آرت و موسیقی بازی که همه با هم فوقالعاده تعامل دارن و یه بازی کامل و عالی رو ساختند. و اینکه کاملا تو جز جز بازی میشه دید که تک تک کسانی که تو ساختنش دخیل بودن از جون و دل مایه گذاشتن. و احتمالا خیلی چیزهای دیگه که بین این حرفا گم شده یا یه جا تو مغزم جا مونده. همهی اینا چیزهاییه که این بازی رو از بازیهای مورد علاقهی من کرده. اینا به علاوهی اینکه Everything just works man!
+ دیشب یادم رفت اصلا تریلر بذارم.
آخرین ویرایش: