خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

از جكله مكالمات بين برادرم(9سالشه) و مامانم :
-مامان...ميگم چرا اينجوريه...پسر ها وقتي بچه ان زشتن ولي وقتي بزرگ ميشن خوشگل ميشن اما دخترا وقتي بچه ان خوشگلن وقتي
بزرگ ميشن زشت ميشن؟! :-/ :-?
مامانم: :| :| :o يعني من الان زشتم؟! :-?
_اره...ولي خب چون مامانمي دوستت دارم!! ;)) ;;)
مامانم: :-w :-w :-L :-Lيعني اجي هم زشته؟
_خب اره ديگه... ;;)
بله...
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم تعریف میکرد نیمه شعبان بوده....بعد اینا خونه مامان بزرگشون بودن ...بعد پسر خالش خسته کوفته اومده حالا نمیدونم قضیه چی بوده کجا بوده به مناسبت نیمه شعبان یه جایی یه مراسمی چیزی بوده این پسر خاله هه رفته بوده کمک !بعد که اومده به این دوست من میگه میشه بری برام آب بیاری خیلی تشنمه بعد دوستم میره میاره...بعد پسر خاله هه دو سه لیوان میخوره!بعد دوستم میاد دلسوزی کنه میگه خدا نکنه اون روزی که نیمه شعبان بیفته تو ماه رمضون :-"بعد پسرخاله هه میگه هرموقع افتاد تو منو خبر کن من نرم کمک و اینجورچیزا به این حالت( :-" )
بعد اومده بود واسه ما تعریف میکرد بعد چند نفر نفهمیده بودن بعد میگفتن خوب مثلا" چیه مگه؟کجاش سوتیه ؟بعد من گفتم خنگه مثلا" فک کن مهر بیفته تو تابستون! :-?
اون یکی دوستم:آره چه خوب میشه بعد نمیریم مدرسه ^-^
;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

صدام گرفته بود داشتم جلو آینه با گروه سرودمون تمرین می کردم
هرچی کردم صدام از صدای آهنگ بیش تر نشد
بعد می خواستم ببینم صدای گرفتم نسبت به صدای خودم (صدای ثابتم) چطوره
نا خود آگاه گوشمو گرفتم جلو آینه که ببینم صدام (صدای شخص داخل آینه) چطوریه :-[ :-[ :-[
{واسه خودش جوکه یه جورایی} ;D ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

الـــان...
ملیکا: برو ببین X بیدار شده؟؟؟
+منظورش این بود که ببین آن شده؟؟؟
=)) =)) =))

من ملیکام: بهش لایک ندینا..
سوتی خودم بود.. [-(
به خودم لایک بدیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن...
[-o<

من کوثرم:
اولا) حســـود هرگز نیاســــــود :-"
ثانیا) ملیکا چرت و پرت میگه، لایک بدیـــــــــــــــن... /m\
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستان جنبه هارو بالا بريد....به من چه كه همه بد برداشت ميكنن!! [-(
اون دفعه با دوستان داشتيم تو كلاس ناهار ميخورديم....يكي از دوستان داشتن تعريف ميكردن كه اره و همه خاله هامو اينا دارن بچه دار ميشن الان پسرخالم دوسالشه اون يكي خالم حاملس و اينا...
بعد من لقمه تو دهنم بود...همزمان خواستيم اظهار نظر كنيم مثلا:
اره (بعد با صداي اروم به علت وجود لقمه) احتمالا ميگن(حالا با صداي بلند به علت پايين رفتن لقمه)همه كه دارن(بچه دار ) ميشن....مام بريم(بچه دار) بشيم!!!
يعني اصلا به ذهنم خطور نكرد جمله اينقدر افتضاح معني بده!!!! ~X( ~X( ;D
بقيه كه تقريبا خفه شدن از خنده!!!

پ.ن1.موقع غذا خوردن حرف نزنين!
پ.ن2.موقع گفتن جمله اگه تصميم گرفتين چيزي ازش حذف كنين يه بار جمله رو برا خودتون تكرار كنين مطمئن شين چي دارين ميگين!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

داداشم یه دوست داره هر دفه میاد خونمون بستنی میاره بعد میگه من این بستنی لیمویی ها رو خیلی دوس دارم B-)
بعد اونروز داشت میگف برای بار 4 که رفتم بخرم یارو برگشت گفت آخه یه بار سوتی دو بار سوتی 3 بار سوتی این بستنی رو بخور ببین چیش طعم لیمو میده ;Dدوست داداشم هم تازه فهمیده بود که این بستنیا طالبی :> ان بعد دیه آبروش رفت دیگه هم برامون بستنی نیاورد :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم(شكوهـ)مي خواست بگه،عمل قلب باز گفت:قمل علب باز :))
يه بار ديگه هم ميخواس،اسم عام و خاص،گفت:اسم خام و عاص ;))
 
پاسخ : سوتی‌ها

درکلاس عربی:

ببخشید خانم حیدری اگر ما این کلمه رو بکار ببریم غلته؟
نه غلت که نیست...(با مکث )ولی اشتباهه...... :|

خدایا به ما فهمی عطا کن تا کاربرد اشتباه و غلت را در جمله بدونیم... /m\
 
پاسخ : سوتی‌ها

با بچه ها رفته بوديم بيرون

بعد ديدم يكي از بچه ها داره زنگ ميزنه

فكر كردم دوستمون سر شوخي رو باز كرده منتظر جوابه

گوشي رو جواب دادم: "سلام عزيزم امشب كجايي بيام پيشت؟"

بعد ديدم يكي از پشت خط با صداي زنونه ميگه "ببخشيد شما؟!"

ديگه حقيقتش نفهميدم اون شب چطوري جعمش كردم و جواب مامانشو دادم و تموم شد

ولي نميدونم چرا از اون موقع دوستم تو مدرسه كه منو ميبينه راهشو كج ميكنه از اون ور ميره
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از lof :
با بچه ها رفته بوديم بيرون

بعد ديدم يكي از بچه ها داره زنگ ميزنه

فكر كردم دوستمون سر شوخي رو باز كرده منتظر جوابه

گوشي رو جواب دادم: "سلام عزيزم امشب كجايي بيام پيشت؟"

بعد ديدم يكي از پشت خط با صداي زنونه ميگه "ببخشيد شما؟!"

ديگه حقيقتش نفهميدم اون شب چطوري جعمش كردم و جواب مامانشو دادم و تموم شد

ولي نميدونم چرا از اون موقع دوستم تو مدرسه كه منو ميبينه راهشو كج ميكنه از اون ور ميره
مربوط با تاپیک ؛صدبار بهت گفتم با این دختره/پسره نگرد!!!؛ ;D


امروز سر زنگ اجتماعی ۴ نفر گوشهی کلاس همه خوابیدیم
من از همه دیر تر فهمیدم که معلم بالا سرمونه ;D (باقیشو تصور کنید دیگه)
 
پاسخ : سوتی‌ها

اینم از پیتزا ویونا ی معروف :-" ;D

20120202027.jpg
 
پاسخ : سوتی‌ها

من اعتراف میکنم که تا چند سال پیش کلماتی چون یـــس و طـــه و هــدی رو به صورت هایی چون HODI , TEH , YES تلفظ مینمودم و پس از یادگیری تلفظ صحیح عــلی را نیز به صورت علا تلفظ نمودم....

با تشکر ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم با دوستم مسخره بازی در می آوردم،شوهر خواهرم زنگ زده با همون لحن میگم:جانم؟بفرمایین،کاری دارین آقا؟؟؟
بعد میگه:منزل آقای.....؟
-به جا نیاوردم
-حالتون خوبه؟
من :-" :مانا من کار دارم،خدافظ!
-میخواین من بعدا تماس بگیرم؟ :-/
-مامانو ببوس! فعلا:-$ :))
آبروم رفت،بعدا گفتم خواب بودم بد موقه زنگ زدین :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب خسته بودم و اینا ;D

بعد جلو در اتاق پرده بود منم جلومو نگا نکردم فک کردم در بازه مستقیم رفتم با کله خوردم تو در :))

بعد همینجوری گیج میزدم رفتم تو اتاق پتو میخواستم از مامانم:

-مامان چای بده 8-|

-چی؟؟میخوای چیکار؟؟

-میخوام بندازم رو خودم دیگه ^-^

-خب مگه دیوونه شدی مرض داری؟؟ :o

-واه مگه آدم بخواد پتو بندازه رو خودش دیوونس؟؟؟ ^-^

-تو گفتی چای که :|

-باو اشتبا کردمه X_Xپتو بده حالا 8-|

-برو خودت وردار :-"

-چیش چقد اذیت میکنید خو ~X(

رفتم بردارم سرم خورد به کمد ایندفه بدجور باد کرد ;D :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

پسر عموم میخواست بگه:همه نیلک و آلوهاتو نخور اسهال میشی.
گف:همه اسهالاتو نخوری ها!آلو میشی!
من: :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o :o
شرمنده حالت تهوع بهتون دست داد!
 
پاسخ : سوتی‌ها

* تازه زنگ خورده بود دبیر زبان اومد سرکلاس ، بَد من با یه صدای نسبتن بلندی گفتم :اَلوووووووووووووووووو .... X_X

فک کن ، مصن شاه شانسم این بود ک کلاس شولوق بود کسی نفهمید ، ُ ای که دست غیب کمکم کرد تو تنظیم ولومم !

تصور کن ، دیگه حتی نتونی بگی سَلام ! :-s


* کلاس تموم شد ، بد تو ذهنم داشتم با خودم می گفتم " خب دیگه ، امروز خانوم خعلی زحمت کشید 8-^، برم یه استغفراللهی بش بگم "

استغفر الله = خسته نباشید :| :-??

به نقل از پرنیان.ک :
دوستم(شكوهـ)مي خواست بگه،عمل قلب باز گفت:قمل علب باز :))
يه بار ديگه هم ميخواس،اسم عام و خاص،گفت:اسم خام و عاص ;))

من نمی دونم واقعن اینا چجور رو زبون من جاری می شن ... فک کن ، قَمَل ، عَلب ! ( اونم با ع ! )


* از اتاق فرمان می گن دوستت دارمَر ُ بگو
ما که قول ندیم راحت تریم :-"


سر کلاس ریاضی بودیم ،

بد یکی از بچه ها من که 48 الی 50 کیلو وزن دارم ُ با یه پا نیم متر آورد جلو

بد گفتم کرم نریز ُ اینا

بد نیم متر آوردم عقب

بد هی تکرار می کرد

در آخرین صحنه کلاس شولوق بود جون خودم !

منم دیگه حق داشتم عکس العمل نشون بدم ،

( عمومن وختی حرکت یکی خعلی بره رو مخم میگم چقد عاشقتم و یه چیزی تو این مایه ها )

بد من این بار با ی صدای نافذ و کشداری فرمودم ک

" دووووووســِت دارم "

حالا نگو در این مدت کلاس در سکوت ِ مطلق فرو رفته بچه ها دارن تمرین حل می کنن

بد حالا کلاس پکید

دبیر داشت تمرین حل می کرد ،

سراسیمه برگشت " کی کیو دوس داره ؟ کی کیو دوس داره ؟"

"فک کن ، در اون سکوت ِ سنگین کلاس ، یکی از بچه ها داره به یکی ابراز علاقه می کنه "
 
پاسخ : سوتی‌ها

اصن ما مدرسه ی سوتی پروری داریم !
امروز یکی از بچه ها داره نرمش میده بعد میگه عرض شونه رو ب اندازه ی پاهاتون وا کنید ! :)) /m\

خودمم ک خدای سوتی
زنگ تفریح بود میخواستم برم تو کلاس دنبال دوستم در زدم ! =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

آزمایشگاه شیمی:
معلم:اسماعیل...چرا این جوری نوشتیم؟...(با اشاره به پای تخته)
اسماعیل:آقا به خدا من چیزی ننوشتم که درست باشه یا غلط :-s =))
---------------------
معلم فیزیک:پوریا مثالی از کم کردن سطح برای ایجاد فشار بیشتر بزن...
پوریا:عمل جراحی بینی :>
معلم: :o
دوستان: =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

از جمله سوتي هاي مدرسه:
سروش- سركار خانم خانيا(دبير جغرافي)لطفا به دانش اموز خانيا اجازه خروج دهيد :-\ 8-}
---------------------------------------------------------------------------------------------
معلم ديني- مادري كه طفل شيرده دارد :-? :-"
--------------------------------------------------------------------------------------------
زيست- از اون پايين سوالاتونو بپرسين! :-"(اخر بودخ منظورشون :-")
مجددا زيست - يه خودكار سرمه اي يا ابي بدين به من
-------------------------------------------------------------------------------------------
و سر كلاس زبان و...
معلم: يه فعل بگين كه از سه جز ساخته شده باشه؟
يكي از دوستان: merry-go-around (كجاش شبيه فعله اخه؟! :-?)
دوباره معلم: مليت France?
همون دوست عزيز:German
بله....
اون دفعه هم سر عربي معلمه به عربي يه چي گفت ما نفهميديم چي ميگه فكمون باز موند يكي از دوستان گفتند ok ok
خو چي كار كنيم از عربي خوشمون نمياد هركي هم مياد سرمون اول شروع ميكنه عربي حرف زدن يوهو ميبينه چندتا فك افتادند پايين چندتا
چشمم زدند بيرون به اين نتيجه ميرسه فارسي هم ميشه درس داد... ;D ;D :-" :-"
 
Back
بالا