خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

ما رفته بودیم کشور آذربایجان، تو فرودگاه یکی از آشناهای یکی از دوستای بابام اومده بود دنبالمون. منم یه چمدون دستم بود. این آقاهه دستش رو دراز کرد چمدونه رو بگیره، من فکر کردم می خواد باهام دست بده، دست دادم!! ;D

(الان برادرم یادآوری کرد انگار یه اتفاق عین این تو فیلم ترمینال افتاده بوده! افسر فرودگاه پاسپورت تام هنکس رو می خواد، اون دست میده!)


پ. ن. :
به نقل از White Lord August :
زنگ زیست با گلومرول به مشکل خوردم منم
تلفظ لهجش بریتیش بود اصلا قشنگ
هیم میگفتم گروملول

به نقل از Death Angel :
اونروز یکی از بچه ها:
آقا این مویرگای گرومرور چیه کارشون؟
دبیر: میرگ چی؟؟؟؟؟؟
همون یارو: گرومرول ... نه گلوملول...نه آقا ببخشید گروملور...

به نقل از Limooo torsh :
ما یه استاد داشتیم [size=12pt]ر[/size] و [size=14pt]ل [/size]رو نمیتونست پشت سر هم بگه . به گلومرول میگف گلملول ! ;D :-"

این گلومرول انگار خیلی کلمه مشکل سازیه! چی هست حالا؟!! ;D (<- این خودش یه سوتی بودا! خب چیکار کنم من که تجربی نبودم!)
 
پاسخ : سوتی‌ها

اینم سوتی دبیر زیستمون:
لطفا یه خودکار سرمه ای یا آبی به من بدید 8-}
--------
بازم از دبیر زیست:
لطفا اونایی که کشیدند شکل رو هم یاد داشت کنند ;D :o :-/
--------
می خواستم به دوستم بگم اندکی در زیر این باران بمان گفتم:
اندکی در زیر این باران ببار :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز معلم شیمی داشت راجب الکل ها حرف می زد، اتانول و متانول و این که چه تفاوت ها و کاربرد هایی دارن!
دوستم به من یه چیزی گفت منم داشتم ادای بچه ها که گریه میکنن رو در میاوردم چشمام هم بسته بودم(مسخره بازی) چشمامو که باز کردم دیدم همه کلاس از جمله معلم دارن بهم نگاه میکنن. معلممون خیلی شوخه، گفت:بله، مصرف متانول باعث میشه آدم مثه خانم ظریف بالا خونه اش کلا تعطیل شه!
من :|
بچه ها =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

من الان یادم اومد ناظم دبستانمون به توالت میگفت تَوالُت :))
-------------------------------------------------------------------------
امروز،کلاس هندسه
آقا چرا تخته رو ازپایی پاک میکنین داشتیم مینوشتیم خُ
دبیر:خُب مثه آب دریا که ازپایین یخ میزنه دیگه
=)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
1ـ چه ربطی داشت؟ :))
2ـ فیزیک بلد نیستی مریضی مثال فیزیکی میزنی؟ :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

ديروز معلم فيزيكمون به يكي از بچه ها گفت : برو چكش و دم باريك بيار

فك كرده بود معلمون ميگه دم كني ( دم باريك رو دم كني شنيده بود :)) )
 
پاسخ : سوتی‌ها

بچه ها ببخشید یکم زیادی ضایع ست ولی خیلی باحاله :-[
یکی از بچه ها داشتن خانوادگی میرفتن مسافرت . توی ماشین بطری اب دسته خواهر دوستم بوده . مامانش میگه فرناز یه لیوان اب به من بده
فرنازم لیوان رو اب میکنه میگیره طرفِ مامانش. افروز( دوستمان) لیوان رو از دسته فرناز میگیره
فرناز میگه : چه زرنگ!!!! من بدم تو آبشو بخوری؟ :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز سرکلاس زبان فارسی داشتم کلمات مخفف رو می خوندم:
(ره)و(رض)
رسیدم به(ق.م)فکر کردم مثل بقیه عربیه :-?
گفتم قمربنی هاشم
که بعدش بچه ها: =)) =)) ;D ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم شیمی مون داشت روی تخته هوشمند مینوشت یه چیزی رو اشتباه نوشت بعد میخواست
با دست پاکش کنه...... :)) ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

+یکی از بچه ها:خب ی رفتگر پولشو با هزار زحمت ب دنیا آورده ;D

+دوستم:مقنعتو بکن تو ناظمه اینجاست.....موهات تو روته!

:)) (مقنعه=مو) و (رو=صورت)

+سازه داشتیم بعد چسبه دوستم با در باز رو صندلی آزمایشگاه دوستم بود....پر پرم بود از این چسب بزرگا....معلمه بدون توجه به زیرش نشست رو صندلی ;D
و وقتی خواست پاشه خودتون میدونید دیگه.... ;D
ما =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
معلمه :-w ~X(
اصا عااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود........غیر قابل توصیفه اصا =))
خیلیا ام گوشی ب دست مشغول گرفتن فیلم:D
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی معلم فیزیک
...
معلم فیزیک خطاب به یکی از بچه ها:
چی کار میکنی داری؟؟
=))
بعد خوشم اومد اونم جوابشو اینجوری داد:
سوال حل میکنم دارم !!!
=))
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو اصفهان صبح واسه نماز بیدارمون کردن بعد دیگه هیشکی از ماها خوابش نمیبرد :-"
بعد یکی پیشنهاد داد قصه بخونیم خوابمون ببره :-"
بعد شروع کرد ب خوندن : اسم داستان (پسرک بی عرضه :-" )
یکی بود یکی نبود ی پسرک بی عَرضه ای بود ;D :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

رینگتون گوشی معلممون یکی بهش زنگ بزنس.... ;D
بد اونروز تو اردو راهله اینُ گذاشته بود داشتیم گوش میکردیم،
دختر معلممون از اون ور مامانشُ صدا میزنه میگه مامان بیا گوشیت زنگ میخوره! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز داشتيم براي روز معلم آهنگ معلم سامي يوسف رو تمرين مي كرديم . وسطش من به ميشتون گفتم اين سامي يوسف دو رگه است نه؟
ميشتون گفت: آره . گفتم : مامانش انگليسي ياباباش ؟ گلتو گفت: فاميلش يوسف پس حتما مامانش انگليسي. بعدمنه نابغه گفتم : به قيافه
مامانش نمي ياد!!!( قيافه اون زني كه توي موزيك ويدئوش به جاي مامانش بود منظورم بود.!!!!!) :-" :-" :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند وقت پیش سر کلاس ادبیات صندلی هارو دور کلاس چیده بودیم، معلممون داشت درس میپرسید
رو به یکی از بچه ها: بگو ببینم "نه بر اوج هوا او را عقابی دل شکر یابی" یعنی چی؟
دوستمم که بیچاره هیچی نخونده بود و دست به کتاب نزده بود برای اینکه چیزی گفته باشه گفت: حلوا شکری عقاب :>
یه هو کلاس رفت رو هوا =)) =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش امتحان زبان فارسی داشتیم یکی از سوالا این بود: آن یکی پرسید اشتر را که هی از کجا می آیی ای فرخنده پی
گفت:از حمام گرم کوی تو گفت:خود پیداست از زانوی تو1
در این بیت مولوی از چه کسی انتقاد میکنه؟
دوستم(که خیلیم دوسشدارم) هیچی نخونده بود،در کمال اعتماد به نفس نوشت:شتر!!!!من وقتی شنیدم: =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز ، پوريا :
- بيا اين پونصدي رو بنداز تو صندوق صداقت :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

يكي از بچه ها تو تاپيك ديسوگرافي ، به سوال " ورزش هاي مورد علاقه " جواب داده :
پرسپوليس و فوتبال !
 
پاسخ : سوتی‌ها

یک بار مقنعم رو برعکس سرم کرده بودم ( خیلی خوابم میومد اصن تو یک دنیای دیگه بودم :-" )
رفتم مدرسه گفتم چرا مدیر و معاونمون چپ چپ نگام میکردن
رفتم کلاس دوستم بهم گفت :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز یه چیزی به دوستم گفتم برگشت بهم گفت داری مسخره بازی در میاری یا شوخی می کنی؟ :o
:)) :)) :))
 
Back
بالا