قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع radiowavefm
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست

سعدی
 
چرا تو؟
تنها تو؟
چرا تنها تو از میان آدمیان ،
هندسه ی حیات مرا در هم می ریزی!
پا برهنه به جهان کوچکم وارد می شوی
در را می بندی و من
اعتراضی نمی کنم؟!
چرا تنها تو را دوست دارم
و می خواهم؟

نزار قبانی
 
گفته بودی که چرا محو تماشای منی انقدر مات که یکدم مژه بر هم نزنی؟

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود ناز چشمان تو قدر مژه بر هم زدنی

فریدون مشیری
 
ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت…
به خنده گفت كه حافظ برو!
كه پاى تو بست!؟
 
دلم‌گرفت که فهمید پشتِ در باز است
به طعنه بالِ مرا چون شکسته‌دید، نبست

حسین جنتی
 
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوش دلی گذارم یا نه

پر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم ، برآرم یا نه !

خیام
 
اغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمک های بود

مرحوم افشین یداللهی
 
آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو،
بر درگه آن شهان نهادندی رو،
دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای،
پیوسته همی گرفت که کوکو، کوکو!
« عمر خیام »

___________________________

ایهامی که توی « کوکو، کوکو » وجود داره خیلی جالبه، می تونه به صدای فاخته اشاره کنه و یا این که فاخته بگه : « اون همه شکوه و عظمت کجاست؟ »
 
همتم بدرقه‌ی راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نو سفرم

حافظ
 
باشد تو نیز بر جگرم خنجری بزن
با من دم از هوای کس دیگری بزن

پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت
روزی به آشیان من هم سری بزن

سجاد سامانی ;;)
 
تا قفس هست ...
مرا لذت آزادی نیست
هر کجا در همه آفاق
اسیری ست...
منم!

حسین جنتی
 
زندگی یعنی: یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشی ها کم نیست:
مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته.
سهراب سپهری
 
چون چرخ بکام يک خردمند نگشت ..... خواهي تو فلک هفت شمر خواهي هشت

چون بايد مرد و آرزوها همه هشت ..... چه مور خورد بگور و چه گرگ بدشت
 
قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند
سهراب سپهری
 
Back
بالا