قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

venusi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
50,064
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
ادبیات نمایشی
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

((گاهی اوقات انسان ب مانند یک پر در دست دیگری ب بازی گرفته می شود))


par_اثر ماتیسن
 

iarsham

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
7,575
نام مرکز سمپاد
َ
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
ادبی
دانشگاه
تهران (هنرهای زیبا)
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

-تو واقعا اعتقاد داری که یه خدا توی اون کوه زندگی میکنه؟
-مهم نیست که من به چی اعتقاد دارم...اون واقعا اونجا زندگی میکنه!

جلاد اغر...دارن شان
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,918
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

انسان ها بیش از هر چیز دیگر، از اندیشیدن وحشت دارند - بیش از فقر، حتی بیش از مرگ.

«اندیشه»؛ انقلاب می کند، از تخت به زیر می کشد و نابود می سازد. امتیازات دروغین، سنن و عرف جوامع، و عادات راحت طلبانه ی انسان ها را، بدون ذره ای رحم، از دم تیغ می گذراند. هیچ قانونی را به رسمیت نمی شناسد؛ آنارشیست است. مراجع قانونی را به پشیزی نمی انگارد و بر خرد کهن نیز وقعی نمی نهد. اندیشه به سادگی در گودال جهنم می نگرد و هراسی او را فرا نمی گیرد.

بشر، لکه کوچکی مغروق در ژرفای بی پایانی از سکوت است؛ اندیشه این را می بیند و با این حال، غرورمندانه خود را به نمایش می گذارد‌، گویی ارباب کائنات است.

«اندیشه» چالاک، آزاد و عظیم است، یگانه روشنایی این جهان، و بزرگ ترین مایه فخر بشر.


- برتراند راسل، "چرا بشر می جنگد"، فصل ۵
 
ارسال‌ها
296
امتیاز
2,196
نام مرکز سمپاد
بستان
شهر
یک
سال فارغ التحصیلی
2002
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

اصل ۶:
در این‌که ما ارادۀ آزادی داریم که ما را از باورداشتن به اشیاء مشکوک باز می‌دارد و نمی‌گذارد فریب بخوریم.

امّا گیرم که آفریدگار ما قادر مطلق باشد؛ یا حتّی اگر ثابت شود که وی دلش خواسته است که ما را فریب دهد، ما در خود احساس آزادی می‌کنیم؛ و این آزادی چنان است که هربار دلمان بخواد، می‌توانیم از باورداشت به چیزهایی که خوب نمی‌شناسیم، بپرهیزیم؛ و بدین‌سان هرگز در دام فریب نیفتیم.

اصول فلسفه - رنه دکارت.
 

Noo$hin

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
2,464
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

به تمام لحظه هایی فکر می کنم که مادرم من و کریگ را فرشته های کوچولو صدا می کرد، ولی همیشه دلش سه بچه می خواست.به نظر او خانواده ی کامل یعنی همین.اصلا به همین دلیل است که دو صندلی در جلو و سه صندلی در پشت اتومبیل ها ست.باید همین باشد، طبیعت بشر این است.
همیشه به این موضوع فکر می کردم که طراحی‌ اتومبیل ها و ماهیت بشر واقعا چه ارتباطی به هم دارند، ولی می دانستم که هیچ چیز در این باره نمی شود گفت .وقتی فکری به سر مادرم فرو می رود، یک میلیون دلیل برای اثبات حرفش می آورد.
و حالا او سومین فرشته ی کوچولو ست.

یک سال بدون او/لیز کسلر
 

ShiNinG

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
326
امتیاز
4,247
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
مشهد
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

بیا وداع کنیم ...
بیا وداع کنیم ...
اگر بنا باشد کسی از ما بماند ...
همان به که تو بمانی ...
"کینه ی" تو به کار این دنیا بیشتر می آید تا "عشق" من !

■ محمود دولت آبادی/کلیدر
 

esfrwms

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,325
امتیاز
19,301
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
Fefu
رشته دانشگاه
General medicine
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون


« ... متاسفم! من واقعاً از این که ملحدها نمی تونند خداوند رو تجربه کنند متاسفم. در تجربه ی خداوند، برخلاف تجربه ی طبیعت که قانون هاش بعد از آزمایش به دست میاد، اول باید به قانونی ایمان بیاری و بعد اون رو آزمایش کنی. حتی باید بگم هر چه ایمانت به اون قانون نیرومندتر باشه احتمال موفقیت آزمون ها بیشتره. یعنی هر اندازه که به خداوند باور داشته باشی خداوند همون اندازه برای تو وجود داره. هر چه بیشتر به او ایمان بیاری، وجود و حضور او برای تو بیشتر میشه...»

روی ماه خداوند را ببوس - مستور
 

Moshk

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,141
امتیاز
2,882
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

ایوانا آه عمیقی کشید و گفت:«زمان مثل یک پازل است.یک جعبه غول پیکر از میلیون ها قطعه پازل را تصور کن-این آینده است. در کنار این جعبه، صفحه خیلی خیلی عظیمی را تصور کن که قسمتی از آن با تکه پازل های چیده شده پر شده آنهایی که در زمان حال هستند، هر بار که می خواهند تصمیم بگیرند، کورکورانه به سراغ جعبه قطعه های پازل می روند، یک تکه پازل را بیرون می‌آورند و آن را روی قسمتی از صفحه جا می اندازند. همین که قطعه ای به آن صفحه اضافه می شود، روی شکل نهایی و طرح کلی پازل تاثیر می گذارد و دیگر فایده ای ندارد که سعی کنیم بفهمیم اگر قطعه ی دیگری از پازل را جای قطعه قبلی برداشته بودیم، پازل چه شکلی می شد.»
...
قبل از آن که دوباره چیزی بگویم، مدتی طولانی به حرف هایش فکر کردم. بعد گفتم:«یعنی تو می گویی چون گذشته را نمیتوانیم تغییر دهیم فکر کردن به آن بی فایده است؟»
سرش را تکان داد و گفت :«در اصل منظورم همین است.» خم شد. برق روشنی در چشم سبزش ظاهر شد و درخشش ماتی در چشم قهوه ای رنگش دیدم. «یک موجود فانی ممکن است با فکر کردن به ماهیت پازل دنیا دیوانه بشود. پس فقط به مشکلات زمان حال فکر کن تا سالم پیش بروی»

دریاچه ارواح جلد دهم قصه های سرزمین اشباح(حماسه دارن شان)-نویسنده دارن شان
 

ATE

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
456
امتیاز
13,491
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

وقتی تونستیم این حرف کافکا رو قبول کنیم اونوقت کنار هم به آرامش میرسیم:



چیزی که تمام وجود مرا مجذوب می کند دلیلی ندارد که حتی ذره ای هم در تو اثر کند و بر عکس،

چیزی که در نظر تو معصیت است ممکن است در نظر من معصومیت باشد . . .

چیزی که برای تو وخامتی به دنبال ندارد، ممکن است برای من حکم سنگ قبر را داشته باشد . . . !


برگرفته از کتاب "نامه به پدر" / فرانتس کافکا
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

فیلسوفان یونان..نوشته ی دیوگنس لائرتیوس

سولون در سوگ پسرش میگریست.فردی ب او رسید و گفت دیگر فایده ندارد
سولون جواب داد ب همین دلیل است میگریم.چون دیگر فایده ندارد..
 

farzane.f

کاربر فعال
ارسال‌ها
47
امتیاز
260
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سمنان
مدال المپیاد
زیست
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

اره اوضاع چقدر سرخپوستی میشد!
فکرش را بکن عجب قصه هایی برای گفتن داشتم
"اره بچه که بودم باخبر شدم خواهربزرگم مرده بلافاصله خبر اومد که پدرم هم که داشته میومده مدرسه منو با خودش ببره تصادف کرده"
در ان انتظار ترس و وحشتم دیگر کامل شد
شرو کردم دعا کردن به درگاه خدا:
"خدایا خواهش میکنم بابا رو نکش. خدایا خواهش میکنم بابا رو نکش. خدایا خواهش میکنم بابا رو نکش."


خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پاره وقت - شرمن الکسی
 

ghasedak!

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
209
امتیاز
585
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بهشهر
دانشگاه
دانشگاه مازندران- بابلسر
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

جوانک شگفت زده پرسید : " بزرگ ترین دروغ جهان چیست؟"
- ان است : " در لحظه ی مشخصی از زندگی مان، اختیارمان را بر زندگی خوذ از دست می دهیم و از آن پس سرنوشت بر زندگی ما فرمانروا خواهد شد. این بزرگترین دروغ جهان است."

کیمیاگر - پائولو کوئیلو
 

Noo$hin

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
2,464
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

-پیکاسو عاشق کارای کلی بود.می گفت یاد گرفتن اینکه چه طور مثل یه استاد نقاشی کنی سال ها طول می کشه، اما یاد گرفتن اینکه چه طور مثل بچه ها نقاشی کنی یه عمر طول می کشه.

|اسم من مینا ست|دیوید آلموند|
 

fatima.hadadi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
146
امتیاز
504
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
رشته دانشگاه
فلسفه
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

شاید قطع مراوده با دوستانی که منحصرا برای نفع و لذت بردن ، به ما نزدیک شده بودند ، وقتی دیگر نه مفیدیم و نه مطبوع ، امر خارق العاده ای نباشد. زیرا مدار دوستی ، فقط متکی به این مزایا بود و چون از بین رفت ، منطقی است که دوستی نیز پایان یابد. اما ممکن است ، به حق به آن کس ایراد گرفته شود که در دوستی ، جز استفاده و لذت بردن ، هدفی نداشته ولی اینطور وانمود می کرد که دارای عواطف ِ اخلاقی بوده است ...
کتاب ِ اخلاق، ارسطو، ترجمه رضا مشایخی، نشر نگاه ، صفحه 325
 

Carina

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
179
امتیاز
724
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سبزوار/تهران
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

زندگی سایه ایست لغزان، بازیگری بینوا، که بر صحنه میخرامد
و مهلت خود را با دلهره می گذراند، و دیگر خبری از او نمیشود؛
زندگی داستانیست پر شور و غوغا، اما بی معنا،
که ابلهی روایت کرده است.


مکبث - شکسپیر
 

alden

کاربر فعال
ارسال‌ها
66
امتیاز
638
نام مرکز سمپاد
T
شهر
AV
سال فارغ التحصیلی
1393
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

دقیقتر بگویم : بشریت با یک سری پژوهش هایی روبروست که هیچ پاسخ راضی کننده ای برای آنها نمی یابد . در این حالت دو گزینش داریم : یا آنکه خود را و باقی مردم را فریب دهیم و چنین وانمود کنمی که آنچه را که لازم است بدانیم میدانیم ، و یا آنکه چشم بر مسائل بزرگ و اساسی ببندیم و به صورتی قاطع امید به هر گونه پیشرفت را رها کنیم . به این ترتیب بشریت به دو بخش تقسیم می شود . یا بطور کلی مردمان چنین می نمایند که همه چیز را میدانند یا آنکه بکلی بی تفاوت می مانند .... سوفی عزیز ، سقراط مدعی همه چیز دانستن نبود ، اما بی تفاوت هم نبود . او فقط می دانست که هیچ چیز نمی داند و این مطلب امری نبود که مورد توجه او باشد . پس به فلسفه گرایید و فیلسوف شد ،یعنی کسی که نمیگذارد او را به ژرفا بیندازند ، کسی که به گونه ای خستگی ناپذیر در جست و جوی رسیدن به آگاهی و دانایی واقعی است .

دنیای سوفی - یوستاین گاآردر
 

esfrwms

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,325
امتیاز
19,301
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
Fefu
رشته دانشگاه
General medicine
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

« گاهی آدم را با چیزی تهدید می کنند، چیزی که تابِ ایستادگی در برابرش را ندارد، فکرش را هم نمی تواند بکند. آن وقت می گوید: این کار را با من نکنید، با شخصِ دیگری بکنید، با فلان و بهمان! و شاید بعد ها وانمود کند که حقه ای بیش نبوده، آن را سوار کرد که جلوشان را بگیرد و از صدقِ دل بر زبانش نیاورد، ولی کور خوانده! از صدقِ دل بر زبانش می آورد ... »

1984- جورج اورول
 

moOn:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
335
امتیاز
2,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

یک واژه یِ قشنگ در دنیا وجود دارد."هیچ" . به هیچ فکر کن!

عقاید یک دلقک/هاینریش بل x:
 

shima.

کاربر فعال
ارسال‌ها
64
امتیاز
1,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

در سمفونی ها گاهی آهنگی آرام و کم از میان هیاهوی ارکستر رخنه می کند . این آهنگ خفیف و لطیف بخش است . اما به دل شما می نشیند . شما دائما انتظارش را دارید . باز این صدای خفیف تکرار می شود . منتها این دفعه بیش از بار اول شما را می گیرد . کم کم تمام ارکستر یکصدا همان آهنگ دلخواه شما را با چنان قدرتی بیان می کند که دیگر اختیار از دستتان در می رود . مصیبت های جگرخراش هم همینطور بروز می کند . انسان اول تمام عمق آنها را درک نمی کند . گاهی خودی نشان می دهند و در نیستی فرو می روند . ناگهان تمام ارکستر به صدا در می آید . آنوقت اشک از چشم های شما جاری می شود و خودتان نمی دانید برای چه گریه می کنید .

چشم هایش - بزرگ علوی
 

ShiNinG

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
326
امتیاز
4,247
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
مشهد
پاسخ : قسمـت‌های جالـب از کتـاب‌های موردعلاقـه‌تون

پس از تاریکی - هاروکی موراکامی

«پس از خانه درمی‏آیی و شب‏ها خیابان گز می‏کنی؟»
ماری می‏گوید: «فقط خوابم نمی‏برد. وقتی زور می‏زنم، تنها فکر و خیالم این است که خواهرم تو اتاق بغلی آن جور خوابیده. حالم که بد می‏شود، دیگر نمی‏توانم چاردیواری خانه را تحمل کنم.»
«دو ماه، هان؟ مدت زیادی است.»
ماری سری به تایید می‏جنباند.
کوروگی می‏گوید: «البته من که از موضوع سر در نمی‏آورم، اما به نظرم می‏رسد خواهرت لابد مشکل بزرگی دارد که نمی‏تواند از پسش برآید، چیزی که نمی‏تواند دست تنها حلش کند. بنابراین فقط دلش می‏خواهد برود تو رختخواب و بخوابد، تا از دنیای مادی دور باشد. به نظرم از احساسش سر درمی‏آورم. یا بهتر است بگویم دقیقا می‏دانم احساسش چیه.»

× نمیدونم میشه اینجا نظر داد راجب کتاب یا نه، اما من دقیقا این احساس و تجربه کردم. اینکه وقتی مشکلی داری که نمیتونی حلش کنی، فقط میخوای بخوابی. کاملا حس میکنم جای اون دخترم.
 
بالا