خاطرات سوتی‌ها

happymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
378
امتیاز
2,776
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سنندج
دانشگاه
هنر اسلامی تبریز
پاسخ : سوتی‌ها

پسر عمه ام 2 سالشه رفته بود توی بالکن اصرار داشت شب رو اونجا بخوابه.مامانش گفت:اینجا کثیفه نمیشه خوابید.جواب داد:اشکال نداره با دمپایی میخوابیم!
الان میتونید بخندید :D
 

kasandan s

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
340
امتیاز
1,871
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
دانشگاه
پردیس فرهنگیان مشهد
رشته دانشگاه
علوم تربیتی
پاسخ : سوتی‌ها

تو روستا بودیم بعد میخواستیم بریم خونه خاله مامانم دو تاراه وجود داشت یکی جاده آسفالت یکیم یه کوچه باغ قشنگ! بعدبه دخترعمم گفتم:ازکجابریم؟ جواب داد:ازکوچه باغ اونجا خوشش بیشتره!!!!!!!
من: :O
بعد دوتامون: :)) =))
 

*M.M*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
4,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها


آقا تو مسافرت بودیمو اینا بعد خواهر زن داییم اینا با ما بودن هر سال بااونا مسافرتیم :-""""

بعداین داداش میثم ام کخ(همون کرم شما :D)داره زیادی بعد همیشه میاد از پشت میزنه به بغل من بدبخ قلقلک میده حتی #-o

بعد آقا خواهر زن داییم فهمیه خانم نشسته بود کنار صفره من پشت در بودم :Dبعد لباس فهیمه هم مثه من بود 8->

داداشم با حرکاتی خاص اومد پشتش واستاد 8->منم دیدما میدونستم میخواد چیکار کنه چیزی نگفتم :D

آقا زد به کنارش :))بنده خدا صد متر پرید هوا :))عادت نداش که :))شوهر داش حتی =))

بعد به داداشم گفتم: :))کخ میریزی رو من آیا؟؟؟ :))دیدی ؟؟ :))پ دیگه کخ نریز :))
 

empress

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
186
امتیاز
754
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهـــران
دانشگاه
صنعتی‌شریف
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ عـــربی بود،بعد معلممون یه جمله ای رو ترجمه کرد.من می خواستم
به بغل دستیم بگم چقدر بد ترجمه کرد گفتم چقدر بد دوبلـــه کرد :D
 

Ham!D ShojaE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
882
امتیاز
12,239
نام مرکز سمپاد
دبیرستان جابرابن‌حیان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی آی‌تی
پاسخ : سوتی‌ها

همين الان ...
مامانم : حميد ! اين آلو ترب كه تو كتاب شيميت نوشته اسم ميوس ؟

- يعني چي ؟
- فكر كنم خواصش بين آلو و ترب باشه !!
- كتاب و بده ببينم !!
مااااامان !!! اون آلوتروپه نه آلو-ترب ! :))
 

nilofar banihashem

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,011
امتیاز
11,418
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان/فرهنگ
شهر
بجنورد
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

تادلتون بخواد سوتی تو کلاس دادم یادم میاد وقتی کلاس اول دبیرستان بودم داشتم پشتسر معلم ریاضی حرف میزدم که دیدم پشت سرمه بدبخت شدم
 

Flower

سينوهه
ارسال‌ها
90
امتیاز
1,044
نام مرکز سمپاد
فـرزانگـآن
شهر
آمــل
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودم خونه ی یکی از دوستام قبلش به من نگفته بود مهمون دارن!من رفتم تو اتاقش مستقیم به سمت تلسکوپ توپش!
بعد بهش گفتم:ااااا...این همونه که می گفتی؟(منظورم تلسکوپه بود!)
بعد رومو به سمتش برگردوندم دیدم یه پسری با حالت شوکه شدن داره منو نگاه می کنه!
منم شکه شدم بعدش دیدم دوستم داره از خنده میمیره!
بعدش عمه ی دوستم اومد تو اتاق به من سلام کرد روبه پسره گفت:شما می خوای تو اتاق بمونی؟بچه ها می خوان باهم درس بخونن!
بعد دیدم پسره ی بیچاره عین برق گرفته ها با سرعت نور در کهکشان راه شیری( :D)از اتاق رفت بیرون!
بعد منم داشتم دوستمو خفه میکردم که چرا نگفتی کسی تو اتاقته!
چند روز بعدش دیدم دوستم میگه میدونی چرا همون اول از اتاق نرفته بود بیرون؟
گفتم چرا؟
گفت چون وقتی تو رو دید فکر کرد کلاس پنجمی هستی!!!فکرشم نمیکرد همسن باشیم وقتی عمه گفت اومدی باهم درس بخونیم فهمید!!!
بعد من اینجوری: :O :O :O [-( X-(
(هرسه تامون هم همسن بودیم!!)
 

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از professor cia :
سوتی گفتن یکم تکراری نیس؟!!
مگه تاپيكو تازه زدن كه تكراريه؟! به علاوه هر وقت شما خنديدن برات تكراري شد اينجام تكراريه!

اقا يه اتفاقي افتاد اصن من هنو توش موندم!!
چند شب پيش داداشم (9 سالشه) از مامانم ميپرسه:
مامانخاله فريبا چه نسبتي با مامان جون داره؟! :-\
مامانم: مامانجون مامان خاله فريباس ديگه :)
خواهر منه.مگه تو و اجي كه با هم خواهر برادرين مامان باباتون يكي نيستن؟
من در تمام اين مدت: :O :-\
بعدش به مامانم ميگم اين چه طور نميدونست خاله و اينا رو؟يه ذره بزرگه ها!
- نه تو هم همسنش كه بودي نميدونستي :)
اقا يعني چي؟؟!!
خو چه وضعيه؟!
اصن چرا من اومدم تيزهوشان؟! :((
 

ali.mashi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,246
امتیاز
8,844
نام مرکز سمپاد
هاشمــــ II
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,11960.msg730156.html#msg730156
اینو یه نگاه بندازین همون پست اول صفحه.
آخرش 2 یا 3؟؟؟ :D
 

settareh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,720
امتیاز
3,907
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

نمیدونم این سوتیه یا نه ٬ ولی به هرحال بین بچه های ما خیلی شایعه :
توضیح سکانس : چند نفر دارن راه میرن / ایستادن ٬ یه نفر هم مقداری دور تر نشسته / وایساده
نفری که مقداری دور تر نشسته : هوی! آشششششغال !
همه اون چند نفر : چیه٬ چته باز؟
نفر اول : ینی همتون آشغالین دیگه؟! ;;) 8->
 

ariadne

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,059
امتیاز
5,014
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهار
شهر
تهـــــران .
پاسخ : سوتی‌ها


داشتم میرفتم کلاس بعد همزمان یه آهنگ کلاسیک مفهومی میگوشیدم بعد چشمامو بسته بودم و داشتم سعی میکردم درکش کنم!
بعد در مغازه ی روبه روییم باز بود رفتم تو شیشش نقش بر زمین شدم ..
آخه چرا من باید این همه بلا سر من بدبخت بیاد؟ :((
 

kasandan s

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
340
امتیاز
1,871
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
دانشگاه
پردیس فرهنگیان مشهد
رشته دانشگاه
علوم تربیتی
پاسخ : سوتی‌ها

پسرعمم دوربین دیجیتال خریده بود بعد چندروز پیش خونه مامان بزرگم همه جمع بودیم دوربینشو آورد ک عکس بگیره بعد ازچند تا عکس گرفتن یکدفعه دوربین قاطی کرد عکس نمیگرفت همه می پرسیدن چی شد واینا....بعد دخترعمم10سالشه بلند داد زد داداش شاید فیلمش تموم شده.....
همه فامیل: :)) =)) =))
 

اردلان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,501
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
زیادن حال ندارم بگم
دانشگاه
عباسقلی خان
رشته دانشگاه
نرفتم ک هنوز
پاسخ : سوتی‌ها

پسر خالم داشت با دختر دختر خالم که میشه نوه ی اون یکی خالم(بیابید پرتقال فروش را ;))بازی میکرد و پای اون بچهه آسیب دید و شاکی شدش به پسر خالم گفت ببین پامو چی کار کردیش
پسر خالم:این که چیزی نیستش،خودت رفتی با ماژیک،خودکاریش کردی =)) =))
 

mahta.k

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
354
امتیاز
2,887
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یـکـ١
شهر
تـــهــرانــــ
پاسخ : سوتی‌ها

تو ماشین بودیم.. من داشتم آب میخوردم تو لیوانِ یه بار مصرف..
یه جا واسدیم، مامانم پیاده شد کار داشت!
بعد من خواستم آبُ بریزم از پنجره بیرون (کنارِ باغچه بود.. :) ) فک کردم پنجره بازه، ترق ریختم آبُ بیرون!
بعد دیدم که پنجره بسته بوده و تمامِ آب خالی شد تو ماشین!
 

AUGUST II_PRINCE OF SAMPA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,126
امتیاز
1,906
نام مرکز سمپاد
ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﮋﺍﺩ II
شهر
ﻣﺸﻬﺪ
پاسخ : سوتی‌ها

۱.گذرمون به یکی از محله ی خیلی قدیمی و پایین شهر افتاده(از اینا که بعضی کوچه هاش وسطش جوب داره)
اول یکی از میلانا نوشته بود"بر پدر"،اینقد خندیدیم
بر پدر با موضوع آزاد
‏۲.تو مهمونی بودیم بعد پذیرایی شدیمو همه میوه هاشون تو ظرفاشون بود،ولی هیچکی چیزی نمیخورد
یهو کسی که خونش بودیم میگه:ای وای،چاقو نیاوردم
‏۳.زنگ زدم خونه ی عمم:
دید...دید...دید...[آقا رضا(شوهر عمم) بیا،این دکمرو زدم نمیدونم مال چیشه] بوق...|الان باید پیام بذاری|
 

m.shadi

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
233
امتیاز
6,085
نام مرکز سمپاد
فَرزانگان 2.
شهر
مَشَد؛؛)
رشته دانشگاه
علوم آزمایشگاهی.
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودیم رستوران ازاون درای چشمی داشت.همه اومدن بیرون منم با ی کلاسی اومدم ک برم بیرون ولی دره منو ندید و بسته شدو من موندم بین در وگیر کردم :-"با ی زحمتی خودمو کشیدم بیرون اطرافیان =)) من :-" :-[ =))
اخه این شانسه من دارم؟؟کجا دیدین اون درا ی دفه بسته شه؟؟ :O
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,757
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : سوتی‌ها

آغا دیروز که ما رفتیم تولد استاد المپیاد مون بازی شجاعت حقیقت میکردیم... :D
بعد افتاد نوبت من....نامردا گفتم بده گوشیتو....بماند که چه سوتی های خفن دیگه بود تو گوشی حالا :D :-"
یکی از دوستام قرار بود دیر بیاد بش اس داده بودم:یادت نره واسه این کادو بگیری از طرف من
اون:چی بگیرم؟
من:یه چیزی که صداش در نیاد
اون:اوکی....
بعد عم که گرفت طرف گوشیو همشو خوند و ضایع دیه! :-[ X_X :-"
 

shirin!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
5,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
در ارزوی طلاونقره و برنز
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

با خواهرم نشستیم حرف میزنیم خواهرم میگه کی عید تو تابستون میوفته :))
 

Karo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
555
امتیاز
1,791
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

امسال سر کلاس دیفرانسیل کلاس غرق در سکوت یکی از بچه های کلاس دستشو بلند کرد پرسید : اقای ... بینهایتو کشف کردن ؟!!!!! :))
بعد از چند ثانیه کلاس منفجر شد
اخر کلاس رفتم گفتم چی شد اینو گفتی ؟
گفت تو اخبار شنیدم !!! :))
 
بالا