پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
ناشناس ... وقتی سرانجام به حرف کشیدنش، شروع کرد به داستان سازی، قصههایی که توش خودش بازی میکرد، انگار میخواست زندگی از دست رفتهش رو جبران کنه: همه گفتن بیمار افسانه بافه.
... هیچکسی برای زندگیش خوابهای خوب ندیده بود. هیچکسی رو گهوارهش خم نشده بود تا براش پیروزی و درخشش و عشقهای زیبا آرزو کنه. دیوانهها همیشه بچههایی هستن که هیچکسی براشون خواب خوب ندیده.
[مهمان ناخوانده، اریک امانوئل اشمیت]
ناشناس ... وقتی سرانجام به حرف کشیدنش، شروع کرد به داستان سازی، قصههایی که توش خودش بازی میکرد، انگار میخواست زندگی از دست رفتهش رو جبران کنه: همه گفتن بیمار افسانه بافه.
... هیچکسی برای زندگیش خوابهای خوب ندیده بود. هیچکسی رو گهوارهش خم نشده بود تا براش پیروزی و درخشش و عشقهای زیبا آرزو کنه. دیوانهها همیشه بچههایی هستن که هیچکسی براشون خواب خوب ندیده.
[مهمان ناخوانده، اریک امانوئل اشمیت]