قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع radiowavefm
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
از در آمدی و من از خود به در شدم

گویی کز این جهان به جهان دگر شدم...♥️
 
درد بی درمان شنیدی؟

حال من یعنی همین

بی تو بودن درد دارد

می زند من را زمین
 
دهانت را می بویند

مبادا گفته باشی دوستت دارم...

دلت را می بویند

روزگار غریبی ست نازنین

و عشق را

کنار تیرک راه بند

تازیانه می‌زنند

عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد

در این بن بست کج و پیچ سرما

آتش را

به سوخت بار سرود و شعر

فروزان می‌دارند

به اندیشیدن خطر مکن

روزگار غریبی ست نازنین

آن که بر در می‌کوبد شباهنگام

به کشتن چراغ آمده است

نور را در پستوی خانه نهان باید کرد

آنک قصابان اند

بر گذرگاه ها مستقر

با کنده و ساتوری خون آلود

روزگار غریبی ست نازنین

و تبسم را بر لب ها جراحی می‌کنند

و ترانه را بر دهان

شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد

کباب قناری

بر آتش سوسن و یاس

روزگار غریبی ست نازنین

ابلیس پیروز است

سور عزای ما را بر سفره نشسته است

خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد...
_______________________
پ.ن: قشنگ بودن این شعر گفتن نداشت ولی به شدت مود بود ⁦乁( •_• )ㄏ⁩
 
سخن عشق تو بی آنکه برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم...
 
در راستای بالایی :)

چه خواهش ها در این خاموشیِ گویاست ، نشنیدی ؟!
تو هم چیزی بگو ! چشم و دلت، گوش و زبان دارد ...!
هوشنگ ابتهاج
 
رانده از باغ عدم گشته به زندان وجود
کودک از آن به جهان گریه کنان امده است
 
چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی
چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی
پیله ات را بگشا
تو به اندازه پروانه شدن زیبایی
 
ﺷﺒﻬﺎ ﮔﺬﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﺴﺖ

ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺗﻮ ﻣﺴﺖ

ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺧﻮﻧﻢ ﺭﯾﺰﯼ

ﺗﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺪﻫﻢ ﺩﺍﻣﻦ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ !
 
ای که مسجد می روی بهر سجود...
سر بجنبد،دل نجنبد،این چه سود...؟!
 
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

زندگی آب روانی است، روان می گذرد
هر چه تقدیر من و توست، همان می گذرد

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم‌ ها
که کسی نمی‌ داند
که کسی نمی‌ تواند
که کسی بلد نیست
 
Back
بالا