اثبات یا نقیض وجود خدا

[raha.pg]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

[size=12pt]اگر خدا رو قبول نكنيم ميتونيم دليلي براي وجود پديده هاارائه كنيم؟
كسي هست كه جواب بده؟[/size]

ما نمیتونیم برای نقض خدا دلیل بیاریم همونطور ک نمیتونیم واسه اثباتش دلیل بیاریم و فقط میتونیم دلایل اثباتشو رد کنیم ولی این دلیل موجهی بر عدم وجود خدا نیست.....
نظریه ماشین خودسازنده ک مشابه ب وجود اومدن این دنیا در نظرش گرفتن یکی از مسایلیِ‌ ک ب این سوالت ج میده......

 

[666_yahud]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

مشكل علم اينه كه هدفش قدرت شده تو چند قرن اخیر و واسه همین این سوالا و جوابه به حکیمای کهن رفته مثلا تو داستانا میخونی یارو رفته از فیلسوف زمانشون ‍‍پرسیده زندګی جیه خدا چیه اما الان کسی از یه پرفسور دکتر مهندس این سوالارو بپرسه بش میګن برو درستو بخون اینا خرافاته اینا اګه فکر کنی دیوونه میشی اینا واسه ی قشر خاصه واسه افراد عادی نیست....خوب حالا نتیجش این شده که میبینیم تو این چند قرن با این همه مشکل هرروز یه نظریه و فرداش رد کردن قبلی و یه جدیدتر....میبینیم انسان تا مغز کهکشان پیش رفته بالا ازونور تا مغز اتم ریز رفته داخل اما خوب خودشو ګم کرده بهترین خونه ها سفینه ها ماشینا ساخته میشه اما نمیدونن کی داخلشه چون علم با هدف قدرت اینو نمیخواد
حالا کسی که میخواد به این جوابا برسه باید کلی تحقیق کنه من نهج البلاغرو اولویت میدم نګید کتاب مذهبیه اصن مهم نیست کی ګفته مهم اینه که چی ګفته واسه هرکس حتی شیطان اکی؟
خوب حالا به چه نتیجه ای میرسیم ....انسان تا وقتی که به خودش و درونش فکر کنه به همه چی میرسه حتی قدرت اګه دنبال جواب سوالاتون هستید و هر سوالی حالا اینجا ماهیت خداست به خودتون مراجعه کنید ازین سایت چیزی نصیبتون نمیشه والله اصن مګه خدا نګفته و نفخت فیه من روحی....یه مقدار بینهایتو بخوای بشناسی یه نمونه ګیری میکنی اول خوب حالا ما طبق حرف خدا نمونه ای از خودشیم پس باید خودمونو بشناسیم و اګه شناختی تازه معنی خیلی چیزارو میفهمی که خیلیا نرسیدن بهش امیدوارم ګرفته باشی قضیرو...ازخودت دور شی تا کهکشانم بری تا مغز اتمم بری به هیچی نرسیدی ....اصن انیشتینم همینو ګفت ږږږهرکی موفق شده در چند بعد خودشو شناخته خودتو بشناس تمومه جواب سوالو میګیری هر سوالی

 

[first amir]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به قول معلم دینی ها با برهان فقط می شه غبار روپاک کرد و تو باید خودت درک کنی و بفهمی .
بعضی ها هم می گن خدا یعنی خود+ا که می شه به خودت بیا!!!! :)راستش در این رابطه هم باید بگم فراماسون ها می گن دنیا و... از تعادل به وجود اومده!

اين تعادل رو ميشه توضيح بدي..

 

[Lord_RG]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

واسه وجود خدا هيچ دليل مطلقي وجود نداره و فقط با احساس دروني ميشه متوجهش شد. همه ي برهان هايي كه ميگن غلطه مثلاً برهان نظم كه ميگه جهان مجموعه اي منظمه پس خالق آگاه داره در صورتي كه هيچ اثباتي براي منظم بودن جهان وجود نداره.

اين تعادل رو ميشه توضيح بدي..

برداشت من از تعادل اینه که مثلا قبلا هیچی وجود نداشته بعد از اون هیچی ۲ تا چیزه متقارن که بازم همون هیچی هستن بوجود اومدن مثلا اگه اولش 0 بوده بعد ازش 2 و -2 بوجود اومدن که عملا همون 0 ان و میتونن در زمانی دوباره تبدیل به 0 و یا اصلا 5 و -5 بشن.

×متوالی ، ادغام شد

 

[hich]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

واسه وجود خدا هيچ دليل مطلقي وجود نداره و فقط با احساس دروني ميشه متوجهش شد. همه ي برهان هايي كه ميگن غلطه مثلاً برهان نظم كه ميگه جهان مجموعه اي منظمه پس خالق آگاه داره در صورتي كه هيچ اثباتي براي منظم بودن جهان وجود نداره.

میشه برهان علت رو رد کنید؟!
اینهمه فیلسوف بیکار بودن در طول تاریخ؟ همه غلط میگن؟
شما برهان علت رو رد کن فقط، به بقیه براهین کار نداریم فعلا.

 

[HAM:D]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

میشه برهان علت رو رد کنید؟!
اینهمه فیلسوف بیکار بودن در طول تاریخ؟ همه غلط میگن؟
شما برهان علت رو رد کن فقط، به بقیه براهین کار نداریم فعلا.

ما تو ریاضی میگیم تو مجموعه اعداد مثلا یک عدد داریم به نام 1. بعد از اون 2. بعدش 3, بعدش 4. بعد ..... تا میرسیم به یه جایی که میدونیم ادامه داره اما نمیتونیم درک کنیم. نمیتونیم بفهمیم چیه. میگیم بی نهایت.
این بی نهایت توی مجموعه اعداد حقیقی تعریف نشدست. غیرقابل درکه. اما توی مجموعه ی دیگه تعریف شدست. حالا میشه گفت ما تو برهان علت به یه جایی میرسیم که دیگه کم میاره درکمون. نمیرسیم به یه جایی. میرسیم به بی نهایت. اسمشو میذاریم خدا. اما اینکه عقل و درک ما نمیتونه اول این علت ها رو پیدا کنه پس حتما باید یک خدایی باشه تا عقل ما هم قانع شه. شاید با یک عقل کامل تر, مجموعه اعداد کاملتر , این بی نهایتمون تعریف شه و خدا نباشه.

+
من وجود خدا رو قبول دارم. اما اثباتیش که کامل عقلو قانع کنه ندیدم تا حالا.

 

[Lord_RG]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

میشه برهان علت رو رد کنید؟!
اینهمه فیلسوف بیکار بودن در طول تاریخ؟ همه غلط میگن؟
شما برهان علت رو رد کن فقط، به بقیه براهین کار نداریم فعلا.

برهان علت خودش داره ميگه همه چيز علت داره ولي ما خدا رو بدون علت تعريف ميكنيم كه اين خودش با عليت در تناقضه.
در ضمن اينم اضافه كنم كه منطق ما از تجربيات دنيايي سرچشمه ميگيره و طبيعتاً نميتونه درباره خدايي كه ماوراي اين دنياست و از قوانينش پيروي نميكنه نظر بده.

 

[منتقد]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

برهان علت خودش داره ميگه همه چيز علت داره ولي ما خدا رو بدون علت تعريف ميكنيم كه اين خودش با عليت در تناقضه.
در ضمن اينم اضافه كنم كه منطق ما از تجربيات دنيايي سرچشمه ميگيره و طبيعتاً نميتونه درباره خدايي كه ماوراي اين دنياست و از قوانينش پيروي نميكنه نظر بده.

منطق فقط داره قواعد ذهن بشر رو تبیین میکنه برید تعریف منطق رو سرچ کنید خواهشا
پس کار منطق راجع به ذهن بشره
آیا میشه ذهن که محدوده به ذات نا محدود دسترسی پیدا کنه؟

 

[hich]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

ما تو ریاضی میگیم تو مجموعه اعداد مثلا یک عدد داریم به نام 1. بعد از اون 2. بعدش 3, بعدش 4. بعد ..... تا میرسیم به یه جایی که میدونیم ادامه داره اما نمیتونیم درک کنیم. نمیتونیم بفهمیم چیه. میگیم بی نهایت.
این بی نهایت توی مجموعه اعداد حقیقی تعریف نشدست. غیرقابل درکه. اما توی مجموعه ی دیگه تعریف شدست. حالا میشه گفت ما تو برهان علت به یه جایی میرسیم که دیگه کم میاره درکمون. نمیرسیم به یه جایی. میرسیم به بی نهایت. اسمشو میذاریم خدا. اما اینکه عقل و درک ما نمیتونه اول این علت ها رو پیدا کنه پس حتما باید یک خدایی باشه تا عقل ما هم قانع شه. شاید با یک عقل کامل تر, مجموعه اعداد کاملتر , این بی نهایتمون تعریف شه و خدا نباشه.

+
من وجود خدا رو قبول دارم. اما اثباتیش که کامل عقلو قانع کنه ندیدم تا حالا.

ما در اثر کم آوردن اسم کسی رو خدا نمی گذاریم.

1- در عالم خارج موجودی وجود دارد
2- اگر این موجود ممکن الوجود باشد محتاج به علت است
3- اگر سلسله علل به واجب الوجود منتهی نشود دور یا تسلسل لازم می آید
4- دور و تسلسل هر دو محال اند.
نتیجه: پس سلسله علل به واجب الوجود ختم می شود.

 

[$0Ha]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

همه شما عزیزان را به خواندن درس 1 و 2 دین و زندگی پیش دانشگاهی دعوت میکنم....اثبات میشه نیازی به بحث نیست

 

[kimia moghadam]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

جایی خوندم خدا 5 بعد داره.انسان میتونه سایه جسم 4 بعدیو ببینه ولی نه خودشو
با توجه به اینه که سخت میشه دلیل آورد و اثبات کرد

این از جنبه علمیش بود

 

[baseri]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

خب مسلما هر موجود یا هر شئی که وجود میاد یکی بوده که اونو ساخته و مسلما ما خود به خود ساخته نشدیم و یه کسی یا یه چیزی بوده که ما رو ساخته که اسمشو گذشتیم خدا پس خدا وجود داره ...

جایی خوندم خدا 5 بعد داره.انسان میتونه سایه جسم 4 بعدیو ببینه ولی نه خودشو
با توجه به اینه که سخت میشه دلیل آورد و اثبات کرد

این از جنبه علمیش بود

در ضمن شما اشتباه متوجه شدی ...

گفته نشده خدا 5 بعده

نیگا کنید ما ها ( انسان ها و موجودات دیگر ) تو یه محیط 3 بعدی زندگی میکنیم

نقطه صفر بعدیه که هیچی نداره

خط و امثال این ها یک بعد ه که داری طول می باشد

اشکال هندسی و امثال آنها دو بعد هستن که هم طول داره و هم عرض

محیط اطراف ما هم که سه بعدی ست و دارای سه مولفه طول و عرض و ارتفاع ست

حالا یه نقاشی که دو بعدیه ما میتونیم اونو ببینیم ولی نقاشی نمیتونه ما رو ببینه و تنها میتونه سایه ما رو حس کنه

همونطور که میدونیم بعد چهارم بعد زمانه که ماهایی که در بعد سوم زندگی میکنیم نمیتونی بعد چهارم رو ببینم و تنها میتونیم سایه ای ازش رو ببینیم ... ( طول و عرض و ارتفاع و زمان )

بعد بعدی که بعد پنجمه , بعد مکانه که متشکل از طول و عرض و ارتفاع و زمان و مکانه ...

و ماهایی که در دو بعد پایین تر یعنی بعد سوم هستیم حتی سایه از این بعد رو هم نمیتونیم ببینیم و تنها میتونیم درکش کنیم ...

و همینجور بعد ششم , هفتم , و الی آخر ...

در ضمن باید گفته شه که بعد های بالاتر دیدگاه هایی وسیع تر از بعد های پایین تر خودشون دارن و میتونن خیلی چیزای بیشتری رو ببینم و مثل این میمونه که شما از بالا پشت بوم میتونید خیلی جاها رو ببینید در صورتی که اگر برید جلوی در وایستید دیدگاهتون کوچیک میشه

از این موضوع نتیجه گرفته شده که خدا دارای بعدی فراتر از بعد پنجمه که میتونه خیلی چیز ها رو بینه و میشه گفت که دلیل اینکه میگن خدا برا همه چیز داناست همین امره ...

گفته نشده که خدا حتما بعد پنجمه و اینکه دقیقا چه بعدی بعد از بعد پنجمه هم نام برده نشده و تنها میدونیم که بعدی بالاتر از بعد پنجم , خداست ...

 

[منتقد]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

تسلسل یا دور چرا محالند ؟

از نظر فلسفی دور تسلسل باطل هست
تسلسل مثال زیبایی داره
مثلا دو نفر میخوان یک بار را بردارن اولی میگه به شرطی این بار رو برمیدارم که دومی بار رو اول بلند کنه و دومی میگه بار رو به شرطی بر میدارم که اولی بار رو اول بلند کنه
پس این بار هیچوقت برداشته نمیشه
شبیه مثال اول مرغ بوده یا تخم مرغ
مثالشم همچین چیزی هست:
فلسفیون هم این رو میگن که پیچیدس به نظرم:
اين است كه دو پديده را بنام الف و ب فرض كنيم و هر كـدام را عـلـت ديـگـرى بـدانيم , مثلا وقتى سراغ پديده اى بنام الف برويم , وجود آن در گرو اين باشد كه پديده ديگرى بنام ب قبلا محقق گردد و پديده الف را موجود سازد . و هـمچنين است عكس آن يعنى وقتى سراغ پديده اى بنام ب برويم مى بينيم وجود آن در گرو اين است كه پديده الف قبلا محقق گردد تا آن را پذيراى هستى سازد .

 

[matin320]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

بالاخره اعتقاد به خدا هم بر یه سری سلسه باور ها استواره.
مسلما اعتقاد ما هیچگاه از راه فلسفه به یقین تبدیل نمیشه.
چون چیز خیلی ملموسی نیست.
ولی حداقل میتونیم درصد وجود خدا رو بنابر اساس های عقلی احتمال بدیم.
خب حالا این درصد احتمال هم گاهی وقتا اینقدر بالا میره ک تا مرز یقین میرسه.
بعضی وجوب ک فلاسفه ی اسلامی بیان میکنن واقعا راه گشاست.
بنده سلسه جلسات اصول عقاید جناب مصباح یزدی رو به شما پیشنهاد میکنم.
بیاید رسوبات ذهن و باورمون رو پاک کنیم و بایه دید باز به مسایل فلسفی نگاه کنیم.

 

[oladzad1377]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

سلام
از اونجا که به وجود اومدن تمام موجودات به صورت علمی به وسیله یه فرمول اثبات شده یه دفر بیاد من رو قانع کنه خدا وجود داره
ممنونش میشم

خوب IQ کی این فرمولا را اورده کی جهان را خلق کرد

 

[alireza1]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

الان خودتون تسلسل مثال زدید ! مرغ و تخم مرغ !
برای اثبات رد شدن هم مثال زدید!

تخم مرغ از مرغ A به وجود میاد و خودش تبدیل به مرغB میشه....کجاش تسلسله؟

 

[سیدمهدی مدینه]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

من يه دليل محكم دارم براي اثبات وجود خدا : ضعيف بودن بشر !
% Badpakopuz

جواب به آقای Badpakopuz :

بشر از روی ضعف و حماقت به خدا روی نمیاره
بشر به خاطر فطرت خداگرای خودش به خدا روی میاره
خدا اثبات وجود خودش را در فطرت بنده هاش قرار داده
چرا هر بچه ای که به دنیا میاد از بدی ها بدش میاد و تمایل به خوبی داره؟؟؟
این به خاطر فطرتش هست، اما با گناه های متوالی و بازنگشتن از راه گناه این فطرت در او کمرنگ میشه و موجب قساوت قلب میشه

پس اومدن صد و بیست و چهار هزار پیامبر و معجزات اونها همه کشک اند؟!

قرآن كريم در مورد كسى كه نسبت به وجود خداوند شك داره و يا خيال مى‏كنه كه شك داره مى‏فرمايد: «أفى الله شك فاطر السموات و الارض؛ آيا در وجود خدا شك مى‏كنيد، كسى كه خالق آسمان‏ها و زمين است»، (ابراهيم / 10).
معنى اين آيه اینه كه با ديدن آسمانها و زمين، شك نمودن در خالق آنها شكى معقول نیست

امام على(ع) در اين زمينه چیز جلبی میگه. ايشان فرموده: تعجب مى‏كنم از كسى كه خلق خدا را مى‏بيند ولى در وجود خالق آنها شك مى‏كند، (نهج‏البلاغه، حكمت 121، ص 422).

اصلا باور به وجود خدا چه كمكي به ما ميكنه ؟
باور به وجود خدا به انسان آرامش میده، امید میده، موجب میشه که انسان به سمت خوبی ها بره و از بدی ها دوری کنه
باور به قیامت موجب میشه که انسان از پوچی دربیاد، این که بدونه که بعد از مرگ هیچی وجود نداره، موجب نارحتی و اضطراب همیشگی در اون میشه و همه ی کارهاش بی هدف میشه، چون قیامتی را نمی بینه تا پاداش و یا عذاب عملش را ببینه
تو که میگی : "من فكر ميكنم خدا ناباور ها بهتر زندگي ميكنند ؛ ما از موفقيت هامون "لذت" ميبريم" ،

چه شکلی لذت میبری وقتی فکر میکنی که همه ی این موفقیت هات به هیچ دردیت نمیخوره چون عقیده داری بعد از مرگ هیچ چیزی وجود نداره؟؟؟

برعکس، به نظر من اون هایی که به خدا اعتقاد دارند بهتر زندگی میکنند و از زندگیشون لذت میبرند و خداناباورها همیشه در ناراحتی و اضطراب هستند

اون هایی که به خدا اعتقاد دارند، میدونند که جهان آخرت وجود داره و برای همین با امید، برای اون جهان تلاش میکنند
و میدونند که کارهایی که خدا گفته انجام بدند درواقع به نفع خودشونه و کارهی که خدا گفته انجام ندند به ضررشونه

راجع به برهان نظم و این که گفته بودی که در جهان و بدن انسان و... نظم وجود نداره و این که چند تا مثال برای رد نظم زدی
تو گفتی که ممکنه که نظم در جهان نباشه و این به دید محدود ما برمیگرده
قدیما (حتی تا چند سال پیش!)، چون پزشک ها هیچ کاربردی را برای آپاندیس پیدا نکردند، گفتند که این یک عضو بی استفاده در بدن هست و از همین طریق خالقیت خدا رو زیر سوال میبردند
ولی اخیرا برای این عضو بدن کاربرد هایی را پیدا کردند
این علوم اسمش هم روشه: تجربی
یعنی براساس تجربه هست و ممکنه که اشتباه باشند
تازه شما با حدس و گمان نظم را زیر سوال میبردی

یکی میگفت: "حتی اگه شما ندانید که ساعت چیست، طراحی چرخ دنده‌ها و فنرها و طرز چینش آنها در کنار همدیگر برای یک مقصود خاص، شما را وامی‌دارد که نتیجه بگیرید که «این ساعت باید سازنده‌ای داشته باشد، کسی که آن را به منظوری خاص طراحی کرده‌است؛ سازنده‌ای که از سازوکار آن آگاه‌است، و کاربردی برای این طراحی داشته‌است». «اگر این نتیجه‌گیری در مورد یک ساعت ساده درست باشد، پس آیا کاملاً درست نیست که در مورد چشم، گوش، کلیه، مفصل آرنج، و مغز هم گفته شود که طراح هوشمند و هدفمندی دارند؟ این ساختارهای زیبا، پیچیده، ظریف، و آشکارا طراحی‌شده به مقصود خاص هم باید طراحی، ساعت‌سازی، داشته باشند - که همانا خداست."

این که گفتی: "كسي كه اين جهان پيچيده رو نظم ميبخشه خودش حتما بايد خيلي پيچيده باشه ، پس بايد ناظم داشته باشه ، وگرنه احتمال بي نظمي و اشتباه توش هست"
چون خدا بسیط هست پس نیاز به ناظم نداره

این که گفتی : "خدا كه قادر مطلق هست و وجود داره ، چرا جلوي من رو نميگيره تا اينقدر ضدش حرف نزنم ؟! نكنه خوشش مياد وجودش رو زير سوال ببرن ؟"
خب اگه خدا جلوی همه ی آدم هایی که می خواستند گناه بکنند را می گرفت که دیگه بدی وجود نداشت و انسان ها اختیاری از خودشون نداشتند!
فرق انسان با بقیه ی موجودات در داشتن اختیاره

دوستم برای من یک داستان قشنگ را تعریف کرد:
یه دوقلو که هنوز به دنیا نیومده بودن در شکم مادرشون داشتند بحث میکردند
یکیشون از دیگری میپرسه: به نظر تو آیا مامانی هست که داره ما رو پرورش میده؟
دیگری جواب میده: نه، من که مامانی نمیبینم، پس وجود نداره

جدای از بحث فلسفی، من خدا را با احساسم دریافتم

ای خدای مهربان من

خدایا ، فقط تو
" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم، و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."
شهید دکتر مصطفی چمران

 

[@mirrez@]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

به قول یکی از دوستان اثبات نبود خدا خیلی سخت تر از وجود خداست

 

[seifollah]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

سلام
ظاهرا خیلی شلوغ میکنید!!!!!!!!!!!!!!!!!
این برهان رو ببینم کی میتونه رد کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الف- چون سوفسطايي نيستيم مي‌يابيم كه موجوداتي در اطراف ما هستند.
ب- چون هرموجودي يا خودش بايد «عين وجود» باشد و يا از«عين وجود» به‌وجود آمده باشد. پس اين موجودات اطراف ما يا بايد «عين وجود» باشند و يا بايد به «عين وجود» ختم شوند. به قول فيلسوفان:«كُلُّ ما بِالْعَرَضِ لابُدَّ اَنْ يَنْتَهي اِلي ما بِالذّات»يعني بايد هر مابالعرضي - مثل شوري براي آب- حتماً به يك مابالذاتي - مثل شوري براي نمك- ختم شود.(یعنی آب که ذاتا شور نیست باید شوری اش را از چیزی که ذاتا شور است بدست آورد)
ج- «عين وجود»، «عين كمال» است . زيرا هرجا پاي «نقص» درميان است، حتماً پاي «عدم» در ميان است.(مثلا اگه نور کمال است پس تاریکی که نبود نور است نقص است) پس وقتي «عين وجود» داريم بايد «عين كمال» داشته باشيم . يعني «عين وجود» بايد هيچ نوع محدوديتي نداشته باشد ، مثل «عين شوري» كه از نظر شوري هيچ محدوديتي ندارد، يا مثل «عين شيريني»، يا «عين تري».
د- موجودات اطراف ما سراسر داراي محدوديت و نقص هستند. چون هیچ کدام دارای کمالات مطلق و ذاتی نیستند و همه از کسی یا چیزی یا .... کمالات خود را کسب کرده اند.
ه- حالا كه اين موجودات اطراف ما وجود دارند، و از طرفي هم «عين وجود» نيستند، پس بايد به «عين وجود» كه همان «كمال مطلق» است ختم شوند.
خوب پس موجودی که کمال مطلق است وجود دارد!
حالا شما اسمش رو هرچه میخوای بذار : اسپاگتی - خدا - زانقار پیگولزمی - گومبازولیش - ......

متاسفانه بحث بین من و شما عادلانه نیست ؛ چون شما یک "کتاب" داری ، ولی من نه ! میتونی آزادانه عقاید من رو نقد کنی ،‌ اما من نمیتونم ؛ پس چطور انتظار دارید بتونم عقاید واقعیم رو برای متقاعد کردن شما به کار ببرم ؟!

بشر همیشه با ایده آل های تعریف شده ی خودش فاصله داره ، پس همیشه ضعیف هست ! ولی هیچ وقت احمق نیست . گاهی وقت ها ، بعضی آدم ها ، کمتر از بقیه میدونند ! وظیفه ی داناتر ها این هست که بهشون کمک کنند ؛ پس هیچ وقت ، هیچ کس ، احمق نیست ؛ اما کارهای احمقانه زیاده ! و این که مبنای خوب و بد چی هست ؟ آیا شما خوب و بد رو تعریف میکنید ؟ خوب و بد یک چیز قراردادی هست ، که بسته به زمان ، شرایط و محیط میتونه فرق کنه ؛ برای نمونه ازدواج یک مرد ۴۰ ساله با یک دختر ۹ ساله ، در زمان صدر اسلام یک "خوب" محسوب میشده ، اما هم اکنون این کار به شدت منفور ، و به همچین شخصی "بیمار پدوفیلی" میگن ! کانیبالیسم بیشتر اوقات کاری منفور بوده ، اما برای نمونه در زمان های قحطی بسیار دیده شده ، که چطور انسان هایی که این کار رو مشمئزکننده میدونستند اون رو انجام دادند (برای نمونه در جنگ داخلی چین ، یا قحطی ۱۹۳۰ اکراین) ! و اصلا به نظرتون چرا چیزی به اسم شر وجود داره ؟ وقتی شر هست ؛
۱-اگر خدا از وجودش بی خبر باشه ، آگاه مطلق نیست .
۲-اگر خدا از وجودش باخبر باشه و نتونه نابودش کنه ، قادر مطلق نیست !
۳-اگر خدا از وجودش باخبر باشه و بتونه نابودش کنه ولی نخواد ، خیر مطلق نیست !

عزیزم توجه کن که شما هنوز خدا رو ثابت نکردی ، پس فعلاً واژه ی "پیامبر" معنی نداره ؛ چه یکی باشه و چه صد و بیست و چهار هزار نفر ! و یک مسئله : شما فرض کنید من طرفدار سرسخت مذهب پاستافاریانیسم (معتقد به هیولای اسپاگتی پرنده) هستم ، و Chris Angel رو پیامبری از طرف هیولای اسپاگتی پرنده میدونم ، که با معجزات(!) خیره کننده ی خودش ، تونسته همه رو مبهوت خودش کنه ! حالا شما هیولای اسپاگتی پرنده رو نقض کن ، تا به دنبال اون پیامبر بودن Chris Angel هم نقض بشه ! و همینطور با نقض آفرینشگری هیولای اسپاگتی پرنده (که من شدیداً بهش معتقدم ! ) ، من قبول میکنم که آفریننده ی آسمان ها و زمین "الله" هست ! [nb]من به هیچ وجه چنین اعتقادی رو ندارم ، بلکه برای این که بهتون نشون بدم چقدر استدلال و استنتاج ضعیفی دارید ، ازتون این رو میخوام ![/nb]

بله ؛ من کاملا قبول دارم که باور خدا به انسان آرامش میده ؛ دلیلش رو هم گفتم : ضعیف بودن بشر ! بشر با پرستش "خدا" ، میتونه خودش رو آروم کنه . برای نمونه موقعی که کاری از دستش برنمیاد ، با متوسل شدن به خدا یا ده ها شخص مقدس برای خودش ، خودش رو آروم میکنه ! اما هرچیزی به انسان آرامش میده ، حتما نباید وجود داشته باشه ! در این صورت من به موجودی به نام "غول مورفینی" اعتقاد دارم ، که هر وقت آرامشم رو از دست میدم با فکر کردن بهش ، به طور ناگهانی مورفین وارد بدنم میشه ! به نظرتون این میتونه واقعی نباشه ؟! من سعی میکنم در این مدت به ظاهر کوتاه ،‌ به بهترین شکل زندگی کنم ، تا لحظه ی مرگ حسرت هیچ چیزی رو نداشته باشم ؛ اما اکثر خداباور ها زندگی خودشون ، که تنها چیزی هست که مطمئناً وجود داره رو ، به جهنمی تبدیل میکنند که از اون هراس دارند ! سقراط و نظریش [که تمام پیامبران الهی(!) هم طرفدار اون بودند و نظریاتشون بر مبنای معاد سقراطی هست] به عنوان یک نظریه فلسفی محترمند ، اما ما اینجا بحث میکنیم و هیچ بی احترامی هم نکردم !

اما شما از یک تمثیل بهره جستید ، ساعت ! در حالی که تمثیل بین یک پدیده ی تجربی و غیرتجربی اشتباه محض هست ! ما با تجربه فهمیدیم که ساخته های انسان از هوش و تدبیر میان ، اما چنین تجربه ای از مجموعه های طبیعی نداریم ! و دیگر این که بین ساعت و چشم شباهت کاملی نیست ؛ پس هر چقدر این شباهت کمرنگ تر باشه ، حرف شما هم از ارزش کمتری برخورداره ! شما میتونید کتاب "ساعت ساز نابینا" از ریچارد داوکینز رو بخونید ، و کاملاً متوجه اشتباهاتتون بشید ! و در مورد پاسختون به مسئله ی "اراده" ، کامل براتون در بالا (وجود شر) توضیح دادم !

بازهم میگم ؛ من به این که یک منشا برای این جهان وجود داره ، شکی ندارم ! اما مطمئنم که این منشا ، اون چیزی نیست که شما ازش به عنوان "خدا" یاد میکنید ، همین برهان نظمی هم که گفتید نمیتونه "توحید" رو ثابت کنه ، بلکه فقط میتونه ثابت کنه که پدیده‌های جهان ساخته ی دست کسی یا چیزی یا کسانی یا چیزهایی هست ! به نظرتون چرا یه گروه از آفریننده های فروپایه تر نمیتونند این جهان رو ساخته باشند ؟! خودتون از تمثیل استفاده کردید ، و میتونیم برج میلاد رو مثال بزنیم ، که توسط گروهی از متخصصین ساخته شده ! متاسفانه همه ی کسانی که میخوان خدا رو ثابت کنند ، سعی میکنند قضیه رو به "فراسرشت" بکشند ، تا بتونند هرجور دوست دارند به خدا شکل بدن ! و همیشه هم این کار با تکیه بر یک "دین" ، و یک "کتاب" انجام میشه !

%

سلام
اولا زیاد دور ور ندار!
ثانیا پست قبلیم رو بخون و به استدلال من اشکال وارد کن البته اگه تونستی!
اگر هم میخوای نسبی بودن خوب و بد رو بیان کنی خیلی در اشتباهی چون خیلی ساده است که بفهمی خوب و بد همان درست و نادرست در عمله و اگه بخوای درست و نادرست رو رد کنی درواقع حرف خودت رو رد میکنی چون معلوم نیست درسته یا نادرست!
پس طبیعیه که درست و نادرست هست! که در عمل همون خوب و بد نام داره!!!!!!!!
ثالثا چه اشکالی داره که ضعیف بودن بشر دلیل بشه که بشر فکر کنه که خدا هست یا نیست
رابعا انسان با عقل وجود موجود کامل رو اثبات میکنه(در پست قبل) اگه عقل رو قبول نداری دیگه حتی نمیتونی جواب منو بدی چون باید با عقلت جواب منو بخونی و ........
خامسا استفاده از اصطلاحات دهن پر کن هنر نیست و داشتن قدرت استدلال و فهم هنره که تو این زمونه خیلی کمه!
سادسا با استدلال صحبت کن و توهین نکن(رجوع شود به ازدواج 40 ساله با 9 ساله)
سابعا در مورد اون ازدواج که گفتی حالا بده : خیلی ساده است فهم این نکته که این خوب و بد نیست بلکه حرف احمقانه ی عرف است و در عرف اینگونه چیز ها زمانی خوب و زمانی بده و نقص و کمال و خوب و بدی که من میگم خوب و بد عقلیه نه عرفی!
8ان چرا اگه خدا خودشو نابود نکنه خیر مطلق نیست؟
9ان شما یکمی مطالعه کنی میفهمی که وجود نه به وجود می آید و نه از بین می رود بلکه ماهیات کن و فساد می پذیرند(این جمله رو گفتم که بفهمی فقط خودت نیستی که مختصر مطالعاتی داری بلکه من هم مختصر مطالعاتی دارم ولی فرق من و تو در محتوای مطالعات وعمقشون بوده!)

×متوالی ، ادغام شد

 

[پژواک]

پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا

راستش این سوال سوال خیلی پیچیده ایه.
خیلیام هستن ک کلا هرچی دلیل و منطق بیاری واسشون بازم قبول نمی کنن.
من خودم خدا رو قبول دارم چون حسش میکنم.حتی کافرترین آدما هم وقتی تو یه موقعیتی گیر میکنن که هیچکی نموتونه کمکشون کنه ناخودآگاه از خدا کمک میخوان.
این موضوع از یه لحاظاتی تو وجود و ضمیر خود آدماس.ینی هرکسی تو قلبش حس میکنه که یکی هس ک تو تنهاترین لحظه ها بازم باهامونه و اون کس خداس.