Ромина
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 601
- امتیاز
- 4,683
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگانــــ یکـــــ
- شهر
- کرمان
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
پاسخ : سوتیها
وای
یه روز خالم اینا اومده بودن خونمون
بعد خالم۳تا بچه داره،لیدا،آیدا،رامین
آیدا۱۰سالشه،لیدا۱۷یا۱۸سالشه،رامین هم۱۹
اونشب خالم تا ساعت۱۱و خورده ای موند
آیدا هم توی اتاق ما داشت با داداشم بازی میکرد
خالم و شوهر خالم بلند شدن،لباساشونو پوشیدن،لیدا و رامین رو برداشتن بردن
ما هم حواسمون نبود،یهو آیدا از تو اتاق اومد بیرون ما هم اینو دیدیم
بعله،فهمیدیم که خاله ی گرام دخترشون رو جا گذاشتن،عاقا همین که اومدیم بهشون زنگ بزنیم،یهو زنگ اف اف رو زدن،ما هم گفتیم حتما اومدن آیدا رو ببرن،درو باز کردیم. با آیدا رفتیم دم در
بعد یهو لیدا اومد گفت:ببخشید خاله من موبایلمو جا گذاشتم
ما موبایلشو دادیم،بعد دیدیم داره میره!!!!!!
گفتیم مگه واسه آیدا نیومده بودی؟؟؟؟
گفت:نه،واسه موبایلم اومدم،مگه آیدا اینجاست؟؟؟؟؟؟
یعنی بگم سنگکوپ کردم باورتون نمیشه :-\
به خدا راست بود،یوقت فکر نکنید دروغ گفتم!!!
جالبه که فهمیده بود که موبایلشو جا گذاشته،اونوقت متوجه نبود خواهرش نشد،تازه دم درم دیدش،اما بازم نفهمید :-\
وای
یه روز خالم اینا اومده بودن خونمون
بعد خالم۳تا بچه داره،لیدا،آیدا،رامین
آیدا۱۰سالشه،لیدا۱۷یا۱۸سالشه،رامین هم۱۹
اونشب خالم تا ساعت۱۱و خورده ای موند
آیدا هم توی اتاق ما داشت با داداشم بازی میکرد
خالم و شوهر خالم بلند شدن،لباساشونو پوشیدن،لیدا و رامین رو برداشتن بردن
ما هم حواسمون نبود،یهو آیدا از تو اتاق اومد بیرون ما هم اینو دیدیم
بعله،فهمیدیم که خاله ی گرام دخترشون رو جا گذاشتن،عاقا همین که اومدیم بهشون زنگ بزنیم،یهو زنگ اف اف رو زدن،ما هم گفتیم حتما اومدن آیدا رو ببرن،درو باز کردیم. با آیدا رفتیم دم در
بعد یهو لیدا اومد گفت:ببخشید خاله من موبایلمو جا گذاشتم
ما موبایلشو دادیم،بعد دیدیم داره میره!!!!!!
گفتیم مگه واسه آیدا نیومده بودی؟؟؟؟
گفت:نه،واسه موبایلم اومدم،مگه آیدا اینجاست؟؟؟؟؟؟
یعنی بگم سنگکوپ کردم باورتون نمیشه :-\
به خدا راست بود،یوقت فکر نکنید دروغ گفتم!!!
جالبه که فهمیده بود که موبایلشو جا گذاشته،اونوقت متوجه نبود خواهرش نشد،تازه دم درم دیدش،اما بازم نفهمید :-\