اثبات یا نقیض وجود خدا

  • شروع کننده موضوع pico
  • تاریخ شروع

آیا به وجود خدا اعتقاد دارید؟


  • رای‌دهندگان
    742

Armator

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
126
امتیاز
116
نام مرکز سمپاد
Helli II
شهر
Tehran
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

مونده مکتب فکری که قبولش دای چی باشه ...
به نظر من فقط احمقانه ترین سوالان که یک جواب دارن...
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به نقل از Armator :
مونده مکتب فکری که قبولش دای چی باشه ...
به نظر من فقط احمقانه ترین سوالان که یک جواب دارن...

نمیفهمم ربطش با حرف من چی بود ولی بودن یا نبودن یا هست یا نیست و اون جواب با این مورد فرق میکنه !
اونی که میگی در مقابل سوال اثباته که میگیم یه جواب نیست نه اینکه بگیم واسه یکی هست واسه یکی نیست !
ممکنه قبول نداشته باشه ولی خدا واقعا وجود داره
یا ممکنه قبول داشته باشه ولی خدا واقعا وجود نداره !
نمیشه گفت چون قبول نداره پس نیست یا چون قبول داره پس هست !
حرف من اینه !
 

Armator

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
126
امتیاز
116
نام مرکز سمپاد
Helli II
شهر
Tehran
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

این به تعریفت از زندگی برمی گرده اگه همچیو دو حالت بگیری هست یا نیست حرف شما درست می شه...
به نظرم ما تو یه دنیای مجازی که خودمون ساختیم زندگی می کنیم با قوانینی که خودمون ساختیم...
و وقتی ازاین دنیای کلی بیرون بیایم به فرد می رسیم ...
به نظر من هر فرد دنیا رو تشکیل می ده نه یک جامعه...
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به نقل از Armator :
این به تعریفت از زندگی برمی گرده اگه همچیو دو حالت بگیری هست یا نیست حرف شما درست می شه...
به نظرم ما تو یه دنیای مجازی که خودمون ساختیم زندگی می کنیم با قوانینی که خودمون ساختیم...
و وقتی ازاین دنیای کلی بیرون بیایم به فرد می رسیم ...
به نظر من هر فرد دنیا رو تشکیل می ده نه یک جامعه...

قبول دارم حرفت رو ! اصلا یه نظریه فیزیکیه (متافیزیک البته ) که میگه هست چون من فکر میکنم !
ولی تو این مورد یکم یه جوریه!
 

Armator

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
126
امتیاز
116
نام مرکز سمپاد
Helli II
شهر
Tehran
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

کدوم فیزیک
اکثر فیزیک دانای بزرگ میگن نیست ولی من کاری ب اونا ندارم
مثلا استیون هاوکینگ که تو فیزیک آخره دنیاس...
ولی باز میگم من به فرد بیشتر اعتقاد دارم...
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به نقل از Armator :
کدوم فیزیک
اکثر فیزیک دانای بزرگ میگن نیست ولی من کاری ب اونا ندارم
مثلا استیون هاوکینگ که تو فیزیک آخره دنیاس...
ولی باز میگم من به فرد بیشتر اعتقاد دارم...

من گفتم فیزیک دانان میگم هست؟! من گفتم یه نظریه س که میگه یه چیزی هست چون من فکر میکنم هست (صرفا خدا رو نگفتم هر چیزی رو ... )

بله منم به صورت کلی به فرد بیشتر اعتقاد دارم بعدش جمع !
ولی یکم واسم غیر منطقیه این یه مورد ! اگر میشه یکم بازش کن :-"

پ ن : تا حدودی حرفت رو قبول کردم !
 

Armator

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
126
امتیاز
116
نام مرکز سمپاد
Helli II
شهر
Tehran
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

ببین نظر شما قابل احترام ...
من حرفم اینه باید نظرهرکسو قابل احترام دونست یعنی ک هیچ نتیجه گیریه کلی نباشه
همین.... :-w :-w
 

m@s0ud

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
234
امتیاز
408
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
طهران
مدال المپیاد
ریاضی ؛ کامپیوتر ؛ شیمی (مرحله 1)
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

نمیدونم تا حالا برنامه ی ماه عسل رو تو ماه رمضون دیدین یا نه
ولی برا کسایی که ندیدن این قسمتش رو میگم
یه شب نشون میداد یه زوجی با یه بچه ی حدودا یه ساله اومده بودن
پدر بچه تعریف میکرد :
چند وقت پیش خیلی تو مشکلات از همه نظر غرق شده بودیم.دیگه از همه چی سیر شده بودم و زندگی واسمون خیلی سخت شده بود
دیگه صبرم سر اومد و گفتم : خدایا ! پس تو معجزه تو کی نشونمون میدی ؟ اینهمه معجزه یکیش هم نشون ما بده
چند روز بعد ، یه روز همسرم رفته بود بیرون و بچه ( از لفظ بچه استفاده میکنم چون اسمش یادم نیست ) روی کابینت های آشپزخونه داشت کنار پنجره باز بازی میکرد
چند لحظه رومو برگردوندم ، اما وقتی برگشتم دیدم بچه نیست ؛ از پنجره دولا نگاه کردم دیدم داره همینطوری میره پایین
با هول و هراس دویدم رفتم پایین . بچه تو کوچه افتاده بود زمین داشت گریه میکرد !
وقتی رفتم بغلش کردم ، دیدم هیچ چیش نشده ! حتی کوچکترین خراشی هم برنداشته !
زنگ زدم آمبولانس اومد . بردیمش بیمارستان اما دکترا هم گفتن بچه هیچ چیزش نشده
این واقعا معجزه ی خدا بود که بچه ام که از طبقه چهارم ساختمون افتاده بود پایین الان سالم کنارمه و داره تو بغلم ورجه وورجه میکنه !

* امیدوارم این چیزی که گفتم واستون کافی باشه تا خدا و معجزاتش رو باور کنید . اگر هم بخواید میتونید از اینترنت اون قسمت از ماه عسل رو دانلود کنید . سادس . فقط سرچ کنید " معجزه خدا ماه عسل " .​
 

Armator

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
126
امتیاز
116
نام مرکز سمپاد
Helli II
شهر
Tehran
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به نظر مثال زدن درست نیست... =((
یادت باشه هزارتا بجه هم ازطبقه اول میوفتن وهزارتا اتفاق براشون میفته... :-s
پس اون موقع ها خدا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :-?
 

farshad5346

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
625
امتیاز
1,492
نام مرکز سمپاد
سمپااااد
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
91
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

اینا همشون دلیل دارن که مثلا وقتی طرف از 4 طبقه پرتاب میشه پایین نمیمیره....اگه اینجوری حساب کنیم باید بگیم که خدا فقط تو این جور لحظات خودشو نشون میده......اینا دلایل علمی دارن که یا ما مطلع نیستیم یا هنوز بشر تو علم به اونجا نرسیده.....
 

m@s0ud

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
234
امتیاز
408
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
طهران
مدال المپیاد
ریاضی ؛ کامپیوتر ؛ شیمی (مرحله 1)
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به نظر مثال زدن درست نیست... =((
یادت باشه هزارتا بجه هم ازطبقه اول میوفتن وهزارتا اتفاق براشون میفته... :-s
پس اون موقع ها خدا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :-?
ببین رفیق ، اول بیا خدا رو تعریف کنیم
خدا : کسی یا چیزی که منشا تمام هستی است و همه ی مادیات و معنویات به او بر میگردد و از آنجا که آفریننده ی صفت نیکی است ، پس تمام صفات نیک را داراست و کامل و فنا ناپذیر است.
شاید الان خیلیا بگن : خوب خدا که همه ی صفتای خوب رو آفریده ، پس صفتای بد رو هم آفریده دیگه؟پس نکنه صفتای بد رو هم دارا باشه؟(استغفر الله)
جواب من به شما اینه که صفت بد ، نبود صفت خوبه.ینی چی؟مثلا ، دروغ گویی ، نبودن راستگویی و صداقته ؛ همونطور که تاریکی ، وجود نداره ، بلکه نبود نور هستش ، پس صفت بد هم وجود نداره ، فقط نبوده صفت خوبه.
وقتی این تعریف رو بهش اعتقاد داشته باشی ، بهش ایمان داشته باشی ، میدونی که خدا همیشه هست.فقط همه ادم ها تقدیرشون با دیگری فرق داره.این دلیل نمیشه خدا وجود نداشته باشه.


به نقل از فــرشاد :
اینا همشون دلیل دارن که مثلا وقتی طرف از 4 طبقه پرتاب میشه پایین نمیمیره....اگه اینجوری حساب کنیم باید بگیم که خدا فقط تو این جور لحظات خودشو نشون میده......اینا دلایل علمی دارن که یا ما مطلع نیستیم یا هنوز بشر تو علم به اونجا نرسیده.....
اشکال شما این نیس که خدا رو قبول ندارید ، اینه که تعصبی و چشم بسته اومدی جلو و دوست نداری حقایق رو ببینی.
علم یه جاهایی جواب نمیده.مثلا اگه این بچه از ارتفاع 15 متری افتاده باشه و وزنش هم مثلا 2 کیلو باشه ، موقع زمین خوردن حداقل 250 هزار ژول بهش انرژی به صورت مستقیم وارد میشه.هیچ بدنی نمیتونه این ضربه رو تحمل کنه و صدمه نبینه.این دلیل علمیه.پس بچه چطور سالم رسیده به زمین؟
خدا فقط توی اون لحظات معجزه اش رو نشون نمیده.بستگی داره تقدیرت چی باشه.
هنگامی که هواپیما ی تروریست ها به برج های دوقلو در آمریکا ضربه خورد ، یک مسلمان کارمند در اون محل دیر کرده بود .این خانم وسط راه درست 6 دقیقه قبل از برخورد هواپیما پاشنه ی کفشش میشکنه و مجبور میشه بره یه کفش دیگه بخره و زنده میمونه.آیا این اتفاقی بوده؟شاید.شاید هم خدا خواسته نرسه که زنده بمونه.
یه مثال دیکه در مورد همین فاجغه (ریختن برج های دوقلو) میزنم (درموردش زیاد مطالعه کردم)
یک آیه در سوره توبه هست که در این آیه یک کلمه هست به این شکل :جرف هار


این کلمه در آیه صد و نهم 109 از سوره توبه ، ( یعنی نهمین سوره قرآن ) هست .

با اطلاعاتی که من گرفتم محله ای که برج های متلاشی شده یازده سپتامبر در اونها هست نامش هست ( گارف هار ) . همه میدونیم که بسیاری از کلمات که در لاتین دارای حرف گاف هستند در عربی این حرف گاف به حرف جیم تبدیل میشه .
گارف هار <<<<>>>> جرف هار
این ( گارف هار ) نام محله برجهایی هست که هواپیماها به اونها برخورد کردند . و کلمه ( جرف هار ) درآیه صد و نهم 109 از سوره توبه ( نهمین سوره قرآن ) هست .
و اما نکات دیگه :



آیه مورد نظر آیه صد و نهم 109 سوره توبه هست و برج متلاشی شده توسط هواپیما، دقیقا صد و نه 109 طبقه داشته .



حادثه درروز یازدهم سپتامبر اتفاق افتاده و سوره توبه ، در جزء یازدهم قرآن هست .



ضمنا ماه سپتامبر ، نهمین ماه در ماههای میلادی هست و سوره توبه نهمین سوره قرآن هست .



و مورد آخر اینکه کلمه ( جرف هار ) ، دو هزار و یکمین 2001 کلمه سوره توبه هست و حادثه یازده سپتامبر در سال دو هزار و یک 2001 میلادی اتفاق افتاد .

آیا میشه گفت تمام اینها اتفاقی ایجاد شده ؟
حالا همین آیه 109 از سوره توبه رو من براتون معنیش رو مینویسم بخونید و ببینید در متن آیه دقیقا صحبت از ساختمانی که ویران شده و اشاره ای هم میشه به شهری که این ساختمان در اونجاست و در کنار سیل ( اشاره به اقیانوس ) .

آیه و ترجمه صد و نه سوره توبه :

((افمن اسس بنینه علی تقوی من الله و رضون خیر ام من اسس بنینه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم والله لا یهدی القوم الظلمین .))



((آیا کسی که مسجدی به نیت تقوی و خداپرستی تاسیس کرده و رضای حق را طالب است مانند کسی است که بنایی سازد ( به غرض کفر و نفاق و تفرقه کلمه در اسلام ) بر پایه سستی در کنار سیل که زود به ویرانی کشیده و عاقبت آن بنا از پایه به آتش دوزخ افتد ؟ ( این حال بنای نفاق و ظلم و ستم است ) و خدا هرگز ستمکاران را به هیچ راه سعادتی هدایت نخواهد فرمود .))

{برگرفته از http://sayedmh.blogfa.com }

این حرفایی هم که زدم فکر نکنید من خیلی مذهبی ام ، من معتقدم آدم باید تعدل داشته باشه ، نه افراط نه تفریط.
حضرت علی (ع) می فرمایند: خَیرُ الُمورِ اُوسَطِها (بهترین کارها در میانه ی آنهاست)
ببخشید که پستم طولانی شد (;
فدا همه تون​



ببخشید فراموش کردم بگم کسایی که میخوان در مورد این تاپیک کلا بیشتر مطالعه کنن ، به همون سایتی که گفتم (http://sayedmh.blogfa.com) مراجعه کنن ، سپس در قسمت موضوعات وارد بخش ( قرآنی ) بشن. مطمئن باشید ضرر نمیکنید.صاحب وبلاگ معلم بنده هستن (جناب آقای هاشمی پور) توصیه میکنم حتما برین ببینین.​

×پست متوالی ویرایش شد .
 

farshad5346

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
625
امتیاز
1,492
نام مرکز سمپاد
سمپااااد
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
91
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

آقای عزیز و محترم اولا چرا داری قضاوت میکنی که من خدارو قبول ندارم؟؟من کجا همچین حرفی زدم که این نتیجه رو گرفتی....قرار نیست که عقاید همدیگرو تخریب کنیم.هرکی نظر خودشو میده.....حرف من یه چیز دیگه بود.من گفتم خیلی چیزا رو که ما بهش میگیم معجزه با قاعده و قانون هستن.فقط ما سر در نمیاریم به دلیل نا اگاهایهامون
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به نقل از فــرشاد :
آقای عزیز و محترم اولا چرا داری قضاوت میکنی که من خدارو قبول ندارم؟؟من کجا همچین حرفی زدم که این نتیجه رو گرفتی....قرار نیست که عقاید همدیگرو تخریب کنیم.هرکی نظر خودشو میده.....حرف من یه چیز دیگه بود.من گفتم خیلی چیزا رو که ما بهش میگیم معجزه با قاعده و قانون هستن.فقط ما سر در نمیاریم به دلیل نا اگاهایهامون

مگه معجزه چیزیه که نشه با علم اثباتش کرد ؟! به هر حال اتفاق شایعی نیست.

معجزه عبارت است از:امر خارق العاده ای که با اراده خدای متعال از شخص مدعی نبوت، ظاهر شود و نشانه صدق ادعای وی باشد.

چنانکه ملاحظه می شود این تعریف،مشتمل بر سه مطلب است:

الف-پدیده های خارق العاده ای وجود دارد که از راه اسباب و علل عادی و متعارف،پدید نمی آید.

ب-برخی از این امور خارق العاده،با اراده الهی و با اذن خاص خدای متعال،از پیامبران، ظهور می کند.

ج-چنین امر خارق العاده ای می تواند نشانه صدق ادعای پیامبر باشد و در این صورت، اصطلاحا«معجزه »نامیده می شود.اینک به توضیحی پیرامون عناصر سه گانه تعریف فوق می پردازیم.
 

farshad5346

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
625
امتیاز
1,492
نام مرکز سمپاد
سمپااااد
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
91
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

خب این تعریفی که شما نقل قول میکنید رو همه اهل علم و کارشناسان قبول ندارن...چون از همون اول یه مسئله ای رو اثبات شده فرض کردید و بعد دارید توضیحش میدید....الان هدف ما اینه که خدا رو با معجزه اثبات کنیم؟؟؟خب اینجوری که کلا داریم به بیراهه میریم.....یعنی هرکی خاست خدا رو اثبات کنه بره سراغ یه پدیده هایی که تو طبیعت بصورت نادر اتفاق میفتن بعد به این نتیجه برسه که خدا اثبات شد....بازم میگم حرف من در مورد اثباتش بود..وگرنه همه اعتقادات که بر پایه ی اثبات و برهان نیستن .....من خدا رو قبول دارم ولی آیا دلیلی برای اثباتش دارم؟ نه!کاملا اعتقادیه موضوع
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به نقل از فــرشاد :
خب این تعریفی که شما نقل قول میکنید رو همه اهل علم و کارشناسان قبول ندارن...چون از همون اول یه مسئله ای رو اثبات شده فرض کردید و بعد دارید توضیحش میدید....الان هدف ما اینه که خدا رو با معجزه اثبات کنیم؟؟؟خب اینجوری که کلا داریم به بیراهه میریم.....یعنی هرکی خاست خدا رو اثبات کنه بره سراغ یه پدیده هایی که تو طبیعت بصورت نادر اتفاق میفتن بعد به این نتیجه برسه که خدا اثبات شد....بازم میگم حرف من در مورد اثباتش بود..وگرنه همه اعتقادات که بر پایه ی اثبات و برهان نیستن .....من خدا رو قبول دارم ولی آیا دلیلی برای اثباتش دارم؟ نه!کاملا اعتقادیه موضوع

من یه توضیحی در مورد نقل قولم بدم!

اصلا هدفم قضیه اثبات نبود و قبول دارم فقط با این مورد به تنهایی نمیشه خدا رو اثبات کرد و صرفا در جواب شما در مورد معجزه من اونو گذشتم!
همین :D
 

farshad5346

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
625
امتیاز
1,492
نام مرکز سمپاد
سمپااااد
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
91
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

بعله.عرض بنده هم همین بود که اثبات خدا با این دلایل امکان پذیر نیست....کلا تا جایی که من میدونم کسی نتونسته به طور کامل و با دلیل اثبات یا رد کنه.....فقط اعتقادات هر فرده که تو زندگیش تاثیر داره....
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,918
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

این آخرین آخرین پسته، دیگه حوصله ی این تاپیک رو ندارم اصلا؛ پستاشو نمیخونم بعد از این که ترقیب بشم بیام جواب بدم. چند روز دیگه هم که اول مهر هستش دیگه.

صفحه ی 44:
به نقل از meysamasadi :
بزرگ ترین چیزی که میشه باهاش قانع شد قرآن هستش. قرآن کلام خداست.اگه خدا وجود نداره پس کی قرآن رو به وجود آورده یا همه ی امامان و پیامبران با اینا میشه قانع شد
همونطور که حسین گفت این روش بی
ایه و اشتباه و بشدت سست هستش. اثبات موجودی از درون کتابی که ادعاش میکنه درست مثل این حرکته:
1013014_10151675710180155_742315056_n.jpg

به نقل از Sepi :
به اینا نمی گن اثبات گزاره قوی با گزاره ضعیف، به اینا می گن نشونه! اگه خدا رو نمی بینی نشونه هاش رو ک می بینی!
شما باید بدونی ک عقل و احساس کامل کننده هستن، طبق عقل وجود خدا و معاد منطقیه و طبق احساس خیلی وقتا به وجود خدا پی می بری!
در مورد معجزاتی مثل وجود رودخونه در دریا ک آبشون قاطی نمیشه و طبق اطلاعات من دلیل علمی براشون پیدا نشده چی؟ اگر اطلاعاتم بیشتر بود بهتر می تونستم بحث کنم.
خیلی از افراد هم هستن ک به کما می رن یا می میرن و بعد از بازگشت چیزهایی ک توسط روحشون دیده بودن رو به یاد میارن و روح هم خودش اثبات علمی نداره و دلیل بر وجود خداست (همونطور ک می دونین!) این مسئله رو چه طور میشه توجیه کرد؟
شما به وجود روح یا انرِژی مثبت یا منفی ک خیلی ازش صحبت می شه اعتقاد داری؟
به اینجام میگن انجمن فلسفه و منطق ، اگر اثبات منطقی یا علمی ندارید ادعا کردن فایده ای نداره که خودشون از بنیان سست تر هستن .
شما باید بدونی این مطالب عامه ی بین مردمی که از هیچ بنیان علمیی پیروی نمیکنه شایسته ی یه بحث رسمی نیست، نه هیچ بنیان از روانشناسی احسان نه تعریف درستی از عقل نه بویی از علوم اعصاب و نوروساینس و حقیقت احساس و منطق و عقل و غیره و صرفا مزخرفات کوچه بازاری که عقل و احساس و غیره... وجود خدا و معاد قشنگه، اما منطقی نیست، چون از لحاظ منطقی فرضش مشکل داره که از جهان عدالت طلبکاره، مث اینکه شما جواب پست خودتون رو هم نمیخونید، و طبق احساس که به هیچ وجه درست نمیشناسید هیچ اعتباری نمیشه به هیچ گزاره ای داد.
در مورد بعدی چون مجزا پست گذاشتید بعد همونجا توضیح دادم.
در مورد تجربه ی نزدیک به مرگ من در جواب قبلی به این حرف توضیح گذاشتم، وقتی جواب پستتون رو نمیخونید چطور توقع بحث درست دارید؟! http://paste.ubuntu.com/6137409/
خرچیزی خیلی ازش صحبت میشه دلیل میشه درست باشه؟ روح یه باور عامس و انرژی مثبت و منفی هم یه شبه علم کاملا غلط و فراگیر که توسط دکانداران برنامه های فریب عمومی بدون هیچ پشتوانه ای ادعا میشه، کسانی که نه با تعریف انرژی آشنا هستن نه نیرو نه اثبات و آزمایش علمی و نه هیچی. در فیزیک ما نام مشابهی با عنوان انرژی مثبت و منفی داریم ولی هیچ سنخیتی با ادعاهای غیر علمیی که شیادان و رمال ها تحت عنوان غلط متافیزیک (که حتی تعریف درستش رو نمیدونند) به مردم خوروندن نداره.

صفحه ی 45:
بدون وجود روح چه طور میشه دیدن رویای صادقه یا چیزایی مثل مورد قبلی ک گفتم توجیه کرد؟

آیا خواب و رویا از آینده خبر می دهد و تعبیر ماورائی دارند؟
عرفان کسرایی
...
آیا خواب و رویا و یا به عبارت دقیق تر ، "رویاهای صادقه" دلیلی بر اثبات روح یا پدیده های فراطبیعی است؟
مردم، حتی دانشمندان آموزش دیده، مستعد قضاوت نادرست دربارهء احتمالات اند. اغلب ما به هنگام قضاوت دربارهء احتمالات درگیر در رویدادها اشتباه میکنیم. گاهی واقعاً بر اشتباهیم زیرا احتمالات دقیقاً بر خلاف حس شهودی ما از بخت قرار می گیرد.
تصور کنید شما با سکه ای سالم پنج مرتبه پی در پی شیر یا خط می اندازید . بدیهی است که شانس آمدن شیر در مرتبهء یکم ، 1 به 2 است. فرض کنیم که در بار یکم شیر می آید . و شگقتا که در چهار دفعه دیگر نیز چنین شود. پنج شیر پشت سر هم. شانس شیر آمدن در بار ششم چیست؟ پاسخ همان پنجاه-پنجاه است، مانند بار نخست، شانس شیر آمدن (یا خط آمدن) در هر پرتاب، همواره پنجاه-پنجاه است. آنچه که در پرتاب های قبلی رخ داده تاثیری بر بعدی نمی گذارد ، سکه ها حافظه ندارند! این عقیده که رویدادهای گذشته میتواند بر احتمالات در رویداد تصادفی فعلی اثر بگذارد مغالطه قمارباز نامیده می شود و در عمل رفتار بیشتر مردم چنان است که گویی این عقیدهء اشتباه، معتبر است.
اما بر گردیم به موضوع خواب یا رویای صادقه که ادعا می شود خبر از آینده می دهد و اثباتی است بر وجود بُعد روحانی انسان و یا پدیده های فراطبیعی که فیزیک قادر به تفسیر و توضیح آن نیست.
از آنجا که هر انسانی بر اساس تحقیق هر شب حدوداً دویست و پنجاه موضوع را در خواب میبیند. اگر فرض کنیم احتمال به حقیقت پیوستن یک رویا یک بر روی یک میلیون باشد، با توجه به جمعیت شش میلیاردی فعلی کره زمین در هر شبانه روز رویای بیش از یک و نیم میلیون نفر بر روی کره زمین به حقیقت خواهد پیوست. لذا بر اساس تئوری احتمال ریاضی این ابداً عجیب نیست اگر شخص در تمامی دوران حیات خود 100 بار واقعا خوابی را ببیند که آن خواب به واقعیت بپیوندد.
اگر فردی عادی در شب 250 رویا ببیند و 70 میلیون نفر در ایران زندگی کنند هر شب میلیاردها رویا دیده می شود که در سال سر به تریلیون ها می زند. با چنین رویاهای زیادی و رویدادهای بسیار زیاد زندگی که می تواند با رویاها جور شوند از نظر احتمالات ریاضی، اگر برخی از این رویاها در آینده اتفاق نیفتد جای تعجب دارد.
فرض کنید در حال مطالعه رمانی هستید درست پس از خواندن آن بخش از رمان که از زیبایی یک پروانه سخن رفته سرتان را بالا میگیرید و یک پروانه زیبا روی پنچجره می بینید. فرض کنید در فرودگاه نشسته اید و دارید به اسم خانوادگی یکی از همکلاسی های قدیمی تان فکر میکنید. درست همان موقع یکی کنار دست تان می نشیند و همان اسم را در گفتگویی با صدای بلند به یکی دیگر می گوید.
این رویدادهای همزمان به واقع عجیب اند. جفت شدن های غریب که بهت آورند یا این تصور را به وجود می آورند که نیروهای مرموز غیبی در کارند! اما از لحاظ آمار و احتمالات ریاضی، چنین جفت شدگی هایی تا چه اندازه محتمل اند؟
پاسخ، خیلی است! نمایشی از این واقعیت توسط روانشناسان (دیوید مارکز و ریچارد کامان) بدین صورت است:
به فرض که در یک روز عادی هر فرد می تواند 100 رویداد مجزا را به خاطر آورد. تعداد کامل جفت شدگی های چنین رویدادهایی برای یک فرد در یک روز می شود 4950 (1+2+3+..... +97+98+99) ، بدین ترتیب در یک دوره ده ساله (یا حدود 3650 روز) ، 1000 نفر، چشمداشت ایجاد 18 میلیارد جفت را دارند. یعنی حدود 4950×3650×1000 = 18067500000
از بین این همه جفت رویداد، محتمل است که برخی از این 1000 نفر، بعضی جفت شدگی های عجیب و بارو نکردنی را تجربه کنند و این هر چند به لحاظ شهودی ، غریب و نامحتمل، ولی از نطر ریاضی کاملاً ممکن و محتمل و پیش و پا افتاده است.

منابع:
David Marks and Richard Kammann , The Psychology of the Physics (Buffall:O Prometheus Boos, 1980) , p. 166.
- کل صفحه ی 44 همینقدش بنظرم لازم بود چون یا راجب بقیش قبلا خودم توضیح دادم تو تاپیک یا همونجا توضیح دادند.

صفحه ی 46:
اگر تفسیر ها سرصاحاب دار بوده باشه، نمی گفتن قرآن هم گفته زمین مرکزه، من تا حالا هم چین چیزی نشنیده بودم، وجود سیاه چاله هم از نظر ریاضی ای و فیزیکی اثبات شده (شما ک اثبات اینجوری رو کافی میدونین! اگه اثبات هم کفایت نمی کنه و حتما باید با چشم خودتون ببینین فک نمی کنم تو این دنیا هیچ وقت اعتقاد پیدا کنین خدا وجود داره!) هم چنین فک می کنم شواهدی مثل کم بودن ستاره ها در یک سری نقاط خاص یا شنیدن صداهایی مثل کوبیدن ک گفته میشه سیاه چاله موقع به درون کشیدن جرم یه همچین صدایی می ده وجود داره! در قرآن هم به کوبنده بودن اشاره شده هم به چاله بودن یا شکافنده بودن! این چیزی نیست که بگی مثلا منظورش شهابسنگه! منظور کاملا واضحه، هم چنین به یک جرم سماوی بودنش هم توسط کلمه "ستاره" اشاره شده.

شما چنین چیزی نشنیدی چون سال ها بعد از گالیله زندگی میکنید، اما حقیقت اینه کتب اسلامی تا وقت که نظر بطلمیوسی حاکم بود هیچ تعارضی بین این نظر و قران نمیدید و بر همون اساس تفسیر میکردند و با آیاتی مطابقت میدادند و ... ، با چرخش باور از بطلمیوسی به کپرنیکی ماجرا فرق کرد و باز همون رویه ی پیشین پی گرفته شد. قبلا فک میکنم تو یکی از تاپیکای اعتقادی هم بطور دقیق به کتاب های دانشمندان اسلامی راجبش سورس دادم که زمین رو دیسک در نظر میگرفتن که توسط کوه ها محصور شده و غیره.

درسته سیاه چاله نظریات فیزیکی توضیح و تشریح شدند، همچنین وجودشون از روی آثار بررسی میشه (البته نه به نشانه های به سستی کم بودن ستاره هایی که شما گفتید، بلکه خم شدن نور و فضا زمان در نقاطی خاص و سایر موارد مثل تابش هاوکینگ) فک میکنم منظور حسین این بود که به هر حال پدیده ایست که از نزدیک قادر به مشاهدش نبودیم بنابراین مثلا ممکنه در موردش اشتباه کنیم بعد فوری باز همونطور که گفت باز مطابقت میدند و غیره؛ حقیقت اینه این نوع مطابقت ها بنیان درستی ندارند واقعا.
حقیقت مطلق وجود ندارد، حقیقت نسبی است؛ تنها راه شناخته شده برای درک این حقیقت نسبی استفاده ی درست و منطقی از روش های علمی، همراه با اندیشه ی نقادانه ی فلسفی است.

مشکل ادیان این است که خود را حقیقت مطلق می پندارند و مشکل بزرگتر این است که ...هرگاه دانش بشر به واسطه ی پژوهش و آزمون های خستگی ناپذیر دانشمندان گسترش می یابد و با نوشته های کتاب آنها تضاد پیدا می کند، در آغاز با آن دانش مخالفت شدید می کنند، سپس که می بینند شواهد علمی بیشتر از آن است که بتوان رد کرد، به توجیه و تفسیر سازی و تحریف کتاب خود می پردازند.

دلیلش هم بسیار ساده است: اگر مردم دین را مقدس نشمارند، حاضر به پرداخت "پول" و "اجازه ی قدرت" به اربابان ادیان مختلف نخواهند بود و این دکان هزاران ساله از رونق می افتد.

پس بهترین راهکار برای آنها ادامه ی این روند در تاریکی نگاه داشتن و تجاهل سیستماتیک است. جایی که بشریت و مقام انسانیت بزرگترین ضربه ها را خورده و خواهد خورد.

- شکاک منطق –
من از دیروزهر میزان مقاله ی کوتاه تو سیستمم راجب سیاهچاله ها داشتم مطالعه کردم، یکی از مشکلات اساسی ما اینه که در مورد چیزی که ازش اطلاعات درستی نداریم فتوا میدیم، خودم سعی دارم رفعش کنم؛ اما اونطور که از متنتون بر میاد عملا راجب سیاهچاله ها مطالعه ی خاصی نداشتید؛ میخوام راجب صدای کوبشی که ادعا کردید بطور خاص منبع بدید ، چون تا اینجا من خوندم هیچ اشاره ای ندیدم به چنین چیزی و حتی سیاهچاله یه منطقه ی کاملا منزوی شناخته میشه که مثلا اگه یه فضانورد رو به افق رویداد بفرستیم عملا نمیتونیم هیچ وقت بفهمیم که چی خواهد دید چون هیچ پیغامی دیگه نمیتونه از اون خارج بشه و از افق رویداد فرار کنه، بعد اونوقت شما ادعا میکنید که صدای کوبش ازش ساطع میشه؟!
نظریه‌ی سیاه‌چاله تا این مرحله از نظریه‌ی نسبیت عام نتیجه می‌شود که شدت گرانشی درون حفره را توصیف می‌کند. نظریه‌ بیان می‌دارد که میدان گرانشی داخل حفره آن‌قدر قوی است که هر چیز از جمله نور اگر از یک شعاع بحرانی به نام ««افق‌ رویداد»» به آن نزدیک‌تر شود، داخل حفره افتاده و برای همیشه از دست می‌رود. یک سفینه‌ی فضایی می‌تواند با احتیاط، درست بیرون افق رویداد گردش کند اما داخل سیاه‌چاله، فضای امنی جهت کاوش نیست. یک فضانورد بی‌پروا که از افق رویداد عبور می‌کند هرگز قادر به گریز نخواهد بود و "حتی نمی‌تواند مشاهدات خود را به بیرون مخابره کند چرا که نور و همه‌ی انواع علامت‌های دیگر درون حفره محصور شده‌اند."
تنها چیزی که سیاهچاله رو از انزوای مطلق خارج میکنه چیزی است به نام تابش هاوکینگ که نشون میده سیاهچاله از خودش گرما تابش میکنه ؛ حرفی از صدا جایی زده نشده.
ایده هاوکینگ این بود که اگر جفت مجازی در مجاورت سیاه‌چاله‌ تولید شوند،‌ واقعی شده و یکی از آن‌ها مشاهده‌پذیر خواهد بود. یکی از آن‌ها جذب حفره شده و به یک ذره‌ یا ضد ذره واقعی تبدیل می‌شود. در حالی‌که دیگری که آن‌ هم واقعی است، می‌تواند بگریزد و به صورت تابش گسیلی دیده شود. حفره تا محدوده‌ای که این گسیل‌ها رخ می‌دهند، سیاه نیست. برای خلق جفت ذره‌-‌ضد ذره انرژی مورد نیاز است که از میدان گرانشی سیاه‌چاله تأمین می‌شود.
همزمان با کاهش انرژی میدان، اندازه‌ی حفره نیز کاهش می‌یابد و احتمالاً از طریق یک انفجار عظیم با قدرت میلیون‌ها بمب هیدروژنی ناپدید می‌شود.
با وجود این سیاه‌چاله‌ها تقریباً سیاه‌اند. گسیل تابش سیاه‌چاله که «تابش هاوکینگ» نامیده می‌شود، فرایندی بسیار کند است. طبق نظریه‌ی هاوکینگ،‌ زمان مورد نیاز برای تبخیر کل جرم سیاه‌چاله‌ای به جرم خورشید، در حدود ۱۰ به توان ۶۵ سال تخمین زده می‌شود.

ریشه‌ های ایده‌ی دیوار آتشین که نقطه‌ی عطفی در فیزیکِ سیاه‌چاله‌هاست به سالِ ۱۹۷۴ باز می‌گردد، هنگامی که استیون هاوکینگ (Stephen Hawking) از دانشگاهِ کمبریجِ انگلستان نشان داد که اثراتِ کوانتوم...ی سبب می‌شود که بتوان به سیاه‌چاله‌ها دما نسبت داد [۱]. سیاه‌چاله‌های منزوی به آرامی و به صورتِ فوتون و ذراتِ دیگر، از خود تابشِ گرمایی گسیل می‌کنند و به این ترتیب اندک‌اندک جرمِ خود را از دست می‌دهند تا جایی که به طورِ کامل تبخیر شوند.
تنها چیزی که سیاهچاله میتونه به محیط بده درواقع تابش هاوکینگ هست که اونم به چیزی که میخوره بستگی نداره.
از طرف دیگه شما اصلا تا جایی که من یادمه در فضا صوت(امواج مکانیکی) قابل انتقال نبودند و اگر شما یه زنگ رو توی فضا به صدا در بیاری هیچ چیزی قابل شنیدن نیست، این درکل جدا از اینها یه ایراد بزرگ تو ادعای شما بوجود میاره.
من در کل نمیدونم چرا سعی میشه با این کارا بزور مثلا تطابق علمی داد ، چیزای بسیار خرافه آمیزی در مورد آسمان در قرآن داریم که حتی اگه یه درصد این حرفای بنظر من غیر علمیتون هم درست باشه همچنان نمیشه از اون ها چشم پوشی کرد، بطور مثال اون آیاتی که میگه جن ها میان اطلاعات عرش رو گوش کنن بعد فرشته های نگهبان با تیر های آتشین اونارو مورد هدف قرار میدن (الان آیه رو ندارم، چون این آیه تو دور قرآن توی ترجمه ی آیات خونده بودم)، که اینجا شهاب سنگ رو تیر آتشین فرشته ها میدونه و چه میزان هم افسانه سرایی و خرافه پردازی داره . مشابه http://paste.ubuntu.com/6137424/.
نظر من اینه که بحث رو به اینجور چیزا نکشونیم چون اکثرا چرت و چرت و بی منبع هستن، دوم اینکه از لحاظ اثباط کنندگیشون بازم نقش خاص و قدرتمندی ایجاد کنند، سوم اینکه انحراف از بحث هستن و بیشتر جاشون اعتقادی هست تا این انجمن.


منبع من در مورد مطالب زیر یه سایته:
اقیانوس شناسان به تازگی کشف کرده اند که وقتی دو دریا به هم می رسند با یک دیگر ترکیب نمی شوند آب دو دریای همسایه به دلیل وجود نیروی کشش سطحی ترکیب نمی شوند.
آب دریاهای مختلف غلظت های متفاوتی با هم دارند.و کشش سطحی ایجاد می کنند گویی که دیواره نازکی بین آن دو برپا شده است.
در اقیانوس اطلس جریان آب شیرینی وجود دارد که آن را گلف استیریم می نامند این جریان عظیم از سواحل آمریکای مرکزی حرکت می کند و سراسر اروپا را طی می کند و به سواحل اروپای شمالی می رسد.عرض این جریان 150 کیلومتر و عمقش حدود 800 متر و سرعتش 160 کیلومتر می باشد.و حرارت آن با آبهای اطرافش 10 تا 15 درجه تفاوت دارد و در آنجا هزاران کیلومتر آب وجود دارد که با آبهای اطراف خود مخلوط نمی شوند.و در آنها موجودات زنده هم زندگی می کنند.
در سوره الرحمن آیات 19-20-21-22 به این موضوع اشاره شده است:
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20) فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)
19. دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.21. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏شود.
بیشترین دلیلی که باعث وقوع چنین پدیده ای می شود غلطت شوری و شیرینی دریاهاست که باعث جلوگیری از ترکیب آنها می شود در آیات دیگری از قرآن نیز بطور دقیق به این موضوع اشاره شده است:
سوره مبارکه فرقان آیه 53:
« و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»
و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آندو حریمی استوار قرار داد.
سوره مبارکه فاطر آیه 12:
وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون
این دو دریا یکسان نیستند: یکی آبش شیرین و گواراست و یکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می خورید، و از آنها چیزهایی برای آرایش تن خویش بیرون می کشید و می بینی که کشتی ها برای یافتن روزی و غنیمت، آب را می شکافند و پیش می روند، باشد که سپاسگزار باشید.
سوره مبارکه نمل آیه 61:
اَمَّنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلالَهَا اَنْهَارًا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿61﴾
[آیا شریکانى که مى‏پندارند بهتر است‏] یا آن کس که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن، کوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد، و میان دو دریا برزخى گذاشت؟ آیا معبودى با خداست؟ [نه،] بلکه بیشترشان نمى‏دانند.
خیلی از این معجزات در این سایت اومده و آیات طوری نیستن ک بشه ازشون تفسیر دیگه ای داشت البته من خودم بعضی موارد رو زیاد قبول ندارم و همین تفسیر های نامربوطه ک نظر افراد در مورد تفاسیر درست رو عوض میکنه، بعضی تفسیرا درست و منطقین ک اعتبار اونا رو هم با تفاسیر غیر منطقی (من درآوردی) زیر سوال می برن :-? http://miraclesofthequran.blogfa.com/

دوباره تاکید میکنم این مدل از بررسی هم اشتباهه هم انحراف از بحث برای اینجا اما صرفا بخاطر اینکه دارم کل پستارو بررسی میکنم؛
اولین چیز اینه که جریان های دریایی "دریا نیستند" و دومین چیز اینه که ما ممکنه دو دریا با دو غلظت متفاوت داشته باشیم که حالا ترکیب هم نشن اما دریا آب شیرین نداریم کلن، اینکه میگه دریا یکی آب شیرین یکی شور از اساس نادرست و دریای آب شیرین وجود نداره بلکه ممکنه با غلظت های متفاوت شوری وجود داشته باشند.
در همین رابطه این ویدئو رو ببنید: http://www.youtube.com/watch?v=jeUbjjko44M

+ راجب اون وبلاگ که معرفی کردید من الان آفلاین هستم که اینو مینویسم نمیتونم راستش برم ببینم، اما هم از این موارد زیاد دیدم هم بررسی درستی و غلطیشون رو زیاد کردم که باعث شدن به محض دیدن اینجور مطالب بی بررسی باورشون نکنم و فوری بگم درستن و غیره. هم مطالب خلاف این رو زیاد دیدم که بررسی موارد خلاف واقع و خرافه های قرآنی است که این یه طرفه پیش نرفتن بسیار به برای یه دید درست به شما کمک میکنه.
همچنین این برای معجزات قرآنی و اینا خوندنش جالبه : http://paste.ubuntu.com/6137436/

و همینطور برای رد وجود خدا.

بحث فقط ایمانه.
وظیفه ی اثبات یه گزاره به عهده ی کسی هست که وجودشو ادعا میکنه نه اینکه ابتدا ما هر موجود خیالی رو که از لحاظ بار اثبات مثل خدا و قوری چای راسل و یا موارد مشابه ایراد دارند رو بخوایم برشون ردیه بنویسیم بعد بپذیریم وجود ندارن، بلکه پذیرفتن وجودشون نیاز به اثبات داره.


هر انسان عاقلی میپذيرد که ردناپذير بودن قوری‌های پرنده ، به درد هيچ استدلال جالبی نمیخورد . هيچ کدام از ما نيازی نمیبينيم که هيچ يک از ميليون‌ ها چيز عجيب و غريبی را که يک ذهن خلاق يا شوخ‌ طبع میتواند خلق کند ٬ رد کنيم .

وقتی از من میپرسند... که آيا بی‌ خدا هستم ، يک راهکار جالب اين است که به سؤال‌ کننده خاطر نشان میکنم که خود او هم در قبال زئوس ، آپولو ، آمون ، رع ، ميترا ، بعل ، ثور ، واتو ، گوساله‌ طلايی و اسپاگتی پرنده ٬ بی‌ خداست . من فقط يک خدا پيش‌تر میروم .

پندار خدا اثر پروفسور ریچارد داوکینز

اما همونطور که در قبل گفتم باز این بحث قضیه فقط ایمانه هم خودش یه تاپیک بحث جداس اصن برای خودش که نظریات متفاوت و گسترده و جای بحث بسیار براش هست، از اعتقاداتی که مومنین دارند و بنظرشون این ایمان درسته تا اینکه از لحاظ منطقی غیر قابل توجیه هست یا مقاله ی "ویروس های ذهن" ریچارد داوکینز (میتونید سرچش کنید ببینید؛ مقاله ی جالبیست) که به تحلیل این موضع از دید علم میمتیک میپردازه.


گیریم ک بحث دریاهای شور و شیرین اشتباه باشه، در مورد سیاهچاله ها چی!؟!؟!؟
من واقعا سعی کردم تا حدی ک می تونم یه کم بقیه رو به فکر وادارم ک به یه سری نتایجی برسن ولی مثل اینکه اثر نکرد!!! :-??
دلایل وجود خدا و نشانه هاش خیلی بیشتر از دلایل عدم وجودشه، تنها دلیل اینکه می گیم نیست ندیدنشه، من دیگه از بحث کردم خسته شدم، موفق باشید! h-:
در مورد اون دومی که قبلش توضیح داده بودند اما راجب سیاهچاله هم من یه توضیح دادم.
تمام سعی ما هم همینه یکم بقیه به فکر وادار بشن، اینکه چه دلیلی دارن ، چرا باید بپذیرند، چرا اینطور و غیره.
متاسفانه حرفتون به کل غلطه، دلایل وجود خدا که به کل یا زیر سوال هستن یا دارای اشتباهات علمی فاحشی که به سادگی قابل ردشون میکنه، نشانه های اون هم به همین میزان بی اعتبار هستند، و ندیدنش تنها دلیلی که میگیم نیست نیستش بلکه اینه که هیچ دلیلی برای بودنش نیست و همونطور که گفتند برای پذیرفتن یک چیز نیاز به اثبات و مدرک هست. علاوه بر اون این هم تنها دلیل نیست، پیرامون رد خدا ه براهین متفاوتی نوشته شده و وجود داره که البته اگه از من بپرسین هیچکدومشون وقتی رد اثبات ها وجود دارند مورد نیاز نیستن و اضافی هستن، اما به هر حال براهین رد هم وجود دارند که البته دقیقا مثل براهین اثبات کلی روشون بحث میشه و بررسی ها و غیره و چون تاپیک داره اصلا نمیخوام اینجا مطرح کنم یا بحثی رو روشون آغاز کنیم صرفا برای اینکه متوجه کنم که براهین اینچنینی وجود دارند.
براهین اثبات عدم وجود خدا نیز همچون براهین اثبات عدم وجود خدا در طول تاریخ فلسفه تکامل یافته اند. ابتدا شاید این پرسش مطرح شود که آیا اساساً میتوان عدم وجود چیزی را اثبات کرد؟ فرض کنید شخصی مدعی این باشد که اسب شاخدار وجود دارد. آیا کسی میتواند اثبات کند که اسب شاخدار وجود ندارد؟ مسلماً انجام اینکار غیر ممکن است، زیرا دانش انسان این اجازه را به انسان نمیدهد که تمام اسبهای روی زمین را مشاهده کند و ببیند که همگی آنها بدون شاخ هستند یا نه. از زمین گذشته ممکن است در سایر سیارات نیز اسب شاخدار وجود داشته باشد، لذا اثبات عدم وجود چیزی مانند اسب شاخدار محال است. اما حال فرض کنید شخصی مدعی وجود اسب شاخدار صورتی نامرئی باشد. آیا میتوان عدم وجود "اسب شاخدار صورتی نامرئی" را اثبات کرد؟ البته که میتوان چنین کرد. با نشان دادن اینکه در تعریف ذات و یا ویژگیهای یک چیز تناقضی وجود دارد و یا اینکه در وجود داشتن یک چیز و چیز دیگر تناقضی وجود دارد میتوان نشان داد که وجود آن چیز محال است. برای درک این مسئله لازم است به نوشتار تناقض چیست؟ مراجعه کنید و با تناقض و اصل تناقض آشنا شوید.
براهین اثبات عدم وجود خدا را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد. براهین منطقی و براهین شهودی. معمولا براهین منطقی خدا دلایل محکمتر و قطعی تری برای اثبات عدم وجود خدا بشمار میروند زیرا این براهین از هیچ موضوع خارجی استفاده نمیکنند بلکه تنها با تجزیه تحلیل خدا به این نتیجه میرسند که وجود او محال است.
از مهمترین براهین منطقی اثبات عدم وجود خدا میتوان به موارد زیر اشاره کرد (برای موارد بیشتر روی لینک کلیک کنید).
آیا یک موجود قدیر میتواند وجود داشته باشد؟قدیر بودن یکی از ویژگیهای مهم خدا است، موجودی قدیر است که قدرت انجام کارهایی را داشته باشد، در این نوشتار نشان داده میشود که چرا یک موجود قدیر نمیتواند وجود داشته باشد و تعاریفی که توسط فلاسفه دینی برای قدیر آورده شده اند نمیتوانند تعاریف درستی باشند و از قدیر بودن خدا میتوان علیه وجود او استدلال کرد.
محال بودن دانستن مجموعه تمام حقایق در این نوشتار اثبات میشود که وجود داشتن یک موجود علیم محال است، موجودی علیم است که مجموعه تمام حقایق را بداند، اما وجود چنین مجموعه ای از لحاظ منطقی محال است پس یک موجود علیم نمیتواند وجود داشته باشد، در نتیجه خدا نمیتواند وجود داشته باشد.
دروغگوی الهیدر این نوشتار اثبات میشود که وجود یک علیم محال است زیرا وجود علیمی که همه حقایق گزاره ای را بداند و باورهای غلط نیز نداشته باشد محال است.
آیا وجود یک دانای مطلق (علیم) ممکن است؟ رولند پوزتی در این برهان نشان میدهد که وجود یک دانای کل، یا علیم محال است و به همین دلیل وجود خدا محال است. در این برهان از محال بودن محدود کردن دانش استفاده میشود و استدلال میشود که برای علیم بودن، خدا باید دانش را محدود کند.
علیت و امکان ناپذیری منطقی یک علت الهی کوئنتین اسمیت در این برهان اثبات میکند که خداوند واجد شرایط برای قرار گرفتن در یک رابطه علیت بعنوان علت نیست و لذا نمیتوان او را علت هیچ چیزی فرض کرد. میان علت و معلول روابط دقیق منطقی وجود دارند و هر چیزی نمیتواند علت چیز دیگری باشد. استدلالهایی که در آنها خداوند علت پدیده ها و یا معلول هایی قرار میگیرد شرایط و ویژگیهای متافیزیکی که یک علت باید داشته باشد نادیده گرفته میشوند.

از مهمترین براهین شهودی اثبات عدم وجود خدا میتوان به موارد زیر اشاره کرد. (برای موارد بیشتر روی لینک کلیک کنید.
برهان شر به زبان ساده در این نوشتار آرش بیخدا برهان کلاسیک شر را بصورت قیاسی اقامه میکند و به شبهات رایجی که وجود دارند پاسخ میدهد. در این نوشتار به سنتهای الهی اختیار، تنبیه، رشد، قیاس، آخرت، و چند مورد دیگر پاسخ داده میشود.
برهان پنهانی الهی در این نوشتار آرش بیخدا برهان پنهانی الهی را بطور خلاصه مطرح میکند و به چند شبهه مشهوری که در رد آن آورده میشود پاسخ میدهد، این برهان بطور اختصاصی به خدایان دینی مانند خدای اسلام و مسیحیت ارتباط برقرار میکند. برهان پنهانی الهی تلاش میکند نشان دهد که اگر خدا وجود داشته باشد نباید پنهان باشد و آشکار نبودن خدا به معنی عدم وجود او است.

صفحه ی 47:
بحث Armator و F@|-|!mEh:
چون هم پستا زیاد بود هم بحثش نامربوطه نقش قول نمیکنم، موضع آرماتور تقریبا مشابه مکتب ایده آلیسم فلسفی هستش، که البته ی مکتب بدون پویایی تقریبا میشه گفت شکست خودس که فک میکنم بتعبیر ویلدورانت بود که میگفت این مکتب مرضیه که به جون فلسفه افتاده، من قبلا توضیح دادم که منطق صرف عادمی الزاما نمیتونه مساوی با حقیقت باشه و از این مکتب هم دقیقا زاده ی فلسفه ی صرف هستش و شاید برای مواقع بیکاری و فکر تفریحی جالب باشه اما حقیقت اینه که تغییری در واقعیت ایجاد نیمکنه و میشه اسمش رو یه توهم منطقی گذاشت، فیزیکی که نیست اما همونطور که استثناءن اینبار فهیمه درست از متافیزیک استفاده کرد نظریه ی متافیزیکی هست (متافیزیک یه شاخه از فلسفه مربوط به وجود شناسی هست نه به معنای ماوراالطبیعه که غلط همه گیر و مورد سوء استفاده شیادان برنامه های فریب عمومی هست) که بر سر اصالت وجود یه سری مباحثی مطرح میکنه که فک کنم پایه گذار نوینش دکارت بوده (مطمئن نیستم اصلا راجبش) و قبل از اون برمیگرده به سوفسطایی ها که با طرح مسائلی مثل ابژه و سوژه و اینا اصالت وجود رو کلن به بیننده نسبت میده و بقول آرماتور یه جهان مجازی و اینا که میشه مثلا شما تو سه گانه ی ماتریکس یه نمود هنری از این تفکر میبینید(البته توش خدا خود شمایی اینطور که گفتید جور در نمیاد)، اینا بحثای فلسفی مجزایی هست که در اینجا کاملا انحراف از بحث محسوب میشن و نباید اینجا پی گرفته بشن.
حقیقت اینه همونه که فهمیه گفت؛ هیچ میزان از باور و اعتقاد نمیتونه تغییری تو واقعیت ها ایجاد کنه، یا هست یا نیست. من هرچقدر هم معتقد باشم آرماتور وجود نداره تو وجود داری و بحث ما اینجا رو ایده آلیسم نیست.
محترم بودن عقیده هم به معنای پذیرشش یا درست بودنش نیست، آره نظر هرکس قابل احترامه اما به همون اندازه که هرکسی فک میکنه فرزند خودش شیرین ترین بچه ی دنیاس و تغییری توی واقعیت ایجاد نمیکنه.

صفحه ی 48 :
نمیدونم تا حالا برنامه ی ماه عسل رو تو ماه رمضون دیدین یا نه
ولی برا کسایی که ندیدن این قسمتش رو میگم
یه شب نشون میداد یه زوجی با یه بچه ی حدودا یه ساله اومده بودن
پدر بچه تعریف میکرد :
چند وقت پیش خیلی تو مشکلات از همه نظر غرق شده بودیم.دیگه از همه چی سیر شده بودم و زندگی واسمون خیلی سخت شده بود
دیگه صبرم سر اومد و گفتم : خدایا ! پس تو معجزه تو کی نشونمون میدی ؟ اینهمه معجزه یکیش هم نشون ما بده
چند روز بعد ، یه روز همسرم رفته بود بیرون و بچه ( از لفظ بچه استفاده میکنم چون اسمش یادم نیست ) روی کابینت های آشپزخونه داشت کنار پنجره باز بازی میکرد
چند لحظه رومو برگردوندم ، اما وقتی برگشتم دیدم بچه نیست ؛ از پنجره دولا نگاه کردم دیدم داره همینطوری میره پایین
با هول و هراس دویدم رفتم پایین . بچه تو کوچه افتاده بود زمین داشت گریه میکرد !
وقتی رفتم بغلش کردم ، دیدم هیچ چیش نشده ! حتی کوچکترین خراشی هم برنداشته !
زنگ زدم آمبولانس اومد . بردیمش بیمارستان اما دکترا هم گفتن بچه هیچ چیزش نشده
این واقعا معجزه ی خدا بود که بچه ام که از طبقه چهارم ساختمون افتاده بود پایین الان سالم کنارمه و داره تو بغلم ورجه وورجه میکنه !
* امیدوارم این چیزی که گفتم واستون کافی باشه تا خدا و معجزاتش رو باور کنید . اگر هم بخواید میتونید از اینترنت اون قسمت از ماه عسل رو دانلود کنید . سادس . فقط سرچ کنید " معجزه خدا ماه عسل " .
آره من هر رمضون غیر از رمضون اخیر که بیشتر کار داشتم بخاطر مدرسه و کنکور و اینا میدیدم، اتفاقا مجریش جالبه تازگی ها هم یاد گرفته چشاش رو پر اشک میکنه به جذابیت برنامه افزوده :د البته دو سه قسمتی هم ازش دیدم این ماه رمضون ولی احساس کردم موضوعاتشون ته کشیده دارن به سمت مجلات زرد پیش میرن دیگه با زن قصاب و اینجور موارد آنتن رو جمع میکنن.
یاد دوتا جمله افتادم:
احمق‌ها همه‌ چيز را معجزه میبینند اما شما نمیتوانيد سر يک دانشمند را کلاه بگذاريد . واقعاً حيف است كه خدا هرگز معجزه‌اى در دانشگاه سوربون يا يك لابراتور انجام نداده است .
- اریک امانوئل اشمیت - نمایش نامه مهمان ناخوانده -
که دفعه ی قبل هم فک میکنم گفته بودم. و جمله ی دیگه که ود جمله رو عینا یادم نیست اما از کتاب نامه به خاک یونان هست که میگفت آره وقتی خدا خودش حرفی نمیزنه میشه بهش هرچیزی رو نسبت داد. : )
متاسفانه ما به هر شرایطی رسیدیم که بنظرمون عجیب اومد فورا اون رو معجزه نمیخونیم و به خدا نسبتش نمیدیم و راز بدلیل راز بودن دوس نداریم که بجای اینکه واقعی تر فک کنیم دنبال این باشیم که چه چیزی به نظر قشنگ تره، چون خوشگل تره که معجزه باشه دوس نداره که عنوان کنه ممکنه بچه تو جریان پایین افتادن که این میره تا از پله ها فوراا بره پایین ممکنه لباسش به یه چیز ساختمون گیر کنه و از شتابش بکاهه و اون معمولی بیفته و بی خطر،
ضمن اینکه نمیدونم از نظر شما تا چه حد استفاده از یه جریان نادانسته که به علت نداشتن اطلاعات فورا معجزه طلقی میشه و به خدا نسبت داده میشه تا چه حد میتونه برای اثبات وجود خدا معتبر باشه و اما پیشرفتن روی نادانسته ها برای اثبات خدا با نداستن و راز سازی هیچوقت نمیتونه جای اثبات واقعی رو بگیره.
هر انسان عاقلی هم که نمیخواد صرفا بدلیل اینکه دوس داره یه جریانی یه طوری باشه واقعیت رو نادیده بگیره به این فک میکنه که چرا خدا باید اینجا معجزه نشون بده و این همه بچه ی دیگه که با همین شرایط میفتن و متاسفانه جونشون رو از دست میدن رو به حال خودشون رها کرده تا بمیرن، چرا این خدا یهو اینجا جو میگیرش که باید معجزه نشون بده و چرا این همه کودک که تو آفریقا روزانه بدلیل گرسنگی یا بیماری جانشون رو از دست میدن و منتظر کمکش میمونن رو از برکت قدرت بی پایانش در انجام این معجزات برای کمک بهشون محروم کرده، قدرتش رو مصرف نمیکنه تا این همه معلولیت های مادر زاد مشکل ساز صاحبانش که انگار مشکلات طراحی خداهستن رو اصلاح کنه یا بچه های معصومی که مبتلا به بیماری های خطرناک و کشنده ی مادرزادی هستن که نمیذاره تا به یک سال برسن رو نجات نمیده، که البته دسته ای از اینها به برکت ثمرات علم وقتی خدا نمیتونه بهشون کمک کنه توسط علم درمان شدند اما همچنان نوزادانی هستن در قبال زندگیشون کاری از دت کسی بر نمیاد و خدا فراموششون کرده تا بمیرن. یه دید کلی خیلی بهتر فقط دیدن چیزایی هست که دوس داریم ببینیمشون چون اینطوری به ما کمک میشه تا واقعیت رو بررسی کنیم.

ببین رفیق ، اول بیا خدا رو تعریف کنیم
خدا : کسی یا چیزی که منشا تمام هستی است و همه ی مادیات و معنویات به او بر میگردد و از آنجا که آفریننده ی صفت نیکی است ، پس تمام صفات نیک را داراست و کامل و فنا ناپذیر است.
وقتی این تعریف رو بهش اعتقاد داشته باشی ، بهش ایمان داشته باشی ، میدونی که خدا همیشه هست.فقط همه ادم ها تقدیرشون با دیگری فرق داره.این دلیل نمیشه خدا وجود نداشته باشه.
ببین عزیز من حرف شما یه سفسطه ی کامله؛ شما ابتدا یه مسئله رو مطرح میکنی تا باهش خدارو ثابت کنی بعد وقتی از اون مسئله سوال میشه خدارو فرض میگیری و با مسئله ی مبهم و بی اعتباری مثل تقدیر و پیچوندن و بعد پوشوندن کلش با جلذ ایمان تحویل ما میدی .
اینجای پستت صرفا برام با مزس.
اشکال شما این نیس که خدا رو قبول ندارید ، اینه که تعصبی و چشم بسته اومدی جلو و دوست نداری حقایق رو ببینی.
از نظر من این اتفاقا مشکل شماست که با تعصب و ایمان به خدا چشمت رو حقایق میبندی و میگی باید قبولش داشته باشی باید ایمان داشته باید فلان. پیشنهاد من به شما هم اینه که مقاله ی "ویروس های ذهن " ریچارد داوکینز رو بخونید.
در کل این بخش رو نقل کردم و جواب دادم که بگم بحث رو شخصی نکنید، به مفاهیم و نظریات کار داشته باشید نه من و شما و ایشون و اوشون، اینجوری بحث بشدت منحرف میشه. متشکرم.
خدا فقط توی اون لحظات معجزه اش رو نشون نمیده.بستگی داره تقدیرت چی باشه.
هنگامی که هواپیما ی تروریست ها به برج های دوقلو در آمریکا ضربه خورد ، یک مسلمان کارمند در اون محل دیر کرده بود .این خانم وسط راه درست 6 دقیقه قبل از برخورد هواپیما پاشنه ی کفشش میشکنه و مجبور میشه بره یه کفش دیگه بخره و زنده میمونه.آیا این اتفاقی بوده؟شاید.شاید هم خدا خواسته نرسه که زنده بمونه.
ابتداعا که شما این اقدام رو تروروریستی میدونید تا دیروز که امام جمعه ی شهر ما رفت بالا منبر معتقدند این کار خود آمریکا بوده و اگر تروریستی میدونید که ـخه تروریستاشم مسلمون بودن.
دوم اینکه من برا هر چیزی مدرک و منبع مستدل میخوام، سوم اینکه پس چرا اینقد مسلمون دارن بر اثر انواع اقدامات تروریستی جونشون رو از دست میدن اد خدا میاد اینجا معجزه میکنه ؛ ببینید روش شما اینه که اتفاقات معمولی اما خاص که کم اتفاق میفتن رو جدا میکنید بدون توجه به اینکه در موارد مشابهش چقدر اتفاق نمیفتن و بدون توجه به هیچکدوم از اصول و اطلاعات آمار و احتمالات و بعد میگید این معجزس و ربطش میدید به خدا در حالی که وقتی از موارد مشابه که نشون میدن این یه اتفاقه سخن گفته میشه فورا بحث تقدیر که بی اعتبار و بی پایس در اون استفاده میکندیو و عملا یه سفسطه ی کامل رو شکل میدید.
یه مثال دیکه در مورد همین فاجغه (ریختن برج های دوقلو) میزنم (درموردش زیاد مطالعه کردم)
یک آیه در سوره توبه هست که در این آیه یک کلمه هست به این شکل :جرف هار
این کلمه در آیه صد و نهم 109 از سوره توبه ، ( یعنی نهمین سوره قرآن ) هست .
با اطلاعاتی که من گرفتم محله ای که برج های متلاشی شده یازده سپتامبر در اونها هست نامش هست ( گارف هار ) . همه میدونیم که بسیاری از کلمات که در لاتین دارای حرف گاف هستند در عربی این حرف گاف به حرف جیم تبدیل میشه .
گارف هار <<<<>>>> جرف هار
این ( گارف هار ) نام محله برجهایی هست که هواپیماها به اونها برخورد کردند . و کلمه ( جرف هار ) درآیه صد و نهم 109 از سوره توبه ( نهمین سوره قرآن ) هست .
و اما نکات دیگه :
آیه مورد نظر آیه صد و نهم 109 سوره توبه هست و برج متلاشی شده توسط هواپیما، دقیقا صد و نه 109 طبقه داشته .
حادثه درروز یازدهم سپتامبر اتفاق افتاده و سوره توبه ، در جزء یازدهم قرآن هست .
ضمنا ماه سپتامبر ، نهمین ماه در ماههای میلادی هست و سوره توبه نهمین سوره قرآن هست .
و مورد آخر اینکه کلمه ( جرف هار ) ، دو هزار و یکمین 2001 کلمه سوره توبه هست و حادثه یازده سپتامبر در سال دو هزار و یک 2001 میلادی اتفاق افتاد .
آیا میشه گفت تمام اینها اتفاقی ایجاد شده ؟
حالا همین آیه 109 از سوره توبه رو من براتون معنیش رو مینویسم بخونید و ببینید در متن آیه دقیقا صحبت از ساختمانی که ویران شده و اشاره ای هم میشه به شهری که این ساختمان در اونجاست و در کنار سیل ( اشاره به اقیانوس ) .
آیه و ترجمه صد و نه سوره توبه :
((افمن اسس بنینه علی تقوی من الله و رضون خیر ام من اسس بنینه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم والله لا یهدی القوم الظلمین .))
((آیا کسی که مسجدی به نیت تقوی و خداپرستی تاسیس کرده و رضای حق را طالب است مانند کسی است که بنایی سازد ( به غرض کفر و نفاق و تفرقه کلمه در اسلام ) بر پایه سستی در کنار سیل که زود به ویرانی کشیده و عاقبت آن بنا از پایه به آتش دوزخ افتد ؟ ( این حال بنای نفاق و ظلم و ستم است ) و خدا هرگز ستمکاران را به هیچ راه سعادتی هدایت نخواهد فرمود .))
{برگرفته از http://sayedmh.blogfa.com }
فدا همه تون
ابتداعا راجب غلط و نامعتبر بودن این بحث برای اینجا صحبت کردیم و گفتیم باید در انجمن اعتقادی اصالتا این بحث ها صورت بگیره.
اما راجب ادعای شما در مورد اینکه در این مسئله زیاد مطالعه داشتید که برای من بسیار جالب هست و ادعایی که کردید من توضیحی میدم.
برای پرهیز از انواع عقاید احمقانه ای که نوع بشر مستعد آن است، نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. چند قاعده ساده شما را اگر نه از همه خطاها، دست کم از خطاهای ابلهانه باز می‌دارد.

اگر موضوع... چیزی است که با مشاهده روشن میشود، مشاهده را شخصاً انجام دهید. ارسطو می‌توانست از این باور اشتباه که خانمها دندانهای کمتری از آقایان دارند با یک روش ساده پرهیز کند: از خانمش بخواهد که دهانش را باز کند تا دندانهایش را بشمارد. او این کار را نکرد چون فکر می‌کرد می‌داند.

تصور کردن این که چیزی را می‌دانید در حالی که در حقیقت آن را نمی‌دانید، خطای مهلکی است که همه ی ما مستعد آن هستیم.

من باور دارم که خارپشتها سوسکهای سیاه را می‌خورند، چون به من این طور گفته اند؛ اما اگر قرار باشد کتابی درباره‌ی عادات خارپشتها بنویسم، تا زمانی که نبینم یک خارپشت از این غذای اشتهاکورکن لذت می‌برد، مرتکب چنین اظهار نظری نمی‌شوم.

در هرحال، ارسطو کمتر از من محتاط بود. نویسندگان باستان و قرون وسطا اطلاعات جامعی درباره تک‌شاخ‌ها و سمندرها داشتند. با وجود آن که هیچکدامشان حتا یک مورد از آنها را هم ندیده بودند، یک نفر هم احساس نکرد لازم است از ادعاهای جزمی درباره‌ی آنها دست بردارد.

چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم؟ - برتراند راسل
در واقع شما کاملا مثل نویسندگان باستان قرون وسطه بخوبی و به تفضیل موضوعی رو شرح دادی و ادعا کردید اما من به جرئت میگم شما در این رابطه مطالعه ای نداشتید و یکبار هم به بررسی صحت این ادعاهایی که میکنید نپرداختید؛ که این رو بهتون ثابت خواهم کرد.
این پست یکی از بچه که خیلی قبل در یکی از تاپیک ها ی انجمن اعتقادی در جواب پستی مشابه پست شما داده بودند:
به نقل از Farz :
درباره 11سپتامبر ی که یکی از بچه ها پرسید:
دوستان این که قرآن معجزه داره شکی درش نیس
ولی قرآن که کتاب پیش گویی نیس که بگه فلان سال و فلان روز فلان ساختمون تو فلان خیابون داغون میشه
خب من یه سری مطالب رو مینویسم و شما بخونین و ببینین که این که این چیزا تو قرآن بوده فقط خرافات و بیخودیه!
درضمن اگه این تو قرآن باشه میشه یه دلیل واسه این که مسلمونا این کارا رو کردن و سند خوبیه برا محکوم کردنشون! :|

1.تو یه سری از مطالبی که تو نت بود نوشته بود که 109 که همون آیه سوره ی توبه هست میشه تعداد طبقات اون ساختمونا و یه سری هم نوشتن که 109 شماره طبقه اییه که هواپیما بش خورده
و نکته اینجاست که اون ساختمونا 110 طبقه بودن و هواپیما به مابین طبقات 93-99 خورده
On September 11, 2001, terrorists hijacked American Airlines Flight 11 and crashed it into the northern façade of the North Tower at 8:46:40 a.m., the aircraft striking between the 93rd and 99th floors

Floor count : 1 & 2 WTC : 110 floors

2.باز هم تو نت یه سری جاها نوشته که 2001 که سال اون واقعه هست میشه تعداد حروف سوره توبه و یه سری جا ها هم نوشته میشه تعداد کلمه های سوره توبه
من قرآنی که تو خونه دارم یه سری اطلاعات درباره سوره ها توش هست که کلمه های سوره توبه حدود 2500 تا و تعداد حروف های سوره توبه 11000و خورده ای هست!

3.خیابونی به اسم جرج هار/جرج حار/هرچی شبیه این اصلا وجود خارجی نداره تو آمرکیا چه برسه به این که اون مجتمع تجاری تو اون خیابون بوده باشه
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:WTC_Building_Arrangement_and_Site_Plan.svg
دقت کنین 4طرف این مجتمع های تجاری اسم هیچ کدوم از خیابونا جرج حار نیس.(کسایی که قبول ندارن میتونین از گوگل ارت هم برن نگا کنن همون نتیجه شِ :D )

4.آیه های قبل از آیه 109 سوره توبه درباره وارد شدن پیامبر به مساجد و این مطالب هست و فک نمیکنم که خدا تو آیه بعدی منظورش از بنا یه مجتمع تجاری باشه! چون نه مسجد مجتمع تجاریه و نه مجتمع تجاری یه مسجده!
(گروهى ديگر از آنها) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان (به مسلمانان)�
 

ANTI FEMINIST

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
-28
نام مرکز سمپاد
شهید...
شهر
هرشهر
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

من یک خداباور ندانم گرا هستم چون چندین ساله وقتم گذاشتم در مورد وجود خدا و انواع فلسفه ها مطالعه و فکر کردم و نتیجه گرفتم اعتقاد به خدا بسته به روح شخص اختیاریه و هرکس روح پاک تر داشته باشه وجود خدا را بیشتر باور می کنه.

آنان که محيط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زين شب تاريک نبردند به روز گفتند فسانه ای و در خواب شدند
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به نقل از MajiiiiiD :
میخواستم یه همچین تاپیکی بزنم دیدن هست خوشحال شدم !

خیــــــــــلی ساده میشه وجود خدا رو اثبات کرد .

یکی " برهان وجوب و امکان " ابن سینا هست

یکی قضیه ی " دور و تسلسل " هست

یکی " برهان نظم " هست

و ...

که خیلی راحت میشه خدا رو اثبات کرد ...
یه کم مطالعه ... (;
نقضش کردن تو صغحات قبل مثکه، به هر حال بحث شده در موردش%
 
بالا