خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

کلاسمون خیلی بزرگه من و دوستم ته کلاس نشسته بودیم داشتیم تیله بازی میکردیم که یه دونه از تیله ها در رفت از دستمون و قشنگ رف زیر پای معلممون تا یه هفته سر کلاس راهمون نداد.
 
پاسخ : سوتی‌ها


ما یه دبیر آقا داریم(اسمش و نمیگم) ;D ، که همش میگه فلان قدر درس بخونین و اینا!

چند روز پیش داشت توضیح میداد که چجوری باید خودمون و به درس خوندن عادت بدیم؟! 8-}
بعد خیلی با غرور داشت میگفت: (( من خودم روزی 8 تا 10 ساعت مطالعه دارم و اینا!)) :-?
یکی از بچه ها گفت: (( هرروز؟؟ بدون وقفه؟؟پس چجوری این همه فیلم میبینین؟؟))
بعد دبیرمون گفت: ((چون تو هالم!!))
بعد من گفتم: (( این هال ایهام دارد!!)) X_X

کلاس ترکیده بود از خنده!!!! =))


+شانس آوردم نشنید!! وگرنه تمام سال اخراجم میکرد از کلاسش!! =)) ;)
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی های مامانم:
قاب+تابلو=قابلو ;;)
کره+پنیر= کنیر
;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

805e65114722a94d1.jpg

این شیرینی دقیقا چیه؟!


× بیخیال ریسایز دیگه :-"
ان قریب شاهد نوع جدیدی از شیرینی به اسم کر*نی خواهیم بود
 
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرم-7سالشه-بعد از دیدن یه کارتون درباره امام حسین,اومده با لحن بچه گونش میپرسه:داداش,ادیسون قبل از اماما به دنیا اومده؟ :-/

من:نه,چطور؟

خواهرم:پس چجوری سیم کشی می کردن تو صورت اماما لامپ میذاشتن؟ :-/

به معنای واقعی کلمه اینجوری شدم =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند سال پیش مهمون بودیم خونه داییم بعد دختر داییمم 3-4 سالش بود این دایی ما هم داشت با دختر داییم بازی میکرد که وسطش مجبور شد بره خرید کنه بیرون و بیاد...بعد که برگشت خونه یک دفه کل خونه ترکید از خنده ...نگو این داشته با دختر داییم بازی میکرده گل سر های دختر داییم رو زده به سرش بعد خواسته بره بیرون یادش رفته درش بیاره با 3 تا گل سر به موهاش رفته بیرون =)) =)) =)) =))
بعد وقتی خودش فهمید گفت این فروشندهِ یه جوری نگاش میکرده و زیر لب میخندیده.. :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

عروسیِ دخترعمه ی مامانم بودیم. بعد یه خواننده ای اونجا بود ( من یه بار تو PMC دیده بودمش :)) ) ، خوندنش که تموم شد من تصمیم گرفتم برم باهاش صحبت کنم خیلی شیک B-) چون میخواستم یه چیزای خصوصی ای ازش بپرسم :-" میخواستم خیلی صمیمی شروع کنم صحبتو واسه همین یه تصمیم خفن گرفتم :> تصمیم گرفتم همون اول که رفتم پیشش بوسش کنم ;D
بعد رفتم پیشش و این سرش توی لپتاپش بود، صورتمو که بردم سمت لُپش این یهو ترسید سرشو برگردون سمتِ من، لبم رفت رو لباش /m\ :|
من تا حالا لبای یه مردو نبوسیده بودم =)) شانس آوردم ریش و سیبیلشو با ژیلت زده بود :))
البته به هدفم که صمیمیت در گفتار بود رسیدم ;;) :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

کلاس پنجم اینا بودیم بد برده بودنون راهپیمائی
طرف که شعار میداد صداش واضح نبود
یه تیکه از شعاره هِی میگف "خجالت خجالت" بد مام همگی یکصدا: تجارت تجارت
یه ده پونزده باری که گفتیم دیگه از خنده های ملتُ چپ چپ نگاه کردناشون فهمیدیم که آره یه چیزی هس! ولی نفهمیدیم چی هس :-" :)) و فقط ساکت شدیم تا آخر

کلاس دوم معلم داشت املا میگفت معمولنم میرفت ته کلاس
بعد خلاصه که " اگر او کثافت نمیکرد مریم تنبیه میشد" :-"""
لازمه بگم این کثافته وساطت بوده ؟ :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

من : بابا ... بابا (در حالت ذوق مرگ ) میدونی اسم پسر محسن چاووشی زاخاره ؟

×××

من در هوای محرم : نمی دونم چیچی ... پیر و علمدار نیامد !
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از ناهیـــــــد :
سارا تعریف میکنه:"یه امتحانی داشتن بعد ظاهرا؛امتحانشون خیلی سخت بوده؛بعد دبیرشون داشته برگه ها رو تصیح میکرده؛دیده اسم یه نفر رو دوتا برگ ــس ! :))
نتیجه اخلاقی : کپی پیس میکنین؛مواظب باشین اسم طرف رو هم کپی پیس نکنین.
اتفاقا بغل دستی من هم یه بار اسم منو رو برگش نوشت =)) بعد معلمه منو صدا کرد میخواست منو بخوره! خب گناه من چیه؟ X-(

× امروز به خواهرم میگم من دلم پیتزا میخواد ( 6 سالشه) بعد برگشته میگه خب چرا فشارش ( بر وزن سفارش) نمیدی ! =)) منم بهش گفتم خیر سرت سال دیگه میری اول دبستان یه کلمه هم نمیتونی درست تلفظ کنی! بعد تازه میگه مگه چیه؟! فعلاشو که 1 سال یاد گرفته درست بگه! مثلا به می بردم میگفت می بَریدم!!!! یه همسایه هم داشتیم به تخم مرغ میگفت تُمُگر!!!!!


× سر زبان فارسی یکی از بچه داشت یه فعلی رو صرف میکرد آروم سر جاش ( لازمه به فعلش اشاره کنم؟) بعد یکی دیگه حواسش نبود خیلی بلند گفت شاید ***** باشم ! بعد من گفتم این که شکیه! ینی شک داری؟! ( آقا کلا ردیف ما رفت هوا ) بعد معلم ادبیات به ما که =)) بودیم ، ^-^ نگاه میکرد !
 
پاسخ : سوتی‌ها

دبیرمون امتحانای آمارمون رو بهمون داد ، نمره ی من 8/75 از 10 شده بود.بعدکه بارما رو جمع زدم دیدم با نمرم نمیخونه ، خلاصه دادم ب دبیرمون و گفتم اشتباه نمره دادین. بارما رو که جمع زد نمرم شد 9/25 بعد گفت : وای عجب غلــطی کر... عجب اشتباهی کردم !!! : )))))))

اصن یه وززززززی !
 
پاسخ : سوتی‌ها

عاقا دونستن در مورد بعضی چیز ها هم مصیبتیه برای خودش....

سر کلاس شیمی میخاستم معنی آروماتیک رو بپرسم به جاش گفتم اروتیک :دی
 
پاسخ : سوتی‌ها

+ سر کلاس عروض بودیم، یکی از بچه های پای تخته بود داشت شعر می نوشت و تقطیع میکرد. بعد معلممون هی از طرز نوشتن ـش ایراد میگرفت اینم عصبی شده بود.
دبیرمون یه ایراد دیگه گرفت و گفت : این خط ها رو چرا اینجوری کشیدی؟
همکلاسی م با عصبانیت تمام : خانوم! خب خودتون گفتین بکشم پایین !!! :-L
دبیرمون : :| :-" ;D
ما : :)) =)) :))
دوستم : چرا میخندین شماها؟؟ :-L :-?
ما : :)) ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

یک روز از مدرسه می اومدیم . با بابام . رادیو ماشین روشن بود . بعدش رسیدیم جلو ی خونه . ماشین رو خاموش کردی . بابام پیاده شد . منم داشتم پیاده می شدم که دیدم رادیو داره هنوز سیگنال می گیره و قطعه قطعه پخش می کنه . نمی دونی عجب صحنه باحالی شده بود
 
پاسخ : سوتی‌ها

درس دينی بالاخره تموم ميشه معلمم ايستاده يكی از بچه هامون شروع ميكنه:
برای سلامتی دانش آموزان صلــــوات!
ما:اللهم صل علی...
برای سلامتی فلانی صلــــوات!
ما:اللهم صل علی...
برای سلامتی روح معلممون صلــــــــــوات!
ما:الــــــلهم صل علی...
معلم: X-( و ما: :-" :>
 
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ زدم خونه دوستم (15 سالشه)یکی گوشی رو برداشته

طرف: الو
من: الو سلام :)
طرف: سلام ,بفرمایید
من: فاطمه جان هستن؟ :)
طرف:داره بچه شیر میده
من:بچه شیر میده؟؟!! :o
طرف: اره, کارش تموم شد میگم بهتون زنگ بزنه
من: :o

نتیجه گیری1: در هنگام تلفن کردن به یک فرد در شماره گیری دقت کنید.
نتیجه گیری2:وقتی به کسی زنگ میزنید اول بگید "منزل فلانی؟"وقتی مطمئن شدید که درست گرفتید حرفتونو بزنید.
نتیجه گیری3:اسم های تکراری و عربی مثه"فاطمه و زهرا و محمد وامیر و... " روی بچه هاتون نذارید.قاتی پاتی میشن باهم!!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس زیست بودیم فصل چهار زیست(غدد برون ریز و اینا) دبیرمون بلند پرسید: بچه ها از کبد چی ترشح میشه میشه من بلندگفتم ادرار :)) :)) :))
چیه خب X-( از اثرات کم خوابیه؛ فکر کردم میگه کلیه :-?
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس عربی بچه ها داشتن صحبت میکردن درباره ی روابط خوانوادگی علوم ;D
مثلا شیمی مادر علومه و از این حرفا یه دفعه بقل دستیم خیلی اروم پرسید بچه ها به نظرتون عربی چیه؟؟؟ ;D
منم جو گیر شدم با صدای نسبتا ارومی گفتم خب معلومه... عمش ;D ;D
فقط نمیدونم من به این ارومی گفتم چرا کل کلاس رفت رو هوا؟؟
نامرد معلم عربی بهم منفی داد
 
پاسخ : سوتی‌ها

wellcom?! X_X X_X
welcome ه به خدا! >:p
حالا میگیم کلمه Well رو تریپ فارسی ترجمه کرده و کلمه رو مرکب گرفته اینجوری نوشته واقعا میخام بدونم com چیه اینجا؟! :)) :-??

86716226376253220032.jpg
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز سر كلاس فيزيك،درس رسيده بود به ميدان الكتريكي و اين چرت و پرتا
بعد كه معلم درسش رو داد رفت نشست
يهو دوست بنده كه كنارم ميشينه و توي اين سايت هم هست(نذاشت اسمش رو بنويسم ;;))برگشت با جديت ازمعلم پرسيد:خانوم،ما هم ميدان داريم؟؟يعني منظورم اينه كه ميشه ما هم باردار شيم؟؟ ;D :))
بعد من اين رو شنيدم خندم گرفت،بهش گفتم:شك نكن كه ميشه
اونم اين رو شنيد و خندش گرفته بود،از طرفي هم تلاش ميكرد نخنده و به توضيحات معلم گوش بده
هيچي ديگه،معلم فهميد ما داريم به چي ميخنديم،شروع كرد به خنديدن
و اينگونه بود كه ما هم منفجر شديم ;D


ببخشيد اگه يكم لوس بود،ولي خوب توي اون لحظه خيلي خنده دار بود
لايك بدين ديه ;D :x
 
Back
بالا