پاسخ : سوتیها
امروز رفته بودیم باشگاه بعد یه عده بسکتبال بازی میکردن من هم نشسته بودیم گوشه سالن با دوستام حرف میزدم یه بار دیدیم پشت در باشگاه چند تا سر بالا پایین میره یکی از دوستان هم رفتن گفتن که چند نفر دارن داخلو نگاه میکنن معلممون هم رفت چند تا در زد رفتن بعد بازم پسره اومده جلوی معلمه واستاده حالا جالب تر این بود که فهمیدن خیلی ضایه اس واستن نشسته بودن رو زمین میخوردن به در صداش میومد یا مثلا خسته میشدن یه بار میدیدم یه نفر بلند شد باز نشست (اصلا هم ضایع نبودن)