خاطرات سوتی‌ها

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,812
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
پاسخ : سوتی‌ها

معلم زبان کانونمون داش راجب روز شکرگزاری حرف میزد گف چن تا اسم عید ایرانی بگین اومدم بگم عید سعید فطر گفتم عید سعید :|
 

sheyda@@@a

کاربر فعال
ارسال‌ها
53
امتیاز
112
پاسخ : سوتی‌ها

حالا موقعی که این سوتی رو دادم خیلی ضایع شدم جلو معلم پژوهشمون!!داشتم توضیح میدادم که میخوایم با موشا چیکار کنیم یه دفعه کلمه پانسمان یادم رفت.هل شدم هی میگفتم چی بود؟؟باند پیچی؟؟؟ #-o :-?
یه دفعه معلممون یه خنده ی آرومی کرد گفت:منظورت همون پانسمانه؟؟؟ :))
کسی اونقدر متوجه نشد ولی خودم جلوش خیلی ضایع شدم ~X(تاحالا سوتی به این بدی نداده بودم!!! :(( =))
 

fateme78

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
213
امتیاز
1,547
نام مرکز سمپاد
F@rz@NeG@N H!gh $ch00l
شهر
eMN@n$
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از دوستام چند وقت پیش داشت خاطرات کلاس پنجم ابتدایی ش رو تعریف میکرد:
عاغا معلم ما میخواست ترکیب وصفی رو بهمون یاد بده یه کم که توضیح داد گفت حالا با یه مثال بهتر متوجه میشین مثلا :-? :-? :-? مممم آهان مثلا . .. گل مثه آهو می دود
:))
واقعا هم چقدر این مثال شیوا بود و باعث فهم عمیق ترکیبات وصفی شد :D
ینی این معلمه با این حرفش پایه و اساس آموزش و پرورش رو لرزوند :-"
 

Zed

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
376
امتیاز
3,062
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو/یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان‌شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

در حیاط من و دوستان در دو ردیف رو به روی هم نشسته، مشغول صحبت بودیم.
دو تا از دوستانمان داشتند دوتایی صحبت می کردند ما هم نمی فهمیدیم چی میگند.
یکی دیگر از دوستان که از همه بیشتر با این دو تا فاصله داشت واقعاً نمی فهمید اینا چی میگن خیلی شیک گفت:اه این بهار و سارا هم لباشون با هم تکون می خوره...
به این نقطه از جمله که رسید ما همه:
لباشون با هم تکون می خوره؟ :O :-" :)) =))
این دوستمون: ^#^
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

:...موقه ناهار تو دفتر دبیران نشسته بودیم داشتیم همو میخوردیم.

از بیانات معلم عربی درباره اولین دیدارشون با آقای فیلی (ایادشون)
 

Anita H

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
571
امتیاز
2,987
نام مرکز سمپاد
حلّی ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
کامپیوتری بودم
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

از خدا که پنهون نیست از شما په چنهون؛ امروز با دوستم تصمیم گرفتیم از پله برقی پل عابر پیاده که داره میاد پایین، برعکس بریم بالا. بعد منتظر شدیم یه مرده از بغل پله برقی رد بشه. اون که رد شد، یهو من و دوستم با سرعت نور شروع کردیم دویدن بر خلاف جهت پله ها؛ به بالای پله ها که رسیدیم یهو یه زنه از روبرومون اومد کلی ضایع شدیم.
بعد وقتی دیدیم زنه اون بالا وایساده، دیگه به بالا رفتن ادامه ندادیم، سر جامون وایسادیم تا برسیم پایین. از پله برقی که اومدیم بیایم بیرون، دیدیم همون مرده که اول منتظر شدیم رد بشه، وایساده داره با یه نگاه عاقل اندر صفی و با یه لبخند به ما نگاه میکنه. البته لبخندش بامزه تر بود. مرده گفت:
«ادامه میدادید تا بالای پله های میرسیدید.»
من و دوستم لبخند زدیم، بعد مرده با حالتی که داره تیکه میندازه، پرسید: «نفستون نگرفت؟»
دوستم با لبخند گفت: «زیاد نه» :))
 

sana Golaby

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
449
امتیاز
1,810
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
پاسخ : سوتی‌ها

امروز طي يه سري ماجراها يكي از بچه ها خواست بگه فردا همه شلوار مدرسه كتان نپوشن و شلوار لي بپوشن به جاش برگشت
گفت: بچه ها فردا هيچ كس شلوار نپوشه
دبيرمون هم مردX_X

خلاصه ما هم مرديم از خنده و خجالت :)) :)) :-[ :-[

.................................................
خواستم بگم استاد پروازي گفتم استاد هواپيمايي :D
 
ارسال‌ها
210
امتیاز
395
نام مرکز سمپاد
حلی ۲ #شوش
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
یک ترم تهران جنوب :)
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از amoo.majid :
از خدا که پنهون نیست از شما په چنهون؛ امروز با دوستم تصمیم گرفتیم از پله برقی پل عابر پیاده که داره میاد پایین، برعکس بریم بالا. بعد منتظر شدیم یه مرده از بغل پله برقی رد بشه. اون که رد شد، یهو من و دوستم با سرعت نور شروع کردیم دویدن بر خلاف جهت پله ها؛ به بالای پله ها که رسیدیم یهو یه زنه از روبرومون اومد کلی ضایع شدیم.
بعد وقتی دیدیم زنه اون بالا وایساده، دیگه به بالا رفتن ادامه ندادیم، سر جامون وایسادیم تا برسیم پایین. از پله برقی که اومدیم بیایم بیرون، دیدیم همون مرده که اول منتظر شدیم رد بشه، وایساده داره با یه نگاه عاقل اندر صفی و با یه لبخند به ما نگاه میکنه. البته لبخندش بامزه تر بود. مرده گفت:
«ادامه میدادید تا بالای پله های میرسیدید.»
من و دوستم لبخند زدیم، بعد مرده با حالتی که داره تیکه میندازه، پرسید: «نفستون نگرفت؟»
دوستم با لبخند گفت: «زیاد نه» :))
چه پنهون -> په چنهون :))

حرفی برای گفتن باقی میمونه عایا ؟! =))
 

mehdihosseini

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
376
امتیاز
1,335
نام مرکز سمپاد
sampad neyshabour
شهر
نیشابور
مدال المپیاد
فیزیک و شیمی
دانشگاه
شهید بهشتی مشهد
رشته دانشگاه
تربیت بدنی(دبیری )
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب با دوستم میخواستیم بریم سینما :> اون با چرخ رفت منم که وسیله نداشتم مجبور بودم با ماشین بیام B-)

هیچی دیگه گفتم جهنمو ضرر ولش کن 500 تومن میدم با تاکسی میرم سینما :-" خیلی شیک کنار خیابون وایسادم به جایی اینکه بگم مستقیم

گفتم دربست

هم گفتم دربست ماشینه وایساد حالا منم برا ضایع بازی نشه سوار شدم :D هیچی گفت کجا میخوای بری گفتم سینما فلان :)

راننده تاکسیه گفت برا اونجا دربست گرفتی ;)) منم برا نگه این پسره چقد گاگوله, گفتم آره چون عجله داشتم :-"

هیچی دیگه مارو که رسوند 1500 تومن رو خیلی شیک ازم گرفت :( منم در این حالت >:p پولو بهش دادم بعد خیلی شیک پولمو از دوستم

گرفتم :> چقد آدمه پستیم :-"
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : سوتی‌ها

راهنمایی که بودیم تو سرویس دو نفر جلو میشستن.بعد دیدم دارن دوتایی اون جلو سر صدا میکنن.کاشف به عمل اومد یکی پای اونیکی رو با پای خودش اشتباه گدفته بود و به شدت داشت میخواروندش :))
 

Noo$hin

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
2,464
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

معلم شیمی:
بچه ها... یک نکته ی مهم بنویسید:...

"یون های منفی نکته ای ندارد."

ما: :-? ... :)) ... =))
معلم: :O ... :-? ... ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

parastoooooo

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
83
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
تهران
مدال المپیاد
....................
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم گفت انقد خر میزنی چشات ضعیف میشه ها! منم در کمال اعتماد به نفس گفتم.....: من اونقد خرگوش میخورم که چشام مث چشای هویجه.....!!!
 

m.s2

msom
ارسال‌ها
146
امتیاز
587
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم اباد
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی لرستان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

یه سری از سوتی های این جانب
تندیس------>اندیس
ویا نوشتاری :
سانیه------->ثانیه
 

amyrsajjad

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
549
نام مرکز سمپاد
هاشمي نژاد 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
23 و 24 امین دوره المپیاد غیر متمرکز دانشجویی - قطب 4
دانشگاه
دانشگاه صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی ژئوتکنیک
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

اینی که میخوام بگم سوتی نیست ولی خوندنش خالی از لطف هم نیست
امروز داشتیم میومدیم مدرسه من پشت راننده مشینم شیشه هم پایین بود این آقای راننده آب دهنشونو پرت کردن بیرون و لحظاتی بعد صورت ما مزین شد به آب دهن ایشون و :-& :-& :-&
 

mohammadpasan1373

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
754
امتیاز
4,430
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
آقا ما نخوندیم ولی تو برو!!!!خداییش ضرر نمیکنی!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : سوتی‌ها

استاد شیمی در حینِ تدریس:
رادرفورد بعد از مشاهده ی اتم در تلسکوپِ خودش نظریه اتمیش رو ارائه کرد
 

1tA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,592
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : سوتی‌ها

صحبت ِ این فوتبالیسته شد که یه پروانه‌ای شاپرکی چیزی از وسط ِ زمین نجات داده؛ بعد دوستم با اعتماد به نفس ِ کامل می‌گه:

دوستم: پروانه نبود که! قاصدک بود. [-(
من: آخه آدم قاصدک ـو از وسط ِ زمین نجات میده؟ L-:
دوستم: قاصدک مگه دل نداره؟ :|
من: دل داره؟ :س
دوستم: چرا نباید داشته باشه؟ :|
من: زنده‌س که داشته باشه؟ :-"
دوستم: زنده نیس؟ تو اصن دل داری؟ می‌فهمی؟ تازه خودم تو رادیو شنیدم. :|

بعله، پدرمو در آورد آخرش فهمیدیم منظورش "شاپرک" بوده، هی می‌گفته قاصدک. :)) :-"
 

Mahshad-nasr

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
112
امتیاز
933
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سيرجان
رشته دانشگاه
کاش می دونستم.
پاسخ : سوتی‌ها

پسرعمه ى بنده در اولين روز دانشگاه و خطاب به استاد زن
-ببخشيد خانم...
:)) =)) =))
ديگه کلاس رفته رو هوا و ايشون فهميدن که اينجا دبستان نيست :-"
 

amir gh

کاربر فعال
ارسال‌ها
71
امتیاز
3,298
نام مرکز سمپاد
عــلامه حلـــــی
شهر
تهران
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

مکالمات بین ما و معلم ریاضی پس از تدریس انتگرال:
معلم:بچه ها گرفتید؟!
همه با یک صدا:بعلللللللللههههه
معلم:پس دیگه ولش نکنید!!!!!!!!!!
 
بالا