پاسخ : سوتیها
يه بار تو اتوبوس بودم....داشتم به سوتياي ابنجا فكر ميكردم روم هم به سمت قسمت مردونه بود.
يوهو ديدم يه پسره روشو برگردوند!!
بعد يه ذره دقت كردم ديدم بله....در عالم سوتي يه لبخند ژكوندي تحويل پسره داده بوديم طرف مونده بود!!!

----------------------
يه بار ديگم منتظر دوستم بودم....
بعد يه پسرم با موتورش اونجا وايساده بود......
بعد من اومدم برم ببينم اين داره مياد يانه......
همين جوري داشتم هي كج ميشدم ببينم داره مياد يا نه...
يوهو حس كردم يه چيزي كنار سرمه.......
سرمو برگردوندم ديدم بله....
در حين اين كج شدنا به فاصله 5 سانتي متري صورت طرف رسيده بوديم!!!
د صداشم در نميومد همين جور سايلنت وايساده بود!!!!
نميكرد حداقل نفس بكشه!!!!
فكر كن چه فكرا كه در مورد من نكرد!!!