پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
اشخاصی نیم عمر خود را صرف تخصص در فیزیک یا شیمی یا فلسفه می کنند و ادعایی در این باره ندارند، ولی هر شاگرد بقالی خود را در این امور صاحب نظر می داند و از دیگران مصرانه می خواهد که سخنانش را در این باب بپذیرند!
پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
اگربرای زندگی چرایی داشته باشیم میتوانیم باهر چگونه ای بسازیم.
ایمن زیستن خطرناک است.
به موقع بمیر.
ازهمه چی بکن و آزاد فکر کن تا به حقیقت برسی.
همه تنها به خود عشق میورزند.
پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
"پسرجان، تو را به انتقاد ادبي چه كار؟ اصلا در اين خط هم نباش. اين كار را بگذار براي اشخاصي كه دانشگاه نرفتهاند. ميبيني همين اشخاصند كه هر روز در روزنامهها هنگامه ميكنند."
پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
وقتی نمیتوانی قواعد بازی را تغییر دهی، پس خفه شو و بازی کن. من گنجشک نیستم-مصطفی مستور
در فلسفه هم گاهی شعر های لطیفی هست. مثل این حرف که میگه خداوند از شدت ظهورش مخفی است .در واقع مفهوم این حرف اینه که خداوند اونقدر هست که گویی نیست. اون قدر حضور داره که انگار غایبه. اصلا غیبتش به دلیل شدت ظهورشه. میگن خداوند مثل یه صداست که از اول آفرینش تا آخر اون با یه حالت پیوسته در هستی نواخته میشه. چنین صدایی رو تا قطع نشه کسی نمیتونه بشنوه. در واقع دائمی بودن صدا مانع شنیدنش می شه. شاید به همین دلیله که ما نمیتونیم خداوند رو درک کنیم. به نظر من این خیال انگیزترین شعری یه که انسان در طول تاریخ سروده.
پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
"شکر که من هیچ خدایی را از هیچ کسی به ارث نبرده ام! من آزادم که خدای خودم را آن طور که آرزو دارم تصور کنم! خدای من مهربان، دلسوز، خلاق، بخشنده ، فهمیده و شوخ طبعه!"
پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
.... بنابراین کشف نظریه ای یگانه و کامل، شاید کمکی به بقای نژاد بشر نکند. شاید حتی بر روش زندگی ما تاثیری نگذارد. اما از سپیده دم تمدن تاکنون انسان ها از دیدن رویداد ها همچون مجموعه ای نامربوط توضیح ناپذیر، ناخشنود بوده اند. آنها همواره در اشتیاق درک نظم نهفته در دل هستی بوده اند. امروزه ما همچنان در آرزوی آگاهی برآنیم که از کجا آمده ایم و آمدنمان بهر چه بوده است. اشتیاق ژرف بشریت برای دانش، کنکاش مداوم ما را به خوبی توجیه می کند. ما به هیچ وجه به کمتر از توضیح کامل جهانی که در آن بسر می بریم، رضایت نمی دهیم.
پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
دخترک شش سالهٔ زیبایی را میشناسم که نور چشم پدرش است . این دختر باور دارد که بابانوئل راستکی است . او معتقد است که سندباد هم وجود دارد ؛ و آرزو دارد وقتی که بزرگ شد پری دریائی شود . وقتی بزرگترهای جدی و محترمش به او یا همکلاسیهایش بگویند که بابانوئل یا پریان دریائی وجود دارند ، کاملا باور می کنند . بچهها هر آنچه را که بهشان بگویند باور می کنند . اگر بگوئید که جادوگرها می توانند یک شازده را به قورباغه تبدیل کنند باور می کنند . اگر هم بگوئید که بچههای بد در جهنّم کباب می شوند، شبها کابوس کباب شدن میبینند . من به تازگی شنیدم که این دخترک را بدون اجازه پدرش برای یک دورهٔ یک هفتهای پیش یک راهبهٔ کاتولیک فرستاده اند .
فکر میکنید این طفل در مکتب آن راهبه چه میآموزد ؟