اصطلاحات مشهدی !

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mahta_H
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
بجنوردی ها برن تاپیک خودشون.
پیشته پیشته

بیشترین چیزی که استفاده میکردم/میکنم و بقیه براشون عجیب بود:
از اخره . راستی ممد از آخر گواهی‌نامتو گرفتی؟ = راستی ممد بالاخره گواهی...
کخ و کرم هم هست که شما کرم دارید ما کخ داریم
یاد داشتن و نداشتن هم که دیدم صفحه قبل گفته بودن

خلوکم هست که تو گوگل آورد لهجه مازنی ولی خب ما هم میگیم طرف خلوکه ( ازش خل آویزون است)
 
خوب دیدُم ای یَره کرمونیه اصطلاحات خودِشانو گذِشته گُفتٌم مو بِچه مِشَد نیستُم اگه مال خودمونو نِذارُم ! مویُم دس به کار رَفتُم ! :))
نارنجک: نان خامه‌ای
اِشکاف :کمد
کُخ : سوسک حشره‌ی نسبتابزرگ اذیت بکن
یاد داشتن : بلد بودن
سَرکُن : مدادتراش
میلان : کوچه
مغز ِمدادفشاری : نوکِ مدادفشاری
پَلَخمون : یک وسیله ای برای زدن گنجشک به شکل چوب که یک کش یا لاستیک به انتهایش وصل است و با آن می توان سنگ پرتاب کرد .
چُمبه : اصطلاح کوچه بازاری برای فرد چاق کوفته
چُغُک :گنجشک
چلغوز : یک نوع آجیل شبیهِ بادام باداما ( به عنوان فحشم به کار میره )
کم‌زور یا پرزور کردنِ گاز : کم و زیاد کردن شعله گاز
کلپاسه : مارمولک
دِلَنگون : آویزان
توشله : تیله
چُخت : سقف
کاغذباد : بادبادک
سرپایی : دمپایی
سر ِ نوشابه : در ِ نوشابه
یَره، یره‌گِه : یارو
ناسوس : تلمبه‌یِ دوچرخه
کُلاج : کسی که چشمش چپ است
آق‌میرزا: شوهرخواهر
مکُش مرگِ ما: اعیانی، شیک تیتیش مامانی
قوجمه شده : انگور دانه
پیشینگ: ریختن ناخواسته مایعات روی لباس
حولی: حیاط
قله ، قله گی : روستا
چـِغـَل: زبر
کـَغ: نرسیده کال
ز ِنج : چسبناک
لتِّه : تکه پارچه کهنه
لوخ: حصیر
خُردو :کوچک
شِرشِره : کاغذکشی
تارت و پارت : پخش و پلا
نوردِوون : نردبان
برادر اندر: برادر ناتنی
لَخِه : کهنه پاره (ای اصطلاح مورد علاقه ی منه )
:))
خوب دیدُم ای یَره کرمونیه اصطلاحات خودِشانو گذِشته گُفتٌم مو بِچه مِشَد نیستُم اگه مال خودمونو نِذارُم ! مویُم دس به کار رَفتُم ! :))
نارنجک: نان خامه‌ای
اِشکاف :کمد
کُخ : سوسک حشره‌ی نسبتابزرگ اذیت بکن
یاد داشتن : بلد بودن
سَرکُن : مدادتراش
میلان : کوچه
مغز ِمدادفشاری : نوکِ مدادفشاری
پَلَخمون : یک وسیله ای برای زدن گنجشک به شکل چوب که یک کش یا لاستیک به انتهایش وصل است و با آن می توان سنگ پرتاب کرد .
چُمبه : اصطلاح کوچه بازاری برای فرد چاق کوفته
چُغُک :گنجشک
چلغوز : یک نوع آجیل شبیهِ بادام باداما ( به عنوان فحشم به کار میره )
کم‌زور یا پرزور کردنِ گاز : کم و زیاد کردن شعله گاز
کلپاسه : مارمولک
دِلَنگون : آویزان
توشله : تیله
چُخت : سقف
کاغذباد : بادبادک
سرپایی : دمپایی
سر ِ نوشابه : در ِ نوشابه
یَره، یره‌گِه : یارو
ناسوس : تلمبه‌یِ دوچرخه
کُلاج : کسی که چشمش چپ است
آق‌میرزا: شوهرخواهر
مکُش مرگِ ما: اعیانی، شیک تیتیش مامانی
قوجمه شده : انگور دانه
پیشینگ: ریختن ناخواسته مایعات روی لباس
حولی: حیاط
قله ، قله گی : روستا
چـِغـَل: زبر
کـَغ: نرسیده کال
ز ِنج : چسبناک
لتِّه : تکه پارچه کهنه
لوخ: حصیر
خُردو :کوچک
شِرشِره : کاغذکشی
تارت و پارت : پخش و پلا
نوردِوون : نردبان
برادر اندر: برادر ناتنی
لَخِه : کهنه پاره (ای اصطلاح مورد علاقه ی منه )
:))
نمدنیستوم میلام مشدیع
 
با عرض پوزش از همه جوادای عزیز

وقتی مِخ‌َن بگن یک چیزه خیلی خزه بهش مگن «جواتِه»
مثلا > یره عجب تیپ جواتی زدی
 
چُخت: سقف

ریدم به...: نوعی فحش محبوب!

چِپّون: چوپان، نوعی فحش
مثال: مردکه چپون!
 
یه آقایی هست که معروفه به"حاج احسان" که آیدی اینستاشون:
با عرض پوزش از همه جوادای عزیز

وقتی مِخ‌َن بگن یک چیزه خیلی خزه بهش مگن «جواتِه»
مثلا > یره عجب تیپ جواتی زدی
چرا جواد؟؟؟؟
ریشه این اصطلاح از کجا اومده؟؟

اسم پسر امام رضا جواد بوده!یکم برام غیرقابل هضمه که چرا مشهدی ها به خز و خیل یا همون فادی دادی تهرانی ها؛بگن جواد!!این همه اسم!
 
یه آقایی هست که معروفه به"حاج احسان" که آیدی اینستاشون:

چرا جواد؟؟؟؟
ریشه این اصطلاح از کجا اومده؟؟

اسم پسر امام رضا جواد بوده!یکم برام غیرقابل هضمه که چرا مشهدی ها به خز و خیل یا همون فادی دادی تهرانی ها؛بگن جواد!!این همه اسم!
منم همیشه برام سوال بوده واقعاً این ریشه‌ی جِواد از کجا اومده، ولی حقیقتاً خیلی خوب مفهومو می‌رسونه و خصوصاً در مورد همون تیپ و لباس و اینا جایگزین نداره. :)) یه کشیدگی خاصی هم در تلفظش هست که با کسره‌ای که می‌گیره خیلی بهتر منظور رو منتقل می‌کنه (جِـــواد). و تا جایی که می‌دونم مختص مشهد نیست، اکثر خراسانیا دارن این اصطلاحو.
 
یه آقایی هست که معروفه به"حاج احسان" که آیدی اینستاشون:

چرا جواد؟؟؟؟
ریشه این اصطلاح از کجا اومده؟؟

اسم پسر امام رضا جواد بوده!یکم برام غیرقابل هضمه که چرا مشهدی ها به خز و خیل یا همون فادی دادی تهرانی ها؛بگن جواد!!این همه اسم!

فکر نمیکنم ربطی به شخص والای حضرت جواد الائمه داشته باشه اما خب تو همه ی خانواده های خراسانی که هیچ،در بیشتر کشور اسم یه عمو رضا و دایی رضایی وجود داره
شایدم بخاطر کثرت جواد های موجود در خراسان باشه:/
بازم من نمیدونم!
 
عاشق این تاپیک شدم رفت عاقا:))
ولی یه سوال! اگه این کلمات، مخصوص مشهدن، چرا اینجا هم استفاده میشه و کاملا رایجه؟
 
مرغ و جبین: مرغی که با نون بخورند.

مَحَمَّد: محمد مشهدی!

جعم: جمع
 
عاشق این تاپیک شدم رفت عاقا:))
ولی یه سوال! اگه این کلمات، مخصوص مشهدن، چرا اینجا هم استفاده میشه و کاملا رایجه؟
شاید چون اینکه نیما مشهدی بوده:-"
یا شاید چون مشهدی(خراسانی) اینجا زیاده:-"
 
شاید چون اینکه نیما مشهدی بوده:-"
یا شاید چون مشهدی(خراسانی) اینجا زیاده:-"
نه من منظورم از "اینجا" ، در واقع "شهر خودمون" بود!:-"

البته، خب اینکه در زمان های قدیم تر، سه تا خراسان، در واقع یک استان بوده، میتونه یکی از دلایلش باشه.. و خب دلیل دیگه‌ش شاید اینه که چون اقوام مادری من ساکن خراسان رضوی هستن، برا همین شاید این اصطلاحات برای من خیلی شنیده شده‌ست:-"
 
هو یَرِگه مُگُم:اگه بِذِری بِذِرُم؛مِذِرُم بِذِری؛اگه نَذِری بِذِرُم؛نِمِذِرُم بِذِری

هی آقا/خانم!میگویم:اگر اجازه دهید ماشینم را اینجا پارک کنم؛اجازه میدهم شما نیز ماشینتان را اینجا پارک کنید اما اگر اجازه ندهید که پارک کنم،من هم اجازه نمیدهم که پارک کنید

اگه اعراب اشتباه گذاشتم؛به بزرگی خودتون ببخشید:)من همینقدر ازش یادم بود
 
نه من منظورم از "اینجا" ، در واقع "شهر خودمون" بود!:-"

البته، خب اینکه در زمان های قدیم تر، سه تا خراسان، در واقع یک استان بوده، میتونه یکی از دلایلش باشه.. و خب دلیل دیگه‌ش شاید اینه که چون اقوام مادری من ساکن خراسان رضوی هستن، برا همین شاید این اصطلاحات برای من خیلی شنیده شده‌ست:-"
خراسان و اصفهان فرهنگ های نزدیک به همی دارند؛شاید این شباهت فرهنگی ناشی از هم قومیت بودن هاشون بشه
مثلا من دیدم که هم اصفهانی ها به خیار میگن خیال؛هم مشهدی ها
یا همسایه که میگن همساده
یا به تکون خوردن میگه:وول(vool) خوردن
 
چندتا اصطلاح مشهدی یادم اومد؛گفتم اضافه شون کنم
موسی کو تقی=قُمری
مادر اَندَر=مادر ناتنی
ناسوس=تلمبه دستی دوچرخه
اِشکاف=کمد طاقچه
اخکوک=چاغاله بادام=زردآلونارس
بِرار=برادر خار=خواهر؛خارشوهر=خواهر شوهر
جَلدی=سریع زِرتی=خیلی سریع
صدمتری و سی متری(اول فکر میکردم اسم یک خیابان هست ولی ظاهرا سی متری اول و دوم و... دارن،فکر میکنم(؟)به بزرگراه ها صدمتری میگن؛سی متری هم به خیابانهای فرعی)
جِزغاله=سوخته
خاگینه=نیمرویی که زرده آن کاملا همزده باشد(ترک های تبریز هم خاگینه دارن)
شِرشِره=دنباله های کاغذی که برای بادبادک درست میکنند
کُخ=کرم درون آجیل؛حبوبات یا میوه کُخ نریز=اذیت نکن
کِشته=میوه خشک شده؛قیسی کِشته زردآلو=زردآلو قیسی شده
مِس مِس=معطل کردن
نارنجک=نون خامه ای
 
چندتا اصطلاح مشهدی یادم اومد؛گفتم اضافه شون کنم
موسی کو تقی=قُمری
مادر اَندَر=مادر ناتنی
ناسوس=تلمبه دستی دوچرخه
اِشکاف=کمد طاقچه
اخکوک=چاغاله بادام=زردآلونارس
بِرار=برادر خار=خواهر؛خارشوهر=خواهر شوهر
جَلدی=سریع زِرتی=خیلی سریع
صدمتری و سی متری(اول فکر میکردم اسم یک خیابان هست ولی ظاهرا سی متری اول و دوم و... دارن،فکر میکنم(؟)به بزرگراه ها صدمتری میگن؛سی متری هم به خیابانهای فرعی)
جِزغاله=سوخته
خاگینه=نیمرویی که زرده آن کاملا همزده باشد(ترک های تبریز هم خاگینه دارن)
شِرشِره=دنباله های کاغذی که برای بادبادک درست میکنند
کُخ=کرم درون آجیل؛حبوبات یا میوه کُخ نریز=اذیت نکن
کِشته=میوه خشک شده؛قیسی کِشته زردآلو=زردآلو قیسی شده
مِس مِس=معطل کردن
نارنجک=نون خامه ای
به خیابون ابوذر غفاری میگن سی متری دوم، به خیابون رضا که موازی و کنارشه میگن سی متری اول ( هرچند منم دقیق نمیدونم چرا)
کخم کرم نیس الزاما
 
به خیابون ابوذر غفاری میگن سی متری دوم، به خیابون رضا که موازی و کنارشه میگن سی متری اول ( هرچند منم دقیق نمیدونم چرا)
کخم کرم نیس الزاما
سی متری طلاب و سی متری احمدآباد هم هست:-?[واقعا سی متره؟؟؟]

عههه!من فکر میکردم به کِرم میگن
چون مثلا میگن:کُخ افتاده یا کُخ خورده

کاربرد دیگه کُخ چیه؟
 
Back
بالا