خاطرات سوتی‌ها

گردآفريد

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
398
امتیاز
2,380
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

آغا.....
اين زينب داش فرم انتقالي پر ميكرد تا بياد مشهد بعد الويت اولشو بعد يه عالمه كش و قوسو مشورتو اينا زد فرز 4!
بعدش كاشف به عمل اوم كه فرز 4 اصن سال بعد پيش نداره... ;))
 

jh.hamideh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
281
امتیاز
2,111
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
B!N@b
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

عاغا یه بار ما رفته بودیم آزمایشگاه و داشتیم با الکتروسکوپ کار میکردیم! بعد دوستم دستشو گذاشت روی صفحه الکتروسکوپ و برگشت گفت بچه ها من الان باردار شدم ! و همه در حال =)) و اون بعد ده مین فهمید که چی گفته :D :))


یه بار هم سر کلاس بچه های ردیف اول داشتن با معلم سر کلمه "پیش" بحث میکردن و معلم برگشت گفت: مگه ما پیشی نداریم ؟ اصلا میدونید پیشی یعنی چی؟؟!! منم که همانند خنگای از خواب پاشده(!!) با صدای بلند گفتم: خانوم همون پیشیه (گربه) خودمون هس دیگه!؟! B-)
و معلم : :O
و من : X_X
:D
 

nima_fallahian

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
88
نام مرکز سمپاد
اژه ای طقچی
شهر
اصفهان
پاسخ : سوتی‌ها

تو عید رفته بودیم خونه خالم.. دوتا از داییهام هم اومده بودن که یکیشون ماشین نداره.. قرار بود دسته جمعی بعدش بریم خونه یکی دیگه.. ما سوار ماشین شدیم.. دایی بزرگمم سوار ماشینش شد.. ما به خیال اینکه دایی کوچیکه تو ماشین اوناست.. اونا هم به همین خیال.. وقتی فهمیدیم دایی کوچیکه رو نیووردیم که رسیده بودیم به مقصد!! شانسمون گفت خالم اینا تازه داشتن راه میفتادن بهشون خبر دادیم دایی کوچیکه رو که تو کوچه مونده بود از اون موقع که ما رفتیم رو.. برش دارن بیارنش..
.
میخواستم این پستو توی اعترافگاه بدم.. اولشم نوشته بودم‌: اعتراف میکنم.. این سوتی بدتر بود..
 

swz

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
903
امتیاز
10,065
پاسخ : سوتی‌ها

من: اون ... چی میگن ... همون پماده برا دندون :-"

×××
تو مسنجر:
من: چی شده جدیدن همه از Caps Look استفاده میکنن :-"
دوستم: همون Caps Lock منظورته؟

;))
 

1tA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,592
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : سوتی‌ها

من نمیدونم تو کدوم دهـه " قـاشق مـُرغ خوری " به وجود اومد ک من نفهمیدم ! :-??

× گفـته ی خواهرم موقع ِ خوندن دستور آشپزی ! :-"
 

Мох

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
179
امتیاز
2,926
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

با دادشم بحثم شده بود هر چی میگفتم انجام نمیداد
خلاصه روی اعصابم قدم میزد حواسم نبود جلو مامانم
بهش گفتم : مگه با تو نیستم کثافت حرومزاده :-" بعد یهو فهمیدم چی گفتم سوت زنان رفتم تو اتاق :D
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,008
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
پاسخ : سوتی‌ها

امروزدم در آسانسورتوکتابخونه بودیم دیدم آسانسورطبقه2بود مازیرزمین گرفتم نشستم رو زمین هم زمان ک آسانسور اومد چندتا پسرداشتن میومدن بعد من پاشدم یکی ازاون بی شعوراگفت راحت باش نمیخادپاشی بشین!!! تا5دیقه بعدش میخندیدیم!!!ولی خیلی خجالت کشیدم X_X
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,008
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
پاسخ : سوتی‌ها

داداشم میگه جلومیزمعلم واستاده بوده میخاد دستشو ببره بالا میخوره تودماغ معلمش تازه میخادبعدش عذرخواهی کنه میگه خب دماغت توآفسایته آقا!! :D
 

ali jahangiri

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,090
امتیاز
8,421
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
شهر
قم
مدال المپیاد
طلای المپیاد دانشجویی -مکانیک
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

بله !

یه کم تخمه کف زمین بود ! من و یه نفر شروع کردیم به تخمه شکستن .

همین جوری ، یواش یواش ، سرعت تخمه شکستن زیاد می شد !

به یکباره که به سرعت اوج رسیدیم ، رفیقم گفت هر کی زود تر تموم کنه !

این شد که سرعت تخمه شکستن دو برابر شد و همین جور ادامه میدادیم !

بدون توجه به اینکه همه ی تخمه ها وسط ـه و وقتی تموم بشه ، جفتمون با هم تموم میکنیم !

همین طور ادامه دادیم ، به آخراش که رسید ، سرعت تخمنه شکستن به اوج خودش رسید که یهو ...

- چقدر خنگیم !

- آره !
 

Zr74

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
742
امتیاز
4,222
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز کاربرد آرايه ايهام رو در زندگي لمس کرديم! :-"
خواهرم نشسته بود جلو کولر، بعد بابام داشت همينجوري با خودش شعر مي خوند، مي گفت: شما مست نگشتيد و از آن باده نخورديد ...
بعد خواهرم برگشته ميگه: چرا! ما که الان داريم باد مي خوريم! :-"
يعني تا يه ساعت بعد ما =)) بوديم، بنده خدا نمي فهميد ما به چي مي خنديم. :))
 

amyrsajjad

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
549
نام مرکز سمپاد
هاشمي نژاد 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
23 و 24 امین دوره المپیاد غیر متمرکز دانشجویی - قطب 4
دانشگاه
دانشگاه صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی ژئوتکنیک
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش میخاستم نیمرو بپزم مامانم برگشت گفت که ماهیتابه گرده رو بر دار!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

NO@@LOVE

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
16
امتیاز
98
نام مرکز سمپاد
علامه حلی جیرفت
شهر
جیرفت
دانشگاه
؟؟؟؟
رشته دانشگاه
؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ : سوتی‌ها

اومدم به عموم یه دستی بزنم یه سوتی دادام در حد تیم ملی
عمو شنیدم میخوای عروس بشی
عموم:::::: =)) =)) =))
من::::::: :-" :-"
 
ارسال‌ها
650
امتیاز
4,374
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سوتی‌ها

پری روز بعد امتحان زیس ک تموم کردیم من و محمد امیر و طاووس با اتوبوس داشتیم برمیگشتیم :-"
بعد منو محمد داشتیم درباره امتحان صحبت میکردیم ک یه دفعه این طاووس خودشو انداخ وسط و گف::
هم شما دوتا چ شکلی مخ میزنین؟؟ :-/
من و امیر:: :)) :)) کاری نداره ک
طاووس:: من خجالت میکشم بحرفم :-"
بعد گفتیم خجالت نداره ک :-"
طاووس:: پس ب منم یاد بدید چ شکلی میحرفید :-"
من نمیدوستم چی بگم امیرم همینطور
بعد دیدم جای ایستگا اتوبوس چن تا دختره
بعد گفتم پیاده شو پیاده شو... بریم جلو در مدرسه اشون بهت یاد بدم :-"
طاووس:: نمیخواد بابا همینجوری بگو
منو امیرم ب زور پیاده اش کردیم :-"
بعد رفتیم تو فرامرز...نمیدونستم مدرسه اشون کجاس...دیدم ی دختره داره میاد..گفتم بزار ازش بپرسم
من:: خانوم ببخشید مدرستون کجاس؟؟ :-/
دختره:: برین دوکوچه جلو تر ولی الان بسته اس :)) :)) :-با خنده میگف
امیر کنارم آروم واستاده بود و طاووس پشتشو بهم کرده بود :))
گفتم شانس توه...بعد گفتم میخوای بیا همینو برات جور کنیم :-"
بعد طاووس آره آره
رفتیم س نفره پشت دختره و من رفتم جلو پیشش
من؛:: خانوم این دوسم از شما خوشش اومده..میخواد بیشتر باهاتون آشنا شه :-"
بعد دخترم داش جواب میداد و اینا
ی دفعه دیدم طاووس دسشو گذاشته رو چشش و دا ه میدوعه و فرار میکنه :O
بعد در ادن لحظه دختره :: :O :O :O :| :| :| X-( X-(
من و امیر:: :)) :)) :)) :)) :))
بعد بهش میگیم چرا فرار کردی؟؟ :)) :))
میگه ممکنه باباش بیاد و ببینتمون ......
اصن ی وعضی بود
الانشم ک میبینیمش میخندیم
بعد جالبه ک میگه بیاین بریم .... :)) :)) :))
 

G.MM

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
593
امتیاز
13,322
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
University of Paris-Saclay
رشته دانشگاه
Integrative Biology and Animal Physiology
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار ما رو میخواستن ببرن سینما
بعد تو اتوبوس جای کافی نبود
برای همین ما وسط اتوبوس روی زمین نشستیم :))
بعد همه دست میزدیم و سوت و آهتگو اینا
اتوبوسو رو سرمون گذاشته بودیم :-"
یک دفعه در اتوبوس باز شد ما هم که اون وسط روبروی در نشسته بودیم دیدم مردم :O :O :O دارن نگاهمون میکنن
ما : :| :| :|
داااااغون بود
بعد که ملت تعجبشون تموم شد شروع کردن به خندیدن =)) =))
هنوزم بهش فکر میکنم خجالت میکشم X_X
 

maryammovahedzadeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
628
امتیاز
7,439
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
97
دانشگاه
یزد
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

نه الان یکی به من بگه چیکار کنم :| :| X-(
خبرم داشتم درس میخوندم
متین(داداشم) اومده تو اتاقم میگه:
-مریم فک کنم حامله شدم...زیر شکمم خیلی درد میکنه...
من: :| :| :-[
مامانم: :-w
داداشم: :-\ :-s

بچه ها کسی آدرس افق رو میدونه من برم محو شم ؟؟ :| :|
 

shinymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,674
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
tbriiizzzz
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : سوتی‌ها

اخ من به این مردم ازارا چی بگم ساعت7صبح روز جمعه اس مثلا: ~X(
تلفن دارم میکشه خودشو:دددددییییییررررررررررر دددددددددددییییییییییییررررر!!
داداشم: (:|پاشو برو وردار تلفونو!!!
من: (:|عه من چرا برم خودت برو من خابم میاد امتحان دارم فردا!!!! :>
بابا:یکی تو این خونه از این پنج نفر دلش نمیاد گوشیو برداره!!!!!!!! X-(
بعدشم من بدبختو فرستادن برم بردارم!! :|
یه خانوم:الو....!!! ;;)
من L-::بعله؟؟؟؟.....
خانومه:ببخشید ما کی بیایم؟؟ ;;)
من:کوجا؟؟؟؟ :-w
خانوم:گفته بون تایم استخرو عوض کردن اخه....!!!!!! :)
من:شما ساعت10/5 بیاین من بگم دیگه بهتون کی بیای صب کنین تا اون موقع!!! :-w
من پدر این صاب استخرو درمیارم بیچاره کرده مارو!!! :((
 

Мох

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
179
امتیاز
2,926
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

خب این سوتیم بر میگرده به یک سال ونیم پیش وقتی رفته بودیم اهواز راهیان نور :D
تو اردوگاه(سوله ) بودیم نصفه شب بود بعد اینا برقو ساعتای 10 قطع میکردن و مجبورت میکردن بخوابی
بعد ما نمیخوابیدیم هی سرو صدا میکردیم :D داشتم صدا گوسفند میدادم یه لحظه بالا تختمو نیگا کردم دیدم
اوه اوه مدیره مدرسه بالا سرمه :)) در همون حالت خودمو زدم به خواب بعد جالب اینجاست که حواسم نبود الکی خودمو زدم به خواب
خواب رفتم :(
 

fitmal

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
812
امتیاز
3,333
نام مرکز سمپاد
farzanegan 2
شهر
کرمان (1 ر) - تهران (بقیه)
مدال المپیاد
یه سری مرحله 1 :-" 1 مرحله 2 :-"
پاسخ : سوتی‌ها

توی دو پست بالاتر ماله کریس رنالدو اونجا ک زمین رو قرمز کرده من اصن نخونده بودم پستو بعد فک کردم لینک هی روش کلیک میکنم باز نمیشه بعد از اونجایی ک سرعت نت افتضه هی دارم لعنت میفرستم به این سرعت نت :Dنکنید این کارو بامن
 

h.mahmoodzadeh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
152
امتیاز
865
نام مرکز سمپاد
allameh tabatabaii high school of bonab
شهر
bonab
مدال المپیاد
فیزیک
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

واسم کارت تسلیت فرستادن مادرشون فوت کرده بود منم نتونستم برم همسایمون بیرون دیده میگه حمیدرضا چرا نیومدی بودی ناهار
گفتم شرمنده نتونستم ایشاالله دفعه های بعد
طرف: X-( X-( :-w :-w
 

kosar2

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
77
امتیاز
382
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شاهرود
مدال المپیاد
سال بعد ایشاا...
رشته دانشگاه
اگه خدا به خواهد اقتصاد.
پاسخ : سوتی‌ها

همکار مامانم ظهر رفت دنبال دخترش مهدکودک.
مربی مهد گفت خانم شما صبح نیاوردیدش!
همکار مامانم: :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[
 
بالا