اختیار

علیمپو

بچّه سنّی
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,868
نام مرکز سمپاد
حلی۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : انسان اختیار ندارد

به نقل از CrazyBõy :
خب الان اگه اون زمانه رو حل کنم مشکل حله دیگه ؟ :د
خب اون تغییرات جهان که ما بهش میگیم زمان ؟ همه اون تغییرا واسه خدا درجا انجام شده ! (مثن همزمان که خورشید طلوع میکنه غروب هم میکنه :د) عجب چیزی شدا :D

خب ببین ! یه چیزی که اتفاق میفته , چه واسه من چه واسه تو و چه واسه خدا اتفاق میفته ! چه توجیهی داری که میگی عمل X میتونه واسه خدا اتفاق بیفته و واسه ما اتفاق نیفته ؟ اصلا تو این شرایط X اتفاق افتاده یا نیفتاده ؟ مثلا من الان واسه خدا مردم ؟ :|

در رابطه با اون وحی هم ، الان اون زمان که خطه ، خدا هم فکر کن یه خطه ! یعنی خدا بالای تک تک نقاط این خط وجود داره :-"
معنی خاصی حس نمی کنم ! صرفا داری یه شهود واسه خودت دست و پا می کنی ! "شهودِ من" که فرض تو رو قبول ندارم با "شهودِ خودت" متفاوته ! :D

کلا توی 3 تا پست داری این فرضیه رو بیان می کنی و در چندین شکل متفاوت و مثال های متفاوت !‌ و من نیز نمی پذیرم ! چون این چیزی که میگی واسه خودت به طرُقِ مختلف بدیهی شده ! ولی خب اصلا به نظر من مبنا و پایه ی محکم استدلالی واسش ندیدم ! :-"
(یکم صحبتم تند بود ولی خب یکم روش فک کن) :D

آره ! الان تو واسه خدا مردی ! درکش خیلی سخته ، ولی با توجه به تعریف خدا ، این اتفاقاتی که می افته ، همشون با هم واسه خدا می افته !(قطعا ما نمیتونیم چنین چیزی رو درک کنیم ! )
خب صبر کن شهودتو نزدیک به شهود خودم کنم :-" الان قبول داری با توجه به تعریف خدا ، خدا همزمان قبل و بعد و در حال انجام یه اتفاق وجود داره ! و همشون رو با هم میبینه ؟

# نه درک می کنم :-" چیزایی که من میگم واسه خودم کاملا منطقیه ، چیزایی هم که تو میگی واسه خودت منطقیه ، که از طرز دیدمون به قضیه نشات میگیره !
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : انسان اختیار ندارد

از لحاظ دینی داره بررسی میشه .
مثل حرام بودنه خودکشی مثلن :-? خدا میگه انسان مختاره ولی این موارد بحث براگیزن :-?

اگر اختیار رو از لحاظ دینی بخوای بررسی کنی خب وقتی یه آیه واسه ت میاریم که گفته انسان اختیار داره باید قانع بشیم ! الان بحث سر چگونگی اختیار داشتن هست !

انسان تو یه سری موارد مثل انتخاب پدر و مادر انتخاب زمان مرگ قدرت انتخاب نداره .

این که تو این موارد اختیار نداره درست ! بحث رو موارد دیگه ست !

وا
خیلی ایه ها هستن ک ملت سرشون بحث میکنن مثال نقض میارن .
ایه میگه انسان مختاره ولی خب نیست به همون دلایلی ک گفتم .

این مورد اون موارد نداریم . مختار ینی مختاره به انتخاب کردن مسیرش . مرگ هم میتونه یه مسیر باشه . پدر و مادر هم میتونن یه مسیر باشن .
 
  • لایک
امتیازات: h@di

eng.um.mahdie

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
204
امتیاز
2,802
نام مرکز سمپاد
Farzanegan3
شهر
Mashhad
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : انسان اختیار ندارد

سلام
من هیچکدوم از پستای بالا رو نخوندم و صرفا بخاطر اسم تاپیک دارم اینو میگم:
میگن پیامبرا و اماما افرادی هستند که مثل انسان های معمولی هستن و اینا فقط اونا گناه نمی کنن در حالی که این عصمت از قبل تو اونا قرار داده شده و خب از اول مشخص بوده که یه عده افراد خاص پیامبر یا امام میشن برا همینم حتی این افراد تو بچگی و قبل از رسیدن به بلوغ عقلی هم گناه نمی کردن؛و این با اختیار در تضاده...
 

m.h.amini

مهندس
ارسال‌ها
389
امتیاز
900
نام مرکز سمپاد
علامه حلی1!
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
مدال المپیاد
.
دانشگاه
.
رشته دانشگاه
.
پاسخ : انسان اختیار ندارد

به کتاب انسان و سرنوشت شهید دکتر مطهری مراجعه کنید پاسخ خوبی داده شده
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : انسان اختیار ندارد

کسی جلوی کسی رو نگرفته ! انسان اختیار داره خودش رو بکشه ! ولی خب هر کاری یک سری عواقب داره ! آتش جهنم و اینا ...

اینکه انسان توان اتخاب زندگی کردن/نکردن رو نداره . ینی اگه انجام بده خودکشیو مستقیم بدون اینکه نگاه اعمال دیگش کنن میره جهنم تا ابد . این دقیقن ینی اختیار نداشتن . ینی دیکتاتوری :د
 

dani

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
297
امتیاز
1,021
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
میاندوآب
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
کامپیوتر-سخت افزار
پاسخ : انسان اختیار ندارد

ببخشید منم میخام تو بحث شرکت کنم ولی نمیرسم هممه ی پاسخارو بخونم!
اگه لطف کنین خلاصه ای ازشون بذارین که بحث دست بقیه هم بیاد خوب میشه!
(تشکر)
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,833
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : انسان اختیار ندارد

به نقل از sadlove :
اینکه انسان توان اتخاب زندگی کردن/نکردن رو نداره . ینی اگه انجام بده خودکشیو مستقیم بدون اینکه نگاه اعمال دیگش کنن میره جهنم تا ابد . این دقیقن ینی اختیار نداشتن . ینی دیکتاتوری :د

نه معنیش اینه که اون فرد انتخابی کرده و اون انتخاب رو عملی کرده. جهنم و بهشت توهماتی هستن که ما در نظر میگیریمشون. انسان در هر شرایطی مختار هست هر عملی رو انجام بده. در نهایت با نتیجش هم دست و پنجه نرم می کنه.

مثلن شما مختارید بزنید یک ادمه دیگه رو بکشید! در نهایت هم میرید زندان! ولی به هر حال این جزو اختیاراته شماست.

و خوب در مورد جبر و اختیار با نظر اسلام میشه نظره حافظ رو بررسی کرد که به جبر اعتقاد داشت.
 
ارسال‌ها
919
امتیاز
4,433
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
پاسخ : انسان اختیار ندارد


نه معنیش اینه که اون فرد انتخابی کرده و اون انتخاب رو عملی کرده. جهنم و بهشت توهماتی هستن که ما در نظر میگیریمشون. انسان در هر شرایطی مختار هست هر عملی رو انجام بده. در نهایت با نتیجش هم دست و پنجه نرم می کنه.
من در این مورد حرفی ندارم و فقط بگم هر جا رسیدی یهویی دین رو زیر پات له نکن !‌ :|

مثلن شما مختارید بزنید یک ادمه دیگه رو بکشید! در نهایت هم میرید زندان! ولی به هر حال این جزو اختیاراته شماست.

مشکل اینه که ۹۹ درصد آدما از جمله شما "اختیار" رو با "توانستن" اشتباه میکنند از جمله شما ! اختیار توانایی انتخاب کشتن یا نکشتن یه آدم هست ولی "توانستن" توانایی کشتن یا نکشتن یه آدم هست! میشه گفت "اختیار" یک درجه از "توانستن" قوی تره !
الان به این دلیل جمله بالا بدیهی هست که یا به قصد یا سهو از "توانستن" در لباس "اختیار" استفاده کردی ! :-"
میتونی جای مشتقات اختیار که در بالا, از مشتقات توانستن استفاده کنی و ببینی همون معنی قبلی رو میگیری !

و خوب در مورد جبر و اختیار با نظر اسلام میشه نظره حافظ رو بررسی کرد که به جبر اعتقاد داشت.

اولا اینکه حافظ = اسلام نیست ! :D
دوما یهویی یه بیت حافظ دیدی که میشه از اون نتیجه گرفت انسان اختیار نداره نیا بگو حافظ جبرگراس ! چون بعضی جاها حافظ به طعنه یه چیزی میگه یا اصلا خیلی جاها داخل شعرای حافظ تناقضه ! یعنی در بررسی از نظر لغوی در یک جا فکر میکنی حافظ جبرگرا بوده یه جا دیگه نه ..
در مورد اعتقاد حافظ نسبت اختیار انسان اینقدر بحث هس که میشه داخل ۱۰۰ تا تاپیک مثل این بحث کرد !
 

Yabançı

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
255
امتیاز
388
نام مرکز سمپاد
طلایه داران
شهر
لاچین
رشته دانشگاه
JLE
پاسخ : انسان اختیار ندارد

سلام و ببخشید که میپرم وسط بحثتون!
من در نقطه ی A هستم و در پایان عمرم به نقطه ی B خواهم رسید خداوند هم از نقطه‌ی A خبر داره و هم از نقطه‌ی B همچنین علم خداوند ناقص نیست یعنی تنها محدود به نقاط ابتدا و انتها نیست بلکه خداوند به تمامی این مسیر هم اشراف داره و هر انتخاب ما در نظر خداوند تعیین شده و معلوم است.
بیاید فرض کنیم من بین تصمیم دزدیدن و ندزدیدن یک چیز موندم و خداوند میداند که من این چیز را خواهم دزدید حالا این انتخاب مقابل من است!!
اول باید درکمو از اختیار واستون بگم اختیار یک فرد یعنی انجام هیچ کاری پیشامد غیر ممکن نباشد!
حال بیایم در مورد مثال فرض کنیم من ندزدیدن رو انتخاب کنم پس علم خداوند اشتباه میشه که طبق تعریف خداوند امکان ناپذیر است.
جوابی که من از چند نفر تو بحث گرفتم اینه که من اختیار دارم اما خداوند میداند از قدرت اختیارم چگونه استفاده خواهم کرد ! ! ! !
به نظر من این به دلیل تناقض مختار بودن انسان و ویژگی عالم بودن خداوند است دقیقا مثل تناقض ویژگی خالق بودن و قادر بودن! این ویژگی ها از نظر منطقی در یک چیز جمع نمی شوند و جمع نمی شوند در یک چیز مگر با فلسفه بافی و بی منطقی!دقیقا مثل کشیدن مربعی با پنج گوشه!
انتخاب بین دو چیز یعنی هر دو درون فضای نمونه ما باشند و پیشامد تهی نباشند در نظریه شانس همه چیز قبل از پیشامد هست و بعد از پیشامد بررسی شانس بی معنی است یعنی شانس زمانی معنی پیدا میکنه که شما قبل از رخداد تنها میتوانید احتمال رخداد رو در فضا تعیین کنید نه دقیقا رخداد رو و اختیار در فضایی که علم به نتیجه باشد غیر ممکن است و با فرض اختیار متناقض است.
در هنگام پرتاب سکه ای که دوستم میداند نتیجه ی آن خط است رویداد شیر آمدن تهی و احتمال آن برابر صفر هست.
بسیاری از صفات خداوند متناقض است مانند خالق بودن و قادر بودن چنین چیزی از لحاظ منطقی امکان پذیر نیست و ممکن نیست فردی هم بتواند خالق مطلق باشد و هم قادر مطلق چرا؟؟؟؟
خالق مطلق : قادر به خلق هر چیزی با هر ویژگی در دایره منطق باشد و بتواند سطح دسترسی را به آن مشخص کند که شامل تغییر و خلق و نابودی است.
قادر مطلق : قادر به انجام هر کاری در دایره ی منطق باشد یعنی سطح دسترسی به تغییر و خلق و نابودی هر چیزی را داشته باشد.
حالا اگه به دو تای بالای نگاه کنید خودتون می تونید تناقض رو تشخیص بدهید.

آنان كه ز پيش رفته اند اي ساقي
درخاك غرور خفته اند اي ساقي
رو باده خور و حقيقت از من بشنو
باد است هر آنچه گفته اند اي ساقي
(خیام)
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : انسان اختیار ندارد

به نقل از مازیمون :
نه معنیش اینه که اون فرد انتخابی کرده و اون انتخاب رو عملی کرده. جهنم و بهشت توهماتی هستن که ما در نظر میگیریمشون. انسان در هر شرایطی مختار هست هر عملی رو انجام بده. در نهایت با نتیجش هم دست و پنجه نرم می کنه.

مثلن شما مختارید بزنید یک ادمه دیگه رو بکشید! در نهایت هم میرید زندان! ولی به هر حال این جزو اختیاراته شماست.

و خوب در مورد جبر و اختیار با نظر اسلام میشه نظره حافظ رو بررسی کرد که به جبر اعتقاد داشت.

بله :-"

منم از همون نظر اسلام گفتم مگرنه دینو بذاریم کنار انسان مختاره :-"

تو اسلام میگن انسان مختاره خب غلطه از همون دید اسلامی :-"
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,918
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : انسان اختیار ندارد

احتمالن دو پست بشه، با موبم ترکیب بشه لطفن

من درک میکنم که اگر سطحی نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که مختاریم، چون خدا در زمان نیست(خدای تنزیهی فلاسفه ی دینی ، نه Personal god دینداران) پس تمام اتفاقات براش در حال حادثه و توهم گذر زمان مارو نداره و از گذشته و حال مطلعه ولی چون ما اختیار رو فطری حس میکنیم پس اطلاعش مثل پیشگوییه نه ناقض اختیار ما، (نمیگم درسته میگم با دید سطحی)
اما از نظر من اگر وجود خدارو با اون صفات فلسفه ی ادیان الهی فرض بگیریم هیچ راهی جز جبر باقی نمیمونه
به فرض خدا هست و مارو آفریده:
ما بخاطر تصمیماتی که میگیریم و میتونیم بگیریم حسی از اختیار داریم،
اما منشاء تصمیمات ما چی هستن؟ قابل فهمش اینه که ما تصمیمات رو براساس درصدهای متفاتی از احساسات و عقل که این درصد مداخله بستگی داره به "سیستم فکریمون" که مبنای انتخابامونه، بر بستری از "محیط" میگیریم.
بنظر من با فرض وجود خدا هردو اینها به خدا مربوطه و حس اختیار فقط میتونه یه توهم باشه ...
موجود هوشمند چیزیه که میتونه بین دوعمل یکی رو انتخاب کنه و "ترجیح" بده; خب یا این انتخاب رندوم صورت میگیره که بحث هوشمندی اختیار اونقد توش مطرح نیس، یا براساس هرشکل غیر رندومی که صورت بگیره براساس یه سری پارامترهای انتزاعی ینی شکلی از "سیستم فکری" که اون موجود داراش بوده صورت گرفته، درواقع اصلن نمیشه بدون داشتن هیچ پارامتر ذهنی و سیستم فکری چیزی رو بر چیزی 'ترجیح' داد و تصمیمی ساخت; همواره یه پایه و اساس نیاز هست.
این سیستم فکری که اساس چرایی انتخاب های مارو تشکیل میده یه ویژگی مربوط به مغزمون (یا بقول دین روحمون) که حتی اگر بگیم در طول زندگی اینا ثابت نیستن و ما با کارها و انتخابامون بین خوب و بد روشون تاثیر میذاریم ولی مجبوریم بپذیریم حداقل در ابتدای امر و در ساخت اولین تصمیم که باعث تاثیر اول و ادامه ی روند رو مث دومینو شکل داده خدا که خالق و تعیین کننده ویژگی ما و سیستم فکریمون بوده نقش داشته.
دومین عامل هم محیطه که رو تصمیم سازی و انتخاب تاثیر میذاره که میشه بستر اعمال انتخاب اون سیستم فکری، که باز هم خداوند محیط مارو آفریده و با عالم به کل بودنش خارج از زمان به اونچه از گزینه که بستر محیط به ما عرضه خواهد کرد هنگام خلقش اطلاع داشته و اونطور شکلش داده.
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,918
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : انسان اختیار ندارد

این وسط ما با بکار بستن سیستم فکری رو محیط از بین ممکناتی که محیط بهمون عرضه کرده انتخاب میکنیم و در توهمی از اختیار هستیم.
.
بنابراین از نظر من شاید خدا بتونه درآخرت راجب درست و غلط بودن کارهای انجام شده قضاوت کنه(براساس معیار های سیستم فکری ای که خودش داره) اما صحیحش اینه نمیتونه کسی رو بخاطر این انتخاب هاش و کارهاش اون شکل از مقصر بدونه که مثلن با عذاب بخواد ازش انتقام بکشه، نهایتن اینا تحت اراده خودش بوده و اگه کسی بخواد مجازات بشه خداس بخاطر خلق اون شکلیش که همچین نتیجه ای رو بیرون داده.
.
این یه نظر شخصی از طرف من هست که البته دلایلمو توضیح دادم، اگر نقصی میبینید که ردی برش دارید دلیلتون رو بگید و اینا. من فرصت شرکت در بحث رو ندارم اما بعد سر میزنم نظرات رو راجبش میخونم(البته قبول کردن ردتون به میزان قانع کنندگیش برام بستگی داره :د )
پ.ن : فک کنم روشن هست که من بین "توان انتخاب" کردن; اینکه مثلن من الان میتونم بشینم یا پاشم، و اختیار فرق بزرگی قائلم ; علت این فرق رو هم در باز کردن مبنای انتخاب تشریح کردم.
 

king.nader

آراس.نامه (Mr. Darcy)
ارسال‌ها
751
امتیاز
2,877
نام مرکز سمپاد
علامه حلی (1) / هاشمی نژاد (1)
شهر
تهران / مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
مدال المپیاد
المپ فیزیک بودم که نیمهِ راه، کفشامو آویختم نمیدونم چرا!
دانشگاه
فردوسی مشهد
رشته دانشگاه
« مهندسی صنایع و سیستم ها »
پاسخ : انسان اختیار ندارد

فک کنم روشن هست که من بین "توان انتخاب" کردن; اینکه مثلن من الان میتونم بشینم یا پاشم، و اختیار فرق بزرگی قائلم ; علت این فرق رو هم در باز کردن مبنای انتخاب تشریح کردم.

پس خوبه که اول، تعریفت از «اختیار» رو بگی تا بشه با چیزی که تو «توان انتخاب کردن» نامیدی، مقایسه اش کرد! یعنی بشه بهتر این تمایزی که تو قائلی رو تحلیل کرد .. بخصوص که اون «تشریح مبنای انتخاب» ت هم تا حد زیادی آشفته و بعضا گنگ بود. (;
_________________________
ما تصمیمات رو براساس درصدهای متفاوتی از احساسات و عقل که این درصد مداخله بستگی داره به "سیستم فکریمون" که مبنای انتخابامونه، بر بستری از "محیط" میگیریم.
_ _ _
این سیستم فکری که اساس چرایی انتخاب های مارو تشکیل میده یه ویژگی مربوط به مغزمون (یا بقول دین روحمون)

بازم اگه بشه، اونچه «سیستم فکری» نامیدی رو بیشتر و شفاف تر توضیح بدی و اصن دقیق تر بگم، تعریفش کنی و بعد ازش استفاده کنی!

الان چیزی که تو در واقع گفتی به این صورت خلاصه میشه => مبنای انتخاب ها و تصمیم گیری های بشری، «سیستم فکری» آدمی است. + سیستم فکری که اساس این تصمیمات ماست، یک ویژگیِ مربوط به مغز آدمی است !

فکر کنم واضحه که چقدر گنگه و مجهولاتی درین عبارات وجود داره که اجازه یه تحلیل خوب از حرفاتو نـمیده !

پ.ن: بین مغز و عقل هم خلط مبحثی شده که البته چون میدونم مبنای دیدگاهت عقل رو به همین عضو مادی در سر که مغز نام گرفته و نهایتا فعل و انفعلات عصبیِ و سیگنال هاش تنزل میده، فعلا میگذریم تا شلوغ نشه !! :-"
___________
موجود هوشمند چیزیه که میتونه بین دوعمل یکی رو انتخاب کنه و "ترجیح" بده; خب یا این انتخاب رندوم صورت میگیره که بحث هوشمندی اختیار اونقد توش مطرح نیس

چیزی که در واقع من اینجا دارم می بینم، یجورایی خلاف آخرین جمله ت درباره تفاوت بزرگ بین «توان انتخاب» و «اختیار» هست !!

یعنی تو الان با استفاده از پلی بنام «هوشمندی و موجود هوشمند» مرز بین «انتخاب و ترجیح یک عمل» و «اختیار» رو که بهش قائل بودی، اگر نگم از بین بردی، لااقل کمرنگ کردی! => برمیگردیم به اولین جمله من درین متن که تعریف از اختیار و علت این فرق بزرگی که قائلی چیه ؟!
____________
ولی مجبوریم بپذیریم حداقل در ابتدای امر و در ساخت اولین تصمیم که باعث تاثیر اول و ادامه ی روند رو مث دومینو شکل داده خدا که خالق و تعیین کننده ویژگی ما و سیستم فکریمون بوده نقش داشته.

منظور و مصداقت حتا از این اولین تصمیم که ضربه اول دومینو هست در حرفای تو، چیه ؟!
____________
دومین عامل هم محیطه که رو تصمیم سازی و انتخاب تاثیر میذاره که میشه بستر اعمال انتخاب اون سیستم فکری، که باز هم خداوند محیط مارو آفریده و با عالم به کل بودنش خارج از زمان به اونچه از گزینه که بستر محیط به ما عرضه خواهد کرد هنگام خلقش اطلاع داشته و اونطور شکلش داده.
محدودیت محیطی، ممکنه در به نتیجه رسیدن یا نرسیدن انتخاب ما براساس هدفی که تعیین کردم، موثر باشه و ازین طریق روی انتخاب ما اثر بذاره .. اما این اصلا به معنای ایجاد نوعی جبر روی انتخاب های ما نـیست. چون شما بازم میتونی حتا با علم به محدودیت محیطی، انتخابی رو بکنی که فکر میکنی به نتیجه هم نمیرسه!
یعنی چون تو نتیجه و رسیدن به هدف برات مهمه، خودت «به انتخاب خودت» گزینه هایی که تحت اثر محیط فکر میکنی بهشون نمیرسی رو از لیست انتخاب هات حذف میکنی.
_____________________

بقیه حرفام بمونه برا بعد از روشن شدن موارد بالا و پاسخ احتمالی ت .. :)
.
 

RREEZZAA

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
364
امتیاز
-89
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : انسان اختیار ندارد

به نقل از kdbwnf :
سلام به همگی.
به نظر من انسان یک موجود دارای اختیار نیست.
می خوام بدونم چرا می گن انسان دارای اختیاره؟
مگر خدا ما رو نیافریده؟ (بله) مگر خدا گذشته و آینده ی ما رو نمی دونه؟ (می دونه) مگر همه چیز تحت اراده و قدرت خداوند نیست؟ (هست) خوب پس دیگه اختیار برای انسان بی معنیه!
بذارید یه کم روشن تر بگم.
اگر اختیار وجود داره در حالی که همه چیز تحت اراده خداونده. پس اختیار ما بی معنیه. چون این اختیار یعنی فرا رفتن از اراده خداوند که ممکن نیست.
اگر وجود نداره که خوب بیدادگری هست. چون خدا یکی رو از دیگری برتر آفریده (البته در این مورد مطمئن نیستم).
ضمنا
طبق این آیه به وجود قضا و قدر پی می بریم. قضا و قدر کاملا با اختیار منافات داره.

سپس [خداوند] بعد از آن اندوه آرامشى [به صورت] خواب سبكى بر شما فرو فرستاد كه گروهى از شما را فرا گرفت و گروهى [تنها] در فكر جان خود بودند و در باره خدا گمانهاى ناروا همچون گمانهاى [دوران] جاهليت مى‏بردند مى‏گفتند آيا ما را در اين كار اختيارى هست بگو سررشته كارها [شكست‏يا پيروزى] يكسر به دست‏خداست آنان چيزى را در دلهايشان پوشيده مى‏داشتند كه براى تو آشكار نمى‏كردند مى‏گفتند اگر ما را در اين كار اختيارى بود [و وعده پيامبر واقعيت داشت] در اينجا كشته نمى‏شديم بگو اگر شما در خانه‏هاى خود هم بوديد كسانى كه كشته شدن بر آنان نوشته شده قطعا [با پاى خود] به سوى قتلگاههاى خويش مى‏رفتند و [اينها ] براى اين است كه خداوند آنچه را در دلهاى شماست [در عمل] بيازمايد و آنچه را در قلبهاى شماست پاك گرداند و خدا به راز سينه‏ها آگاه است

سوره آل عمران آیه 154
کسی می دونه پس این اختیار که می گیم چیه؟
تشکر می کنم.
ببین یه دایره بزرگ در نظر بگیر که توش یه دایره کوچیکه
ان دایره بزرگه جبر خداونده و اون دایره کوچیکه هم اختیار توه که داخل جبر خداوند به همه جا می تونی ببریش
 

Odette

کاربر فعال
ارسال‌ها
68
امتیاز
190
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
Teheran _Minsk
دانشگاه
Belarusian State Medical University
رشته دانشگاه
Med student
پاسخ : اختیار

فکر میکنم رسیدن به پاسخ قطعی به این سسوال که اختیار وجود داره اصلا یا نه سخت باشه
بیشتر اوقات چون ما در حال انجام کاری هستیم ، بدیهی در نظر میگیریم که با اختیار خودمون بوده .بقول راسل شاید ما به محض اینکه خودمون رو در حال تعقل میبینیم ، مختار بودنمون رو درک میکنیم !
به نظر میرسه انسان اعمالش رو همیشه در یک شرایط خاصی انتخاب میکنه ... عموما این شرایط دست خود انسان ها نیست یا بواسطه ی انتخاب های قبلی فرد این شرایط شکل گرفتن . حالا اون انتخاب های قبلی خودشون بر اساس شرایط گذشته بوده که بازم همین دو دسته علت رو میتونیم براش تصور کنیم ... وقتی می رسیم به کودکی خیلی قضیه مهم میشه ، بیشتر چیزهایی که ما انتخاب نکردیم ، رو میشه اونجا جستجو کنیم ...

یکی از دوستانم خیلی معتقد به فلسفه اسلامی هست. ازش پرسیدم چی شد که عقایدت اینجوری شکل گرفت ! گفت تا دوران دبیرستان اصلا تو فاز اینها نبود. تمام وقتش پای بازی میگذشت و عشق و حال خلاصه ... یکباری اتفاقی تو قفس های کتابش یه کتابی از شریعتی رو همینجوری میگیره دستش و چند دقیقه از سر بیکاری ورق میزنه کتاب رو و میخونه ... اینقدر جذبش میشه که از اون وقت تا به امروز از مطالعه در مباحث اسلامی دست بر نداشته ! . من فکر میکنم اگر بجای اون کتاب ، یه کتاب از راسل رو اتفاقی از تو قفسه برمیداشت الان انسانی کاملا متفاوت بود !!
فکر کنیم به اینکه اگر مثلا تربیت بچه ها از تربیت دینی به سمت تربیت غیر دینی بره ... چقدر اوضاع عوض میشه ... فکر کنیم به اینکه اگر در کشور دیگه ای با فرهنگ و دین دیگری بدنیا اومده بودیم ... چقدر متفاوت بودیم ؟

به تاریخ هم که نگاه میکنیم گویی روند کلی تاریخ هم همینه ! جامعه جبرا شرایطش دچار تغییر و تحول میشه ... مثلا برداشتی که خودم از نظریه تاریخی مارکس دارم بیانگر نوعی جبر تاریخی هست ...
 
ارسال‌ها
919
امتیاز
4,433
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
پاسخ : انسان اختیار ندارد


ببین یه دایره بزرگ در نظر بگیر که توش یه دایره کوچیکه
ان دایره بزرگه جبر خداونده و اون دایره کوچیکه هم اختیار توه که داخل جبر خداوند به همه جا می تونی ببریش
فقط یه مشکلی پیش میاد! اگه جبر خداوند مثلث باشه و اختیار ما مربع، اون موقع باز هم این استدلال واسش درسته؟
و در این مثال مجموع زوایای اختیار ما از مجموع زوایای جبر خدا بیشتره و یعنی ما با اختیار خودمون میتونیم جبر خدا رو دستکاری کنیم! من که گیج شدم کلا :(
 

میـنا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,223
امتیاز
4,990
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
bnb
سال فارغ التحصیلی
1394
رشته دانشگاه
پزشکی سمنان
به نظرم اگه بخوایم مستقیمن درباره مختار بودن انسان بحث کنیم ناچارن باید از استدلال های شهودی کمک بگیریم یه جاهایی از اثبات ومعمولن جواب نمیدن این استدلال ها..
من یه استدلال منطقی به ذهنم رسید...نمیدونم تا چه حد درسته ولی:د

برای اینکه بخواین اثبات کنین انسان اختیار داره باید اول اثبات بشه خدا مختاره مطلقه که تونسته مخلوق مختار رو خلق کنه...
واگه اختیار خدا نقض بشه مختار بودن مخلوق هم نقض میشه....
اینطوری:
از برهان خلف استفاده میکنم....
فرض میگیریم انسان مختاره..پس باید دو تا گزاره ی زیر برقرار باشن....
هر موجود مختاری نیاز به خالق مختار داره..
خداوند مختار مطلقه...
حالا اگه مقدمه ی دوم رو نقض کنم حکم نقض میشه....
............
...........
من این اثبات رو از سری اثبات های عدم وجود خدا....قسمتهای صفات متناقض خونده بودم....که دن باکر ارائه اش میده...خلاصه شو میارم...
طبق نوشته های دن باکر اختیار خدا نقض میشه وما میتونیم ازش برای نقض اختیار انسان هم استفاده کنیم...


موجود مختار و موجود مجبور را در زمانی که انتخاب می‌کنند میتوان از یکدیگر تمیز داد، شما برای اینکه مختار باشید، باید با بیش از یک گزینه برای انتخاب کردن مواجه باشید، که عدم انتخاب هرکدام از آن چند گزینه میسر باشد. این بدین معنی است که قبل از آنکه شما بعنوان یک شخص مختار یک انتخاب را اختیار کنید، باید یک مرحله شک (عدم یقین و اطمینان) در هنگامی که انتخاب شرایط بالقوه را دارد (در شرایطی که هنوز انتخابی صورت نگرفته است) برای شما وجود داشته باشد.
شما نمیتوانید آینده را بدانید و همچنان مختار باشید. حتی اگر فکر کنید که میتوانید انتخاب خود را پیش بینی کنید، اگر مدعی داشتن اختیار هستید باید لزوماً قبول کنید که باید شرایط تغییر تصمیم خود برای انتخاب را قبل از اینکه در واقع انتخاب نهایی انجام گیرد را داشته باشید و توانا (اگر نه مایل) به تغییر تصمیم و اختیار خود باشید.

موجودی که همه چیز را میداند (علیم است) هیچگاه در مرحله شک قرار نمیگیرد. او از پیش، از انتخابش آگاه است (میداند که چه تصمیمی را در آینده خواهد گرفت). این بدین معنی است که او توانا به تغییر دادن تصمیم نهایی یا اساساً عدم انتخاب خود نیست، و بنابر این از خود اختیاری ندارد و مختار نیست. و از آنجا که یک موجود غیر مختار دارای شخصیت نیست، یک شخص علیم نمیتواند وجود داشته باشد. زیرا علیم بودن و مختار بودن در تناقض با یکدیگر هستند و دو چیز متناقض نمیتوانند با یکدیگر جمع شوند.
 

MmmSampadi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
630
امتیاز
2,280
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1405
پاسخ : اختیار

خدا هیچ وقت سرنوشت آدمو تعیین نمی کنه! تقدیر و سرنوشت هم همش خرافاته ! این آدما هستن که زندگیو می سازن!
نمی دونم چرا تو هر تایپیکی لسم خدارو میارن :)) حالا لازم نیست انقد تندم بگی خرافات تو اول باید بدونی سرنوشت یعنی چی اصلا منظور طرف از سرنوشت چیه
و نکته مهم خدا دست نمیندازه تو. زندگی تو این خودتی از صب تا شب مینالی خدایا بیا کمک خدایا بیا درستش کن خدایا ....
بنظرم اختیار دست خودمونه سرنوشتی در کار نیست
 

++Tahmineh

کاربر فعال
ارسال‌ها
47
امتیاز
416
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
نشستم این تاپیکو دوباره تقریبا میخونم.
نسل جدید بیاین بحث کنیم : ))

منم دوباره خوندم و واسم واقعا جالب بود که بچه های قدیمی راجب چه موضوعات بنیادی و فلسفی باهم بحث میکردن من به عنوان عضوی از نسل جدید واقعا کمبود این صحبت ها رو بین دوستان هم سن و سال خودم میبینم البته منظورم فقط این تاپیک نیست کلا وقتی تاپیک های قدیمی رو زیر و رو میکنم همیشه این کمبود رو حس میکنم
خلاصه که اکثر ما سطحی نگر شدیم و صد البته بی حوصله تر ، دغدغه ها متفاوته و کمترین وجه اشتراکی بین بچه های دیروز و بچه های امروز نمیشه دید
 
بالا