خاطرات سوتی‌ها

ارنواز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
897
امتیاز
2,920
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 / فرهنگ
شهر
مشهد
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
باستان شناسی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

داشتیم توو خوایگاه موزیک ویدئوی «چرا رفتی»ِ همایون شجریان رو نگاه می کردیم [جهت تجدید خاطره :D]
بعد یکی از بچه ها : من آخرِش نفهمیدم این آهنگ رو همایون خونده یا شجریان!!! :-?
ما : :O
همایون: :|
مجددا ما : =))
 

moshiri

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
232
امتیاز
595
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بندر
مدال المپیاد
زکی!
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

یکی از رفقا رفت مداحی کنه، جو سنگین و مشکی و کل مدرسه اماده مراسم
ایشون خیلی با اعتماد به نفس فرمود:
عزا عزاست امشب روز عزاست امشب!
کلا عزا تبدیل شد به جنگ شادی! :))
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

jla7_photo_2015-05-14_14-44-03.jpg




به عبارت دیگه، شما اگه از هر سؤال کمتر از نصف نمره رو بگیرین، در نهایت از 100 میشین 85 :-"

و به همین ترتیب کسی که هر دو تا سؤال رو کامل نوشته، قاعدتا میشه 200 از 100 :))
 

melika15

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
407
امتیاز
3,312
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1395
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

معلممون از خاطرات دوران طفولیتش برامون میگفت...

میگفت یه روز از بیکاری مفرط داشته اسم قبول شدگان کنکور تو روزنامه رو میخونده یه دفعه چشمش به یه اسم عجیب افتاده
بنده خدا کلی هم توش هنگ کرده....اسمی که خانوم خونده بود غزاله صابری بوده ولی جالبش اینجاس که ایشون یه جور دیگه غزاله رو خونده بود...این معلم باهوشمون غزاله رو خونده بوده غز اله یا به عبارتی ghezollah مثلا مثل یداله :-" :D
مثل اینکه ایشون ترک زبان هم بودن به ترکی هم واسه خودشون معنی اسمو ترجمه کردن دختر خدا(قز یا ghez به ترکی میشه دختر) :))
بیچاره مثه اینکه ازبیکاری زده بوده به سرش :-"
دیگه اینکه از وقتی اینو شنیدیم هر کی اسمش غزالس رو ghezollah صدا میکنیم بماند... :-" :>
 

moshiri

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
232
امتیاز
595
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بندر
مدال المپیاد
زکی!
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

دبیر: اخه شما چرا اینطوری می کنین؟

یکی از رفقای شر ما : یه مدل دیگه میخواین؟! :))

ما :)) :)) :لایک :لایک :لایک :لایک

هیچی دیگه بیرونش کرد با خشم بسیار! ولی مرد بود واقعا!
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

خطابه نمازجمعه اردبیل رو داشت نشون میداد.امام جمعه داشت ترکی و فارسی قاطی صحبت میکرد
مامانم:این اقاهه ترک زبانه
خواهرم: داره ترکی صحبت میکنه خوب :))

مامانم از روی لهجه اش داشت میگفت که ترک زبانه به صحبتش دقت نکرده بود، =))
 

swz

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
903
امتیاز
10,065
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

دوست م می‌خواست عکس خودش رو تو پیج اینستاگرام یک آرایش‌گاه به‌م نشون بده. بعد همین‌طور که داشت می‌گشت من یک‌لحظه چشم‌م به عکس خانومی افتاد و گفتم «الآن این مثلا خوشگله؟» و اون در جواب‌م به همراه یک لبخند ملیح گفت که زن‌دایی‌‌ش ه ایشون. من‌م به حالت :-‌" صحنه رو ترک کردم.
 
ارسال‌ها
92
امتیاز
700
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
چشم پزشکی
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

کلاس سوم راهنمایی که بودم معلم ادبیاتمون گفت ترکیب اضافه بگید که دیشب مضاف الیهش باشه....منم جوگیر میخواستم اولین نفر باشم....پروندم ناهار دیشب...دیدم کلاس ترکید...پرسیدم خب چرا می خندید؟هیچی دیگه شامو ازم گرفته بودند که گفتم ناهار!!!!!
 

najmeh_abl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
639
امتیاز
8,479
نام مرکز سمپاد
فرزانگانـ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
AUT (Tehran Polytechninc) + University of Naples Federico II
رشته دانشگاه
Industrial Bioengineering
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

امروز سرجلسه امتحان تاریخ یودم بعد برگه سفید میخواستم واسه تقلب.. قبل از شروع امتحان فکرکردم مراقب توی کلاس نیست صدامو بلند کردم یکی برگه واسه تقلب بده به الناز(دوستم) هیچی دیگه یدفعه کل کلاس ساکت شد و من فهمیدم مراقب توی کلاس بوده تاآخر امتحان چت بود روی بنده... :-<:-"
 

shatoonak

Tulip
ارسال‌ها
681
امتیاز
5,579
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ن.ج.ب.ا.د
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

صبح بابام داشت میرسوندم مدرسه برم امتحان بدم،تو راه تو ماشین در کتابمو باز کرده بودم و خوابالود درس میخوندم.رسیدیم در مدرسه دبیر شیمی مونو دیدم ذوق زده شدم خواستم پیاده شم بهش سلام کنم برگشتم به بابام جای خدافظی گفتم سلاممممممم.صحنه ی خیلی داغونی بود :)) تصور کنین میخواین از یکی خدافظی کنین به طور جدی برگردین بهش بگین سلام :D
بابام مونده بود نتونست درک کنه اون موقعیتو :))
 

MTZ

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
158
امتیاز
1,175
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

چند وقت پیش داشتیم با مدیرمون راجب اونایی که امسال مرحله2 قبول میشن و مدال میگیرن تو المپیاد بحث میکردیم...بعد مدیرمون میگفت سال دیگه از این افراد شهریه نمیگیریم _ نه تو رو خدا بیا این کارم نکن :D _ بعد من گفتم خب اقا اینایی که امسال میرن تیم ملی و مدال جهانی میگیرن مثل آریا حلاوتی (طلای ریاضی ...پیش دانشگاهیم هست دیگه) چطور؟ برا اونا چکار میکنین؟
گفت: مگه کری؟ نشنیدی گفتم سال دیگه ازشون شهریه نمیگیرم دیگه
بعد هممون خندمونم گرفته بود حالا من دوباره گفتم اقا پیش دانشگاهی ست ایشون سال دیگه نیستا
گفت: عجب آدم نفهمیه(منظورش من بودم) مگه هر کی مدال جهانی بیاره دیگه نباید بیاد مدرسه؟!؟
حالا بچه ها به شوخی میگفتن:"مرتضی واقعا متاسفیم که آقای ملایی(همین مدیر) تیزهوشان قبول نشدن اون سال(خود مدیرمون گفته بود) و الان تو با این درک و ضریب هوشی پایین مثلا تیزهوشانی! واقعا متاسفیم" [-( ...بعدشم همشون اینجوری بودن =))
مدیرمونم حالا باورش شده بود ی افسوسی میخورد که بیا و ببین :)) :)) :)) :)) :))
 

ZDM

کاربر فعال
ارسال‌ها
48
امتیاز
1,730
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
فرزانگان
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

داشتن با دوبلر یه فیلم ترکیه ای مصاحبه میکردن خب دوبلورش ایرانی بود دیگه !

بعد مامانم با تعجب مبگه : این که فارسی حرف میزنه :O

من : مــــــــامـــــــــان دوبلوره دیگه پس میخوای ترکی حرف بزنه =)) :))

مامانم مرده بود از خنده :))
 

samira1996

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
422
شهر
کرج
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

هفته ای پربار از سوتی ...
سوتیه شیکه دوستم!
دوستم :یه حدیث از پیامبر صلی علی الله و اکرم سلام الله...
من:یعنی ما حضرت اکرمم داریم؟ :|
دوباره خودم:یعنی تو چه خوب سوتی میدیا
تشخیص دادی که واسه اکرم که مؤنثه باید چجوری سلام فرستاد :))
دوستم: =))
من: چه به سوتیه خودش میخنده :))
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
استاد ریاضیمون:خانم مانتو آبی حرف نزن!
بچه ها:استاد اون مانتوش سبزه نه آبی :|
سوتیه استاد: ببخشید من کورچشمی دارم!!!!!!!!!!
بچه ها:استاد کور رنگی منظورتونه دیگه :))
دوباره بچه ها :کورچشمی =)) =)) =))
وباز هم بچه ها:استاد بستنی... :>
و استاد : :-s
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مامانم :بهاره اینا رفتن کلم آباد؟
من :کلم آباد؟؟؟؟؟؟؟
مامانم :چی؟؟
من:هیچی مامان ،کمال آباد منظورت بود دیگه :|
مامانم: :))
 

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,058
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

سر امتحان نهایی دین و زندگی / مکالمه مسئول تطبیق عکس با نفر جلوییم :

مسئول : خانوم کارتت کو ؟

دوستم :یادم رفته نیاوردم !

مسئول در حالیکه دستشو مثل کاغذ نگه داشته و میخواد چیزی روش بنویسه : پس شمارتو بگو !

دوستم : نهصد و چارده ...

مسئول : دخترم شماره داوطلبیتو ! اونی که رو صندلیته ! :)

و من تا آخر امتحان با روده ی بریده به زندگی ادامه دادم ! =)) =))
 

مت

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
3,640
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

تو حوزه امتحان نهایی ، از یکی از فارغ التحصیلا پرسیدم ، خوب خوندی ؟
- آره ;;)
- ماکزیمم چند میشی؟

- ماکس که باید مشتق بگیری و... ،

صوبتی ندارم :|
 

l.brisc

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
228
امتیاز
2,018
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها


آلاینده ها به دو دسته تقسیم میشوند :
الف) آلاینده های نوع اول
ب) آلاینده های نوع چهارم -_-
---
« به اکسید به دست آمده ، اکسید می‌گویند... »

× روش جزوه گفتن معلم شیمی مون توی این سال تحصیلی علاقه ما رو به کلاس های شیمی چهار چندان کرده بود 8->
 

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
39,781
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
خروس! :))

تیم ملی فوتبال فرانسه ( و گویا کلا تیم ـای باشگاهی ـشون) به "خروس" مشهورن، حالا اینکه وجه شبه فرانسوی ـا و خروس ـا چیه، الله علم! و همینطور منچستر[یونایتد] ـم به "شیاطین سرخ" یا همچین چیزی لقب گرفته ـن...
بعد یه بار [آقای] خیابانی بازی پاری سن ژرمن و منچستر رو گزارش می کرد، دروازه بان منچستر فوق العاده گل ـای حتمی رو می گرفت؛ بعد یهو گزارشگر داد زد :« چـــــه مـــی کــنـه این خـــــــــــروس...!»
بعد همه ده دوازده تای ما در این حالت بودیم که: :O ^-^ :O ^-^ :O :-? :rolleyes: :-? :rolleyes: :-? :rolleyes: #-o :-w :-w :-w
خوشم میاد تا آخرش ـم به روی خودش نیورد... :)) X_X
#یعنی برای لحظه ای در اطلاعات بی نقص ـمون تناقض ایجاد شد که بعد با تفحّص(!) در سایت ـای خبری رفع شد... :> :))
 
ارسال‌ها
536
امتیاز
20,388
نام مرکز سمپاد
فرزانگان bnb
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

فک کنم خیلی دیگه به اومدن تابستون و تعطیلی عادت کردم جوری که understanding رو زیر ایستادن معنی می کنم <D= و تازه چند روز هم هست که باهاش درگیرم :)) و فکر می کنم شاید شرایط سخت باشه معنیش شاید هم یعنی کسی که نمی تونه رو پای خودش وایسته( یه چیزی مثل زیر خط فقر و اینا !!! :)) :)) =)) )
اصن خیلی اوضاع خراب !!! در تعطیلی تمام به سر می برم !!!
 

Mahdiye.Z

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
274
امتیاز
1,899
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

بزرگوارانی هم بودند که به پنکیک (یه جور پودر فشرده که جهت خوشگلیزاسیون میزدن به صورت!!) میگفتن بیکینگ پودر!!! (توی شیرینی پزی و کیک پزی و این جور کارا استفاده میشه.)

مثلا ادم یه سر قاشق بیکینگ پودر و سه دونه تخم مرغ و سه پیمانه ارد و یکم وانیل بزنه به صورتش و صبر کنه پوستش ور بیاد ، چه دلبری میشه حقیقتا :‏|‏
 
بالا