atefeh
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 522
- امتیاز
- 12
- نام مرکز سمپاد
- خوشبختانه فرزانگان قم!
- مدال المپیاد
- نمی گم ریا نشه
پاسخ : سرود ملی کلاس دوم ریاضیه فرزانگان قم
فقط جو نگیرتتا؟
فقط جو نگیرتتا؟
جالب بود... ولی واقعا یه چیز مهم همیشه مهمه؟ ... باید بیشتر بهش فکر کنم...به نقل از fatemeh.ir :بعضی وقتا، بعضی چیزا میشن ارزش، میشن مقام
بعضی وقتا، بعضی چیزایی که خیلی دوسشون داشتی یادت میرن!!!
بعضی وقتا،جای بعضی چیزا رو با بعضی چیزای دیگه عوض میکنی!!
بعضی وقتا، بعضی چیزا رو چپه می کنی!
بعضی وقتا، بعضی چیزا رو 180درجه میچرخونیشون!!!
اصلا کلا عوضش میکنی.یا...
ولی اینو بدون که مهمو اگه چپه اش کنی، بازم مهمه!!
مهمو اگه بچرخونیش، بازم مهمه!
شاید این اهمیتشو میرسونه که...
بفهمی، بفهمی و بدونی
که...
یه چیز مهم همیشه مهمه!
خودم
23/3/87
به نقل از silence :جالب بود... ولی واقعا یه چیز مهم همیشه مهمه؟ ... باید بیشتر بهش فکر کنم...
به نقل از فاطمه ایرانی :این متن احوالات یه شبه منو توصیف میکرد به نوعی!
اوون شب، شبی بود که من چیزایی که قبلا برام شده بودن ارزش و مهم یادم رفته بودن که آخر شب، موقع خوابیدن، یه دفه یادم اوومد و همونجا این متن رو نوشتم!(اوون شب مهمونی بودیم)
چیزی که برای آدم میشه ارزش و واقعا برات مهم میشه و به درست بودنش ایمان پیدا میکنی دیگه نباید سریع یادمون بره!!!
به نقل از فاطمه ایرانی :شاید تغییر کنه!
ولی اصلش تغییر نمیکنه!
فکر میکنم اگه تغییر کنه به جای اینکه بزرگ بشم ، کوچیکتر شدم!!!
ما وقتی بفهمیم که چیزی برامون خیلی مهمه!در حدی که واقعا قبولش داشته باشیم!فکر نکنم یه روزی یادمون بره یا تغییرش بدیم؟(این کارو میکنیم؟؟)
ممنون.......ببینید اگه شما مثلا آقای x رو قبول داشتین، یعنی تفکرش رو قبول داشتین!و الان که بیشتر شناختینش فهمیدین اوونجوری که فکر میکردین نبوده!به نقل از silence :عالیه... دقیقا همون پاسخیه که منتظرش بودم... ولی ببینید مثلا من ممکنه که دو سال پیش آقای x رو واقعا قبول داشتم ولی امروز که بزرگ تر شدم متوجه شدم که اون آقا هم همه ی نظراتش درست نیست و ممکنه اشتباه کنه... دقت کنید که من دو سال پیش اون آقا رو واقعا از ته قلب و با تمام وجودم قبول داشتم و تمام نظراتش برام مهم بوده ولی امروز به دلیل طی شدن همون رشد فکری و به دست آوردن تجربه دیگه نمی تونم واقعا همون اعتقاد و ایمان قبلیم به اون شخص رو باز هم داشته باشم... حالا به نظر شما این که اون آقا دیگه نمی تونه مثل گذتشه برای من مهم باشه نشونه ی ضعف و رشد منفی منه؟!
به نقل از chatton :قشنگ بود...یه جورای مثل شعر قیصر امین پور:
وقتي جهان از ريشه جهنم
و آدم از عدم
و سعي از ريشه ي ياس مي آيد
وقتي که يک تفاوت ساده
در حرف
کفتار را به کفتر تبديل مي کند
بايد به بي تفاوتي واژه ها
و واژه هاي بي طرفي
مثل نان دل بست
نان را
از هر طرف بخواني
نان است!.