دارن شان

[سیاوش]

پاسخ : درن شان

آغاز انتشار داستانک های دارن شان


سایت داررن شانفنس شروع به ترجمه داستانک های دارن شان کرده!

ارن شان از نویسنده های پرکار دهه ی اخیر است که سری های "حماسه ی دارن شان" و "دیموناتا" را برای کودکان و نوجوانان و سری شهر را ( با اسم دی.بی.شان) برای بزرگسالان نوشته است. امسال هم داستانی تک جلدی با عنوان "جلاد لاغر" برای کودکان و نوجوانان منتشر کرد که اخبار انتشار و کاور آن را در خبر های قبلی دیدیم.
اما دارن شان دستی هم در داستان کوتاه و داستانک نویسی دارد که معروف ترین آنها داستان کوتاهی با عنوان "کویاسان" است. داستانک های متعدد او معمولا در ارتباط با سری های دیگر (به خصوص حماسه) هستند و گوشه هایی دانسته و نادانسته از داستان را از دید ها و راوی های جدید بیان می کنند.
با تلاش و پیگیری های آفرودیت عزیز داستانک هایی که از دارن شان در سایتش قرار گرفته، ترجمه و آماده ی انتشار شده.
امیدواریم از خواندن این داستانک ها لذت ببرید.

اینم لینک دانلود داستانک عشق بازی شبانه!
http://www.darrenshanfans.ir/modules/wfdownloads/singlefile.php?cid=31&lid=253

داستان دوم!
سفر به ترنسیلوانیا

 

[namak]

باگ در نبرد با شياتين

دوستان تو نبرد با شياطين به نظرم دارن جون يكم باگ داده
توي جلد بك بك از وقتي به دنيا امد حافظه خوبي داشت درسته؟ و اينكه حافظه ي كا_گاش بود
پس چرا گفت وقتي با لردلاس تماس پيدا كرد تكه ي كا_گاش رفت تو بدنش؟
اگه وقتي تماس پيدا كرد رفته كه نبايد از بچگي حافضش خوب باشه بايد از وقتي تكه رفته تو بدنش حافظش خوب شده باشه

 

[Fallen]

پاسخ : درن شان

ازین سوتی ها تو این زیاد هست.

 

[Legend]

پاسخ : درن شان

نمک جون این سوتی ها ایراد های بنی اسرائیلی هست؟!!

یارو وقتی 14 جلد(مثلا) رمان می نویسه بعضی جاهاش خوب از دستش در میره دیگه؟!!

 

[سیاوش]

پاسخ : درن شان

نمک جون این سوتی ها ایراد های بنی اسرائیلی هست؟!!

یارو وقتی 14 جلد(مثلا) رمان می نویسه بعضی جاهاش خوب از دستش در میره دیگه؟!!

صدرا جان مگه خدا به جونش گذاشته که 14 جلد بنویسه !
وقتی ماهی یه کتاب میده باید فکر اینجاش هم باشه!

 

[سیاوش]

انتشار رسمی کتاب تولد یک قاتل

ه گزارش وبسایت طرفداران فانتزی ، بالاخره پس از مدت ها انتظار امروز پنجم اکتبر 2010 میلادی ( 13 مهر 1389 ) جلد اول از سری کتاب جدید نویسنده ژانر وحشت « دارن شان » در انگلستان ، ایرلند و ایالات متحده آمریکا همزمان منتشر و روانه بازار شد .
جلد اول از سری کتاب « حماسه لارتن کرپسلی » که « تولد یک قاتل » نام دارد ، به صورت پیش درآمدی بر سری کتاب « حماسه دارن شان » خواهد بود و نویسنده قصد دارد در این چهار جلد ناگفته ای را از این مجموعه برای مخاطب افشا کند .
نسخه های منتشر شده از این کتاب در انگلستان « جلد سخت » و « جلد کاغذی » ( جلد نرم ) و در آمریکا فقط « جلد سخت » است .

پيش درآمدي هيجان انگيز و زيبا از مجموعه ي حماسه دارن شان ( سيرک عجايب ) ، پر فروش ترين مجموعه کتاب معرفي شده در روزنامه ي نيويورک تايمز .

پيش از سيرک عجايب ...

پيش از جنگ زخم ها با شبح واره ها ...

پيش از اينکه او يک شبح ( خوناشام ) شود .

لارتن کرپسلي يک پسر بچه ي کاملاً معمولي بود .

او قرن ها پيش کودکي کارگر بود ، لارتن کرپسلي کارش را به خوبي و بدون هيچ شکايت و گله اي انجام مي داد ... تا روزي که سرکارگر ظالم برادرش را براي عبرت و سرمشق گرفتن ديگر کودکان کارگر به قتل رساند .آخی بیچاره

در آن زمان ، لارتنِ جوان سر به طغيان گذاشت و شورشي راه انداخت که نگذارد آن سرکارگرِ قاتل زنده بماند . در نهایت او مجبور به فرار شد ، از آن پس او در سرداب و دخمه ها مي خوابيد و مخفيانه تار عنکبوت مي خورد .

و هنگامي که شبح سرخ پوشي که « سبا نايل » ناميده مي شد به او پيشنهاد حمايت و تمرين و کارآموزي نزد خودش را داد ، لارتن پذيرفت و تبديل به دستيار يک شبح شد .

و اين داستان اوست ...

 

[settareh]

پاسخ : درن شان

خب من دوباره هوس بحثم اومد.. اگه کسی باشه ببحثه!

1. من دارم دموناتا میخونم، از حماسه چرت تره، ولی من خیلی از کشت و کشتارش خوشم میاد!
از این که قشـــنگ توصیف میکنه که دندوناش رفت تو شکم اون و رودش اومد بیرون و پخش زمین شد و خونش فواره زد و استخونش از گوشتش زد بیرون و ... :P
من اصولا از کتابی که توش کشت و کشتار، باشه خوشم میاد! هرچی وحشیانه تر، بهتر! تو هری پاتر یدونه طلسم اختراع کرده بود که بدون درد میزد آدم رو میکشت! این چه طرزه آدم کشتنه؟ من بسیار از شیوه آدم کشتن توی دموناتا خوشم اومد!

2. دموناتا بی سر و تهه! خیلی هم سرکاریه! مثلا دزد شیطانی! سه ساعت ما رو معطل یه کتاب کرد آخر سرشم سرکار بودیم! یا اسلاتر! خیلی بی سر و ته بود فقط اون کشتار آخرش باحال بود ولی اقلا هری پاتر و حماسه یه سر و تهی داشتن!

3. در مورد این که عشق تو کتابا باشه یا نباشه؛ من کلا ترجیح میدم نباشه! هری پاتر جاهای مثـــلا عشقولانش حال منو بهم میزد! حماسه از این نظر خیلی خوب بود! به هرحال فک نمیکنم بودن عشق تو کتابا نقطه قوت یا ضعف حساب بشه! این که یکی بگه خوبه یکی بگه بده به نظرم کاملا سلیقه ایه!

4. من هنوز دارم فک میکنم اگه فیلمای حماسه و دموناتا و اینا بیاد دارن شان معروف تر بشه! در واقع خیلی از کسایی که به اصطلاح طرفدار هری پاترن، طرفدار فیلمشن نه کتابش! ( و توی فیلماش جناب کارگردان فک کرده از رولینگ بیشتر میفهمه ورداشته به سلیقه خودش تغییر داده بعضی قسمتاشو! ) ولی درن همه طرفداراش طرفدار کتاباشن!

 

[N.M]

پاسخ : درن شان

خب من دوباره هوس بحثم اومد.. اگه کسی باشه ببحثه!

1. من دارم دموناتا میخونم، از حماسه چرت تره، ولی من خیلی از کشت و کشتارش خوشم میاد!
از این که قشـــنگ توصیف میکنه که دندوناش رفت تو شکم اون و رودش اومد بیرون و پخش زمین شد و خونش فواره زد و استخونش از گوشتش زد بیرون و ... :P
من اصولا از کتابی که توش کشت و کشتار، باشه خوشم میاد! هرچی وحشیانه تر، بهتر! تو هری پاتر یدونه طلسم اختراع کرده بود که بدون درد میزد آدم رو میکشت! این چه طرزه آدم کشتنه؟ من بسیار از شیوه آدم کشتن توی دموناتا خوشم اومد!

2. دموناتا بی سر و تهه! خیلی هم سرکاریه! مثلا دزد شیطانی! سه ساعت ما رو معطل یه کتاب کرد آخر سرشم سرکار بودیم! یا اسلاتر! خیلی بی سر و ته بود فقط اون کشتار آخرش باحال بود ولی اقلا هری پاتر و حماسه یه سر و تهی داشتن!

3. در مورد این که عشق تو کتابا باشه یا نباشه؛ من کلا ترجیح میدم نباشه! هری پاتر جاهای مثـــلا عشقولانش حال منو بهم میزد! حماسه از این نظر خیلی خوب بود! به هرحال فک نمیکنم بودن عشق تو کتابا نقطه قوت یا ضعف حساب بشه! این که یکی بگه خوبه یکی بگه بده به نظرم کاملا سلیقه ایه!

4. من هنوز دارم فک میکنم اگه فیلمای حماسه و دموناتا و اینا بیاد دارن شان معروف تر بشه! در واقع خیلی از کسایی که به اصطلاح طرفدار هری پاترن، طرفدار فیلمشن نه کتابش! ( و توی فیلماش جناب کارگردان فک کرده از رولینگ بیشتر میفهمه ورداشته به سلیقه خودش تغییر داده بعضی قسمتاشو! ) ولی درن همه طرفداراش طرفدار کتاباشن!

من خیلی حال بخث دارم!

1.موافق!

2.آره!همه ی کتابای فانتزی که من دوس دارم تهش معلومه چی میشه...دارن شان تو نبرد با شیاطین اومده خودشو خلاص کرده و فقط یه سری کاراکترو آورده تو کتاب و کشتتشون!آخرم که هیچی! [-(

3.یِکم عشق تو کتاب بد نیست،مثلا تو همین حماسه دارن یکم دبیو دوس داره دیگه!

4.فک کنم فیلمِ 1 و 2یِ حماسه اومده اما خیلی مزخرفه!

 

[سیاوش]

پاسخ : درن شان

خب من دوباره هوس بحثم اومد.. اگه کسی باشه ببحثه!

1. من دارم دموناتا میخونم، از حماسه چرت تره، ولی من خیلی از کشت و کشتارش خوشم میاد!
از این که قشـــنگ توصیف میکنه که دندوناش رفت تو شکم اون و رودش اومد بیرون و پخش زمین شد و خونش فواره زد و استخونش از گوشتش زد بیرون و ... :P
من اصولا از کتابی که توش کشت و کشتار، باشه خوشم میاد! هرچی وحشیانه تر، بهتر! تو هری پاتر یدونه طلسم اختراع کرده بود که بدون درد میزد آدم رو میکشت! این چه طرزه آدم کشتنه؟ من بسیار از شیوه آدم کشتن توی دموناتا خوشم اومد!

2. دموناتا بی سر و تهه! خیلی هم سرکاریه! مثلا دزد شیطانی! سه ساعت ما رو معطل یه کتاب کرد آخر سرشم سرکار بودیم! یا اسلاتر! خیلی بی سر و ته بود فقط اون کشتار آخرش باحال بود ولی اقلا هری پاتر و حماسه یه سر و تهی داشتن!

3. در مورد این که عشق تو کتابا باشه یا نباشه؛ من کلا ترجیح میدم نباشه! هری پاتر جاهای مثـــلا عشقولانش حال منو بهم میزد! حماسه از این نظر خیلی خوب بود! به هرحال فک نمیکنم بودن عشق تو کتابا نقطه قوت یا ضعف حساب بشه! این که یکی بگه خوبه یکی بگه بده به نظرم کاملا سلیقه ایه!

4. من هنوز دارم فک میکنم اگه فیلمای حماسه و دموناتا و اینا بیاد دارن شان معروف تر بشه! در واقع خیلی از کسایی که به اصطلاح طرفدار هری پاترن، طرفدار فیلمشن نه کتابش! ( و توی فیلماش جناب کارگردان فک کرده از رولینگ بیشتر میفهمه ورداشته به سلیقه خودش تغییر داده بعضی قسمتاشو! ) ولی درن همه طرفداراش طرفدار کتاباشن!

1با اینکه دیگه دوست ندارم بحث کنم ولی دیدم هیچکس جوابتو نداد ! گفتم بیام جواب بدم!
- در 3 جلد اول کشت کشتار باعث هیجان میشه و یه چیزه جدیده اما از جلد 6 به بعد یه کلا دموناتا همینه و کسل کننده طوریکه خوده نویسنده هم اونو اعتراف میکنه!
2- کلا نبرد با شیاطین چرت و پرته!
3- اگه عشق تو یه کتاب نباشه ( منظورم دختر به پسر نیست) کتاب جز یه سری تخیل چیزی نیست به نظرم باید تو هرکتابی از هر ژانری نمود هشق وجود داشته باشه
4-جوابتو دادن الان 2تا از فیلماش اومده ولی کیفیت در حده زیره صفره!
بهتره فیلم بهتر مثله گرگ و میش یا هری پاتر بسازن تا فروش بهتر شه!

 

[settareh]

پاسخ : درن شان

1- در 3 جلد اول کشت کشتار باعث هیجان میشه و یه چیزه جدیده اما از جلد 6 به بعد یه کلا دموناتا همینه و کسل کننده طوریکه خوده نویسنده هم اونو اعتراف میکنه!
2- کلا نبرد با شیاطین چرت و پرته!
3- اگه عشق تو یه کتاب نباشه ( منظورم دختر به پسر نیست) کتاب جز یه سری تخیل چیزی نیست به نظرم باید تو هرکتابی از هر ژانری نمود هشق وجود داشته باشه
4-جوابتو دادن الان 2تا از فیلماش اومده ولی کیفیت در حده زیره صفره!

1. بذار بخونم تموم شد نظرم رو راجع به این قسمت میگم
2. من نه بش میگم " چرت و پرت " نه میگم " خوب " به نظرم خیلی متوسطه
3. گفتم و باز هم میگم این سلیقه شخصیه! من ترجیح میدم یه سری تخیل باشه تا مزخرفات عشقی حالا هرجورش! مادر به بچه و ... فرق نمیکنه! نظر شخصی من اینه که لوس میکنه کتاب رو و همین طور انواع گریه مریه! خیلی حرصم در میاد اینا تو دموناتا دم به دیقه آب غوره میگیرن !
4. این دیگه مشکل من نیست فقط مهم اینه که طرفدارای درن شان طرفدار کتاباشن نه زندگی شخصی هنرپیشه های فیلمش
نکته : من خودم طرفدار رولینگ و "کتاباش" هستم ولی اصلا خوشم نمیاد که یه سری آدمی که حتی یه جلد از کتاباش رو نخوندن خودشون و طرفدار رولینگ مینامن و اتفاقا, متاسفانه تعداشونم کم نیست... !

انقد دلم میخواد این جا یه چیز بگم! حیف ...

 

[سیاوش]

پاسخ : درن شان

1. بذار بخونم تموم شد نظرم رو راجع به این قسمت میگم
2. من نه بش میگم " چرت و پرت " نه میگم " خوب " به نظرم خیلی متوسطه
3. گفتم و باز هم میگم این سلیقه شخصیه! من ترجیح میدم یه سری تخیل باشه تا مزخرفات عشقی حالا هرجورش! مادر به بچه و ... فرق نمیکنه! نظر شخصی من اینه که لوس میکنه کتاب رو و همین طور انواع گریه مریه! خیلی حرصم در میاد اینا تو دموناتا دم به دیقه آب غوره میگیرن !
4. این دیگه مشکل من نیست فقط مهم اینه که طرفدارای درن شان طرفدار کتاباشن نه زندگی شخصی هنرپیشه های فیلمش
نکته : من خودم طرفدار رولینگ و "کتاباش" هستم ولی اصلا خوشم نمیاد که یه سری آدمی که حتی یه جلد از کتاباش رو نخوندن خودشون و طرفدار رولینگ مینامن و اتفاقا, متاسفانه تعداشونم کم نیست... !

ببین بین یک و دو تنقاقض هست اول میگی بزار بخونمش بعد میگی به نظرم چرت نیست!
منم اون اول که 3 جلد اولشو خوندم عاشقش شدم ولی به 6 که رسید :-&
کل مجموعه را که خوندی نظر کلیت را در بارش بگو!

 

[Fallen]

پاسخ : درن شان

ببخشید یه چیزیو مجبورم بگم اینجا.

همونطور که حتما براتون پ.خ ش اومد گفتن که فقط در صورت لزوم ویرایش کنین و از قابلیتا سواستفاده نکنیم پس دیگه به خاطر یه تایید پست همو ویرایش نکنیم!

 

[سیاوش]

پاسخ : درن شان

1. بذار بخونم تموم شد نظرم رو راجع به این قسمت میگم
2. من نه بش میگم " چرت و پرت " نه میگم " خوب " به نظرم خیلی متوسطه
3. گفتم و باز هم میگم این سلیقه شخصیه! من ترجیح میدم یه سری تخیل باشه تا مزخرفات عشقی حالا هرجورش! مادر به بچه و ... فرق نمیکنه! نظر شخصی من اینه که لوس میکنه کتاب رو و همین طور انواع گریه مریه! خیلی حرصم در میاد اینا تو دموناتا دم به دیقه آب غوره میگیرن !
4. این دیگه مشکل من نیست فقط مهم اینه که طرفدارای درن شان طرفدار کتاباشن نه زندگی شخصی هنرپیشه های فیلمش
نکته : من خودم طرفدار رولینگ و "کتاباش" هستم ولی اصلا خوشم نمیاد که یه سری آدمی که حتی یه جلد از کتاباش رو نخوندن خودشون و طرفدار رولینگ مینامن و اتفاقا, متاسفانه تعداشونم کم نیست... !

انقد دلم میخواد این جا یه چیز بگم! حیف ...

میتونی واسم پ.خ کنی من مشتاقم ببینم چی میخوای بگی> :)

 

[afroDt]

پاسخ : درن شان

هه هه!!!!
نويسنده ي مورد تنفر من بعد از م. مودب پوره!
تو هيجان دادن به داستان معركس....تو قرار دادن سر دو راهي بي نظريه...تو تموم كردن داستان افتضاحه...مزخرفه....خيلي بده!
من بعد از تموم شدن سرزمين اشباح ميخواستم فقط بزنم از وسط به دو قسمت مساوي تقسيمش كنم!!!
تو نبرد با شياطين هم كه از كله سري يكي شو خريدم اونم 10 اش بود...كه بعد از اينكه تموم شد اگه پولمو انداخته بودم تو سطله اشغال اين قدر حرص نميخوردم!

 

[سیاوش]

پاسخ : درن شان

هه هه!!!!
نويسنده ي مورد تنفر من بعد از م. مودب پوره!
تو هيجان دادن به داستان معركس....تو قرار دادن سر دو راهي بي نظريه...تو تموم كردن داستان افتضاحه...مزخرفه....خيلي بده!
من بعد از تموم شدن سرزمين اشباح ميخواستم فقط بزنم از وسط به دو قسمت مساوي تقسيمش كنم!!!
تو نبرد با شياطين هم كه از كله سري يكي شو خريدم اونم 10 اش بود...كه بعد از اينكه تموم شد اگه پولمو انداخته بودم تو سطله اشغال اين قدر حرص نميخوردم!

دقیقا اینم یکی از مشکل های من با این نویسندست!
در پایان .........................
بازم پایان اشباح !
پایان دموناتا :-& :-& :-& :-& :-& :-& :-& :-&

 

[afroDt]

پاسخ : درن شان

دقیقا اینم یکی از مشکل های من با این نویسندست!
در پایان .........................
بازم پایان اشباح !
پایان دموناتا :-& :-& :-& :-& :-& :-& :-& :-&

البته من با اينكه ميگه هيچ پايان خوشي وجود نداره موافقم.. ولي خوش به اين معني نيست كه داستان رو يه دفعه اي ول كني به امون خدا!!!...
البته پايانه نبرد با شياطين يا به قوله شما ها دموناتا واقعا بدتر از سرزمين اشباح بود!!!....بعد از اون همه تخيل قشنگ بعد از اون همه فضاسازي آخرش اين....
حالا يه مسئله ي ديگه...من با اينكه تو داستان سرزمين اشباح اسم خودشو رو نقش اصلي گذاشته بود خيلي مشكل داشتم...!!!
يه جورايي انگار ميخواست خودشو مطرح كنه!

 

[N.M]

پاسخ : درن شان

البته من با اينكه ميگه هيچ پايان خوشي وجود نداره موافقم.. ولي خوش به اين معني نيست كه داستان رو يه دفعه اي ول كني به امون خدا!!!...
البته پايانه نبرد با شياطين يا به قوله شما ها دموناتا واقعا بدتر از سرزمين اشباح بود!!!....بعد از اون همه تخيل قشنگ بعد از اون همه فضاسازي آخرش اين....
حالا يه مسئله ي ديگه...من با اينكه تو داستان سرزمين اشباح اسم خودشو رو نقش اصلي گذاشته بود خيلي مشكل داشتم...!!!
يه جورايي انگار ميخواست خودشو مطرح كنه!

من اینو اینجوری تفسیر کردم:

ببین،اون آخر خاطراتشو میده به آقایِ تالو میگه که شاید دارنِ بزرگسال کتابو چاپ کنه...و امیدوارم اون نویسنده باشه و....اینا! :)
گرفتی؟

 

[afroDt]

پاسخ : درن شان

من اینو اینجوری تفسیر کردم:

ببین،اون آخر خاطراتشو میده به آقایِ تالو میگه که شاید دارنِ بزرگسال کتابو چاپ کنه...و امیدوارم اون نویسنده باشه و....اینا! :)
گرفتی؟

اهان اره گرفتم!
از اول تا اخر كتاب من داشتم بهش فحش ميدادم كه چرا اسم خودشو گذاشته!
البته راس ميگي اون موقع كه داشتم ميخوندم( تابستون دو سال پيش!!...) بهش فكر كردم!

 

[Fallen]

پاسخ : درن شان

من نمیدونم چرا با پایاناش مشکل دارین؟!
یکی از نکته های مثبتش پایاناشه البته هندیم هس یکم! ولی همه چیز باید ختم بخیر بشه تقریبا هیچ کتابی نیست که خوب تموم نشه.( البته بازم بگم که استثناهم هست. )

 

[afroDt]

پاسخ : درن شان

من نمیدونم چرا با پایاناش مشکل دارین؟!
یکی از نکته های مثبتش پایاناشه البته هندیم هس یکم! ولی همه چیز باید ختم بخیر بشه تقریبا هیچ کتابی نیست که خوب تموم نشه.( البته بازم بگم که استثناهم هست. )

من اتفاقا پايان هاي بد رو دوست دارم...
ولي ماله دارن شان يه جورايي كم تر از اون چيزيه كه ازش انتظار ميره!
من نميتونم خوب پايان داستاناش رو حضم كنم!
به نظر من انگار داستان رو از وسط بريده!