خاطرات سوتی‌ها

Spacegirl

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
233
امتیاز
8,137
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ری
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
برنز کشوری نجوم دوره نهم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

من يه عمري سوتي ملتو مي گرفتم.حالا نميدونم چرا چند وقته اين قدر سوتي ميدم :D
رفتم شاد و سرخوش تو المپياد فيزيك تاپيك زدم كه اساميه كسايي كه طلاي فيزيك گرفتنو اونجا بنويسم به جاش اساميه طلاي رياضي رو نوشتم :))
 

smnr

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
18
امتیاز
102
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید باهنر کرمان
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه های ما قبل از امتحان حسابان تونسته بود یکی دوتا از سوال ها رو ببینه
بعد با کلی ذوق وشوق اومد وسط کلاس گفت بچه ها من دو تا از سوال ها رو دیدم راه حلشون رو هم بلدم الان براتون می گم
سوال اولیش اینه: cosx +cos2x+cos3x
راه حلش هم خیلی ساده س فقط کافیه از یه cos فاکتور بگیریم =)) =)) =))
 

مـــــــریم

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
938
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
مشهد
دانشگاه
دانشگاه تهران 8-> (ینی میشه؟)
رشته دانشگاه
پزشکی ایشالا 8->

-elham-

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
308
امتیاز
927
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی
شهر
هرمزگان
پاسخ : سوتی‌ها

یکبار داشتیم با دوستم دو سه تا شماره پسر گیرآورده بودیم دونه دونه زنگ میزدیم سرکار میذاشتیم.گوشی دست دوستم بود هندز فری تو گوش من ،من صحبت میکردم.زنگ زدیم به شماره اول(خواستیم بفهمیم کیه شک داشتیم)
من:الو سلام.
-سلام.
من:آقای فلانی؟
-نه اشتباه گرفتین خانوم .
بعد قرار شد به شماره دومی زنگ بزنیم.ی دفه دوستم گف ا ا ا داره زنگ میزنه منم گفتم خوب:
-الللللللللللللللللو سللللللللللللللللللللللام شقایق جووووووووووووووووووووون خوبی؟
طرف:شقایق کیه؟
(دوستم تازه بهم فهموند این همون شماره اولیس زنگ زده)
من: =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
طرف:خانوم شما حالت خوبه؟ :D
دیگه اصن داشتم میترکیدم نفهمیدم بعدش دیگه طرف چی گفت هندز فری رو دراوردم .تا نیم ساعت با دوستم میخندیدیم :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D
 

smnr

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
18
امتیاز
102
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید باهنر کرمان
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

دوران دبیرستان معمولا زنگ تفریح می رفتیم والیبال بازی می کردیم توی حیاط. هر دفه هم یکی از بچه ها توپ والیبال رو بعد از زنگ می آورد توی کلاس.
کلاس دیفرانسیل داشتیم منم بعد از زنگ توپ رو آوردم بالا هنوز استاد و بقیه بچه ها نیمده بودن. توپ رو گذاشتم کنار پنجره نزدیک تریبون و رفتم که بشینم . یه لحظه برگشتم دیدم که توپ از پنجره پرت شد بیرون. منم عصبانی شدم گفتم کدوم خری این توپ رو انداخت بیرون؟ بعد سرم رو چرخوندم دیدم استاد دیفرانسیل داره می خنده و می گه من بودم :D :D :D
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پیش دانشگاهی که بودیم یه دبیر شیمی داشتیم که بنده خدا تعادل روحی نداشت در اوج خنده و شوخی یهو پاچه می گرفت. آخرای سال سر یه اتفاق جالب منو از کلاس انداخت بیرون و تا دو سه جلسه هم رام نداد و قسم خورده بود که منو می ندازه(یکی از بچه های سال بالایی که رتبه 110 کنکور شده بود رو مجبور کرد شهریور بیاد امتحان شیمی بده :O)
مشاور مدرسه مون بهم گفت بیا برو ازش عذر خواهی کن و کاری کن رات بده وگرنه میندازتت . منم بعد از سه جلسه رفتم پیشش تا عذرخواهی کنم و برم تو که شروع کرد بد و بیراه گفتن و دوباره دعوامون شد
من عصبانی برگشتم پیش مشاورمون و با عصبانیت گفت این دبیر شیمی زبون آدم حالیش نمی شه شما بیان برین باهاش حرف بزنین :)) :)) =))
 

مـــــــریم

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
938
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
مشهد
دانشگاه
دانشگاه تهران 8-> (ینی میشه؟)
رشته دانشگاه
پزشکی ایشالا 8->
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ زدم به دوستم.
مثل اینکه شماره رو اشتباهی گرفته بودم.
گفتم با فلانی کار دارم.
گفت اشتباه گرفتید.
منم حواسم نبود گفتم خواهش میکنم!
25r30wi.gif
 

Sarina_ahm

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
717
امتیاز
5,268
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين یکـــ
شهر
جَهــان / ٢
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
علوم پزشكى اصفهان
رشته دانشگاه
پزشكى
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز سر کلاس زیست سر طبقه بندی آنتی ژنها استادمون گفتن که آنتی ژنا دو دستن یا خودی َن یا بی...
منم جوگیر شدم گفتم:یا بیخودی َن!(کاملا غیر اردای بود!)
شانسم گفت خیلی کسی نشنید فک کنم :-"
 

mahya...

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
200
امتیاز
1,178
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی شهرسازی
پاسخ : سوتی‌ها

می خواستم با دوستم برم بیرون :
مامانم:با چی میرید؟؟
من:با اتو!!!
مامانم:چی؟؟؟ X-(
من: با اتوبوس ^#^ :D
 

Pedram.fe

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
497
امتیاز
1,358
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
نیو نیشابور سیتی
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پيش يكي از همسايه هامون ميخواست يه ديواري رو تو خونشون خراب كنه
بعد رفته بود رو ديوار وايستاده بود با پُتك زده بود ديوارو زير پاش خراب كرده بود :D
بنده خدا از بالا افتاده بود و تا يه هفته پاش باند پيچي بود :D
 

mahsa_77

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
111
امتیاز
329
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Rafsanjan
پاسخ : سوتی‌ها

من خیلی کم سوتی میدم ولی اگه بدم واویلا ولی اینقدر سوتی میگیرم B-) :D
سر کلاس حرفه وفن درسه دامپروری بخش اصلاح نژاد بود یه کی از بچه های ادعا گفت :
خانوم تو آمریکا یه گاوی هستن اصلاح نژادشون کردن الان کلی پشم میدن .))
خانوم :(( بله منم میدونستم . B-) ))
من با بلندترین ولوم صدام :(( حتما اصلاح نژادشون کردن آخه من تا حالا هیچ گاوی رو ندیدم که پشم بده =)) =)).))

خانوم وبچه ادعا :-" :-" :-" X_X X_X X_X {-8 {-8 {-8 {-8 {-8

من و بچه ها =)) =)) =)) =)) =))
 
  • لایک
امتیازات: sk1v

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

چن روز پیشا گوشی بابام رو سایلت بود
بعدش یکی هی زنگ میزد
مامانم گوشیرو برداش گف به بابام:وای ی شماره غریبس عکسشم افتاده ی زنه ایه....
بابام گف عکسه تو بوده حتمأ(مامانم زنگ نمیزده عکسه مامانم بوده)
بعدش تماس قط شد
مامانم گوشیرو گذاش جلو بابام
دوباره زنگ خورد ورداشتم دیدم ی زنس گفتم بابا زنه کیه؟:D
بابام گوشی رو کشید از دستم دستو پاش میلرزید گف نمیخوام ج بدم خاموش میکنم:((
بعدش مامانم گف ج بده!:دبلیو
بابام ج داد بدو رف تو اتاق درم بس:-?
من و مامانم هی گریه که بدبخت شدیم=((
بعدش بابام اومد بیرون گف آقای فلان بود بعدش فهمیدیم کلن واس شماره غریبه ها اون عکسه زنه میاد:))
ولی بابام انقد رنگش زرد شده بود=))
 

Alfredo

کاربر فعال
ارسال‌ها
72
امتیاز
637
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اردبیل
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز بابام گفت برو ماشینو روشن کن گرم شه ... زمستون بود... آقا ما رفتیم ماشینو روشن کردیم بعد اینا نیومدن گفتم چیکار کنم... پاشم برم بالا بعد ماشینو همونجوری روشن گذاشتم گفتم الان دزد میاد بزار درم از پشت قفل کنم...در رو از پشت زدم بعد درو بستم قشنگ ماشین قفل شد بعد رفتم بالاوقتی با بابام اومدم میگه سویچ کو؟ -خوب رو ماشینه دیگه -این که قفله - :O :-[ ا ا ا این چرا قفل شده لامصب گفتما دزدگیر بگیر (چه ربطی داشت؟) ولی هیچی نگفت رفت کلیدساز آورد 10 تومنم داد یه 10 لیتر هم بنزین سوخت :-[ :-[ :-[

ما هم یه ستارمونو این جا خرج کردیم :((
 

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز سر کلاس پیانو، که معلمم یک موجود بسیار بی شعور، مغرور و درکل عصبانیه، داشت با جدیت تمام یه چیزیو میگفت...
اومد بگه ملودی قطعه، گفت ملودی قطمه :))
حالا من واقعا باید چجوری خودمو کنترل میکردم؟ :D
 

فاطمه0ر

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
377
امتیاز
426
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
دانشگاه
هلال ایران(تهران)
رشته دانشگاه
ارتوپدی فنی
پاسخ : سوتی‌ها

زمستونا من سرما میخورم تمام اعضا و جوارح و جوانح و ...همه با هم کیپ میشه.گوشام گرفته بود هیچی نمیشنیدم.فقط لب خونی میکردم.یبار سرکلاس آقای مهدیزاده :|نشسته بودم(دبیر ریاضی پیشمون)یهو مثه همیشه از بی نمکی یه خاطره گفت همه اینطوری =)) =)) =)) =)) =)) =))که مثلا آقا ضایع نشه بعد کلاس ساکت شد منم یواش یواش :-$ :-$ طوری که خودم نشنیدم گفتم چه بی نمک :))بعد یهو دیدم ردیف جلوی کلاس برگشتن بمن نیگا کردن همه اینطوری =)) =)) =)) =))منم :-ss :-ss :-ssبعد به دوستم گفتم یواش گفتم مگه بچه ها شنیدن؟دوستم گفت آقاهم شنید بروت نیاورد. :(( :((راس میگفت بعد کلاس حالمو گرفت :(( :(( :((
------------------------------------------------------------------
یبار با آجیم دعوام شد بعد خونه عمم بودیم بعد م عادت داریم فحش بدیم تو دعوا بهم.اوجه فحشمونم بز ه . :D :Dبعد آجیم جوش آورد خونه عمم یهو گفت خر. ;))منم اومدم بگم خودتی گفتم عمته. =)) =)) =)) =)) =))عمم بیچاره اینجوری :| :| :|من X_X X_X X_X X_X :-ss :-ss :-ssبابام L-: L-: X-( X-( :-? :-?(آواتوره کتک نداریم؟)
 

meli_sampad

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
715
امتیاز
8,175
پاسخ : سوتی‌ها

شبکه خبر یارو جُنوبیو گف جَنوبی... :D
 

rainman

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
1,378
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
نيشابور
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از melika :) :
شبکه خبر یارو جُنوبیو گف جَنوبی... :D
بر خلاف تصور عامه؛

همون جَنوبي درسته...

(;

جُنوب اشاره به...داره

:D
 

negginnium

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
891
امتیاز
10,171
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
-
رشته دانشگاه
sth
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب نکیساا تو تخت مامان بابام خوابیده بود... صبح دیدم بیدار شده میخواد بیاد پایین... من بدو بدو رفتم زیر تخت قایم شدم همین که دیدم پاشو گذاشت شوت زدم به ساق پاش.. :| بعد دیدم مامان ترسان و لرزان داره زیر تختو نیگا میکنه!!! :| :D
میگم اِِِِِ ببخشید فک کردم نکیساست میخواستم بزنم مثل خرس گریزلی پخش زمین شه...:|
فک کن... دوتا سوتی یه جا... :D مامانم فقط نیگام میکرد... :D
 

khoshi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
391
امتیاز
702
نام مرکز سمپاد
حلی3
شهر
تهران
مدال المپیاد
تلاش!
پاسخ : سوتی‌ها

همين ديروز :
-خفه شو ببينم چي مي گي؟!
(سوتيش تو چي مي گي نيست،تو خفه شو شه)
 

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,449
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب تو جمع یکی برگشته میگه:فلانی از اون آدماست که پیری زود رس میگیرن.
من اشتباه شنیدم :فلانی از اون آدماست که پریز تو دست میگیرن!!!!! تا اون موقع هم ساکت بودما.یه دفه برگشتم با قیافه ی حق به جانب میگم:چه جور آدمایی پریز تو دست میگیرن!؟
 

-elham-

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
308
امتیاز
927
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی
شهر
هرمزگان
پاسخ : سوتی‌ها

یک بار ظهر بود با پسر داییم که مامان من میشد عمش نشسته بودم باهم صحبت میکردیم و اینا بعد ی دفه من یه چیزی گفتم اونم ی فحش داد بهم منم گفتم عمته بی شعور(مامانم).بعدش کلی خندیدیم :D :D :D :D :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[
 
بالا