قديمي تر ها!

  • شروع کننده موضوع
  • #1

esmailipour

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
مدال المپیاد
سالهاي نوجوانيم به تجربه و تلاش براي شركت در المپياد رياضي گذشت. اما يه تجربه...نه هدف!
دانشگاه
گیلان
رشته دانشگاه
ریاضی محض
سلام...

من يه پير ِ فرزانگاني هستم (;
به اين جهت اول گفتم ...كه سوء تفاوتي (به قول سين تو عصر يخبندان 3 !!!) به وجود نياد!
بيش از بيست ساله كه درگير فرزانه بودن (، يا نبودن هستم! اگر چه مسئله اين نيست ) هستم.
سالهاي جوانتر بودن...مدام به دنبال جمع كردن دوستان هم دوره اي و قديمي بودم ...كه به روشهاي مختلف متوقف شد!
حالا اينجا، در يه همچين سايتي كه به نظر بايد پر مخاطب بياد... همچنان ...پيرترين عنصر گروه هستم [-(

به نظرتون ... چه چيزي باعث مي شه حس و حال دوران نوجواني، شيطنت ها و شيريني هاي رفاقت توي مدارس ما...براي زنان و مردان جوان اين روزها، كم رنگ و بي رمغ بشه؟
 

Sanika

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
325
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
چرا بايد زمينوو قسمت كنيم؟
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : قديمي تر ها!

دوری!حسودی!این که اگه تو دانشگا بفهمن فرزانگانی بودی بخندن بهت و به کوچکترین مشکلی که ممکنه واسه هر کسی بیفته و اگه تو انجام بدی انگار آسمون به زمین میاد!انقد تو گوشمون ساز بیتفاوتی میزنن تا ما خودمونم خودمونو فراموش کنیم!حالا میفهمم دنیا ینی چی؟ا!!غیر سمپاد و سمپادیا چه فرقایی دارن.نمیشه برگشت ولی کاش میشد.
 

trustme

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,810
امتیاز
900
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
سال فارغ التحصیلی
1387
دانشگاه
دانشگاه خواجه نصیر طوسی
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : قديمي تر ها!

فکر می کنم دور شدن از جمع بتونن این بی رنگی رو درست کنه... من توی تصوراتم این هست که هر وقت بچه ها دور هم جمع بشن با افتخار حتی از اخراج ها و شوخی های دیگشون می گن؛ دور بودن ما باعث می شه که خودمون یادمون بره چه لذت هایی داشتیم و دنبال چیز های جدید بریم ...
از طرفی هم بقیه اینطوری به خوشی های ما نگاه نمی کنن، قسمت اصلی سوال هم اینه، هوم؟
یه احساسی می گه مردم زیادی زندگی رو سخت گرفتن ... فکر می کنن حتما باید صبح تا شب کلی جون کند تا بعدا راحت زندگی کنن؛ یعنی هیچ وقت توی حال زندگی نمی کنن، چیزی که گفتن و درکش فرق داره :D شاید با زیاد شدن سن آدم ها و بیرون رفتن از مدارس، از حال می رن توی اتاق کار و پذیرایی و خواب و هرکی مربوط به خودش دیگه ... !
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

esmailipour

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
مدال المپیاد
سالهاي نوجوانيم به تجربه و تلاش براي شركت در المپياد رياضي گذشت. اما يه تجربه...نه هدف!
دانشگاه
گیلان
رشته دانشگاه
ریاضی محض
پاسخ : قديمي تر ها!

سلام بچه ها (!)
"گاما" و "محمد" عزيز...
داستان درگيري هاي زندگي و اجتماع رو از شما شنيدن...به اندازه ي باروني بودنه يه روز كه قراره تن به آب بزنيم برام ناراحت كننده است!! :(
شايد چون نمي شه به يه نتيجه ي واحد رسيد...كمتر اهل حرف زدن هستيم...
ببينيد بچه ها... ما يه شباهت اساسي با هم داريم ، عليرغم اينكه من سالها پيش از شما به دنيا اومدم...و شايد در بعضي از نظرات ...حرف شما جوان تر ها رو لمس نكم.. و اون شباهتيه كه توي روابط اجتماعي و دوستانمون داريم... يادمه سال 75 كه فارغ التحصيل شديم...همه خوش و سرخوش مدعي بوديم كه ما هر كدوممون يه تخته كم داريم...و بر اين اعتقاد اتفاق نظر داشتيم كه " هيچ دوتاي ما، تخته ي يكساني رو كم ندارند!!" ... باورتون مي شه...مدعي !!! .. ما مدعي بوديم...حتي براي بيان رفاقتمون مدعي بوديم...الان با گذشت بيش از دوازده سال از اون روزها، خوب مي دونيم كه ما تفاوت فاحشي با بقيه نداريم...شايد در مواردي به دليل درك نكردن يه جامعه ي نرمال از همسالان، ضعيف تر هم هستيم...من از لايه هاي تنيده بين نسل خودم و شما صحبت نمي كنم..اين لايه ها قابل تحليل هستند...اما اونچه ما رو گيج مي كنه، تفاوت نگرش بين همسالان ما در نسل خودمونه...
مي دونيد بچه ها ...فكر مي كنم...ما دليل با هم بودنمون رو گم كرديم... توي اين درگيري و كنشي كه با محيط داريم.
من معتقدم...دليل موجهي براي بودنمون بايد پيدا كنيم.
و بعد از اين همه سال كه توي اين مجموعه هستم...مي دونم كه اين دليل رو بايد به بچه ها ياد داد...كاري رو كه متاسفانه هيچ كس به فكرش نيست...و حداقل به ما ياد ندادند.
شعارِ شعور دادن خيلي خيلي سخته...اما از اون سختتر درك اين واقعيته كه ما براي "بودن" به يه دليل موجه نياز داريم!!
 

robo94

عــلــــی (مهندس سابق)
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,702
نام مرکز سمپاد
دبيرستان شهيد اژه اى
شهر
اصفهان/تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
تـــهـــران (دانشکده فنـے )
رشته دانشگاه
مهندسی بــرق
پاسخ : قديمي تر ها!

این یک مسئله بزرگه(معلومه) :) ولی تا توی دبیرستانیم چون هر روز همدیگه رو می بینیم این نیاز رو احساس نمی کنیم :( پیش دانشگاهی هم که می رسیم تازه یاد این مسئله میفتیم که داریم از هم جدا میشیم :( ولی یه مسئله نمیذاره بهش توجه کنیم اونم کنکوره! :O

من با حدود 7 تا فارغ التحصیل در ارتباطم که اونا هم به این موضوع توجهی ندارن(چون هنوز دانشجو هستن یا رفتن اونور که از همه چی دورن). گفتم بیان اینجا ولی جمعیتش کمه
(جمعیت فارغ التحصیل ها)

حتی الان تو دبیرستان ما هم از بین 400 نفر به زور 15 نفر عضون (:|


ولی من وقتی راهنمایی بودم خیلی از فارغ التحصیل ها معلم شده بودن که من اومدم دبیرستان هنوز با این که یه شاگرد بودم هنوز گاهی باهاشون چت می کنم. شما هم باید همدوره ای هاتون اونجا درس بدن نیستن؟ :)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

esmailipour

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
مدال المپیاد
سالهاي نوجوانيم به تجربه و تلاش براي شركت در المپياد رياضي گذشت. اما يه تجربه...نه هدف!
دانشگاه
گیلان
رشته دانشگاه
ریاضی محض
پاسخ : قديمي تر ها!

سلام...

"علي" جان...
حرف هاي شما رو با منطق سالهاي نوجووني كاملا" قبول دارم...و البته قبول هم دارم، چون هميشه رو به رشد هستيم ميشه همه ي انديشه ها و تفكراتمون رو، مرحله به مرحله به نقد بذاريم...
حرف هاي هم سالان و هم دوره اي هاي شما رو هم شنيدم...و مي شنوم. (البته بايد قيد كنم...به اينكه چنين گوش شنوايي از نوع سمپادي دارم ، افتخار مي كنم (; )
واقعيت اينجاست ،كه به نسبت دوره اي كه من دانش آموز بودم ، شما ها بسيار درسخوان تر هستيد و زحمت بيشتري را متحمل مي شيد و البته شايد اين به دليل تغييري هست كه در روش سازمان ايجاد شده... اگرچه من تاثير اين مقوله و اين تغيير رو ناچيزتر از تحولات سياسي و اجتماعي سالهاي پاياني دهه ي 60 و سالهاي آغازين دهه ي 70 مي دونم... ما كودكيمون رو با جنگ و بمب باران گذرونديم و حتي مشق هامون رو زير نور چراغ هاي گرد سوز نوشتيم...خو كردن به صداي آژيرهاي خطر و مارش هاي نظامي ، از ما نسلي متفاوت نسبت به شما ساخت...ركود اقتصاديه بعد از جنگ و توقع حداقلي از محيط و اجتماع، براي رسيدن به خدمات اجتماعي ...به ما اين امكان رو داد كه با حداقل ها به حداكثر رضايت برسيم...ياد گرفتيم كه از كمترين امكانات فرصت هاي بزرگي بسازيم...دوران نوجووني من پر از تعريف هاي جذاب بود ،حتي خريد لباس عيد ، شيريني و حلاوتي مثل يه روياي طلايي داشت... (و خيلي حرفهاي ديگه...كه حتما" از حوصله ي شما خارجه ! و اين رو هم به خوبي ميدونم [-( )
واما نسل شما... زيبا، لوكس و مدرن ... اما تنها براي 6 ماه ميشه شما رو گارانتي كرد!!
درسخوان تر هستيد اما با يه نگاه به مسئله ...اظهار ناتواني مي كنيد و جا مي زنيد و اين معلم شماست كه درس مورد نظر رو بد داده!!!
مسئله هاي سخت تري رو حل مي كنيد اما به نظرتون تبديل يه عدد به مبناي 16 از روي جدول كار دشواريه!
مباحث بيشتري روي مي بينيد و مي خونيد ... اما براي رفتن به مركز شهر ..بايد آدرس رو تلفني بپرسيد!
زمان بيشتري رو صرف درس خوندن مي كنيد و به اين ترتيب فرصتي براي خلاقيت پيدا نمي شه...

مي دوني علي جان، تحولات دوروبرمون رو ناديده نمي گيرم، اين روزها اطلاعات داره بيداد مي كنه... اما چرا بايد ما با اين حجم از اطلاعات مورد حجوم قرار بگيريم؟
چه لزومي به اين همه دانستن داريم وقتي نمي دونيم ونمي خواهيم به مسائل اطرافمون بايد با ديد نقادي نگاه كنيم؟

بچه ها، ما تو دوران مدرسه ، همه رو مي شناختيم....از معلم و ناظم و مدير ...تا كسي كه براي نظافت مدرسه روزهاي تعطيل مي اومد...همه ي بچه هاي هم دوره ايمون...اينكه باباش كيه..مامانش كيه ..چند تا خواهر و برادرن... سال پايي ني ها و پايين تري ها رو...
يعني مي خواستيم كه بشناسيم...


اما شما ..توي يه جمع و كلون قرار مي گيريد...حتي گاهي به سختي اسم فاميل يه وروديه جديد رو به خاطر مي آريد..و حتي نمي دونيد فلاني ..اصلا" سال دوم هست يا نه؟؟


اما من...
اصلا" از مدرسه فارغ التحصيل نشدم!!
راستش هميشه ..توي اين سالها...مدرسه بودم و هنوز مي خوام كه باشم...
سال به سال حضور فارغ التحصيلا توي مدرسه كمرنگ تر مي شه...و سال به سال ... و سال به سال..و هيچ كس حتي به ياد نمي آره..ما چه روزهايي رو با هم زندگي كرديم!
ما خيلي با هم فرق نداريم ( به اين موضوع اعتقاد دارم!) اما چرا كنش ها و واكنش هامون با محيط ..اينقدر متفاوته؟ :-w
 

robo94

عــلــــی (مهندس سابق)
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,702
نام مرکز سمپاد
دبيرستان شهيد اژه اى
شهر
اصفهان/تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
تـــهـــران (دانشکده فنـے )
رشته دانشگاه
مهندسی بــرق
پاسخ : قديمي تر ها!

الآنم اونطوری نیست که هیچکی، هیچکی رو نشناسه فقط بچه ها گروه گروهن. تو گروه ها خیلی با هم صمیمین ولی با بقیه گروه ها ارتباط آنچنانی ندارن یعنی هر کی با چند نفر خاص میجوشه :D


خیلی سخت به موضوع نگاه نکنید شما الان محل کارتون مدرسه هست و یاد خاطراتتون میفتین وگرنه اگه جای دیگه ای کار میکردین خیلی به این مسئله سخت نگاه نمیکردین. جامعه همینجوره.

درستشم نمیشه کرد.
چون راهنمایی که میایم دبستان یادمون میره
تو دبیرستان راهنمایی یادمون میره(کم پیش میاد چون معمولا بچه ها از راهنمایی تو سمپادن)
دانشگاه که میریم هم خودمون هم دیگران بیشتر با دانشجو های دانشگاه خودمون ارتباط داریم.
اگه یه دانشجو ازدواج کرد بعد از دانشگاه دیگه کمتر با هم دانشگاهی هاش رفت و آمد داره.

دلیل تفاوت واکنش ها و کنش ها رو نمیدونم :D
 

Nimamazroob

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
531
امتیاز
95
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
دانشگاه
Karlsruhe Institut für Technologie
رشته دانشگاه
Geodäsie und Geoinformatik
پاسخ : قديمي تر ها!

× میام بعدا نظر میدم! :D
 

Nimamazroob

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
531
امتیاز
95
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
دانشگاه
Karlsruhe Institut für Technologie
رشته دانشگاه
Geodäsie und Geoinformatik
پاسخ : قديمي تر ها!

به نقل از Gama :
دوری!حسودی!این که اگه تو دانشگا بفهمن فرزانگانی بودی بخندن بهت و به کوچکترین مشکلی که ممکنه واسه هر کسی بیفته و اگه تو انجام بدی انگار آسمون به زمین میاد!انقد تو گوشمون ساز بیتفاوتی میزنن تا ما خودمونم خودمونو فراموش کنیم!حالا میفهمم دنیا ینی چی؟ا!!غیر سمپاد و سمپادیا چه فرقایی دارن.نمیشه برگشت ولی کاش میشد.

× " نواختن طبل بی تفاوتی " داغانمان می کند ... دارد بی حسمان می کند ...
× نظرتون درباره ی برنامه هایی واسه جمع کردن فارغ التحصیلا چیه ؟
 

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
466
پاسخ : قديمي تر ها!

سلام
از نوشته هاي خانم اسماعيلي پور و دوستان ديگر استفاده كردم. متشكرم.
 

Nimamazroob

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
531
امتیاز
95
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
دانشگاه
Karlsruhe Institut für Technologie
رشته دانشگاه
Geodäsie und Geoinformatik
پاسخ : قديمي تر ها!

× واقعا ایده هایی واسه جمع کردن فارق التحصیلا و یا آوردنشون به اینجا ندارید ؟
 

soha h

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
11
نام مرکز سمپاد
فرزانگان+یزد
شهر
یزد
دانشگاه
university of tehran
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : قديمي تر ها!

به نقل از نیما مضروب :
× واقعا ایده هایی واسه جمع کردن فارق التحصیلا و یا آوردنشون به اینجا ندارید ؟
اگه برای هر دانشگاهی چند نفر مسئول بشن می شه راحت بچه ها رو اورد اما بحث اینه که چه جوری نگه شون داریم ؟یا اصلن چرا بیاریمشون ؟چه جذابیتی براشون ایجاد کنیم که بمونن ؟
 

Nimamazroob

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
531
امتیاز
95
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
دانشگاه
Karlsruhe Institut für Technologie
رشته دانشگاه
Geodäsie und Geoinformatik
پاسخ : قديمي تر ها!

× اصلی ترین بحث همین ایجاد یه جذابیت براشونه! سوال ما هم همینه
 

soha h

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
11
نام مرکز سمپاد
فرزانگان+یزد
شهر
یزد
دانشگاه
university of tehran
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : قديمي تر ها!

به نقل از نیما مضروب :
× اصلی ترین بحث همین ایجاد یه جذابیت براشونه! سوال ما هم همینه
بهتره از خودمون شروع کنیم .یه نظر سنجی بذارید اینجا ببینیم دانش اموخته هایی که اینجا فعالن بیشتر به چه بحثایی علاقه دارن
 

roshan

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان. قم
شهر
قم
مدال المپیاد
المپیاد نجوم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : قديمي تر ها!

سلام
من پارسال فارغ التحصیل شدم ولی در عرض همین مدت کم مدرسه ما به کلی تغییر کرد! :( از کادر قدیمی تنها و تنها یک آبدارچی مونده! با این که ما تو اون مدرسه بزرگ شدیم (7سال کم نیستا!) و با تمام سوراخ سنبه هاش و بچه های سال پایینی آشناییم ولی کادر جدید ظاهرن خیلی از دیدن ما خوشحال نمی شن
ما دیگه تو اون مدرسه خانه زاد شدیم من اون جا رو متعلق به خودم می دونم ولی..... :(( این مدیر جدید و اعوان انصار اون جا رو .... X-(
در مورد ارتباط با دوستان ماهایی که تهران قبول شدیم کمابیش با هم در ارتباطیم و به خاب گاه یا دانش گاه هم دیگه سر می زنیم
 

mr1991

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
117
امتیاز
21
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
دانشگاه
دانشگاه هنر تهران
رشته دانشگاه
مهندسي شهرسازي
پاسخ : قديمي تر ها!

به نظر من تقصير خودمونه
من پارسال فارغ التحصيل شدم ولي هنوز با رابطه ام با دوستاي دبيرستانم بيشتر از دوستاي دانشگاس!هر چند وقت يه بار قرار ميذاريم همديگرو ميبينيم!به هر بهانه اي دور هم جمع ميشيم حالا اين بهانه ميتونه تولد يكي از بچه ها باشه يا تولد سمپاد :D يا هر چيز ديگه اي كه بتونه مارو دور هم جمع كنه!يه group هم تو google داريم كه اونجا تقريبا هر روز از حال هم با خبر ميشيم (;
به نظرم ميشه يه كاري كرد كه بينمون دوري نيوفته و اون دوران خوبو فراموش نكنيم (; :)
 

Platanus

کاربر فعال
ارسال‌ها
59
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
مدال المپیاد
آخه برای چی؟
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک، فیزیک
پاسخ : قديمي تر ها!

من نمی دونم اوضاع شماها چطوره، اما من که سال 74 وارد فرزانگان شدم و هنوز که هنوزه "وطن" برام معنای دیگه ای پیدا نکرد. بچه های ما هنوزم کم و بیش قبیله ای زندگی می کنن و الآن هم که به موهبت فیسبوک همه مون دوباره افتادیم به هم و قاطی زندگی روزمرّه ی هم شدیم. اسماعیلی پور جان، بگم که بخش تخته رو بسیار درست اومدی، هنوزم می تونم با افتخار زیرشو امضاء کنم. نمی دونم زمان شما هم آقای خنده رو (روحش شاد) تو مدرسه بود یا نه. من یادمه روز جشن فارغ التحصیلی مون بعد جشن شروع کرد به جارو کردن آمفی تئاتر و ما داشتیم یه سری خرت و پرتا رو جمع می کردیم که بدویم بریم حیاط به آخرین سرودخوانی همه مون با هم برسیم که یکی دوتا از بچه ها با چشم گریون گفتن "آقای خنده رو، دیدین ما هم دیگه رفتیم؟" بعد آقای خنده رو یادش به خیر یه نگاه پرمعنایی به ماها انداخت که یعنی هیچ کی هم نه و شماها، گفتین و من هم باور کردم! تا سه سال هم هروقت می رفتیم مدرسه موقع بیرون رفتن بهمون می گفت "چند بار بگو پیش ها نمی تونن همین جوری برن؟" هیچ وقت نفهمیدم سربه سرمون می ذاشت که خوش به حالمون بشه جامون هنوز محفوظه یا جدی جدی یادش نمی اومد که ما دیگه دبیرستانی نیستیم...
بچه های فرزانگان تهران می دونن سرود ملی چیه، من از "در میان توفان"ی ها هستم و فقط می تونم بگم که قصه ی ما واقعاً همونی شد که ستاره و پگاه سروده بودن، بی شوخی بی شوخی:
امروز، هر گوشه ی دنیا، گر باهمیم و گر تنها
با هم، همراه و هم پیمان، ره پیماییم سوی فردا...



پ.ن. اگه خواستین بعداً می تونم هم از سال خودم و هم از سال بالایی هامون براتون مثال بیارم.
 
ارسال‌ها
706
امتیاز
12,341
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نزدیکا بجنورد
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
نظرتون چیه مام فعالیت کنیم برا آیندگان باقی بمونه؟ :-"
 

Asinus

کازمو ، عزازیل مزمل
ارسال‌ها
289
امتیاز
852
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک جنگلی 1.5
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1400
اصلا این تاپیک رو دیدم غمم گرفت
یعنی ما هم چنین پایانی خواهیم داشت؟؟
:((:((:((
 

mohammadsaleh40

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
294
امتیاز
437
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گناباد
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
کامپیوتر مرحله دوم با کمال تعجب قبول شدم
دانشگاه
پردیس شهید بهشتی مشهد
رشته دانشگاه
آموزش ریاضی
سلام...

من يه پير ِ فرزانگاني هستم (;
به اين جهت اول گفتم ...كه سوء تفاوتي (به قول سين تو عصر يخبندان 3 !!!) به وجود نياد!
بيش از بيست ساله كه درگير فرزانه بودن (، يا نبودن هستم! اگر چه مسئله اين نيست ) هستم.
سالهاي جوانتر بودن...مدام به دنبال جمع كردن دوستان هم دوره اي و قديمي بودم ...كه به روشهاي مختلف متوقف شد!
حالا اينجا، در يه همچين سايتي كه به نظر بايد پر مخاطب بياد... همچنان ...پيرترين عنصر گروه هستم [-(

به نظرتون ... چه چيزي باعث مي شه حس و حال دوران نوجواني، شيطنت ها و شيريني هاي رفاقت توي مدارس ما...براي زنان و مردان جوان اين روزها، كم رنگ و بي رمغ بشه؟
چیزایی تو مایه های اجتماع جدید ما رو از دوستای اجتماع قبلی دور می کنه و این روزا دیگه مدرسه های سمپاد به جای این که چیزی باشه برای پرورش و ارتقاء استعداد ها شده جایی برای نتیجه گرفتن تو کنکور به خاطر همین خیلی راحت این جور خصوصیت ها از بین می ره.
الآن به خاطر همین موضوع من شروع کردم یه ابراز علاقه یه خورده افراطی تر از حالت عادی نسبت به هم کلاسی هام ولی دوستام اجتناب می کنن یه بوس عادی مگه چیه؟
 
بالا