- ارسالها
- 2,325
- امتیاز
- 19,301
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- رشت
- سال فارغ التحصیلی
- 92
- دانشگاه
- Fefu
- رشته دانشگاه
- General medicine
پاسخ : مشاوره با دیگر اعضا
یاد شعری افتادم که می گفت : رهرو آن نیست که گه ... (بقیه اش روخودتون یاد دارید! )
به نظر من نیازی نیست که آدم جو گیر بشه و روزی n ساعت درس بخونه. بهتره همون مقداری که می شه رو همیشه بخونه.(شرط اول: این مقدار باید بزرگتر از نیم ساعت روزانه برای شروع باشه.) با ی حساب دو دو تا چهارتا میشه فهمید که اگه یک روز خودت روبکشی و 10 ساعت المپیاد بخونی و 2 روز دیگر هیچ نخونی مثل اینه که روزی 3 ساعت خوندی(باقیمانده 10 بر 3 را به حساب فراموشی می ذاریم.)
مثلن خودم تو یه روز تابستونی از صبح شروع کردم و تا نیمه های شب حدودا 16 ساعت مطالعه مفید داشتم ولی فردایش رو تا ظهر خوابیدم بعداز ظهر هم اصلا حوصله نداشتم فردایش هم رفتم ... . از اونجا اومدم باز خسته بودم. روز بعد به اتفاقات روز قبلش فکر می کردم. روز بعدش که خواستم شروع کنم تقریبا اون چیز هایی که خونده بودم فراموش کرده بودم و نشستم دوباره اون ها رو در 2 ساعت مرور کردم. و از روز بعد اون مطالعه دوباره به روال عادی برگشت. جالب این جاست که جایی که رفتم کاملا اختیاری بود و فکر می کردم مطالعه 2 روز قبلش رفتنم رو توجیه می کنه. حالا حساب کنید من در این 5 روز چقدر درس خوندم؟
تو یه وبلاگ که درباره کنکور بود خوندم که دانش آموزان پیش در ابتدای راه بسیار با اراده و پراکنده مطالعه می کنن در میانه راه از سرعتشون کم می شه و نزدیکی های کنکور سرعتشون رو زیاد می کنن ولی از دقت خود می کاهن.به نقل از fateme12 :من امسل میرم دوم و میخوام تازه از اول مهر برای المپیاد بخونم.1-به نظرتون دیر نیست؟یعنی احتمال قبولیم هست؟
2-چون دیر دارم شروع می کنم بهتره چه چیزایی را بیشتر بخونم یا چه چیز هایی را نخونم3-حدودا روزی چند ساعت باید بخونم؟
من iqخیلی پایینه و بعضی چیز ها رو زود زود یادم میره ولی بعضی چیز ها اصلا یادم نمیره.به زیست و المپیادم خیییلی علاقه دارم
یاد شعری افتادم که می گفت : رهرو آن نیست که گه ... (بقیه اش روخودتون یاد دارید! )
به نظر من نیازی نیست که آدم جو گیر بشه و روزی n ساعت درس بخونه. بهتره همون مقداری که می شه رو همیشه بخونه.(شرط اول: این مقدار باید بزرگتر از نیم ساعت روزانه برای شروع باشه.) با ی حساب دو دو تا چهارتا میشه فهمید که اگه یک روز خودت روبکشی و 10 ساعت المپیاد بخونی و 2 روز دیگر هیچ نخونی مثل اینه که روزی 3 ساعت خوندی(باقیمانده 10 بر 3 را به حساب فراموشی می ذاریم.)
مثلن خودم تو یه روز تابستونی از صبح شروع کردم و تا نیمه های شب حدودا 16 ساعت مطالعه مفید داشتم ولی فردایش رو تا ظهر خوابیدم بعداز ظهر هم اصلا حوصله نداشتم فردایش هم رفتم ... . از اونجا اومدم باز خسته بودم. روز بعد به اتفاقات روز قبلش فکر می کردم. روز بعدش که خواستم شروع کنم تقریبا اون چیز هایی که خونده بودم فراموش کرده بودم و نشستم دوباره اون ها رو در 2 ساعت مرور کردم. و از روز بعد اون مطالعه دوباره به روال عادی برگشت. جالب این جاست که جایی که رفتم کاملا اختیاری بود و فکر می کردم مطالعه 2 روز قبلش رفتنم رو توجیه می کنه. حالا حساب کنید من در این 5 روز چقدر درس خوندم؟