خاطرات سوتی‌ها

zeynab75

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
776
امتیاز
5,337
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : سوتی‌ها

میخواستم به خواهرم بگم: چیه تعجب کردی؟؟؟
گفتم: چیه عجیب کردی؟؟؟ :D

+
خطاب به داداشم:

گاوِت یادِ هندوستان کرده باز؟؟؟ ;))

+

یه بنده خدایی:
- ینی چی...شما سمپادیا اصن نباید به دانشگا آزاد فک کنین دانشگا آزاد مالِ شما ها نیس که مالِ اوناییه که...
- خودتون کجا درس خوندین؟؟؟ :-" :-" :-"
 

ghazale.gh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
411
امتیاز
3,798
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از همکلاسیام: من خیلی اخلاقم سگیه(!) ....

من:مامانت ک خیلی مهربونه...حتما ب بابات رفتی... ;;)

اون: :-?

من: میدونی چیه...؟ :-??...اصن میگم من. L-:..اه اصن به من چه!!! :-"
 

ben

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
95
نام مرکز سمپاد
هاشمي نژاد 2
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
دارو سازی
پاسخ : سوتی‌ها

همسایمون ازم پرسید کدوم مدرسه میری؟
گفتم:هاشمی نژاد 2
گفت:غیر انتفاعیه؟
گفتم:نه بابا سمپاده
بعد رو به خانمش گفت:میبینی چه پسر با استعدادیه!!
بعد رو به من کرد و گفت:حالا سمپاد چیه؟
حالا من نمیدونستم بخندم یا جواب بدم!!! =)) =))
 

mehrnoosh kamali

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
320
امتیاز
1,707
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
مدال المپیاد
--------------
پاسخ : سوتی‌ها

بچه ها تو کلاس شلوغ می کردن معلم عصبی شدبعد برای اینکه بگه ما هیچی نمی دونیم

گفت:شما این فرمول رو بلدید؟

بچه ها با صدای اروم:نه

من با صدای بلند:بله

معلم:پس اگه این تیکه رو هم بلدید فصل دو تمومه !

بچه ها همه با هم:هوووووورا...

معلم: L-: L-: L-: L-: X-( X-(

ما: =)) =)) =)) =)) :)) :)) :))
---------------------------------------------
معلم زیست:بعضی از افراد گروه خونی استثنائی دارن...

یکی از بچه ها:مثلا Z ؟

---------------------------------------
 

فـ ـاطـ ـ يما!

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
1,736
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مش‍‌هد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
هنر اصفهان
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : سوتی‌ها

+ روزی که با کیمیا رفتیم بیرون...
قبل اینکه بیاد من رفتم داخل پروما که برم دسشویی خودمُ تو آینه نگاه کنم...
" اینقدر هم که گفته بود دیر میاد من آروم آروم از پله ها می رفتم بالا ، نه پله برقی "
تو طبقه ی دوم بود که می خواستیم برم بالا یه گله پسر از بالا داشتن میومدن پایین " حالا سر ِ صبحُ من تنها " :-ال
دیگه پله های آخر بودم که داشت تموم می شد یه هو پام پیچ خوردُ سر خوردم ُ چندتا پله واژگون شدمُ رفتم پایین ُ حالا همه شون برگشتن منُ نگاه می کردنُ می خندیدن... =))
منم خیلی صور (!) پاشدم بدون اینکه نگاشون کنم بدو بدو خودمُ دیگه به طبقه ی سوم رسوندم... #S-:
_________
یه بار دبیر دینی مون داش به بچه ها می گفت اگه واستون خاستگار اومد کمتر حرف بزنین ُ مث ضبط صوت عمل کنینُ هرچی طرف گف یادتون باشه!
بعد منم گفتم : میشه مدادُ کاغذ برداریمُ حرفاشونُ بنویسیم...!
یعنی کلاسُ معلّم درین حالت بودن... =)) :))
بعد یه هو دبیرمون گفت : واویلا... نکنی این کارُ ها... :-"
________
امروز هم داشتیم با بچه ها Hotel Transylvania نگا می کردیم بعد یه جا اون مردِ نامرئیه که فقط یه عینک ازش معلوم بود...
رفت حمومُ کف ریش تراش می زدُ بعد یه جاشُ پودر بدن زد احتمالا یه چیزایی از تنش معلوم شد :-"
بعد من به بچه ها گفتم : مگه این مرد نبود...؟! پس چرا اینطوری شد...
یعنی کلاس یه درجه بالاتر از این بود =))
بعد من همش می گفتم خو اونجاش کجاش بود چرا من نفهمیدم :-w
بعد یکی بچه ها برگشته میگه : انتظاری هم نداشتیم تو بفهمی... " L-: "
ولی من هنوز تو گمراهیَم :-"
 

1024

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
119
امتیاز
218
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
مدال المپیاد
یادش به خیر قدیما...
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
بازم ریاضی!
پاسخ : سوتی‌ها

یه دختره ای روز ثبت نام دانشگا از بس هی از این صف به اون صف میرفتن تا مراحل ثبت نامشون انجام شه میره تو صف بررسی وضعیت نظام وظیفه وایمیسه!!! =)) اصلا نمدونسته صف چیه! :D

بعد یکی از مسئولای ثبت نام میبیندش میگه تو بیا از این ور! :D
 

hamideh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
84
امتیاز
1,219
نام مرکز سمپاد
farzanegan2
شهر
مشهد
دانشگاه
فردوسی مشهد
رشته دانشگاه
فیــــزیــــــک
پاسخ : سوتی‌ها

با گوشی انگری برد بازی میکنم، بعد در لحظات حساس واسه اینکه سنگا تعادلشونو از دست بدن گوشیو تکون میدم :D :-[

باور کنید مؤثره :))

---------------
گوشیم قابش شکسته بعد به بابام میگم: چقد قابم بدون گوشیش مزخرفه :-?

-------------
رفتم خونه دوستم باهم درس بخونیم برگشتنی با داداشش اومدن برسوننم
ماشینشون ازین شاسی بلنداس (که ما نداریم! :D) بعد وقتی خواستم پیاده شم اصن هواسم نبود شاسیش بلنده :D ارتفاع سنجیم غلط از آب دراومد دیدم پام به زمین نرسید و رو هوا موندم! هیچی دیگه نزدیک بود با مخ بیام تو زمین :)) (دقیقا حال اون موقعی رو داشتم که خواب میبینی از ارتفاع میفتی :D )

---------------
سرکلاس معلممون دو دیقه رف بیرون بعد اومدم یه جوک تعریف کنم، همون موقع معلم اومد تو
دوستم گف آرومتر خانوم اومد!
میگم: اشکال نداره چیز بدی نیست :D
کل کلاس :))
معلم: :)) چشمم روشن مگه چیز بدم تعرییف میکنین شما؟!

ای بابا! کافر همه را به کیش خود پندارد :D
 

first amir

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,142
امتیاز
29,736
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
فردوســـی
رشته دانشگاه
مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
پاسخ : سوتی‌ها

ما باید خوب بازی کنیم تا از جعر قدول بالا بیایم

منظورش قعر جدول بود
 

شاكسول

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
590
امتیاز
3,498
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان - تبريز
دانشگاه
علوم پزشکی شهرکرد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ زدم خونه ي يكي از دوستاي مامانم منم عادت دارم موقعي ك زنگ ميزنم اول بپرسم منزل آقاي فلاني........!؟ بعد بحرفم! {-8 حالا زنگ زدم خونه ي اين دوست مامانم گفتم ببخشيد منزل آقاي...فريبا خانوم؟! ^#^:D :-" بعدش ديدم يذره ريدمان مام ب قولي گسترده بودش گوشيو قطع كردم! :-"
 

farewel

کاربر فعال
ارسال‌ها
60
امتیاز
327
نام مرکز سمپاد
farzanagan nahie1
شهر
kerman
مدال المپیاد
ای بابا بیخیالم نمیشه!!!!
پاسخ : سوتی‌ها

معلم هندسمون اثبات جز به جز رو میگفت بعد اثبات جز به کل رو گفت و اینقد جز به جز ،جز به کل گفت که یهو گفت کل به کل همه ی کلاس ساکت شدن و نگاش کردن چون میخواست کم نیاره گفت یکی از بچه ها اشتباه گفت منم به اشتباه انداخت!!!!
 

.mary.

مریم
ارسال‌ها
705
امتیاز
2,653
نام مرکز سمپاد
فرزانگان‌امین۱
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
نرم‌افزار
پاسخ : سوتی‌ها

گزارشگر فوتبال ساحلی تو پنالتیا :
حالا یک موقعیت و توی دروازه....!
آخه پنالتی موقعیتش کجا بود؟!!!
 

zohreh.sh74

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
356
امتیاز
1,081
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
.....الا ماشاالله
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
هوشبری
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم با یکی از دوستام که تو یه مدرسه دیگه بود درباره درس ها حرف می زدیم ، بحث رفت سر فیزیک 2.
برگشتم گفتم : ما که فیزیک دومون اصلا خوب نیست، چیزی از درس ، درک نمی کردن بچه ها با اون دبیر....
اونم گفت : اره، دبیر ما هم اصلا خوب نبود ، اصن پارسال همه بچه ها کشیدن پایین...
من : =)) =)) =))
دوستم : :)) منظورم این بود که نمرات افت کرد
 

samin kh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
129
امتیاز
284
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

کلاس زبان:
من:این اولای بدبخت ما اینقد از دبیر زبانشون مینالن...میگن روانیه....
دوستم: :|
من در ادامه:سطح امتحاناش از کمبریج عم بالاتره....اصن چه معنی داره مدرسه اینقد واسه درس به این چرتی اذیت کنه؟ معلمم معلمای قدیم...
دوستم:گفتی فرزانگان3 عی؟ :|
من: آره...
دوستم: فامیل معلمشون م**ی نیس...؟ :|
من: عه...چرا...میشناسیش؟دبیر شمام هست؟
دوستم: :| نه....مامانمه! :|
من: :-[ :-[ اصن شبیه مامانت نیستیاااا...
 

nilofar banihashem

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,011
امتیاز
11,418
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان/فرهنگ
شهر
بجنورد
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

خالم میخوواست بچشو بخوابونه بعد علیرضا نمیخوابید خالم کلافه شد گفت :علیرضا میخوابیا درو بازمیکنم ازپنجره میندازمت بیرون :))
 

kimia moghadam

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
255
امتیاز
2,622
نام مرکز سمپاد
فرزانگان١
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم میره دم در دستشویی معلما، که یه برگه چسبونده بودن رو در ،جذبش میشه شروع میکنه به خوندن، یهو یه معلمی در رو باز میکنه که بیاد بیرون، این دوست منم هول میشه میگه خسته نباشید! :))
بعد از چند ثانیه که میفهمه چی گفته کلاً رنگش عوض میشه.حیف اونجا نبودم ببینم عکس العمل اون معلمه چی بوده؟! :))
 

shamim1378

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
94
امتیاز
1,072
نام مرکز سمپاد
Frz2
شهر
Isf
پاسخ : سوتی‌ها

بیرون بودیم بعد از بقل ی مرده رد شدیم خالم گفت
وای چه قد این مرده بد قلنده!
منظورش قد بلند بود =))
 

mohammadpasan1373

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
754
امتیاز
4,430
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
آقا ما نخوندیم ولی تو برو!!!!خداییش ضرر نمیکنی!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : سوتی‌ها

علی از شیراز برگشته بود بعد داش باسمون از جاهای تفریحی و ... :-" میگف(اشتبا فک نکنین ؛فقط درس میخونه تو دانشگاه :-")
بعد میگف آقا رفتیم دروازه خیابونِ فلان و ...بازارِ فلان و پارک فلانو ...
بعد یهو رفیقم پرسید : علی شیراز بودی سی و سه پل هم رفتی؟
***
طفلی علی اینقد زیرِ فشارِ ک میگه:
میانِ کنکور و کانون قلمچی هیچ ارتباطی نیس ب جزِ یک دره ی عقیم(ما ها بش میگیم عمیق =)))
***
 
بالا