*M.M*
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 781
- امتیاز
- 4,463
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
پاسخ : سوتیها
از این آدامس ترقه ای ها هس
رفتم مغازه یاد بچگیا """"البته میدونید که در اون زمان این آدامسا اختراع نشده بود هنو
بعد از این آدامسا گرفتم بازش کردم گذاشتم تو دهنم
بعد دیدم صدای ترقه میده و اینا بعد میخواستم برم به بقیه خانواده بدم همه بدونن من از این آدامسا دارم
رفتم جلو مامانیم(مامان بزرگم)بعد بهش دادم خورد گفتم:الان احساس نمیکنید ترقه تو دهنته؟؟؟
مامانیم هم هل شد جیغ کشید تف کرد بیرون
بعد گفتم این کولی بازیا چیه از دهنم در رفتا """""
بعد اینجوری شد : گف چی؟
گفتم :هیچی میگم این کارا چیه این آدامسه هااا
بعد کلا عصبانی و اینا داش بنده خدا سکته میکرد
از این آدامس ترقه ای ها هس
رفتم مغازه یاد بچگیا """"البته میدونید که در اون زمان این آدامسا اختراع نشده بود هنو
بعد از این آدامسا گرفتم بازش کردم گذاشتم تو دهنم
بعد دیدم صدای ترقه میده و اینا بعد میخواستم برم به بقیه خانواده بدم همه بدونن من از این آدامسا دارم
رفتم جلو مامانیم(مامان بزرگم)بعد بهش دادم خورد گفتم:الان احساس نمیکنید ترقه تو دهنته؟؟؟
مامانیم هم هل شد جیغ کشید تف کرد بیرون
بعد گفتم این کولی بازیا چیه از دهنم در رفتا """""
بعد اینجوری شد : گف چی؟
گفتم :هیچی میگم این کارا چیه این آدامسه هااا
بعد کلا عصبانی و اینا داش بنده خدا سکته میکرد