پرت و پلا

  • شروع کننده موضوع
  • مدیر کل
  • #1

Admin2

لنگر انداخته
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
7,646
امتیاز
37,423
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1389
اولین ماه های سال تحصیلی بود. کلاس زیست بودیم. دیروزش کلی مشکل برام پیش اومده بود و درگیر شده بودم. کنترل عصبی هم نداشتم. بدجوری ناراحت بودم.

کلاس زیست بود. معلم زیستمون عادت داشت مطلب زیاد بگه . از هرکجا که شد. به تمام سوالات هم جواب میداد و از هر مطلبی که میگفت پرسش هم داشت. یعنی اگر همیشه مطالب رو نمی نوشتی ، نمی تونستی نمره خوبی ازش بگیری.

روی تخته سیاه نوشته های زیادی دیده میشد. کلی متن و تصویر. معلم به ما گفت از همه این ها تو امتحان میاد. بچه ها اعتراض کردند که مطالب خیلی زیاده. من هم میخواستم اعتراض کنم.

میخواستم بگم مطالب خیلی پخش و پلا هستند. وقتی دهنم رو باز کردم بگم ، گفتم آقا خیلی پرت و پلا میگین.

و این شد که من از کلاس اخراج شدم. هرچند که هرگز منظور بدی نداشتم.

و من همیشه شرمنده این معلم بودم و هستم. بعد از اون نتونستم به چشماش نگاه کنم.

و این پرت و پلا من رو مشهور کرد. عده ای ستایشم می کردند و عده ای متعجب . اما من همیشه خودم رو سرزنش میکردم.

نتیجه اخلاقی : هرگز زمانی که کنترل کامل عصبی ندارید چیزی نگید.
 

shaghayegh

کاربر فعال
ارسال‌ها
49
امتیاز
67
پاسخ : پرت و پلا

منم یه بار شایدم 2 بار(بار دوم خیلی جدی نبود!)از این کارا کردم
انقد عصبانی و ناراحت بودم که اصلا هیچی نمی فهمیدم...معلممون منو صدا کرد می خواست امتحان شفاهی بگیره
من رفتم ولی هیچی نخونده بودم
اونم شروع کرد به حرف زدن راجع به اینکه شماها خودتونو گم کردین
منم که دلم حسابی پر بود چنان پریدم بهش...هر چی خواستم گفتم که توش توهین به معلم فراوون دیده میشد!
خلاصه کلی بعدش ناراحت شدم به خود معلممونم گفتم حالم خوب نبوده اونروز اونم دیگه چیزی نگفت
اتفاقا بعد از اون اتفاق کلی رابطه مون بهتر شد!
 
  • شروع کننده موضوع
  • مدیر کل
  • #3

Admin2

لنگر انداخته
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
7,646
امتیاز
37,423
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1389
پاسخ : پرت و پلا

اتفاقا منم همان روز بهش توضیح دادم که چرا چنین اتفاقی افتاده و منم حالم خوب نبود . اون هم قبول کرد.
خداییش سر امتحان و مستمر هم حسابی بهم نمره داد.
 

trustme

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,810
امتیاز
900
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
سال فارغ التحصیلی
1387
دانشگاه
دانشگاه خواجه نصیر طوسی
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : پرت و پلا

سال اول هم سر کلاس ریاضی یه چنین کاری کردم!!
معلم اومده بود میز کناری من نشسته بود و یه بچه ها بین من و اون بود و هی سوال چرت می پرسید و نمی ذاشت من جواب سوالی رو که بهم داده بود بهشون بگم!!
بعد یهو داغ کردم و یاد چاله و میدون افتادم !!
بعد معلم گفت: آقای فلانی! این چه کاریه ! یه منفی!
منم که حالم خوب نبود : 10تا بده! 15 تا بده! برو بابا!
... بعد از ثبت 10 منفی از کلاس اخراج شدم! (چون بیش از 5 منفی داشتم)
جلسه ی بعد هم نه من عذر خواهی کرده بودم نه معلم کوتاه اومده بود! از در که اومد گفت: فلانی! بفرما بیرون!!
جلسه بعد دیگه نگفت! چون هفته ی معلم بود!!
الان هم من با ایشون خوبم هم ایشون! ایشونم تلافی نکردن!
خیلی زشت بود!! خیلی !

ویرایش: البته من باز هم برام اتفاق افتاده که از کوره در برم و دهنم باز بشه!! مخصوصا سر کلاس های بی ارزش حساب دیفرانسیل پیش دانشگاهی که واقعا عمرمون تلف شد!! توی بعضی از این موارد فکر می کنم حق داشتم! ولی در همه ی موارد خجولم !! (خجالت می کشم!!)
 

shaghayegh

کاربر فعال
ارسال‌ها
49
امتیاز
67
پاسخ : پرت و پلا

حساب دیفرانسیل از پرورشی که چرت تر نیست،هست؟؟؟
به خدا حسرت اینکه سر این کلاس نباشم تو دلم مونده
حتی 1 ساعتم نذاشت المپیاد بخونم :( :'( >:(
 

trustme

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,810
امتیاز
900
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
سال فارغ التحصیلی
1387
دانشگاه
دانشگاه خواجه نصیر طوسی
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : پرت و پلا

حساب دیفرانسیل که نه! تدریس دبیرمون !!!! این درس رو چرت می کنه!!
 

shaghayegh

کاربر فعال
ارسال‌ها
49
امتیاز
67
پاسخ : پرت و پلا

اینم حرفیه البته!
کلا معلم خیلی تاثیر داره!!!
 

taraneh

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
95
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
مطالعه برای المپیاد نجوم (فعلا مرحله 2!)
پاسخ : پرت و پلا

منم يه بار سر كلاس زبان نشسته بوديم، اين معلم زبان كلا با من لج بود چون توي كلاس بچه‌ها عوض اينكه اشكالاشونو از اون بپرسن از من ميپرسيدن اونم قاطي ميكرد. يه بار نميدونم چي گفت دقيقا يادم نيست يه مثالي زد منم همچين حالم خوش نبود رفته بودم پاي تخته چون زياد جواب داده بودم نمره كم كرده بود ازم ميگفت در سطح كلاس نميگي مطالبو! منم اعصابم خورد شد، فكر كن بري پاي تخته واسه اينكه كامل جواب دادي نمره كم بشه ازت :-\ خلاصه اين كه داشت در مورد خودش حرف ميزد خواستم بگم بلا نسبت شما يهو گفتم بلا نسبت خر! اي داد بيداد حالا بيا خر بيار باقالي بار كن! معلمم يه چند ثايه مكث كرد و بعدش گفت: do u want to go out منم هنگ كرده بودم گفتم: نه بعدش با عصبانيت برگشت گفت: but u should go و در رو باز كرد منم بي چون و چرا رفتم بعد از اون تا دو سه جلسه نذاشت برم سر كلاسش اما بعدش يادش رفت. با اينكه اصلا ازش خوشم نمي‌اومد اما اصلا هم دلم نميخواست كه اون اتفاق بيافته واقعا نفهميدم چجوري اون حرفو زدم اما به هر حال كم شدن نمره مستمرم باعث شد يادم بمونه وقتي عصباني هستم نبايد حرف بزنم.
 

taraneh

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
95
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
مطالعه برای المپیاد نجوم (فعلا مرحله 2!)
پاسخ : پرت و پلا

اين سوتي مال من نيست از پيشينيان مونده:دي
برادرم تعريف ميكرد: زمان ما يعني سال 79 چهارشنبه سوري‌ها هيشكي غايب نميشد مدير ميگفت نياييد بچه‌ها همشون ميومدن مدرسه ترقه بازي. سال سوم كه بوديم ساعت اول عربي داشتيم من كه خيلي شلوغ بودم يه ترقه گذاشتم تو كشوي معلم ديگه چشمتون روز بد نبينه ميز تركيد و من و دوستم كاوه از كلاس اخراج شديم بردنمون دفتر پيش مديرمون آقاي قنبري. مدير يه نگاهي كرد و گفت: هاتف خيلي شري. بعد رو به معلم عربي كرد گفت شما بفرماييد من اين دوتا رو كار دارم. بعد گفت: ميخواهيد اخراج نشيد؟
من گفتم: بله آقا كيه كه نخواد. گفت: پس بايد يه كاري بكنيد. من: چي آقا؟ اون: سخت نيست ازتون برمياد. من: بفرماييد. ميخوام يه كادو واسه مدير راهنمايي بفرستم. من: خوب
ميخوام يه ترقه تو گلدون بفرستم كه كار شماست. من: نه آقا ما نميتونيم. اون: پس هردوتون اخراج. من: باشه آقا ميكنيم. اون: حالا شد. ببينم چيكار ميكنيد.
خلاصه ما يه ترقه تو گلدون گذاشتيم و برديم واسه آقاي فهيمي چشمتون روز بد نبينه گلدونه كل اتاق رو ريخت بهم و كلي گرد و خال راه انداخت . اين شد كه ما اخراج نشديم اما انضباط من و دوستم اون سال 14 شد. :D
 

farnaz

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
123
امتیاز
19
نام مرکز سمپاد
فرزانگان بندر عباس
پاسخ : پرت و پلا

با با خوش بحالتون حال دبیر میگیرید بعدم رابطتون باهاش بهتر میشه ما اگه حالشونو بگیریم یا نگیریم در هر 2صورت اونا حالمونو می گیرن مخصوصا دبیر ریاضیمون متخصص ضایع کردن ادماست :D
 

masoomeh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
288
امتیاز
19
نام مرکز سمپاد
فرزانگان بندر عباس
شهر
بندرعباس
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسي پليمر
پاسخ : پرت و پلا

فرناز این جوری نگو آخه دلت میاد من که خانوم حسن زاده رو خیلی دوست درم ولی کلا کلاس شما با همه بده وگرنه چرا نه ما رو ضایع میکنه نه چیزی میگه!
 

odyssey

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
53
پاسخ : پرت و پلا

من دیروز داشتم با مدیرم حرف می زدم، یه چیزی بهش گفتم گفت واقعا؟؟؟؟ منم گفتم بله! بعد برگشتم گفتم خانم... اگه من فقط بشنوم شما بهش گفتیدا !!!!!! (آخه یکی نیست بگه دختر مثلا بگه تو می خوای چی کارش کنی !!:D )
البته خودم هم موندم تو حرفی که زدم!
یه بار هم سر کلاس هندسه داشتم یه سوالی رو برای دبیر توضیح می دادم، هر چی می گفتم باز حرف خودشو می زد، آخرش برگشتم گفتم آقای... شما گرفتین من چی می گم؟؟!! اونم یه نگاهی بهم انداخت خندید گفت بله بله گرفتم!!! منم سرخ شدم از خجالت! خیلی ضایع بود!! آخه مگه بچه پسرخالته اینجوری باهاش حرف می زنی!!! :D
 

m.a

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
169
امتیاز
17
نام مرکز سمپاد
farzanegan BND
مدال المپیاد
المپیاد؟!
من؟!!
چی مییی گی؟!
دانشگاه
کاش هیچوقت نرم دانشگاه....
رشته دانشگاه
اگه بتونم یه دانشگاه درست درمون پیدا کنم هوافضا.کیهان شناسی و اخرش عشقم سنگ شناسی
پاسخ : پرت و پلا

به نقل از نگار :
فرناز این جوری نگو آخه دلت میاد من که خانوم حسن زاده رو خیلی دوست درم ولی کلا کلاس شما با همه بده وگرنه چرا نه ما رو ضایع میکنه نه چیزی میگه!
خداییش حسن زاده خیلی با کلاس ما خوبه ها!
من یه بار کلاس سوم معلم اجتماعی ورقه های امتحان رو داد من هم مثل همیشه بد داده بودم و طبق عادت کتابم رو مثل وحشیا ورق می زدم معلم با حرص گفت چون نمره ات کم شده این جوری می کنی منم از لجش گفتم من واسه درس اجتماعی اصلا ارزش قایل نیستم که نمره اش برام مهم باشه چه برسه به کتاب مسخره اش معلم هم عصبانی شد گفت ناراحتی از کلاس برو بیرون منم گفتم اگه هوا گرم نبود یه لحظه هم سر این کلاس نمی نشستم
 

TnT

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
877
امتیاز
996
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ارومیه
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
علوم پزشکی ارومیه
رشته دانشگاه
پزشکی
اینستاگرام
پاسخ : پرت و پلا

من سر کلاس دینی شبیه بذرکار شدم . معلم داشت درس می گفت منم حال و روزم خوب نبود . بعد یه لحظه نمی دونم چی شد معلم پیچید گفت : آقای بیشعور نخند ! منم جوش زدم ، پیچیدم گفتم : چی ؟! ( خیلی بلند گفتم ) معلم گفت : اسم اون احمق چیه ؟! منم گفتم : تو که معلم دینی هستی ، اول از یه چیز مطمئن شو ، بعد در موردش قضاوت کن ! معلم گفت : 2 نمره از مستمر کم میشه ! منم گفتم به جهنم ! گفت می خوای بندازمت بیرون ؟! منم گفتم اصلاً لازم نیست تو بگی ، خودم میرم بیرون !! درو چنان بستم که هنوز جاش مونده !! بعد معاونمون اومد بعد از یه هفته آشتیمون داد . انصافاً الان هم رابطمون خوبه !
 

saye

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
305
امتیاز
105
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
تهران
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : پرت و پلا

یه بار یکی می خواست بگه: خانم مدیر الکی عصبانی شده گفت: خانم مدیر غلط کرده!
 

khormaloooooo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
512
امتیاز
904
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1 تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
90
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
بيوتكنولوژي - معارف اسلامی
پاسخ : پرت و پلا

كنترل عصبي نداشتن بيشتر تو كلاس ما اين طوري خود نمايي مي كنه كه معلماي مرد رو خانوم صدا مي كنيم!
 

amir3_13

مهمان
پاسخ : پرت و پلا

من یک بارسر کلاس جالب و مفره هنر!!!!!!!!!!!!!کل زنگو حرف میزدم......بعد یهو معلم هنرمون سرشو از کاغدش بیرون کشید و به بغلدستیم گفت:
اوی الاغ چرا سر تو مثل کبک انداختی پایین داری وق وق میکنی؟؟؟(خودمونیم باغ وحش باز کرده)
بغلدستی من هم پاشد وگفت بله؟ اقا؟ گفت همین که شنیدی احمق
منم پاشدو و کاسه ی داغتر از اش شدم و گفتم حالا این کار اشتباه کرده اما اشتباه تر و غلط بزرگتر کار شما بوده این غلطو که گفتم غاط زد....... و گفت چرا حرف زد منم همینو تکرار کردم اومد بیرونم کنه اون بغل دستیم گفت منم هستم دبیبرمون گفت به سلامت...بعد همه پاشدند 5 تای اول رحت رفتن اما تا دید همه دارن میرن اومد تو راهرو و گفت حالا دیگه تکرار نمیشه؟اگه قول میدین میذارم برگردین ما هم چیزی نگفتیم گفت بفرمایین تو...
این مال دوم راهنمایی بود ولی نمره که میداد اول اسم من و اون رو میدید و 20 میذاشت بعد به بقیه رسیدگی میکرد
 

peihaghi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,333
امتیاز
2,348
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
تهران
دانشگاه
امیر کبیر
رشته دانشگاه
مکانیک (ساخت تولید)
پاسخ : پرت و پلا

یه دفعه می خواستم بگم آقا شما اشتباه می کنید ولی داشتم می گفتم آقا شما غلط می کنید !!!!!!!!!!!!!!!!!! که جلوی خودمو گرفتم
اولای سال اول هم هی می گفتم خانم ببخشید آقا ...
گاهی اوقات هم که می خوام معلمای جوونترو صدا کنم می گم : (اسم خواهرم)
 

cowboy

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
284
امتیاز
712
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
مياندوآب
مدال المپیاد
کمی ریاضی و کامپیوتر
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : پرت و پلا

من امسال سه بار از سر کلاس یه درس انداخته شدم بیرون

بار اول که کلی اعصاب معلمو خورد کرده بودم بعد معلم گفت هرکی حرف بزنه نمرشو کم میکنم کلاس ساکت بود من الکی خندیدم

گفت پاشو برو بیرون دیگه حق نداری سر کلاس من بیای مستمرت هم که رفت

گفت میری وای میسی پشت در باید ببینمی اونجا نباید جای دیگه بری

تو سالن بودم که نمی دونم چرا گفت برگرد بیا کلاس که من با اکراه و با لبخند اومدم

جلسه بعد وقتی اومد کلاس گفتم آقا گفته بودید نیاییم کلاس بریم بیرون گفت خودت خواستی برو بیرون ولی بازم بعد 5 دقیقه گفت بیا تو

دفعه بعد در مورد داوری مسابقه پرتاب راکت آبی من گفتم که آقا شما میرید وایمیسید پشت بام و میگید که تا کجا رفت که چون این پیشنهاد رو چند بار تکرار کردم بازم 10 دقیقه رفتم بیرون
قبل از یان اتفاق الکی ازم نمره کم کرده بود تو امتحان واسه همین من اون زنگ فقط روی عدالت ایشون تاکید میکردم

در کل از سال اول اون دبیرمون با من مشکل داشت و کلی خاطره از این نوع دارم
 
بالا