ماه عسل

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohsenbarzegar
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : ماه عسل

به نقل از محمد دال :
یکی از ترس های من از کودکی این بود که جلو خانواده اشک بریزمکثافط اون جاش که داشت اون بچه ها را نشون می داد نزدیک بود احساساتی بشم اشک بریزمترسیدم اومدم تو اتاق بیام سمپادیا!
مشکل پسرا اینه که فک میکنن عیبه یه مرد گریه کنه.ولی هب شما حق دارین.چون از بچگی بهتون گفتن مرد که گریه نمیکنه.البته منم با دختر بودنم جلو خونوادم گریه نمیکنم.ولی من چون تنها بودم،یه دل سییییر گریه کردم.
 
پاسخ : ماه عسل

به نقل از reihanxxx :
مشکل پسرا اینه که فک میکنن عیبه یه مرد گریه کنه.ولی هب شما حق دارین.چون از بچگی بهتون گفتن مرد که گریه نمیکنه.البته منم با دختر بودنم جلو خونوادم گریه نمیکنم.ولی من چون تنها بودم،یه دل سییییر گریه کردم.

به نظر من مردی که گریش رو کسی ببینه دیگه اصن باس بره بمیره
 
پاسخ : ماه عسل

گریه یه چیزیه که برای تخلیه روحی صورت میگیره.
کسی که گریه کنه باید دلیل محکمی داشته باشه برا گریه کردنش. نه اینکه برای هر موضوعی بزنه زیر گریه.
ن بعد از مرگ یکی از نزدیکام دیگه موضوعی ندیدم برای گریه.
طوری که الان 9ساله گریه نکردم :دی

البته گریه تو مراسم هایی مثه عاشورا و شب قدر و شهادت ها خوبه ولی برای مسائل مادی نه...
 
پاسخ : ماه عسل

به نقل از arvin.a :
به نظر من مردی که گریش رو کسی ببینه دیگه اصن باس بره بمیره
:-" من از گریه بدم میاد چون احساس ضعف شاید بهم دست بده برای مسایل کوچیک عمرا گریه کنم اما گریه بعضی موقع ها لازمه دل ادمو میشوره پاک میکنه خیال نکن مردی ب گریه نکردن :-" این ک صحنه اعدام یکیو ببینی و ککت هم نگزه مردی نیست اره مرد نباید زار بزنه اما اگه دوقطره اشک تو چشاش جمع شد اسمون ب زمین نمیاد :-"
 
پاسخ : ماه عسل

به نقل از reihanxxx :
مشکل پسرا اینه که فک میکنن عیبه یه مرد گریه کنه.ولی هب شما حق دارین.چون از بچگی بهتون گفتن مرد که گریه نمیکنه.البته منم با دختر بودنم جلو خونوادم گریه نمیکنم.ولی من چون تنها بودم،یه دل سییییر گریه کردم.

مشکل نیست , منم با دختر بودنم اصلا دوست ندارم جلو خانواده گریه کنم و گریه مو ببینن !!!

لطفا یکی خلاصه امروز رو هم بگه :-" ( ببخشید این مدت از بس خونه نیستم مجبور هی خلاصه بپرسم ) :)
 
پاسخ : ماه عسل

تاپیکِ گریست اینجا یا ماهِ عسل ؟! :-??
تیتراژِ آخرش عالیه !! به عشقِ اون میبینم برنامه رو ، واقعا شاهکارِ :د آخرایِ برنامه ، آدم واقعا فشار زیادی رو بخاطر روزه تحمل میکنه (:-") ، بعد خودِ برنامه هم رو آدم تاثیر میزاره ، وقتی آهنگُ پخش میشه ، همه آدم ها پتانسیل گریه رو دارن ! معمولا کلِ خانواده میشینیم گریه میکنیم ! :-" X_X
 
پاسخ : ماه عسل

عاغا دیشب این بادیگاردا رو دیدم یه لحظه تصور کردم من کنار اون عاغا 150 کیلوییه ... :)) :)) :)) 100تای من بود قشنگ =)) ینی ی فوت میکرد من ب فنا میرفتم :-"

خلاصه دو قسمت قبل :
مهمون اول برنامه خانومی ب اسم خاله شیرین ;D این خانوم ب صورت رایگان توی بیمارستان بچه های بیماری های خاص به صورت یک امیددهنده (دقیقا نمیدونم چطور باید توضیحش داد) بود با بچه ها بازی میکرد باهاشون حرف میزد و خلاصه خیلی با بچه ها رفیق بود.
مهمون دوم برنامه آقایی بود که برای نجات یه دختر 17 ساله (باید عمل میشده) که 21میلیون پول میخواسته ماشینش رو میفروشه دقیقا 21میلیون و پولش رو میده برای عمل اون دختر و بعد از چن وخ تو بانک برنده ی یه ماکسیما میشه :-" B-)

خلاصه قسمت قبل :
مهمونای اول برنامه کسایی بودن ک برای بادیگارد شدن داشتن تعلیم میدین و البته بادیگارد بودن (یکیشون متر 2/7قدش بود 150کیلو وزنش بود :-" ) میگفتن با اینکه خیلی بزرگن ولی دلای خیلی کوچیکی دارن و اصن اینا یه کلاسایی دارن برای کنترل عصبانیت و اینا ! یکیشون میگفت شده ی نفر زده تو گوشم ولی هیچی بش نگفتم.
اون وسط احسان یه خاطره گفت ک جالب بود میگفت 17 18 سالش بوده با یکی از دوستاش با ماشین توی خ آزادی یه دفعه میپیچن جلوی ی ماشین و آقاهه هم برمیگرده یه فحشی بشون میده دوست احسانم جوابشو میده بعد آقاهه از ماشین پیاده میشه (گنده تر از اونی بوده ک در بالا توصیفش کردم ;D ) یه مشت میکوبه رو کاپوت ماشین احسان میگفت اگه دوستمو میگرفت میزد منم باهاش دوستمو میزدم ;D دوستش واسه اینکه کتک نخوره(احسان میگفت انقدگنده بود ک وقتی مشت کوبید رو کاپوت ماپریدیم بالا) از ماشین پیاده میشه دست و پاش رو کج میکنه(یه جوری ک انگار فلجه) آقاهه هم دلش میسوزه لپشو میکشه میگه تو دیگه چرا آخه :))
مهمونای دوم برنامه دو برادر ب اسمای عادل و عدنان بودن ک با پدرشون اومده بودن . این دو برادر ب صورت مادرزادی پاهاشون کلا رشدنکرده بود(ی جوری ک انگار پا نداشتن ) ! این دو برادر با این حال توی مکانیکی پدرشون کار میکردن (:-غیرت) :o و طوری ک پدرشون کلا کار نمیکرد و فقط ابزارها رو ب این دوتا میرسوند ;D
 
پاسخ : ماه عسل

برنامه دیروزش خیلی خوب بود. هم از حال و هوای شهادت امام علی و شب‌های قدر بیرون اومده بود و هم مقداری طنز و دوستانه بود.
اولش یکسری آدم دعوت کرده بود که از لحاظ جسمی تو بهترین وضعیت بودن و قسمت دومش دقیقا عکس این قضیه.
مربیه تیکه جالبی به علیخانی انداخت و گفت: احسان جان قطعا کسانی هستند که خیلی بهتر از شما حرف میزنند ولی این خواست خدا بوده که شما الان اینجا نشستی!
ولی از حق نگذریم خاطره‌ای که دیشب احسان تعریف کرد خدای خنده بود :)) تا پنج دیقه بعدش داشتم میخندیدم.
 
پاسخ : ماه عسل

بچه ها اون پسره (:-") کیه تو تیتراژ اول که پیرهن نارنجی پوشیده !؟ ;D

از اول رمضون درگیرم بیام بپرسم اینو یادم میره همش :))
 
پاسخ : ماه عسل

مهمون‌ـای آخرشون تهِ پشتکار بودن دیگه. خیلی‌از ماها ماشالّا تن‌مون سالمه مشکلی هم نداریم خداروشکر؛ اما برای هرکاری یه‌بهونه‌ای می‌آریم تا از زیرش دربریم. بعد این‌ـا که تو نگاه اوّل «واقعاً» به‌دور از توانایی برای انجام هرکاری می‌یان، این‌طور تو کارشون موفق بودن.
این‌مربّی‌شون هم خیلی قشنگ صحبت می‌کرد. اون‌ـا هم که ته‌ِ هیکل بودن دیگه. :)) :-" خاطره‌ی احسان علی‌خانی رو من فقط دست‌م رو گذاشته بودم رو دل‌م این‌جوری =)).
خوبه راضی‌م. حدّاقل برای یه‌شب‌هم که شده گریه نکردم پا تی‌وی. :-"

ویرایش:
به نقل از لولیع :
خاطره‌ش چی بود؟ :-"

از قسمتِ 15:45 تا 17:49 این‌فیلم. :-"
+ لینک‌آپارات.

به نقل از NEO :
مربیه تیکه جالبی به علیخانی انداخت و گفت: احسان جان قطعا کسانی هستند که خیلی بهتر از شما حرف میزنند ولی این خواست خدا بوده که شما الان اینجا نشستی!

قسمتِ 21:08 همون‌لینک. :))))
 
پاسخ : ماه عسل

خاطره‌ش چی بود؟ :-"
 
پاسخ : ماه عسل

نمردیمو بلاخره پای ماه عسل خندیدیم

اون یارو رضا که اومد توی ساختمان پزشکان بازی میکرد...نه؟
 
پاسخ : ماه عسل

به نقل از jojo naghash :
نمردیمو بلاخره پای ماه عسل خندیدیم

اون یارو رضا که اومد توی ساختمان پزشکان بازی میکرد...نه؟
آره رضا همون دوست ناصر بود تو ساختمون پزشکان (میگفت : جووووووووووون ؟) ;D


پ.ن:قسمت خاطره رو تو پست قبل قرمز کردم
 
پاسخ : ماه عسل

و اما بریم ماه عسل بیست و ششم رو ببینیم.بچه ها بیایین.
 
پاسخ : ماه عسل

امرور ماه عسل قشنگ نی :-"
 
پاسخ : ماه عسل

چرا نفرات برتر کنکور رو مث هر سال دعوت نمیکنن به برنامه؟ ~X(
 
پاسخ : ماه عسل

یارو 25 سال پشت کنکور مونده
اصا امیدوار شدم
23 سال دیگه وقت دارم پس :))
 
پاسخ : ماه عسل

واقعا احسنت داره این پشتکار و تلاش خستگی ناپذیر این پدر 108 ساله ... :-" =))

+ ملت کنکوری افسرده ، یاد بگیرین :))

برنامه معرکه بود آقا :)) /m\
 
پاسخ : ماه عسل

یارو 108 سالشه بچه بغلش داره :))

احسان بش گفت با نگهدارنه تا 108 سالگی رسیده :))

90 تا بچه و نوه و نتیجه داره :))

بچه بزرگش 60 سالشه :))
 
پاسخ : ماه عسل

به نقل از arvin.a :
یارو 108 سالشه بچه بغلش داره :))

احسان بش گفت با نگهدارنه تا 108 سالگی رسیده :))

90 تا بچه و نوه و نتیجه داره :))

بچه بزرگش 60 سالشه :))
گفت دختر بزرگش 70 سالش بود . :-"
 
Back
بالا