- ارسالها
- 1,032
- امتیاز
- 7,673
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان 1
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- مهندسی مواد و متالورژی
پاسخ : اختیار
اگر اینجا بخوایم با این فرض ها بررسی کنیم که :
1خدا مطلقا عالم هست.
2-خدا مطلقا قادر هست .
3--خدا مطلقا عادل هست .
برای وجود اختیار اصلا نیازی نیست که این فرض ها تناقضی پیدا کنن .
ما می تونیم بگیم که انسان موجودی دارای اختیار توسط خدا آفریده شد . با توجه به فرض عالم مطلق بودن خدا پس خدا به طور کامل این موجودی که آفرید رو میشناسه . یعنی شناخت کامل داره به خواسته هاش و به طرز فکرش .از طرف دیگه پدیده هایی که سر راه اون قرار می گیره هم توسط خدا پدید اومده پس خدا شناخت کامل نسبت به این پدیده ها هم داره . پس با توجه به این قضیه خدا میدونه که انسانی با ویژگی هایی مشخص ، طرز فکری مشخص و پدیده هایی مشخص که سر راهش قرار می گیره ، چه تصمیمی خواهد گرفت . یعنی میشه بهش گفت نوعی پیش بینی . تنها تفاوتش با پیش بینی های معمول در سطح انسانی این هست که ما داریم دانایی و قدرت رو به صورت مطلق بررسی می کنیم پس پیش بینی هم مطلقا درست میشه . اما اون انسانی که قرار هست تصمیم بگیره اختیار داره و انتخاب می کنه . مثالش در سطح انسانی میتونه پیش بینی بازار باشه . یه کارشناس اقتصادی با بررسی چندین فاکتور میاد اتفاقاتی که در بازار می افته پیش بینی می کنه . حالا توی این مثال ما نمی تونیم بگیم اگر احتمال درست در اومدن پیش بینی فرضا 60٪ هست پس این کارشناس به میزان 60٪ روی بازار جبر داره . حالا ربطش بدیم مثال رو به خدا .
خدا اگر در نقش کارشناس اقتصادیمون قرار بگیره تفاوتش با مثال انسانی این هست که خدا به همه ی فاکتور ها شناخت کامل داره . خدا پیش بینی می کنه که فرد X در مواجهه با پدیده ی Y چه تصمیمی می گیره . حالا چون فاکتور های پیش بینی شده 100٪ درست هستن بنابراین پیش بینی حاصل از اونها هم کامل و 100٪ درست میشه . اینجا هم نمی تونیم مثل مثال بگیم چون خدا توانایی داشت 100٪ درست پیش بینی کنه که چه تصمیمی گرفته میشه پس خدا 100٪ جبر داره نسبت به اون تصمیم .
حالا اگر طبق تعاریف بالا ادامه بدیم به این نتیجه می رسه که اون انسان حق انتخاب داشته و بنابراین عواقبی که در انتظارش هست بر طبق انتخاب اون بوده پس این عدله .
اگر اینجا بخوایم با این فرض ها بررسی کنیم که :
1خدا مطلقا عالم هست.
2-خدا مطلقا قادر هست .
3--خدا مطلقا عادل هست .
برای وجود اختیار اصلا نیازی نیست که این فرض ها تناقضی پیدا کنن .
ما می تونیم بگیم که انسان موجودی دارای اختیار توسط خدا آفریده شد . با توجه به فرض عالم مطلق بودن خدا پس خدا به طور کامل این موجودی که آفرید رو میشناسه . یعنی شناخت کامل داره به خواسته هاش و به طرز فکرش .از طرف دیگه پدیده هایی که سر راه اون قرار می گیره هم توسط خدا پدید اومده پس خدا شناخت کامل نسبت به این پدیده ها هم داره . پس با توجه به این قضیه خدا میدونه که انسانی با ویژگی هایی مشخص ، طرز فکری مشخص و پدیده هایی مشخص که سر راهش قرار می گیره ، چه تصمیمی خواهد گرفت . یعنی میشه بهش گفت نوعی پیش بینی . تنها تفاوتش با پیش بینی های معمول در سطح انسانی این هست که ما داریم دانایی و قدرت رو به صورت مطلق بررسی می کنیم پس پیش بینی هم مطلقا درست میشه . اما اون انسانی که قرار هست تصمیم بگیره اختیار داره و انتخاب می کنه . مثالش در سطح انسانی میتونه پیش بینی بازار باشه . یه کارشناس اقتصادی با بررسی چندین فاکتور میاد اتفاقاتی که در بازار می افته پیش بینی می کنه . حالا توی این مثال ما نمی تونیم بگیم اگر احتمال درست در اومدن پیش بینی فرضا 60٪ هست پس این کارشناس به میزان 60٪ روی بازار جبر داره . حالا ربطش بدیم مثال رو به خدا .
خدا اگر در نقش کارشناس اقتصادیمون قرار بگیره تفاوتش با مثال انسانی این هست که خدا به همه ی فاکتور ها شناخت کامل داره . خدا پیش بینی می کنه که فرد X در مواجهه با پدیده ی Y چه تصمیمی می گیره . حالا چون فاکتور های پیش بینی شده 100٪ درست هستن بنابراین پیش بینی حاصل از اونها هم کامل و 100٪ درست میشه . اینجا هم نمی تونیم مثل مثال بگیم چون خدا توانایی داشت 100٪ درست پیش بینی کنه که چه تصمیمی گرفته میشه پس خدا 100٪ جبر داره نسبت به اون تصمیم .
حالا اگر طبق تعاریف بالا ادامه بدیم به این نتیجه می رسه که اون انسان حق انتخاب داشته و بنابراین عواقبی که در انتظارش هست بر طبق انتخاب اون بوده پس این عدله .