مشاعره واژه‌نما

[s@rah]

نیست رنگی که بگوید با من، اندکی صبر سحر نزدیک است!
هردم این بانگ برآرم از دل، وای این شب چقدر تاریک است!

شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به آذرخشی این سایه‌ی دیوسار بشکن

 

[Aynazi]

شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به آذرخشی این سایه‌ی دیوسار بشکن

تو میروی و دل ز دست میرود
مرو که با تو هرچه هست میرود ^^

 

[MRΣZA]

تو میروی و دل ز دست میرود
مرو که با تو هرچه هست میرود ^^

دل می‌رود ز دستم صاحب‌دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[Aynazi]

دل می‌رود ز دستم صاحب‌دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی!

 

[Aynazi]

فتنه ها دیدیم و بیرحمی از او بسیار هم
مهربانی کیمیا شد شهره آفاق را

جان من است او هی مزنیدش
آن من است او هی مبریدش ^^

 

[MRΣZA]

جان من است او هی مزنیدش
آن من است او هی مبریدش ^^

چو یقین شده‌ست دل را که تو جانِ جانِ جانی
بگشا دَرِ عنایت که ستون صد جهانی

 

[Aynazi]

چو یقین شده‌ست دل را که تو جانِ جانِ جانی
بگشا دَرِ عنایت که ستون صد جهانی

تو مرا جان و جهانی، چه کنم جان و جهان را؟
تو مرا گنج روانی، چه کنم سود و زیان را؟

 

[Naghmeh08]

تو مرا جان و جهانی، چه کنم جان و جهان را؟
تو مرا گنج روانی، چه کنم سود و زیان را؟

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هرکس ک این ندارد حقا که آن ندارد

 

[Aynazi]

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هرکس ک این ندارد حقا که آن ندارد

کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از من
وز گوشه‌نشینان تو خاموش‌تر از من

 

[MRΣZA]

کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از من
وز گوشه‌نشینان تو خاموش‌تر از من

خاموش کن ای خاسر، انسان لفی خسر
از گلشن دیدار به گفتار رسیده

 

[s@rah]

خاموش کن ای خاسر، انسان لفی خسر
از گلشن دیدار به گفتار رسیده

شد خزان گلشن آشنایی
بازم آتش به جان زد جدایی

 

[MRΣZA]

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند

آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد، نیست باد

 

[D3la]

ما چو ناییم و نوا در ما ز توست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست

 

[Aynazi]

ما چو ناییم و نوا در ما ز توست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست

صدا كن مرا.
صداي تو خوب است.
صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است كه در انتهاي صميميت حزن مي‌رويد.

 

[MRΣZA]

صدا كن مرا.
صداي تو خوب است.
صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است كه در انتهاي صميميت حزن مي‌رويد.

این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا

 

[MRΣZA]

وندرون کلبه می‌بارد
برف می‌بارد به روی خار و خاراسنگ
کوه ها خاموش
دره ها دلتنگی

مثال ده که نریزد گلی ز شاخ درخت
مثال ده که کند توبه خار از خاری

 

[Aynazi]

مثال ده که نریزد گلی ز شاخ درخت
مثال ده که کند توبه خار از خاری

گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد!

 

[MRΣZA]

گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد!

هر گلی نو که در جهان آید
ما به عشقش هزار دستانیم

 

[Aynazi]

هر گلی نو که در جهان آید
ما به عشقش هزار دستانیم

گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه فرضیه ها ریخت به هم!

 

[MRΣZA]

گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه فرضیه ها ریخت به هم!

مرحبا ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علت‌های ما