قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

از دﺳﺖ دادن ﭼﯿﺰی ﮐﻪ دوﺳﺘﺶ دارﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﺳﺨﺖ ﺗﺮ از ﻧﺪاﺷﺘﻦ آن از اﺑﺘﺪای اﻣﺮ اﺳﺖ...

در این جا همه چیز چنان خوب است که فکر کردن به زمانی که در ان دیگر روزهای دیگری را نخواهیم دید خیلی دردناک است...

رویای غیر ممکن ها نام نخصوصی دارد که به ان امید میگوییم.

آﺧﺮﯾﻦ ﭼﯿﺰی ﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﻣﺤﮑﻢ ﻧﮕﻪ ﻣﯽ دارد اﻏﻠﺐ دﺳﺖ ﮐﺴﯽ اﺳت!!
کتاب:دختر پرتغالی...نویسنده:یوستاین گاردره:یوستا
 
یک عاشقانه آرام !


.. هیچ عـاشـقـی، شبیه عـاشـقِ دیگر نـیست.

چهارتا نوشیدنیِ خنک بی زحمت ..!

_ چشم آقا!

عزیزِ من! بسیاری از راه ها را پـیـاده باید رفت .. سوارگان، هرگز آنچه را که باید ببیند، نمی بیند.

_ ببخشید آقا! این بلیت ها چه مدت اعتبار دارد؟!

_ یکسال.

_ کاش یک عمر اعتبار داشت!

_ توصیه میکنیم بلیت هایی درست کنند که اعتبارِ آن، یک عمر باشد!

_ برای همه جای وطن.

_ اما یـکـسـره! .. برگشتی در کار نـباشد!

.. اصل، وجودِ مقصد ست و هدف ، نـه؟!

_ _ _


آنها به آنچه بودند، اعتراضی نـداشتند؛

اما به آنچه میتوانستند باشند، می اندیشیدند!


آنچه میخواستند فقط این بود که زندگی، که عشق، طعمِ آرمانی عشق و زندگی را داشته باشند؛

طعمی که بر حـسـرتـــِ انسان غلبه کند،

آبی که به راستی یک تشنگی توصیف ناپذیر را فروبنشاند یا حتا نـنـشاند، اما باشد!

یک کاسه آب یا یک چشمهِ کوچک.


_ نگاه کن! چنبرِ روزها، ما را به چنگِ همهِ چیزهایی که از آنها وحشت داشتیم، انداخته ست،

.. یـکـنـواخـتـــ .. یـکـنـواخـتـــ !

شکایت نمیکنم؛ حیرت میکنم!!


_ _ _


شب ها را به یاد می آوری؟! شب ها ؛

پیش از آنکه به خواب رویم، چقدر حرف داشتیم که بزنیم!

انگار که حرف هایمان تمامی نـداشت.

چندبار پیش آمد که طلوعِ آفتاب را دیدیم و رنگِ خواب را نـدیدیم؟!


آخر چه شد که حال، دیگر، می آییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟!

شب ها دگرگون شده؟ حرف ها تمام شده؟

.. یا مــا تـمـام شده ییم؟!

جای عشق، در این شب های خالی و خلوت کجاست؟!



_ _ _

تکراری ؛ اما چه ایرادی داره مگه ؟!


||
/\


مـن ؛ انسانم!

مـن ؛ «مردی که میخندد!» ، خوف آورم!



میدانید به چه میخندم؟!

به شما ها ،

خودم ،

و همه چیز!



این خنده ، معرف پریشان حالی ست ؛

نشانهِ نفرت ،

سکوت اجباری ،

و خشم ست!



مـن ؛ میخندم!

این بدان معنی ست که ،

می گریم .. !!



«:)» !!



.
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

" هیچ بحرانی نمی تواند پوسته عادت را بشکند . "

رِبِکا , دافنه دوموریه
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

اشخاصی نیم عمر خود را صرف تخصص در فیزیک یا شیمی یا فلسفه می کنند و ادعایی در این باره ندارند، ولی هر شاگرد بقالی خود را در این امور صاحب نظر می داند و از دیگران مصرانه می خواهد که سخنانش را در این باب بپذیرند!

هربرت اسپنسر
تاریخ فلسفه-ویل دورانت-فصل8
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

- اگر مغز ما آن‌قدر ساده بود که می‌توانستیم آن را درک کنیم؛ آن‌قدر احمق می‌بودیم که نمی‌توانستیم آن را درک کنیم!


~ راز فال ورق - یوستاین گاردر
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

...خداوند برای هرکس همون قدر وجود داره که او به خداوندایمان داره (...) اما برای کسیکه ایمان نداره متاسفانه خداوندی هم وجود نداره.

روی ماه خداوند را ببوس/مصطفی مستور
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

اگربرای زندگی چرایی داشته باشیم میتوانیم باهر چگونه ای بسازیم.
ایمن زیستن خطرناک است.
به موقع بمیر.
ازهمه چی بکن و آزاد فکر کن تا به حقیقت برسی.
همه تنها به خود عشق میورزند.

وقتی نیچه گریست
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

"پسرجان، تو را به انتقاد ادبي چه كار؟ اصلا در اين خط هم نباش. اين كار را بگذار براي اشخاصي كه دانشگاه نرفته‌اند. ميبيني همين اشخاصند كه هر روز در روزنامه‌ها هنگامه مي‌كنند."

«اهميت ارنست بودن» - اسكار وايلد
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

«یک‌نفر به‌تنهایی هیچ‌چیز نمی‌داند.»

شازده کوچولو-دوسنت اگزوپزی
 
جنگ و صلح

و به ذهن هیچ کس نخواهد رسید که بزرگ دانستن چیزی که با معیار های خوبی و بدی قابل سنجش نباشد، اقراریست به ناچیزی و حقارت بی نهایت خود ما!

جنگ و صلح-جلد چهارم-لئون تالستوی
 
  • لایک
امتیازات: مت
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

بهشت ممکن است وجود نداشته باشد،ولی بودن جهنم حتمی است.

/دشمن عزیز/جین وبستر/
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

-از بوی آبجو استفاده می‌کنم تا از بوی مرگ رها شوم،اما در مورد تو،فقط بوی مرگ است که تو را از بوی آبجو رها می‌کند.

اگر شبی از شبهای زمستان مسافری-ایتالو کالوینو
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

وقتی نمیتوانی قواعد بازی را تغییر دهی، پس خفه شو و بازی کن.
من گنجشک نیستم-مصطفی مستور


در فلسفه هم گاهی شعر های لطیفی هست. مثل این حرف که میگه خداوند از شدت ظهورش مخفی است .در واقع مفهوم این حرف اینه که خداوند اونقدر هست که گویی نیست. اون قدر حضور داره که انگار غایبه. اصلا غیبتش به دلیل شدت ظهورشه. میگن خداوند مثل یه صداست که از اول آفرینش تا آخر اون با یه حالت پیوسته در هستی نواخته میشه. چنین صدایی رو تا قطع نشه کسی نمیتونه بشنوه. در واقع دائمی بودن صدا مانع شنیدنش می شه. شاید به همین دلیله که ما نمیتونیم خداوند رو درک کنیم. به نظر من این خیال انگیزترین شعری یه که انسان در طول تاریخ سروده.
چند روایت معتبر-مصطفی مستور
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

"شکر که من هیچ خدایی را از هیچ کسی به ارث نبرده ام! من آزادم که خدای خودم را آن طور که آرزو دارم تصور کنم! خدای من مهربان، دلسوز، خلاق، بخشنده ، فهمیده و شوخ طبعه!"

بابا لنگ دراز - آلیس جین وبستر
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

.... بنابراین کشف نظریه ای یگانه و کامل، شاید کمکی به بقای نژاد بشر نکند. شاید حتی بر روش زندگی ما تاثیری نگذارد. اما از سپیده دم تمدن تاکنون انسان ها از دیدن رویداد ها همچون مجموعه ای نامربوط توضیح ناپذیر، ناخشنود بوده اند. آنها همواره در اشتیاق درک نظم نهفته در دل هستی بوده اند. امروزه ما همچنان در آرزوی آگاهی برآنیم که از کجا آمده ایم و آمدنمان بهر چه بوده است. اشتیاق ژرف بشریت برای دانش، کنکاش مداوم ما را به خوبی توجیه می کند. ما به هیچ وجه به کمتر از توضیح کامل جهانی که در آن بسر می بریم، رضایت نمی دهیم.

- تاریخچه ی زمان - استیون و. هاوکینگ
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

گاهی انسان دستخوش کسی یا چیزی میشود که مثل " پر " در دستش به بازی می‌افتد.

[پر - ماتسن]
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

انسان‌های خوش‌بین و بدبین هردو می‌میرند؛ اما به دو روش کاملاً متفاوت از زندگی استفاده کرده‌اند.


~ چون رود جاری باش - پائولو کوئیلو
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

آدم باتجربه می داند که بهترین کار آن است که تازیانه را به تهدید بالای سر حیوان نگه دارد
و تا می دود آن را بر سرش فرود نیاورد


جنگ و صلح - لئون تالستوی
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون


دخترک شش سالهٔ زیبایی‌ را می‌شناسم که نور چشم پدرش است . این دختر باور دارد که بابانوئل راستکی است . او معتقد است که سندباد هم وجود دارد ؛ و آرزو دارد وقتی‌ که بزرگ شد پری دریائی شود . وقتی‌ بزرگتر‌های جدی و محترمش به او یا همکلاسی‌هایش بگویند که بابانوئل یا پریان دریائی وجود دارند ، کاملا باور می کنند . بچه‌ها هر آنچه را که بهشان بگویند باور می کنند . اگر بگوئید که جادوگر‌ها می توانند یک شازده را به قورباغه تبدیل کنند باور می کنند . اگر هم بگوئید که بچه‌های بد در جهنّم کباب می شوند، شب‌ها کابوس کباب شدن می‌بینند . من به تازگی شنیدم که این دخترک را بدون اجازه پدرش برای یک دورهٔ یک هفته‌ا‌ی پیش یک راهبهٔ کاتولیک فرستاده اند .

فکر می‌کنید این طفل در مکتب آن راهبه چه می‌آموزد ؟

ریچارد داوکینز _ویروس های ذهن
 
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

اگر می بینید کسی کار بزرگی نمیکند ، برای این است که یا لباسی ندارد که بهش تکلیف کند ؛ یا اساسا آدم کوچکی است.

فرهاد جعفری - کافه پیانو

.

آدمی که مشهور نیست وجود ندارد ، یعنی وجود دارد اما فقط برای خودش نه دیگران و کسی که فقط برای خودش وجود داشته باشد تنهاست و من از تنهایی می ترسم.

مصطفی مستور - روی ماه خداوند را ببوس
 
Back
بالا