خاطرات سوتی‌ها

poorya.kh · 2011/11/30

پاسخ : سوتی‌ها

این ناظم ما یه خرده کوتوله تشریف دارن

یکی از بچه ها هم نردبون ...

بعد همین دوستم داشت بسکتبال بازی میکرد

ناظمه اومد توپو بگیره ، دوستم توپو برد بالا ، بنده ی خدا دستش نمیرسید

یه چیز تو مایه های ریز میبینمت و اینا ...

تحقیر شد ...

mahshid_f · 2011/11/30

پاسخ : سوتی‌ها

امروز داریم بحث میکنیم تو خونه، سر ِ اینکه من تنهایی واسه تاسوعا عاشورا برم اصفاهان...

بعد بابام میگه اگه دوشنبه بلیت بود، بگیرم؟

مامانم میگه: دوشنبه تاسوعائه؟ مگه نمیگن تو تاسوعا نرید مسافرت؟ :-/

بابام: کی میگه؟ :-w

مامانم: مگه تو قرآن نیومده؟

=))

× آیا در زمان نزول قرآن چیزی به اسم تاسوعا عاشورا وجود داشته؟ =))

Dreamland · 2011/11/30

پاسخ : سوتی‌ها

خوب، من سوتی زیاد می دم، ولی چیزی که همه متوجهش شدن اینه:
سرکلاس ریاضی معلمم رو افراسیابی صدا می کنم، اما خوب، اسم معلممون یه چیز دیگه بود؛ خودش متوجه شد و سوتی مو گرفت، این در حالی بود که حدود دوماه از مدرسه می گذشت! هنوز که هنوزه همه یادشونه!

Parham MLK · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

داداشم (10 سالشه) اومده خونه... میگه معلممون جواب امتحانو داد!
میگم خب بگو ببینم چند شدی؟!!
میگه تو مدرسه فقط یه نفر 20 شد...

19 هم خیلی کم داشتیم...

من 18.5 شدم ;;)

sadegh12hh · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

دبیر پرورشیمون _ که نمی بخشمش به خاطر سال پیش _ میگه : شما دانش اموزان باید از رایانه استفاده کنید ! اینترنت اگه درست استفاده بشه خوبه ! گوگله خوبه ! یوهو ( yahoo ) خوبه ! ...
دید داریم می خندیم دیگه ادامه نداد ! :))

sky girl · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

کلاس دوم بودیم ( یا شیاد هم یه سال دیگه!) ، تو کتاب هدیه و آسمانی و اینا داستان داشت که پیامبر اکرم میرند زیر یک درخت و یک آقایی واسشون انگور میارند و ایشون هم میخورند و درباره اسلام واسه اون فرد توضیح میدهند. آخرشم نوشته بود پیامبر اکرم پیشانی آن مرد را بوسید و ....
من در حال خواندن این درس : X_X

مگه اکرم اسم دختر نیست؟ #-o
تا آخر سالش همین فکرو میکردم

shirin! · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

امتحان زبان داشتیم
معنی لغت میشد رسانه
دوستم نوشده بود رساله :))

mgh-nano · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از shirin! :
امتحان زبان داشتیم
معنی لغت میشد رسانه
دوستم نوشده بود رساله

در همین راستا

امتحان زبان داشتیم ، جا خالی بوده ، باید کلمه انتخاب میکردیم ، قبل از کلمه ( تو جمله ) ، an آورده بود ، من با اعتماد به نفس کلمه ای رو گذاشتم که اولش بی صدا بود :-"

N.M · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

کلاسای کامپیوتر ما دو قسمت میشیم ، A و ب ! ما آ ــیم !
بعد ما ( من و مهسا

) کلاً سر کلاس نبودیم یا خواب بودیم ، نمیدونستیم هر هفته جای آ و بی عوض میشه . یکی میره سایت گنده هه یکیم کوچیکه .
خلاعصه یه جلسه ما رفتیم تو سایت بزرگه . دیدیم یه معلم دیگه اومد ! مهسا گف این کیه ؟ :-?

گفتم حتماً اون قبلیه نیمده ! :-??

بعـد یکم نشستیم سر کلاس ، بساطِ خوراکیُ درآوردیم . معلمه اًم داشت درس میداد . مهساا هی میگف نرگس من هیچی از درسِ این نمیفهمم ، میخوای بریم بی ؟
منَم بدتر از اون نمیفهمیدم

یکم گذشت ، تازه به دور و بر نگا کردیم .
عه !!! نیلوفر کو ؟ ستاره کو ؟ آیناز مگه کلاسِ ما نبود ؟!! مانا چرا اینجاس ؟!!!
بعد تازه حالیمون شد سرِ کلاسِ Bــا نشستیم =))

پررو پررو پا شدیم وسطِ کلاس به معلمه گفتیم ما اشتبا اومدیم :))

اصن عالی بود :))

lindaa · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

تو کلاس زبان یکی از بچه ها خیلی با اعتماد به نفسspeak رو خوند اسپاگتی!!!!!!!!! :))

چه شباهتی دارن اینا؟؟!!! :))

======

یکی از بچه ها انشا داشت میخوند بعدگغت:رنگ گل سرخی که ابی بود!!!
:))

دوست دیگم میخواست اشتباهشو بگره گفت :رنگ گل سرخی که بی معنی بود یعنی چی؟؟!!

بازم چه شباهتی دارن اینا؟؟؟!!! :-w

ariadne · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

معلم عربیمون گیج میزنه.جلسه دوم اومده یه دختره تازه اومده بود کلاس ما بهش گف خب اسمتو بگو گفت مثلافلانی.گفت خب حالا برو تخته رو پاک کن بیا . این رفت برگشت خانوم گف شما جدیدی؟گفت آره گفت باعصبانیت خب چرا از اول اسمتو نمیگی میخام لیست بنویسم؟ X-(
ما =))

.
اومد از من باب ها رو بپرسه.یه بار بلندم کرد تموم شد اینا. بعد 2دقیقه بعد دوباره اسممو صدا زد. گفت اِه ببخشید .دوباره دودقیقه بعد دوباره اسممو صدا زد حالا همه ما =))

-------------
چندهفته پیش ؛ ما دینی داشتیم بعد دینیه خیلی نجومی سوال میپرسه .ماهم که نخونده بودیم.هیچی صبح کل پایه توافق کردیم که بهش بگیم فقط درس 3روقراربوده بپرسه اصا 4ام درس نداده.
مازنگ سوم بودیم،بچه های دو زنگ پیش سرکارش گذاشتنو تموم شد .اومدسرکلاس ما چند نفرو بلندکرد وشروع کرددرس 3روپرسیدن.بعضیا 4ام خونده بودن بعد سوالای اونم جوای میدادن خانوم تشویق و مثبت دادن و اینا ما هم خنده...پرسشش تموم شد؛گفت خب حالا بریم سراغ درس4 یکی بلند شد گفت اِه خانوم شما که اینو درس داده بودید که... حالا معلمه X-(

گفت: حالا که اینجوریه جلسه بعد 345 امتحان.گفتیم خانوم 5 رو درس ندادید که.گفت اگه ازاین کارا نمیکردین میشد.حالا زنگ تفریح فکرکنم دختره رو کشتنش.
زنگ بعدیم که لوشون داده بودیم دیگه :-"

روژین د. · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

سوتی همین امروز :
دو ساعت کیوی پوست کَندم بعد اشتباهی به جا نمک روش فلفل ریختم!

پوریا · 2011/12/1

پاسخ : سوتی‌ها

این سوتی بارها برام تکرار شده...سر فوتبال تخمه میخوام بخورم...بعد اشتباهی تمام اشغالا رو میخورم مغزشو میندازم تو سطل [-(خدایی مزه ی پوست تخمه هم بد نیستا!...یه شوری خا3 داره
-------------------------------------------------------------------
شعرای بهرام بعضی جاهاش مورد داره...مثلا میگه ای ...تو ...تو زندگی من...
بعد من بعضی وقتا یادم میره این مورد حساب میشه :-[ یه بار به خاطرش افتادم بیرون

mahshid_f · 2011/12/2

پاسخ : سوتی‌ها

چن روز پیش سر کلاس ادبیات معلممون به بچه ها گفت چن تا جمله ادبی بگن که بنویسه پا تخته،

بعد حذفاشو بگه! دوست ِ من یه دفتر داره پر ِ این جمله های ادبی و ایناس! اومد پز بده مثلا، گفت خانوم من تو دفترم دارم کلی از جمله ها!

معلممونم خوشش اومد ازش گرفت بُرد پا تخته! حالا دوستم هی میگف: خانوم اون چیزای شخصی توشه X_X

داش بال بال میزد ینی =))

خودشم راه افتاد دنبال معلممون رف پا تخته! :))

یهو دیدم معلممون این شکلی شد:

بعد دوستم که اومد، گفتم چیُ دید؟ گفت یه جمله بود: {«شاید برگردد»، تفکری است که باید هر لحظه در آن ر ی د ! } =))

***

مامانم امشب داشت برا منُ بابام اس ام اس میخوند. اولش اینجوری شوروع میشد که: مردم ایران از کجا یاد گرفتند دروغ بگویند؟

«بگویندُ» خوند: ب گ ا ی ن د... :-"

حالا من هی داشتم سرخ میشدم و نمیتونستم بخندم :-"

***

اینو یادم رفت بگم :))

سر ِ زنگ فیزیک یکی از بچه ها سوال پرسید:

خانوم میشه اون «میدون ِ الکتریکی» رو بکشین؟ :))

کاربر حذف شده 8031 · 2011/12/2

پاسخ : سوتی‌ها

معلمه اومد تو کلاس(اون روز نمی دونم که شهادت کی بود؟) بعدش شروع کرد به تسلیت گفتن...
"بله بچه ها بنده به شما چنین مصیبت جان گوزی را تسلیت می گویم... =))

وای وقتی که این سوتی رو داد رنگش از لبو هم سرختر شد :-[ :-[ :-[

lady star · 2011/12/2

پاسخ : سوتی‌ها

دخترخالم داشت از دوستش جزوه میگرفت برگشت بهش گفت:خیلی شرمندم کردی ایشالا یه روزیم من شرمندت کنم
:))

BLACK HOLE · 2011/12/2

پاسخ : سوتی‌ها

مامان من هرعکسی بد افتاده بود میگفت اینو تو گرفتیا!نگاه!این چه طرزشه؟هر عکسی خوب بود میگفت ببین من چه خوب گرفتم..
بعد یه عکس بود کله ی همه نصفه افتاده بود فقط کله ی من کامل بود...مامانم دقت نکرد گفت ببین اینم تو گرفتی..
گفتم مامان من که کامل تو عکسم! :-w

mahya... · 2011/12/2

پاسخ : سوتی‌ها

امتحان زبان فارسی بود تو یکی از سوالا گفته بود زمان فعلا و کاربرد و ...رو مشخص کنید این سوال 4 بود و 4 مورد داشت دوستم فعلای سوال 5 رو هم مشخص کرده بود

L.E · 2011/12/2

پاسخ : سوتی‌ها

پارسال تولدم یکی به من این اِسه واسم اومد:

به نظرت به گلی کادو بدیم؟
نمیخواد نه؟
آخه اون به من کادو ندادا....!

منم بش گفتم:بدین بدین! ;;)

haniiii · 2011/12/2

پاسخ : سوتی‌ها

یادش بخیر امتحان داشتیم با یکی از این معلمای سگمون
یکی از بچه های صفر کیلومترمونم گفت منم می خوام باهاتون تقلب کنم
گفتیم ok
بعد سر کلاس با 1000ترس و لرز یه ورق داد دوستم بش که سوال 7 رو بلدی؟
...

بعد برگه رو برگردوند.دوستم خوشال بازش کرد دید نوشته: اره بلدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
ما وسط امتحان =))

خاطرات سوتی‌ها

کاربر خاک‌انجمن‌خورده

کاربر فوق‌حرفه‌ای

کاربر جدید

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

کاربر حرفه‌ای

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

کاربر فوق‌حرفه‌ای

کاربر خاک‌انجمن‌خورده

لنگر انداخته

کاربر فوق‌حرفه‌ای

کاربر فوق‌حرفه‌ای

کاربر فوق‌حرفه‌ای

لنگر انداخته

کاربر فوق‌حرفه‌ای

کاربر حذف شده 8031

مهمان

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

کاربر فوق‌حرفه‌ای

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

کاربر فوق‌حرفه‌ای

کاربر حرفه‌ای