دیسکوگرافی [سری ششم]

Dango_Girl87

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
t900578_download.gif

• اسم: مهرسا
• سن: 16
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: قائدتا تنها جلماتی که برای معرفی کردن یک نفر به فردی دیگه نیازه، گفتن اسم و علایقه.
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: پرخاشگر، بخشنده، دلسوز
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: دیوار ها، بو ها و صدا هایی که از مهد کودکم تو ذهنم حک شده.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: آشنا شدن با آقای ایکس(بهترین)، از دست دادن مادربزرگم(بدترین)
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: به نظرم خیلیا درک نمیکنن که چقدر به تمام جزئیات زندگی فکر میکنم. میدونم که یکم جمله مبهمیه. نمیشه خیلی راحت توصیفش کرد اما افرادی که تجربه کردن به راحتی متوجه میشن.
• تعریفت از زندگی: خیلی دلم میخواست یه چیز فلسفی و شاد بنویسم ولی به نظرم تنها چیزی که برای توصیفش کافیه، حرفیه که داییم یبار بهم زد: "مهرسا، زندگی سراسر رنجه.". چون به نظرم از این یه جمله از دید هر کسی میتونه یه معنی داشته باشه و برداشت هر کس، روش زندگی کردنشو نشون میده. اینکه آیا تمرکز شنونده میره روی "زندگی = رنج" یا "زندگی = تلاش برای کم کردن رنج". (بخش جالبش اینه که اینجا جواب درستی وجود نداره.)
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: چیز هایین که به عنوان یه انسان منو خاص میکنن. روش دوست داشتن و طوری که میخوای دوست داشته بشیه که تو رو با بقیه انسان ها متفاوت میکنه. چون در آخر همه ما گوشت و پوست داریم، مغز داریم، فکر های خودمونو داریم و... اما احساسات چیزیه که ما رو هم از بقیه موجودات کره زمین و هم از هم جنس های خودمون متمایز میکنه.
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نمیدونم.
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل از مهاجرت به دانمارک و بعد از مهاجرت به دانمارک
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: آره. توضیحش یکم پیچیده ست و نمیخوام سر اون کسی که احتمال داره اینو میخونه رو درد بیارم.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: از کسی که توی کشور خودش با زبان مادری خودش جزو یکی از افراد تیزهوش کشورش به حساب میومد به کسی که توی کلاسای مدرسه دانمارکیش تلاش میکنه بفهمه معلما اصلا دارن چی میگن. اگه به جواب خلاصه تری نیازه: "تو تختم"
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: از دست دادن آقای ایکس.
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: این فکت که الان سختی کشیدن، باعث میشه توی سن 60 سالگی داستانی برای تعریف کردن داشته باشم.
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: زندگی آینده ایده آلم
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: معاشرت و خاطره ساختن با آقای ایکس - پاتیناژ - موسیقی - طراحی - آشپزی (مهارت خاصی توش ندارم) - و در آخر: "هیچ کار" انجام دادن لذت خاصی بهم میده و بعضی وقت ها حتی متوجه نمیشم که هیچکاری انجام نمیدم.
• تفریح موردعلاقه‌ات: به نظرم جواب با جواب سوال قبلی یکیه.
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: زیاده و تغییر میکنه. (داس مرگ)
فیلم: زیاده و تغییر میکنه. (فهرست شیندلر)
موسیقی: زیاده و تغییر میکنه. (مشخص نیست)
شعر: تو دنیایی که...شادیه همیشه می خونیم آوازی آشنا...
مثل بادبادک آرام و رها... می شینیم رو شونه ی ابرا...
قلبمون می مونه این جا... قلبمون... می مونه... این... جا...
- (خونه ما اینجاست: سرود حلقه فرزانگان 1 تهران)

• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: عکس های خاطره انگیزمو خودم نمیگیرم و همین فکت که دیگران وقتی حواسم نبوده ازم گرفتن خاطره انگیزشون میکنه. (+ دم دست نیستن)
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: موسیقی، طراحی، پاتیناژ (زیاد بهش نمیپردازم و مهارت زیادی هم ندارم. ولی هر از چند گاهی میرم پیست و همیشه برام مثل تراپی عمل میکنه)
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: سنجاق، مهره، استیکر و آویز های متفاوت
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: رز مه‌آلود
g85443_E9CDD6.png

• گیلتی پلژرت چیه: ساعت ها دوباره خوانی پیام هایی که تو دلم پروانه میندازن.
• وجه ترسناکت چه شکلیه: اگه به بزرگترین خط قرمزم مربوط بشه، میتونم تا حد آسیب فیزیکی رسوندن به فرد مقابل هم پیش برم ولی تا حالا هیچوقت به اون حد نرسیده پس مطمئن نیستم چه شکلیه.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: ترجیحم اینه که هدیه ای که میدم/میگیرم چیزی نباشه که فقط بر پایه پول باشه. منظورم اینه که اگه مثلا برای بهترین دوستم هدیه ای آماده میکنم، دوست دارم چیزی باشه که وقتی میبینتش براش خاطراتمون رو زنده کنه یا این حس رو بده که "یک سال دیگه هم گذشت...". هرچند باز هم همچین چیزی به خود فرد و میزان نزدیکیش باهام ربط داره.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: تا حالا سه چهار سالی میشد که بدون اکانت توی سایت میچرخیدم و هر چی که به نظرم قشنگ بود یا حس خوبی بهم میداد رو میخوندم. بخاطر همین هم خیلی کار افراد خاصی رو دنبال نکردم.
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: صورتشون، قائدتا.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: افرادی که فکر میکنن همه بار دنیا رو دوش خودشونه و طوری رفتار میکنن که انگار از همه بیشتر دارن رنج میکشن.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: "همش تموم میشه."
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: ملاقات کردن آقای ایکس.
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: احتمالا از دانمارک دوباره مهاجرت میکنم به یه جای دیگه. بالاخره آقای ایکس هم مهاجرت میکنه و با هم همخونه میشیم. شبا با هم آشپزی میکنیم و تا صبح جلوی تلویزیون با یه کاسه بستنی بیدار میمونیم تا بالاخره یکیمون از خستگی، تو بغل اون یکی بیهوش شه.
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: یه انسان؟ (نمیدونم)
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: اول از همه اینکه اواخر کلاس ششم و اویل هفتم خیلی بهم کمک کرد با سیستم سمپاد آشنا بشم. بعد کنار گذاشته شد تا وقتی که کلاس هشتم از ایران مهاجرت کردم و مدرسه و دوستامو تو سمپاد از دست دادم. وقتی بعد یه مدت طولانی دوباره برگشتم به سمپادیا بهم حس خونه رو میداد. و حسی که توی سایت دارم منو میبره به سال هفتم وقتی تو حیاط، قبل امتحان شیمی با بچه ها، طرز کار کوره تولید آهن رو دوره میکردم و در آخر هم سر امتحان اشتباه کشیدمش. یکی از قشنگ ترین و به یاد موندنی ترین خاطره هام توی ساختمون قدیمی ولی دنج فرزانگان 1 با دوستای سمپادیم.
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: نمیدونم.
2: نمیدونم.
3. نمیدونم.
 

Hope07

کاربر فعال
کنکوری 1404
ارسال‌ها
46
امتیاز
451
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
..
سال فارغ التحصیلی
1404
قبلا اینجوری بودم کی دلش میخاد راجع به یه کاربر جدید بدونه ؟ولی خب خیلی خوشم میومد به امید اینکه بمونه برای چند سال بعد و بعدا متوجه تغییرات بشم :>


• اسم:فاطمه
• سن:17
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:آدم بدی نیستم
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن:خوش خنده تراپیست =))
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:قدیمی ترینش مربوط به زمانیه که کار خرابی کردم رو فرش :)) تازه از پوشک رها شده بودم
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:خبر فوت پدربزرگم و وقتی تقلبم رو تو مدرسه گرفتن ;))
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:ویژگی بدم اینه که یه کوچولو افکار به اصطلاح سنتی دارم ویژگی خوبم اینه که اگر بخوام اهمیت بدم صدمو میذارم از هر چی فک کنی براش کم نمیذارم
• تعریفت از زندگی:فعلا پوچ به نظرم .
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:اینکه از ته دل ارزوی یه زندگی خوب براش داشته باشی
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:نه فکر نکنم فعلا
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه:قبل و بعد مستقل شدن
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:بیشتر اوقات باحاله
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:فعلا فقط کنکوری حساب میشم چیز دیگ ای به ذهنم نمیاد
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:ترس از شکست ؟
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری:وجود مامانم
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی:فقط با نگاه کردن به آسمون و فکر کردن به بزرگیش همه چیو در یک آن فراموش میکنم
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:اتاقمو مرتب کنم .نظرات مختلف ادما رو راجع به موضوعات مختلف بخونم .سکوت .همه چیز های قدیمی و گشتن راجع بهشون
• تفریح موردعلاقه‌ات:فعلا همینجا بهترین تفریحمه
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:خیلی هست ولی عقاید یک دلقک
فیلم:Interstellar(اینطوری نیست که خیلی مورد علاقم باشه فعلا همین اومد ذهنم )
موسیقی:گوش نمیدم فعلا
شعر:اونجوری که دلم بخاد چیز زیادی از شعر نمیدونم تو آینده با درک کامل مورد علاقمو توش پیدا میکنم
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی:فعلا هیچی قبلا نقاشییی و در اینده مطمینم نقاشی
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:نه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:سبز
• گیلتی پلژرت چیه:تقریبا همه چی البته فعلا حتی نوع قدم گذاشتن پیش بقیه ...
• وجه ترسناکت چه شکلیه:برام بیشتر موضوعات اهمیتی ندارن و به راحتی اب خوردن فراموش میکنم به نظرم تو زمان خاص میتونه خیلی ترسناک شه . :))
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:چیزی که دست ساز باشه و زحمتش با خود طرف و از ته دل باشه .همیشه واسه هدیه واسه همه کسایی که دوسشون داشتم نامه نوشتم و براشون نقاشی کشیدم و ساعت ها سعی در خوشگل کردنشون داشتم .به نظرم زیباتر از این هدیه وجود نداره .
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:راستش فعلا کاربر جدیدیم و خجالتم اجازه نمیده همچین کاری کنم.
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:نوع نگاهشون و خنده روی لبشون .
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:کسایی که فک میکنن میدونن ولی هیچی نمیدونن!
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:یه روزی میمیری اهمیتی نداره چی بشه دست بردار از نگرانی های بی مورد
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:نمیدونم;))
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:همینجا دارم یه بار دیگ اینو پر میکنم و ریپلای میزنم
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن:آدم بزرگی بود میفهمید .
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:اعتماد به نفسم اینجا روی صد و یکه نمیدونم چرا احساس امینت زیبایی که هیچ جا نداره برام .
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:
2:
3:
 

lopho28

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
14
امتیاز
291
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1406
منم پر کنم؟:-"
• اسم: دینا
• سن:۱۶
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:سلام من دینا هستم
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن:پرتلاش،درس خون،خوشحال
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:قدیمی ترینش مربوط میشه به اینکه یه بسته خودکار رنگی میوه ای اکلیلی خریده بودم و خیلی براش ذوق داشتم.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: شبی که تا صبح بخاطر اینکه خانواده نمی ذاشتن تویه آزمون شرکت کنم بیدار موندم و فردا اجازه اش صادر شد:)
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:خوب:صبورم، اگه از کسی ناراحت بشم کینه به دل نمی گیرم به کسی هم حسودی نمی کنم بد: بلد نیستم موقع ناراحتی ها به دوستام/عزیزام تکیه کنم قشنگ میرم تو غار تنهایی و ارتباطمو خیلی کم می کنم.
• تعریفت از زندگی:زندگی منشوری است در حرکت دوار منشوری که پرتو پر شکوه خلقت با رنگ های بدیع و دل فریبش آن را دوست داشتنی خیال انگیز و پرشور ساخته است.
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:مثل یک صندلی که پایه های متفاوت اعم از عشق،احترام،درک شدن داره
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:درحال حاضر خیر
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه:قبل و بعد از ۱۲ سالگی.
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:بله چند سال پیش تصمیم گرفتم مسیر درس خوندنم متفاوت از دبیرستانی های معمولی باشه:)
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:دانش آموزی همراه با ذوقی بسیار و تلاش فراوان برای یادگیری علم جذاب زیست شناسی
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:شاید یه مواقع ترس از شکست؟
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: علاقه
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: دریا
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:گوش دادن پادکست های موردعلاقم کتاب بخونم انیمیشن ببینم چیزایی که به صورت تئوری میخونم رو توی طبیعیت یا به صورت واقعی ببینم و تطابق اطلاعاتم و وصل کردن شون بهم.
• تفریح موردعلاقه‌ات:گوش دادن پادکست و انیمیشن دیدن، پازل هم دوست دارم:]

• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:جای خالی سلوچ
فیلم:حوض نقاشی+جهان با من برقص
موسیقی:چهارراه استانبول -علیرضا قربانی

شعر:چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
مگر دشمن کند این‌ها که من با جان خود کردم
طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
مگو وقتی دل صد پاره‌ای بودت کجا بردی
کجا بردم ز راه دیده در دامان خود کردم
ز سر بگذشت آب دیده‌اش از سر گذشت من
به هر کس شرح آب دیدهٔ گریان خود کردم
ز حرف گرم وحشی آتشی در سینه افکندم
به او اظهار سوز سینهٔ سوزان خود کردم


• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی اگر امکانش هست اینو بعد بذارم
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی:قبلا خطاطی می کردم اما به مجسمه سازی علاقه دارم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:بله انواع مختلف صدف.
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:آبی کمرنگ
• گیلتی پلژرت چیه: راستش نمیدونستم معنیش چیه سرچ کردم و خب هرچی فکر کردم همچین چیزی ندارم:)
• وجه ترسناکت چه شکلیه:با احساساتش قهره و عملا به همه چیز بی حس هست.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:کتاب+عطر+ساعت+جوراب+پازل+مکعب روبیک
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: @god of teasing
@melina03
@hypnos @نرگسیوم @Ali pasha
جمله درموردشون هم راستش صرفا ازشون وایب خوبی میگیرم البته کاربرای زیادی وایب خوبی منتقل می‌کنند ولی خب چون اینجا ۵ تا گفته:)

• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:لحنشون موقع صحبت‌کردن و تن صدا.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:کسایی که با صدای بلند باهام حرف بزنن به خط قرمزام احترام نذارن و افرادی که هیچ تلاشی واسه زندگی شون نمی کنند.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: گذشته:مرسی که از پسش براومدی
اینده:امیدوارم تو جای موردعلاقت و حوزه ای که لیاقتت هست موفق شده باشی

• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:میشه اینو وقتی رسیدم بهش بیام بگم؟ خیلی خوشم‌نمیاد راجب ارزوهام تو محیط عمومی صحبت کنم
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:دانشجو شاید در شهر تهران؟
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن:آدم پرتلاش و خوشحال
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:باعث شد با آدم های خیلی خوبی آشنا بشم که کم و بیش باهاشون احساس همزاد پنداری می کردم
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:راستش چیز خاصی به ذهنم نمیاد
 

Taha Daneshmand

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
525
نام مرکز سمپاد
حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
• اسم: طاها
• سن: 15 و اندی
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: گند اخلاق ترین آدمی که ممکنه تو این بازه از زندگیت گیرش بیفتی
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: خسته، بی‌حوصله، دلقک
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: موهای داداشمو میکشیدم با قاشق میزدم تو سرش
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: هنوز اتفاق نیفتاده
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: زیاد فکر میکنم(هم خوب هم بد جفتش با هم همینه)
• تعریفت از زندگی: زندگی مثل یک کد پیچیده است که هر روز به اون خطی اضافه میشه؛ ما با هر انتخاب، با هر احساس و هر تجربه‌ای که کسب می‌کنیم، در حال نوشتن داستانی هستیم. در مواجهه با چالش‌ها، ما یاد می‌گیریم که چگونه از خطاهای خود بهره بگیریم، در حالی که هر بار دیباگ می‌کنیم، به عمق وجود خودمون پی می‌بریم و از اون آگاه‌تر می‌شویم. زندگی یک سفر است از تفکر به درک، از شکست به موفقیت، و از سادگی به پیچیدگی
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: دوست داشتن، یک سفر احساسیه که در اون دو روح به هم می‌پیوندن و از طریق لحظات مشترک، از شادی‌ها و دردها، در حال ساختن دنیایی پر از رنگ و احساس هستن. این احساس، مثل یک کد ناتمام است که هر روز به اون خطوط جدیدی اضافه میشه، و هر جمله‌اش داستانی از عشق و صمیمیت را روایت می‌کند

دوست داشته شدن، یک آینه‌اس که در اون خود را در چشمان دیگری می‌بینیم؛ در این بازتاب، ما نه تنها ارزش خود را درک می‌کنیم، بلکه متوجه میشیم که چقدر میتونیم در قلب دیگری جایی پیدا کنیم. این احساس، مثل یک دیباگ در زندگی است که به ما یادآوری میکنه که هر کدام از ما برای دیگری مهم و باارزش هستیم

• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: جستجوگر دانش و نوآوری
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: اساسش رخ دادن تغییر توی زندگیمه، اون تغییره به نظر من سال 98 اتفاق افتاد واسم
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: زیاد، تمایل به ریسک‌پذیری و اکتشاف در مسیرهای غیرمتعارف
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: تو محدوده نامحدود نمیشه یه جای دقیق معلوم کرد
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: هیچی
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: رسیدن به اون جایگاهی که دنبالشم
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: آینده‌ام
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: خلق کردن و طراحی کردن(منظورم نقاشی نیست)
• تفریح موردعلاقه‌ات: کامپیوتر و برنامه نویسی، ادبیات و شعر و کتاب
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: شازده کوچولو رو یه بازه ای خیلی دوست داشتم، مغازه خودکشی رو دوست داشتم، حیفا رو ازش بدم نیومد خوشمم نیومد ولی نظرم درموردش مثبته و...
فیلم: مستر ربات رو دوست دارم چون واقعی تر از فیلمای دیگه این زمینه نشون داده زمینه امنیت رو، هری پاتر رو هم دوست داشتم
موسیقی: موسیقی خاصی مدنظرم نیست، چیزایی تو سبک ای‌جان از سیجل و سمی لو، و چیزای دیگه
شعر: 99 درصد آثار قرن 4 تا 7
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: متاسفانه پاک شدن
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: تدوین کار میکنم اگر وقتم برسه و مقداری فیلم برداری، عکاسی هم خیلی دوست دارم ولی دوربین گوشیم جوابگو نیست
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: فعلا نمیخوام جواب بدم شاید بعدا ادیت کردم جوابشو نوشتم
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: مشکی
• گیلتی پلژرت چیه: فعلا نمیخوام جواب بدم شاید بعدا ادیت کردم جوابشو نوشتم
• وجه ترسناکت چه شکلیه: برای دیدن یا توصیف کردنش زوده
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: هرچیز موندگاری که تو کار یا زندگیم به کارم بیاد یا قشنگ باشه از نظر ظاهری
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: @روبیسکو: اخلاق و طرز فکرش @آفتابگردون: دوست خیلی خوبیه کس دیگه‌ای مد نظرم نیست الان
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: لحن و مدل گفتار
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: از خود راضی، بی‌مزه های متوهم
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: خودت میدونی چی دسته چی غلط خوب پیش رفتی تا اینجا ازت راضیم، سعی کن کاری نکنی که سالیان گذشتتو به فنا بده
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: مهاجرت، راه اندازی اولین پروژم تو قالب یه استارت‌آپ یا شرکت
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: پای تخته درحال برنامه ریزی برای پروژه بعدی
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: تاثیرایی که روشون گذاشتم
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: آدمای خفنی که توشن؟!
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:
2:
3:
 

Ario_A

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
30
نام مرکز سمپاد
علامه حلی (1) تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
خوش اومدید به سری ششم از دیسکوگرافی. قوانین خاصی وجود نداره، سوال‌ها رو کپی کنید و جواب بدید‌‌. به دو تا سوال هم می‌تونید به دلخواه جواب ندید.


• اسم: آریو
• سن: 16
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: به نظرم هیچوقت شناخت فرد در طول مدت زمانی معاشرت باهاش با معرفی توی چند جمله برابری نمیکنه. اگر قرار باشه منو بشناسه درست همون بهتر که در طول مدت خودش این جواب رو بسازه :)
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: عمیق، عجیب و غیرقابل درک در بعضی جاها
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: شب یلدا تو مهد کودک...
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: همش زیر سر اونیه که ترسوندم که هک بلدم.
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: این ویژگی از نظر بعضیا مثبته از نظر بعضی دیگه هم منفی که دیرعصبانی میشم ( بگذریم که اگر بشم چی میشه( خودمم نمیدونم!))
• تعریفت از زندگی: سخت، لذت بخش! تا میتونی ازش استفاده کن که تکرار نشدنیه

• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: حسی که بهت انگیزه میده. قدرت غیرقابل توصیف
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نمیدونم
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: آشنا شدن با المپیاد و همون هکره
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: والا کل زندگی من الان اینطوریه... ولی کم کم داره جریانش هم سو با خودم میشه
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: در تلاش برای رسیدن به اهداف بلند مدت
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: نمیبینم فعلا
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: همون انگیزه که بالاتر عرض کردم و پایین آوردن سطح توقعات تا با کمترین چیز ها هم انگیزه بگیرم
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: بعضی وقتا اینکه چجوری زنده ایم و حرکت میکنیم و اینا باعث میشه وارد یه خلاء فکری بشم که باعث میشه برای مدتی از این دنیا دور باشم
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: آهنگ گوش دادن، ریاضیات(به اون صورت کلیشه ای که مردم میگن نه قاعدتاً)
• تفریح موردعلاقه‌ات: آهنگ گوش دادن ، انیمه دیدن(کم پیش میاد جدیدا)
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: هزار فرسنگ زیر دریا(احتمالا)
فیلم: اینترستلار، یکم از این فیلمای اینطوری بخوایم دور شیم و بریم به اعماق فیلمای ترند امروزی میشه The Boys
موسیقی: Until i found you
شعر: -
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: بیشتر دوست دارم اینو چند سال دیگه جواب بدم
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: موسیقی. به شدت ازش دور شدم این سال ها و واقعا بخاطرش حسرت میخورم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: تا دلت بخواد کتاب دارم ولی کلکسیون اونطوری نه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: ■070F2B
• گیلتی پلژرت چیه: اینطوری ندارم. یعنی یا پیش کسایی که راحتم انجام میدم یا کلا انجام نمیدم
• وجه ترسناکت چه شکلیه: باید ببینیش! :)
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: یه چیزی که واقعا یادگاری باشه. اینکه هر دفعه با نگاه کردن بهش یاد اون فرد و خاطرات اون روز و همه ی اینا بیوفتی. هدیه هایی هستن که مادی از پولایی که میدن ارزشش کمتره ولی اون خاطره ای که جا میذارن صدبرابر ارزشمند تره
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: -
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: قضاوت طرز فکر از روی استایل احتمالا
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: بستگی داره واقعا. ممکنه یکی یه رفتاری داشته باشه خوشم نیاد ولی یکی دیگه همون رفتاره بکنه خوشم بیاد. به شخص و وایبه
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: گذشته، هیچوقت وقتتو هدر نده و از اشتباهاتت درس بگیر. آینده: امیدوارم که اشتباهات الانمو نکنی و طوری شده باشی که به الان من بخندی :)
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: اون هکره و یه مدال طلا جهانی با هم تو بغلم
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: احتمالا دارم رو یه پروژه بزرگ کار میکنم که یه شیفتی به دنیای امروزی بده
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: عه آریو! ای کاش الان پیشمون بود میتونست اینارو ببینه...
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: تازه اومدم خودت رحم کن🙏🏿😇
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: همیناشم مغز و دستم خسته شدن 😂
2:
3:


_ سوال‌ها مجموعه‌ای از سوالات بقیه تو صندلی داغ و همکاری کاربرهاست‌.
 

Black_Rose

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
226
امتیاز
2,085
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرِ دور
سال فارغ التحصیلی
1403
• اسم: الهه ی خرد ( if u know u know)
• سن: 18 سال و 4 ماه و 9 روز
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:
If you think I am such a happy person no u r wrong :)
خسته ای که از خستگی خستست.
محکومِ معقول

• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: منطقی _ گوگولی/کیوت (تنها کلمه ایه که تو دنیا حالم ازش بهم میخوره) _ وحشی(طیف وسعی از خصوصیاتو باهاش پوشش میدن)
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: خواستم بگم وقتی برای اولین بار داداشمو که تازه دنیا اومده بود تو بیمارستان دیدم. ولی یادم اومد که شب قبلشو ک برای اولین بار خودم و بابا تنها تو خونه بودیم و اون حس دل تنگ و بی قرار برای مامانو هم یادمه. پس شب قبل از تولد داداشم ( 2 سال و 364 روزگیم)
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: روزای پر رنگ چنتایی دارم.
فعلا پر رنگ ترینش روزیه که نتیجه ی چند سال تلاشمون رو گرفتیم.
و بدترینش هم یه دعوای خیلی بده تو بچگیم.

• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: خوب اینکه واقعا خیلی درون و بیرونم یکیه، هرچی بیرونم هست واقعیته هرچی درونم باشه رو هم بروز میدم، ازین نظر که هیچ حس درونی مخفی ای راجب کسی ندارم. همش روعه
بد هم اینکه واقعا خودم رو ادم جالبی نمیدونم و بنظرم ادمایی که نسبت به من اینجورین که واو واقعا عجیبن.

• تعریفت از زندگی: Tasting pain.
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: برای من دوست داشتن احترام گذاشتن عه و دوست داشته شدن مورد احترام قرار گرفتن. (همه ی جنبه های احترام نه فقط کلامی...)
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:اره. انسان.
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل از بدنیا اومدن و بعد از بدنیا اومدن
(احتمالا قبلا گزینه هایی مثل فوت کردن عموم، رد شدن توسط اولین نیمچه کراشم یا تغییر مکان میداشتم، ولی الان جوابم واضحه)

• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: آره. لحظه ای که بعد از کلی عزاداری برای چیزایی که از عمق وجود میخواستم و جریان زندگی ازم گرفتشون به این رسیدم که میخوام زندگی کنم.
خیلی جاها زنده موندن و زندگی کردن بزرگترین حرکت خلاف جریان زندگیه :)

• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: الان دقیقا اون جاشم که کیسه صفرام یکم ورم کرده😂
ولی حالا جدی، اونجایی که خیلی جنگ پشت سر گذاشتی و خسته ای ولی پر از تجربه و فرصت برای خوب عمل کردن تو جنگ بعدی ای. میخوام حمله کنم به ارتش بعدی ولی دارم جای تازوندن تلو تلو میخورم سمتشون.

• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: ترس از نشدن.
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: ترس از حسرت دووم اوردن رو خوردن.
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: به پایان رسیدن درد های انسان بودن.شاید هم یکمی احتمالات بیشمار جهان هستی.
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: یروزایی اکتیو بودن و کلن کاری انجام دادن، یروزایی هیچ کاری انجام ندادن.
• تفریح موردعلاقه‌ات: خندیدن حقیقتا.
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: مرغک سرخ پا کوتاه
فیلم: Notebook
موسیقی: (Another love (Tom Odell
شعر:منظومه ی ابی خاکستری سیاه(حمید مصدق)
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: یکم شاید اَبنرمال باشه ولی هر سه تاش عکس واقعی نیستن، عکس ذهنی ان.
اولیش عکسیه که وقتی با عموم نشسته بودیم پیتزای شریکی میخوردیم و با اینکه عاشق پیتزا بود اخرین تیکه ی پیتزاشو داد به من گرفتم. شد اخرین قابی که ازش برام یادگار موند...
دومیش عکس ذهنی ای بود که توی خونه ی مادربزرگم خیلی سال قبل ازینکه نو سازی کنن و همه چیو تغییر بدن گرفتم. وقتی با داداشم و پسر خالم میپریدیم رو طاقچه ای که اونووقع برامون بلند بود، جلوی باد کولر ابی قدیمی که توش سیاه و باحال بود و صدای جالبی میداد وای میستادیم، نفس عمیق میکشیدیم، با تصور اینکه سوپر هیرو ایم میپریدیم و جمله هایی مثل من سوپر منم و شهرو نجات میدم فریاد میزدیم. دقیقا همون جا که مامان میومد تو پذیرایی و میگفت میپرین عرق میکنین میرین جلو باد مریض میشین و ما اهمیت نمیدادیم. همونجا که برای انتخاب جمله ی شوپر هیرو ایمون استرس داشتیم چون نفر بعدی منتطر بود و همونجایی که خونه ای که با پشتی های خونه ی مامان بزرگ ساخته بودیم مقصد فرود اومدنمون بودن. شاید 8 سالم بود ولی یکی از بهترین عکسای زندگیمو ثبت کردم اون لحظه. با همه ی صدا ها و عطر ها و حس ها.
و سومیش رو نمیتونم از بین باقی عکسای خوشم انتخاب کنم. یکم زیادن. شاید اون جایی که از بوی ارد و نون محلی لباس مامان بزرگ وقتی بعد 12 ساعت تو جاده بودن پریدم تو بغلش عکس گرفتم بوده، شاید هم یکی از چندین لحظه ی خوشی ک مامان برام ساخته بوده، شاید هم اخرین مرغ سوخاری زندگیم در مغاذه ی مرغ سوخاری مورد علاقم بوده.


• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: سخنوری
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: نه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: نقره ای (پلاتینیومی)
• گیلتی پلژرت چیه: اگه ادم بخواد اینجا جارش بزنه ک دیگه گلتی پلژر نیست. ای بابا.
تخیلات خوب درمورد ادمای خوب😁😁

• وجه ترسناکت چه شکلیه: ساکته
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: یادگاری ارزشمند معنی داری که احساسات و داستانی پشتش باشه
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
چرا اینقد ای دیاتون سخته
@شیطان رجیم : چه زود قدیمی شد اون زمانا
@*100RA* : چرا ای دیت اینقد برا منشن کردن سخته. وایب پسرخاله کوچیکمو بهم میده اقا صدرا
چند نفر دیگه ای هم واقعا هستن ولی هیچ ایده ای درمورد ای دی هاشون ندارم اینقدر که هی میرم و میام.

• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: لبخندشون
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: ادمای ساکن و راکد و همیشه مطمئن
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: خود گذشتم: ممنونم. خود ایندم: لطفا.
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: #No answer
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: Hopefully on my bed chatting with Him and talking to mom before getting ready to leave to work 😄
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: واقعا دیگه دوست ندارن ازم یاد کنن.
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: نایس.
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:پر تکرار ترین دیالوگ این روزات : Ich spreche etwas Deutsch. Können sie Englisch sprechen?
2: چه تایپ ادم هایی رو جذاب میدونی؟ ادمای با هوش و باخرد ( شامل خوش رفتاری و با شعوری و سلامت و... میشه)
3.چه بخشی از انسان بودنو بیشتر از همه دوست داری و از چه بخشیش بیشتر از همه بدت میاد؟
*از ادمی ک درد کیسه صفرا داره این چه سوالیه!؟


بماند به یادگار برای ایندم.
بای بای.
 

Rhodium

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
552
امتیاز
4,471
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
اسم: رهام
• سن: ۱۵ و اندی
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: سلام تیم بدید بازی کنیم
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: فوتبالی، رفیق، مودی
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: دست مامانم رو گرفتم و دارم از مهد کودک برمیگردم و به سوال "غذا چی خوردی" مامانم، مث همیشه جواب "قورمه سبزی" میدم.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: اون لحظه ای که چهره خواهرمو دیدم.
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: احساسی ام
• تعریفت از زندگی: زندگی مثل یه بازی میمونه، خط داستانی مشخصه، کودکی،بزرگسالی،کهنسالی و مرگ...حالا تصمیم با خودته که سریع بازیو تموم کنی و خط داستانیو پیش بری یا وسطش ماموریت فرعی بری و تو مپ بازی بچرخی و از بازی لذت ببری یا نه
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: قابل توصیف نیست
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:  خیر
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل راهنمایی،راهنمایی،دبیرستان،بعد دبیرستان
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:
بله، المپیاد، چون دنبال چالش جدید بودم
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: شرح حال ما رقص بود رو لب تیغ
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: ترس تا همین چندوقت پیش از موفق نشدن وجود داشت، ولی فعلا نه
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: اون لحظه که از پله های فرودگاه با دسته گل پایین میام
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: چیز خاصی نیست
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: فوتبال دیدن/بازی کردن، سریال دیدن، گیم زدن، بیرون رفتن با رفیقای درست،اهنگ گوش کردن، شیمی حل کردن/خوندن
• تفریح موردعلاقه‌ات: فوتبال
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: نزدیک ترین ارتباط من با کتاب داستانای ژول ورن بود
فیلم: Interstellar
موسیقی: Haghighat-Ho3ein
شعر: اهل شعر نیستم
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:
بازی پرسپولیس-سپاهان
فیفا با رفقا
اخرین روز حلی ۶
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: ساز میزنم و بهتره بگم میزدم.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: کلکسیون جزوه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:  سیاه
• گیلتی پلژرت چیه: تک روی، شب بیدار موندن
• وجه ترسناکت چه شکلیه: والا خودمم ندیدم هنوز
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: کیت فوتبال، نمیدونم بقیه چه هدیه ای دوست دارن
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@Mva و @AYili برادر
@Strawberry مهربون و خوش قلب
@Makarov الگوی المپیادی و اخلاقی
@Artin... . تلاششو می‌ستایم، یه شیر اسکرین وارزونمون نشه؟
@DarkLord از کرکتر و تلاشش خوشم میاد


• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: طرز نگاه کردنشون
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: متقلب، معتبر هایی که گدا بودند، کسی که چند بار یه چیزو بهش بگی بازم تکرار کنه
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: گذشته زیاد حساس و مودی بودی، آینده جان یادت باشه چه مراحلیو طی کردی
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: طلای المپیاد
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: دانشگاهو نمیدانم، ولی قطعا دارم تو حلی ۱ یا ۶ درس میدم
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: خواست، جنگید، و رسید به چیزی که میخواست
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: خیلی وقتا حرفایی که تو گلوم موند رو با گوش شنوا شنید، با ادمای فوق العاده ای اشنام کرد.
 

*100RA*

از بچه های بیتوین تو واتر
کنکوری 1404
ارسال‌ها
4,004
امتیاز
18,752
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
سلام علیکم
صدرا
دقیقا یک ماه تا ۱۸ (نوزدهمین سال زندگیم)
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:
یک عدد تنبل به تمام معنا هستم ، اهمال کار هستم و کارام معمولا غیرقابل پیشبینی هستن
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن:
نمیدونم واقعا
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:
خاطره از بچگیام که زیاده
مثلا یبار بابامو عصبانی کردم افتاد دنبالم از تیر برق رفتم بالا
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:
میشه به این جواب ندم؟
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:
خوب : با غریبه ها به خوبی ارتباط میگیرم
بد : به شدت منطقی هستم
• تعریفت از زندگی:
یچیز کاملا بی ارزش و پوچ ...
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:
من معتقدم که آدما عاشق زیبایی ها میشن
اگه من یچیزی یا یه کسی رو دوست دارم به خاطر زیبایی هاش دوستش دارم
البته شاید به نظر من زیبا باشه
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:
نه
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه:
جدا زندگی خانوادگیمون از بعد اومدن به تبریز به کل تغییر کرد و واقعا بهتر شد
قبل و بعد تبریز ...
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:
نه متاسفانه اهل ریسک نیستم
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:
از نظر خودم تو جایگاه مناسبی قرار ندارم فعلا و باید به این وضعیت پایان بدم حالا یا با مهاجرت یا با درس و دانشگاه
و امیدورام یه روزی از زندگیم راضی باشم
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:
نرسیدن ...
و بیشتر از اون از دست دادن...
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری:
خانوادم ♡
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:
گیم زدن / رانندگی کردن / شنا کردن
• تفریح موردعلاقه‌ات:
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:
فیلم:
موسیقی:
شعر:
از اونجا که ممکنه در آینده کلا نظرم برا اینا عوض بشه پس جوابشو نمیدم
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:
بهترین نیستن ولی میشه گفت خاطره انگیزن
https://s8.uupload.ir/files/20240714_124736_jlea.jpg
.
https://s8.uupload.ir/files/20240426_012328_9aa.jpg
.
https://s8.uupload.ir/files/20241018_152813_fpaw.jpg
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی:
ویولن میزدم ولی الان چند ماهی میشه نزدم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:
نه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:
نقره ای
• گیلتی پلژرت چیه:
گوش دادن به یه تعداد کمی از آهنگام
• وجه ترسناکت چه شکلیه:
وجه ترسناک فک نکنم داشته باشم :))
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:
لوازم الکترونیکی ...
شخصیتا متفاوته سعی میکنم کادویی بخرم که با روحیه طرف مقابل سازگار باشه
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@hypnos : واقعا تلاشش ستودنیه و من مطمئنم بهترین ها براش رقم خواهد خورد
@Mxh : خیلی باهاش راحتم و حقیقتا شخصیت جالب و خاصی داره
@ldkvarg : بسیار خوش اخلاق و مهربون ...
@من؟ : خوش قلب ترینه ، به عنوان خواهر بزرگترم تو ذهنم هست
@SinaSabetifard : سینا خیلی اجتماعی و از هر لحاظ خوبه ، واقعا میتونه بیشتر و بهتر از یه دوست معمولی باشه
@Black_Rose : اینکه میبینم به هدفش رسیده و خوشحاله بابتش واقعا خوشحالم و امیدوارم تو جاهای خیلی بالاتری ببینمش
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:
طرز صحبت کردنشون
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:
خیلی ببخشین ولی افراد گنده گوز ...
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:
میگذره ! ادامه بده !
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:
آرزو که خیلی زیاد دارم
ولی یه روزی برسه که خانوادمو به هر چیزی که میخوان برسونم
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:
من اگه واقعا اهدافم جا بیوفته ۱۰ سال دیگه (امیدوارم) دانشگاهم تموم شده و به عنوان یه تکنسین رادیولوژی یه جایی استخدام شدم
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:
سمپادیا واقعا یه دنیای دیگس
دوستای خیلی خوبی پیدا کردم
خیلی چیزا ازش یاد گرفتم
رشد کردم
و واقعا بی نظیره سمپادیا و امیدوارم هیچوقت بسته نشه
 
ارسال‌ها
262
امتیاز
260
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
مونیخ
سال فارغ التحصیلی
1900
مدال المپیاد
فوتبال
دانشگاه
مونیخ
رشته دانشگاه
فوتبال


• اسم: محمد
• سن: x
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:
فضول. ضد حال زدن
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: فضول، زدن ضد حال و رکب زدن
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: مهد کودک بودم بقیش یادم نیس
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: رتبه 1 استان آوردم. و شاید هم اولین در آمدم.
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: فک کنم ویژگی خوبی ندارم. ولی صبور هستم.
• تعریفت از زندگی: کاغذ سفیده. که تو توش نقاشی میکشی خوب بد یا حتی پاره ش میکنی.
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: ولا نظر خاصی ندارم. اهمیت نمیدم
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نه
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: فوت یه شخصی و یه اتفاقی.
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: مدرسه. مانع برگزاری امتحان شدم.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:
مسیر من یه مسیره که هیچیش معلوم
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری:
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی:
مدرسه تموم شده آدم هایی که ازشون بدم میاد کشته شدن
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:
• تفریح موردعلاقه‌ات:
مردم آزاری. برنامه نویسی و ضد حال زدن
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:
شاهنامه
فیلم: Life is Beautiful
موسیقی: Murder in My Mind
شعر: شعر های خودم.


یکیش دلاره.

دلار گران، غم دل‌ها را فزونی می‌دهد
خواب و خیال و آرزوها را می‌کُشد، می‌برد

بازار پر از هیاهو، دل‌ها در تنگنا
هر روز یک قصه جدید، غصه‌ای تازه می‌دهد

کالاها در قفسه‌ها، رنگ و بوی غم دارند
خریدن یک لقمه نان، سخت و دشوار می‌شود

دست‌ها خالی و دل‌ها پر از آرزو
دلار گران، زندگی را سخت و تلخ می‌کند

امیدها در دل‌ها، کم‌کم رنگ می‌بازند
در این دنیای پر از درد، چه کسی را می‌سازد؟

اما هنوز در دل‌ها، امیدی زنده است
که روزی خواهد آمد، روزی بهتر از این روزها.


• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: ندارم ولی بعدا میزارم
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: شعر گفتن و داستان نوشتن
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: سکه.
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: سبز
• گیلتی پلژرت چیه: حرکات عجیب مثلا دستمو 3 بار میچرخونم.
• وجه ترسناکت چه شکلیه:
مردم آزاری
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: پول بدن منم پول بهم بدن
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@Mmahdi: نمیدانم از شخصیتش خوشم میاد بهش میخوره بچه خوبی باشه.
@SinaSabetifard: گوگولیه و معصوم به نظر میاد.
این دوتا خوبه
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: واقعا هیچی. مگه ببینم تیک عصبی چیزی داره.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:


من بدم میاد از مغرورانی که
فقط به خود می‌بالند و بس
نادیده می‌گیرند دیگران را
با کلمات زهرآگین و فحش‌های بی‌رحم

قلدرانی که در سایه‌ی قدرت
به حق دیگران پا می‌گذارند
بی‌احساس و بی‌رحم، در پی زور
دنیا را به بازی می‌گیرند و می‌سوزند

من از این نوع آدم‌ها بیزارم
که در دل تاریکی، فقط خود را می‌بینند
فقط در پی خود، بی‌توجه به دیگران
دنیا را به جهنم تبدیل می‌کنند.

این شعر رو الان نوشتم.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:

گذشته ام: بکش تا کشته نشی.

آینده ام: واقعا هیچی


• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:

آرزو دارم، روزی بیاد
که در دستم، پولی باشد زیاد
با هر سکه، یک لبخند بر لب
زندگی را بسازم، بی‌دغدغه و بی‌خواب

آرزو دارم، سفر کنم دور
به هر جایی که می‌خواهم، با دل شاد و نور
خریدن خوشی‌ها، برای خود و دیگران
با پولی که دارم، زندگی کنم آسان

آرزو دارم، در دل شب‌ها
ستاره‌ها را بخرم، با نور و صفا
تا هر جا که بروم، خوشبختی باشد
با پولی که دارم، زندگی‌ام پر از شادی باشد


• به نظرت ده سال دیگه کجایی: شاید نقل مکان کنم
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: تعریف بد ازم بکنن. مثلا بگن اذیت کرد و اینا
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: توی ارتباط برقرار کردن و شناختن گرگ های جامعه کمکم کرد.
 
بالا