خاطرات سوتی‌ها

shadi2011

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
85
امتیاز
427
نام مرکز سمپاد
؟
شهر
؟
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرم بی اجازه به دفتر شعرم* دست زد
بعد این دفتره خیلی خوشگله
یهو در حالیکه داد و بیداد میکنه:مااااامان!این دخترتو ببین!دفتر ب این قشنگیو هی توش مینویسه خَرَم!خَرَم! X-(
من:خودتی بی ادب!بی شخصیت ****!{ :-"} کجاش نوشتم خَرَم؟! :|
خواهرم:اَه!بی حافظه!ببین نوشتی:خَرَم آن روز کز این منزل ویران بروم,راحت جان طلبم ....
من: :| :-w مامانم: :))
*لازم به ذکره ما هنرشعر گفتن نداریم!شعرای بقیه رو کپی میکنیم! :-" :D
 

Only God Knows

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
252
امتیاز
407
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
دارم می خونم برا المپیاد (شیمی )
پاسخ : سوتی‌ها

آب خونمون یه دفعه قطع شد گفتم ببینم کل ساختمون آب قطع یا لوله های ما مشکل داره . بعدش زنگ زدم یه همسایمون گفتم :
من: آقای فلانی ما آبمون نمیاد. شما آبتون میاد ؟ :-?
همسایه : هااااان ؟! =))
من : #-o :-[ =))

(گرفتی قضیه رو ؟! =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) )
 

*M.M*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
4,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها

زهرا بهم گف بیا یاهو بعد من نبودم بعد پ.خ داد دوباره گف:

به نقل از ضَهرا :
15 ربع دیگه میام یاهو.
=))
15 ربع دیگه میشه حدود 3 ساعت و اینا :))
 

nbalinparast

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
885
امتیاز
2,105
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب فتح الله زاده رو آورده بود تو 90 بعد یهو گفت :"آرزوی طاعات ُ عبادات دارم واستون..." =))

+الان استقلالیا دیس میکنن :D.
 

ail73

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
901
امتیاز
4,597
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی بیرجند
شهر
بیرجینیا(بیرجند)
مدال المپیاد
به قول بچه ها راهو باسه بقیه باز گذاشتیم
دانشگاه
شریف(ارشد)-شیراز(کارشناسی)
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی-طراحی فرآیند
پاسخ : سوتی‌ها

با یکی از دوستام رفتیم بستنی نونی گرفتیم بعد یکم اب شده بود. بعده این که نصفش رو خوردیم میگه کاش نمیگرفتیم چون هم اب شده هم چوب نداره
 

melika15

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
407
امتیاز
3,313
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1395
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش داشتم با دوستم صحبت میکردم بعد نمیدونم چی شد هی صداش قطع و وصل میشد بعدش صداش اصلا نمی رسید:
من: الو الو صدات از سر کوه میاد
دوستم: الو الان که خوبه دیگه صدا...راستی چی گفتی اونجا؟؟!!
من: گفتم صدات از سر کوه میومد
دوستم: :)) :)) =)) معمولا میگن صدا از ته چاه میاد نه سر کوه
من: آره آره :-?منم منظورم همین بود خب :-[ :-"
 

dokhtar-e-tanha

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
263
امتیاز
4,609
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

بحث سر این بود که یکی از همسایه ها مُرده بود :-"
منم هول شدم گفتم بار اولش بود که میمُرد ؟ :-<


× خواهرم : مگه همه چند بار میمیرن ؟ :))
 

Only God Knows

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
252
امتیاز
407
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
دارم می خونم برا المپیاد (شیمی )
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس ریاضی بودیم من جواب یه سوال رو که معلممون پای تخته نوشته بود بهش نشون دادم گفت : غلطه !
بعدش دیدم راه حل من درست بود و جوابممون هم درست بود
من: اقا من که درست نوشتم ! ~X(
معلم: نه ! تو منظورتو بد رسوندی !
من: خوب شنونده باید عاقل باشه ! :-" (ییهویی از دهنم پرید ! )
معلم : X-(
 

الناز س

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
264
امتیاز
1,311
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : سوتی‌ها

سر افطار به خواهرم چند بار يه چيزو گفتم گوش نمى كرد بعد عصبانى شدم گفتم آدم شونصد تا حرفو يه بار نمى گه X-( :-w :D
بر حسب اتفاق اين يه دفرو شنيدو گفت بله بله آدم شونصد تا حرفو ده ها هزار بار بايد تكرار كنه ;))
...
 

Parinaz.

پری‌ناز
ارسال‌ها
1,932
امتیاز
9,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قزوین
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
آزاد تهران جنوب
رشته دانشگاه
طراحی لباس
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو ماه عسل خانومه گفت : مادر و بچه به سلامتی به دنیا اومدن
:-" :D
 

shirin!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
5,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
در ارزوی طلاونقره و برنز
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

پسر عمم امدن اینجا رفتن سر لب تاب بعد پسر عمم میگه نسرین یه پیام امده میگه باتری ایز لاو یعنی چی
اون پسر عمم داد میزنه یعنی باتر عاشقته
:)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,423
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز سر کلاس فرانسه معلم داشت گرامر توضیح میداد، 2 تا از بچه ها نمی فهمیدن
عصبانی شده بود گفت:خب devoir یعنی چی؟!
من گفتم: بایستن
گفت:خب حالا pouvoir یعنی چی؟؟!!
من: تانستن!(تونستن رو بر وزن همون بایستن گفتم :D)
 

negneg

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
95
نام مرکز سمپاد
farzanegan 4
شهر
طهرون
پاسخ : سوتی‌ها

خطمو عوض کرده بودم خواستم دوستمو بذارم سرکار .یه هفته گذاشتمش سرکار.بعد از یه هفته فهمیدم دوستم نبوده یه بد بخت دیگه رو اشتباهی گذاشتم سرکار :-" :-" :-" :-"
 

shadi2011

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
85
امتیاز
427
نام مرکز سمپاد
؟
شهر
؟
پاسخ : سوتی‌ها

جدیدا چقدر سوتی زیادههـــ!
دیشب تو ماه عسل:
علی ضیا:اروزتونو بگید
خانومه:آرزو دارم مرگ ارومی داشته باشم چون زندگی پرتلاطمی داشتم.
علی ضیا:انشالله انشالله!!!!
اصن اینقدر خندیدم چایی پرید تو گلوم! =))
***
ی بارم همسایه ی عمم اینا داشته واسش میگفته:....حاج خانوم!من بهش گفتم اینجوری بکنه بهتره.جوونای الان کلشون باد داره!دُرُوغ مِگُم تو رو بِخُدا؟(لهجه ی سبزواری)
عمم در حالی که اصن حواسش نبوده طرف چی میگفته(و داشته صلوات میفرستاده با تسبیح):بعـــله!بعـــله!
خانومه: :|
ما: =))
***
دیشب داشتم واسه مامانم توضیح میدادم شوهر خانم صاد با اینکه خودش قدش 180 اِ قد شوهرش 170 و کوتولس و اینا!بعد خواستم یه مثال بزنم مامانمو شیرفهم کنم گفتم:
میدونی مامان؟قشیه ی این خانومه و شوهرش درست مث پتوییه که آدم رو خودش میندازه بعد پاهاش از پتو بیرون میاد!!!!!! مامانم: :| :|
بعدا فهمیدم چی پروندم! X_X
 

matin270

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
376
امتیاز
484
نام مرکز سمپاد
هاشمی2
شهر
مشهد
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

پاشدیم رفتیم نون بخریم وختی داشتم برمیگشتم دستم یه پلاستیک نون و یه دسته دیگه ام ماست بود با یه انگشتم گوشیو گرفته بودم و با انگشته دسته دیگه ام یه شکلات بود
داشتم میرفتم به زور یه دفه یگی اس ام اس داد گوشی ام ویبره زد و یه دفه پلاستیک نون پاره شد همه نونا ریخت رو زمین گوشی ام افتاد رو زمین تمامه باتریشو سیم کارتو همه چیزش ریخت زمین ماسته هم درش پاره شد همش ریخت زمین فقط شکلاته تو دستم مونده بود اونم انقدر اعصابم خورد شد محکم زدمش زمین خورد شد داشتم دیوونه میشدم! :D
 

shirin!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
5,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
در ارزوی طلاونقره و برنز
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

دیدین میگن هرکی دسته گله عروسو زودتر بگیره میگن عروس بعدی اونه
ما رفته بودیم عروسی با خاهرم که 4سال از من بزرگتره رفتم بعد پیش عروس که رفتیم با کلی ذوق گفتم دسته گلتو اول بده من من عروسه بعدی باشم
بعد دیدم نسرین همینجور داره نگاه میکنه X-(
من: ^#^ میخاسم بگیرم بدمش به تو
:-[
بعد دیه با ناامیدی دسته گلو دادیم به خاهرمون
 

Only God Knows

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
252
امتیاز
407
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
دارم می خونم برا المپیاد (شیمی )
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز یکی از بچه هامون از این بادکنک های لاتکسی که برای جلوگیری از بیماری های مقاربتی در اعمال خاک تو سری استفاده میشه آورده بود مدرسه! =)) - بعدش همون صیح تو کلاس اون موقع همهمه بود بادش کرد و ترکوند اما از شانس ما صداش زیاد بود و معلممون فهمید !
معلم : کی کیسه ترکوند ! ! ! X-(
ما : حتما صدا از بیرون بوده آقا ! :-"
معلم : :-?
من و دوستم : (<

یه روز روزه بودم دیگه حدود ساعت های 8:20 دیدم تلویزیون داره از این ذکر ها و سرود های عربی پخش میکنه که اتفاقا تو یکیش یه دفه کلمه ی الله اکبر رو گفت منم فکر کردم اذانه بعدش یه لیوان آب رو با چه ولعی خوردم !
مامانم : متین هنوز اذان نگفتن که تو آب میخوری ! :O
من : وای ی ی ی ! X_X


زماني که 6 سالم بود یه روز يکي اومده بود ماهوارمونو درست کنه اما تا اين از در اومد تو :
من: هه هه ! يارو رو ! گوشاش شبي ميمونه ! :))
خانواده : :O X_X
اون مرده : اشکال نداره بچه اس ديگه ! :)
من : (<
 

dissib

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
192
امتیاز
1,330
پاسخ : سوتی‌ها

معلممون گفت یا باید کلاس شما رو بذارم 8:30 تا 10 شب یا کلاس اون یکیا رو!
بعد هیچ کدومتونم نمیخواید چون وقت افطاره..........منم دیگه ساعت خالی ندارم حالا چ کار کنیم ب نظزتون؟

دوستم:( #-o):وا خب یا ما یا اونا ی ی ربع زودتر افطار میکنیم
=)) =)) =)) =))
بعدش: X_X ^#^ :-" :-"
 

mohammadpasan1373

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
754
امتیاز
4,430
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
آقا ما نخوندیم ولی تو برو!!!!خداییش ضرر نمیکنی!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : سوتی‌ها

یکو نیم ساعت سرِ کوچه نشسته بودیم بعد موقع بلند شدن فهمیدیم تو جوبیم!!!!
~X( ~X( ~X(
 
بالا