خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

معلم هنرمون هر ترم نفری 4 تا سوال میپرسید 4 نمره ترم معلوم میشد یه جلسه یکی از بچه ها اسمش ادیب بود واسه خودش 4 تا + گذاشت یعنی 4 تا سوال ازش شده و همشو درست جواب داده بعد معلم دید دفتر نمررو گفت چه جالب یعنی من از بقیه هیچی سوال نپرسیدم (بعدش فک کرد حواسش نبوده پرسیده و نمره نزاشته نفری 2 تا مثبت واسه همه کلاس گذاشت) :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

يه بار سر كلاس زيست معلممون (مرد بود) "تعريق" رو با لحن عربي تلفظ كرد (ع رو با ته حلقش گفت) من هم از ته كلاس اروم اداش رو در اوردم يكدفعه كلاس زيرپوستي رفت تو هوا ;D
و خوب به اين نتيجه رسيدم خيلي هم اروم نگفته بودم :-[ ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی های دخترا همیشه اینقدر "ساده" هستن؟

+16

معلم فیزیک می خواست امتحان بگیره گفت:بچه ها تقلب نکنید..چشام تیزه.گوشام تیزه...همه جام تیزه!

همین معلم وقتی امتحان هارو داد:برای موفقیت تو امتحان باید جزومو بخورید
1 کی از بچه ها:اقا من خوردم!
معلم:نه.تو مکیدی..هنوز نخوردی!

معلم دفاعی:فهمیده تانک بست به خودش رفت زیره نارنجک

معلم ریاضی:1 بار دیگه کلاسمو بهم بزنید در میارم میذارم دهنتون!!
ما:10 دقیقه خنده
معلم ریاضی:شاخه نبات رو می گفتم...فکر بد نکنید

سر کلاس امار 1 کی از بچه ها بلند از معلم پرسید:اقا سوالاتون چرا اینقدر ک..یه؟؟
 
پاسخ : سوتی‌ها

الهـــــــــــــــــــی.... >:D< عزیزم >:D< این خاطره رو می گم نخندینا!اصن خنده نداره معلم عزیزم حواسش نبوده حالا! :-w نخندین...
الهـــــــی...سره کلاس شیمی بودیم و معلممون داشتن درس می دادن برای اینکه کلاس خشک نباشه نمی دونم چی شد که معلممون اومدن یه داستان تعریف کردن بعدش اومدن گفتن این داستان دقیقا مصداقه این ضرب المثله...
من و پرستو و رمیصا کلی داشتیم فک می کردیم که کجای این داستان می شه به این مثل رسید؟ که دیدم خوده معلممون گفت: فقط نمی دونم چرا ضرب المثله ربطی نداشت...هه بیخودی گفتم...هه چه ربطی داشت...
اخی >:D< عزیزم خودش خودشو مسخره می کنه...!اه! :-wحالا یه چیزی گفتن کلاس خشک نباشه :-w
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش معلم زبان فارسیمون هی داشت در مورد بروز بودن حرف میزد هی میگفت ادم باید مثل من بروز باشه دیوونمون کرد بعد داشت میگفت گفت ادم نباید تو گذشته باشه امروزی که 10 نوابره باید تو هین روز باشه ( اون روز 11 نوامبر بود منم چیزی نگفتم) اخرای کلا گفت تو گوش نمیدی به درسا منم گفتم گوش میدم نشون به این نشون که 10 دقیقه پیش گفتی امروز 10 نوابره در حالی 11 بوده ;D ضایع شد بد جور
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پيش سر كلاس فيزيك يكي از بچه ها از ته كلاس 1چيزي گفت ,معلم هم كه نفهميد كي بود حرف زد,گفت:كيه ه؟؟ ;D
ما هم كه اين روزها تو جو قهوه تلخيم,كلي بهش خنديديم اما بيچاره خودش نفهميد ما به چي مي خنديم
(خودم ميدونم خيلي خاطره ي يخي بود :-")
 
پاسخ : سوتی‌ها

اینو یادم رفت بگم

هفته پیش معلم شیمیمون داشت 1 چیزی درس میداد و گفت که هر چیزی که رو تخته هست رو بنویسیم...منم دستم سریعه زود نوشتم و شروع کردم سر بقلی کرم بریزم...معلم دید گفت اقای فتاحی نوشتی؟ گفتم اره گفت من می دونم که ننوشتی گفتم به خدا نوشتم گفت شرط می بندم که ننوشتی..بعد اومد جزومو دید و سرخ شد و گفت بچه ها ببینید چقدر قشنگ نوشته..شما هم اینجوری بنویسید..

کم دیدم 1 معلم اینقدر ضایع بشه!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم زبان فارسی داریم احمق در حد تیم ملی! سه جلسس میاد سره کلاس میگه کودوم درسیم ماهم هی میگیم 6! تا حالا 3 بار این درسو داده ما هم هی میخندیم!
همین معلم اونروز اومد کلاس به یکی از بچه ها گفت یه دختر تو اون کلاس هست دقیقا" مثل تو! گفت خواهرته؟ دختره گفت نه اسمش چیه؟ گفت سحر .......! همه زدیم زیره خنده معلممون گفت چیه؟؟دختره گفت بابا خودمم! دبیر محترم فکر کرده بود این دو نفره که شبیه همن! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از star72 :
بابا اين ديگه كيه :o :o :o :o :o :o
اسپمــي داريــم كه مــاهه ، عــزيز جــون باباس .... : ;D

..........

ســر كلاس عــربي كه بوديــم من از دبيــر محــترمه ( مثــل مغــز*** خورده ها)پــرسيدم : خــانوم نعــوذ بالله يعنــي چي ؟
- " پنــاه مي بريــم به خــدا دختــرم " من خواستم بگــم پس با اعــوذ بالله( بازم مثــل مغــز*** خورده ها) يه معنــي ميدن . فرمــودم :
اهــا ... پــس با اعــوذ بالله يه مــزه ميــدن !!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

خود درگیری بچه ها :

دوستم داشت psp فوتبال بازی میکرد ...با خودش بلند حرف میزد سر ی موقعیت خطرناک گفت :" اااا :o :o ... این خیلی نامردیه X-(... " 5 ثانیه بعد در جواب ب خودش : " اصلا هم نامردی نیست ... کی میگه نامردیه ؟؟ 8-} " :)) :-w

همین دوست قبلیم با یکی از بچه های دیگه تا پارسال گاد آو وار بازی میکردن...تحت تاثیر اون... زنگای تفریح شمشیر بازی میکردن ( مهد کودکه یا سوم ریاضی ؟؟ )( قابل توجه : من خودمم گاهی باهاشون میجنگیدم :-" )


کلاس تو حالت استراحت بود دیدم یکی از بچه ها درگیری داره ... دقت کردیم دیدیم خودکارشو کرده بقل ساعت مچیش داره تیر اندازی (لیزر/جنگ ستارگان) میکنه :)) + صدای دهن 8-} : تیوو تیوووو ( در حد باز لایتیر تو داستان اسباب بازی) =D>


× عماد : يك سانسور جزئي انجام شد !
 
پاسخ : سوتی‌ها

نمی دونم این واقعاً سوتی بود یا از عمد؛ ولی می گم دیگه !

سرکلاس، زنگ شیمی، معاون اومد سر کلاس آروم به دبیرمون گفت :« اگر اجازه می دید آقای X بیاد بیرون کارش داریم » و درو بست و رفت !
دبیر هم به X گفت که معاون کارش داره ...
آقای X هم بلند شد، بعد وقتی خواست از کلاس بره بیرون، اول در زد، بعد درو باز کرد رفت بیرون !!!!!!!!!!!! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

پارسال دبیر حسابان اومد کلاس و یهویی گفت یه برگ دربیارین میخوام کوییز بگیرم O0 O0 O0
چون وقت تنگ بود صندلیامونو نچیدیم و هون طور کنارهم شروع کردیم به نوشتن
یکی از دوستام که اصلا هچی نخونده بود هرچی بغل دستی اس می نوشت اونم همون رو می نوشت :-[طوری که وقتی دید بغل دستی اش جلوی نام ونام خانوادگی نوشت xاونم همونو نوشت :)) وقتی میخواست ورقه اش رو بده خانم گفت مگه اسم تو x :-?کلاس رفت رو هوا :)) ;D و دبیرمونم فهمید که دوستم تقلب کرده حتی اسمشو [-(
 
پاسخ : سوتی‌ها

و امروز....
سره ديني...
يكي از دوستان : خانوم من اصلا نمي فهمم چي ميگين....
معلم: افرين...خوبه...من خودمم نميدونم چي ميگم!
;D
اخه چي به اين ادم ميشه گفت؟
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز اومدن سره کلاس گوشی میگرفتن
گوشی همه بچه هارو بردن رسید به من مدیر گفت گوشیتو بده منم گفت اقا گوشی لازمه واسه ادم نباید گوشی رو بگیرید که گفت گوشیتو ببینم نشونش دادم گفت سادس بلوتوس نداره دوربین نداره من ساکت شدم بغل دستیم گفت نه نگاکنید کوشیشو 4 تا دگمه بیشتر نداره گوشی منو نگرفت رفت گوشی من E250 هم بلوتوس داره هم دوربین اونور گوشی دوستم 1100 بود رو گرفت :)) خیلی حال داد
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز سوتی دادم :(( سر امتحان جبر روی برگه نوشته بودم 32*32=1034 رفتم برگرو تحویل دادم معلم گفت "کارو 32 در 32 نمیشه این عدد برو درستش کن برگرد منم رفتم 3 دفه دیگه ضرب کردم دادم بهش گفتم درسته همون 1034 میشه :(
-----------------------------------------------------------
معاونمون داشت توضیح میداد گفت متاسفانه امسال 500 درصد افزایش پیدا کرده هزینه شرکت در المپیاد ها از 1000 تومن شده 5000 هزار تومن !!!!!! :-"

مدیریت : این برابر ۴۰۰ درصد افزایش هزینه است ٬ نه ۵۰۰ درصد.
 
پاسخ : سوتی‌ها

اون معاونه شما کلا" گیج میزنه همیشه صدای دلنشینشم تو مدرسمون میپیچه!
امروز معلم اومد کلاس گفت امتحان دارید همه گفتین نههههههههه.....
گفت خوب باشه (قرار بود 3 فصل رو امتحان بگیره) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز معلم درس شيرين عربي مون ميخواست يكي از بچه ها رو كه خيلي متوسط انرژي جنبشيش بالا رفته بود رو تهديد كنه ,گفت:
حواست باشه من صبرم خيلي ي ي زياده ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر معارف قبل از شروع درس : کتابای غیر دینی رو جمع کنید لطفا... :)
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر زنگ ادبیات درس راجع به داستان‌های عاشقانه بود معلم گفت مثلا لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، دیگه چی ؟
یکی از بچه ها با اعتماد به نفس کامل گفت آرش و سهراب !
 
پاسخ : سوتی‌ها

باز هم امروز نقشه كشي پكوند ;D

من و يكي از دوستام تمام تمرين ها رو از روي دو نفر ديگه نوشته بوديم. من به شخصه حتي يك ثانيه هم فكر نكرده بودم روش
اخرش من و اون شديم 17.5 (بالاترين نمره كلاس) و اونايي كه از روشون كشيده بوديم، يكيشون شد 16 يكيشون 16.5 :))

تازه استادمون اونارو مواخذه كرد كه چرا از روي من كشيدن :-"
 
Back
بالا