کنکور شب‌نشینی اعلام نتایج

وضعیت
موضوع بسته شده است.
با این تفاسیر خداروشکر میکنم که تا حالا
تو خوابگاه این قضیه عریان دیدن آدما برام آنلاک نشده
یعنی تو خوابگاه نود رایگان داریم؟!:-"
البته هر طور فکر میکنم با انتخاب رشتم احتمال خوابگاهی شدنم خیلی کمه
 
من خیلی مظلوم بودم:))) سال اول بودم و خب بچه و حساس. اینام خیلی عرزشی و وحشی. به خصوص اونکه شوهرش طلبه بود. خیلی اذیتم میکرد از عمد. به همه کارم هم کار داشت.
هم‌اتاقیای منم کلمه کلمهٔ حرفامو می‌کشیدن بیرون و سوتی می‌کردن و بعضا ده‌ها شب یکیشونو تکرار می‌کردن پشت سر هم. من که عاشق تو اتاق‌موندنم، خیلی بیرون می‌گشتم...
آواره شدم. نکنین با کسی این کارو ... ):
 
هم‌اتاقیای منم کلمه کلمهٔ حرفامو می‌کشیدن بیرون و سوتی می‌کردن
این خیلی بده، واسه منم پیش اومده من سعی کردم یجایی خودم هم بخندم و واسم عادی باشه، یجاهایی هم خیلی جدی میگفتم که اینکارتون اذیتم میکنه و دیگه تکرارش نکیند
و بعضا ده‌ها شب یکیشونو تکرار می‌کردن پشت سر هم. من که عاشق تو اتاق‌موندنم، خیلی بیرون می‌گشتم...
آواره شدم. نکنین با کسی این کارو ... ):
 
من اومدم اینجا سر بزنم و تصورم این بود به بخش نی‌نی سایت این فروم وارد شدم ولی در عمل حس می‌کنم دارک وب خوندم. :))
در واقع طی 7 سالی که خوابگاهی بودم و و به دلایل مختلف نظیر خونه گرفتن هم‌اتاقی، ازدواج، اخراج، انصراف، مهمانی گرفتن به دانشگاه دیگه و... هم‌اتاقی‌های متفاوت و زیادی داشتم. هم از نظر عقیدتی و هم از نظر مواد مصرفی طیف گسترده‌ای بودند ولی چیزهایی که اینجا خودم بهم نشون که چقدر همشون آدم‌های نایسی بودند:-"
در واقع بزرگترین مشکل من از جانب هم‌اتاقی بیشتر سر ساعت خواب بود که اونم با جنگ سرد (طولانی مدت با همدیگه صحبت نکردن) حلش کردیم.
نه کسی تو اتاق سیگار کشید نه کسی با کسی شوخی دستی کرد نه پوشش کسی خارج از عرف بود نه تو اتاق کسی تلفن صحبت می‌کرد. اتاقمون هم به نوبت جارو می‌کردیم ظرف‌ها رو همون روز بعد از وعده غذایی گروهی می‌شستیم.:-"
همچنان هم با بیش از نصفی از هم‌اتاقی‌ها در ارتباطم.
تازه چون من از باد گلو بدم میومد تا وقتی من پای سفره بودم کسی باد گلو بیرون نمی‌داد.. (تا ترم 6 هم که اصلاً این موضوع تو اتاق مطرح نبود!)
دیگه فکر کنم بهتره از هم‌اتاقی نگم آره خلاصه امیدوارم کسایی که از شرایط خوابگاه می‌ترسند هم‌اتاقی‌های بهتر از هم‌اتاقی‌های من گیرشون بیاد و خود اتاق و امکاناتش هم تمیز باشه.
 
بچه ها
دستشویی جدا از حمومه؟
من دو تا خوابگاه مختلف بودم. یکیش جدا بود و یکیش نبود. ولی اونی که جدا بود باید ۴ طبقه میرفتی پایین که بری حموم : ))
و به شخصه این مدلی بودم که تا قبلش اگه مسافرت میرفتیم و جایی دستشویی و حموم با هم بود من هی غر میزدم یا اونجا حموم نمیرفتم تا برسیم مقصد بعدی...
توی خوابگاه این سوسولیتمم برداشته شد : )
 
این خیلی بده، واسه منم پیش اومده من سعی کردم یجایی خودم هم بخندم و واسم عادی باشه، یجاهایی هم خیلی جدی میگفتم که اینکارتون اذیتم میکنه و دیگه تکرارش نکیند
انگار اصرار من بنزین رو آتیششون بود. اگه این جوری ای و با فواصل معینی حرفای اعصاب خورد کن واسه هم‌اتاقیت تکرار می‌کنی، غم‌انگیزترین اتفاق جهانه براش و حاضرم به پای کسی بیفتم که این کارو می‌کنه که فقط نکنه.
 
یعنی تو خوابگاه نود رایگان داریم؟!:-"
البته هر طور فکر میکنم با انتخاب رشتم احتمال خوابگاهی شدنم خیلی کمه
بستگی داره چقد هم اتاقیاتون شرم و حیا سرشون بشه
من لباس میخوام عوض کنم
بهشون میگم روتون رو کنید اونور
 
هم‌اتاقی خیلی مهمه...
خوبش، نصف بیشتر سختیای خوابگاهو می‌تونه بشوره ببره...
 
من دو تا خوابگاه مختلف بودم. یکیش جدا بود و یکیش نبود. ولی اونی که جدا بود باید ۴ طبقه میرفتی پایین که بری حموم : ))
و به شخصه این مدلی بودم که تا قبلش اگه مسافرت میرفتیم و جایی دستشویی و حموم با هم بود من هی غر میزدم یا اونجا حموم نمیرفتم تا برسیم مقصد بعدی...
توی خوابگاه این سوسولیتمم برداشته شد : )
ولی من اصلا نمی تونم جایی حموم کنم که توش دستشویی باشهه
اصلا ادم چندشش می شه
 
در چنین خونه‌ای یکی از ما زنده میمونه!
هووم
منم اینو تاب نیاوردم : ))
جزو خط قرمزام بود دیگه واقعا. بهش هم گفتم و لاقل جلوی من دیگه نمیشست : )))
 
نسل روغن نباتى هم گذشت،اينا نسل روغن پالمن.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا