آوای روح ( دلنوشته های ناقوس)

Rubiker

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
541
امتیاز
653
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نیشابور
دانشگاه
ان شاء الله "علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
ان شاء الله "پزشکی"
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

به نقل از negar73 :
خبری می شنوم
از تو و ثانیه هایی که گذشت
از روزهایی که پیش روست
از با همبودن
از بی تو بودن
از همه
از برگ
از گل
از رود
از همه ی آنهاییکه تنهایند.
هم چون من در روز های بی تو بودن
میگویند می آیی
اما چه سود
که لحظه رافرصت بودن نیست
اما چه سود
که بر سرزمینی دیگر میتابی
آه
تو نیز بی وفا شده ای
خورشید مشرق زمین بندهای پاره پاره ی دل من اینقدر کم نور نبود
اما
باز هم می خواهم برای رشته های طلایی گیسوانت عشق را معنا کنم
اگر
قول دهی که بازهم با گرمای عشقت
دانه های برف را شرمسار کنی
____________________________________
فقط یه دل نوشته بود.همین!
ایول..........عجب دلیه این دل!!
خیلی باحال بود
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

حیف!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

reza-handsome

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
617
امتیاز
1,089
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

آخرش فوق العاده ست
قول دهی که بازهم با گرمای عشقت
دانه های برف را شرمسار کنی
 

s0my-f3

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
مدال المپیاد
هه...هه....شوخي نكن!
دانشگاه
شهيد بهشتي
رشته دانشگاه
دكي جون
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

نگار خيلي حيف شدكه ازين سايت رفتي ماهمه دوست داشتيم :( >:D< :-ss
 

s0my-f3

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
مدال المپیاد
هه...هه....شوخي نكن!
دانشگاه
شهيد بهشتي
رشته دانشگاه
دكي جون
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

خود نگار جونم که نیست...ولی من به جاش میام شعراشو میذارم(نیست دوست صمیمی و بغل دستیشم) تا تاپیکش نخوابه...هر چی نکنه بعد استاد اریا شاعر قدیمی سایت نگارجونه...
اینم آخرین شعرش....
راستی....شعراشو خودش تو سمپاد سیتی میذاره.
________________________________________________________
زندگی جاری نیست
ابر ها در گذر لحظه ی دوری ماندند
و به پهنای افق می نگرند
کوه ها می لغزند
و تو آن زمزمه ی زیبایی
که قناری به دل پاک خدا می گوید
زندگی جاری نیست
رودها خوابیدند
کودکی می گرید
و من از کوچه ی سنگین شکست
از همان طفل یتیم می گذرم
زندگی جاری نیست
آهویی می خندد
ولی از رنگ نگاهش پیداست
گرگکی در راه است
و تو آن بوف شبی
که به دنبال نگاه تن او می گردی
زندگی جاری نیست
مردکی می خندد
دخترک می گرید
و تو مفهوم نبودن پس رویا هستی
زندگی جاری نیست
عشق تنها ماندست
گریه ها می خندند
و تو از مستی هر شب به شبم می خندی!

________________________________________________

به قول خودش "نظر نشه فراموش"
 

s0my-f3

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
مدال المپیاد
هه...هه....شوخي نكن!
دانشگاه
شهيد بهشتي
رشته دانشگاه
دكي جون
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

و اما شعر دیروز نگار...آخی
طفلکی شعرش ظهرش شد...
هم گوشیشو گرفتن هم بهش تهمت زدن...آخی...واسش دعا کنین...هرچند خودشون هواشو دارن ..
اینم شعرش

خسته بودن از همه بی رنگی و دیوانگی
دور بودن بی تمنا از تمام زندگی
خستگی ها و شکست و کوهی از دلواپسی
نعره های اشک هر شب از برای بی کسی
رنگ تاریک شبم غوغای تنهایی بود
لحظه های با تو بودن همچو رویایی بود
زندگی بشکسته و چوبی به دستش بسته اند
شاخه های فکر من هم چون قلم بشکسته اند
راه تنهایی و بی مهری درون بیشه ام
عشق تو،آوای تو هر للحظه شد چون ریشه ام
گه پرستویی فراز بیشه ام پر میزند
یاد افکارت که بر اندیشه ام سر میزند
سنگی از جنس وفا و عشقی از رنگ سیاه
می کند پرواز او در شهر شبها را تباه
رفتن او می شود تننهایی پرواز من
عشق تو چون قطره ای هر لحظه شد دمساز من
راز من راز تو و راز تو و سودای من
عشق تو عشق من و رویای بی پروای من
خستگی ها رفته و تنها تو ماندی با غمت
لحظه های هر شبم در انتظار دیدنت
هر شب و مستی و خم می میان کوچه ای
اشک من از بهر مستی می چکد بر غنچه ای
اشک من،فریاد من تنها نباشد در قفس
چون که در تنها ترین شب ها بود بی هم نفس
 

علی.ص

کاربر فعال
ارسال‌ها
74
امتیاز
142
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشد
دانشگاه
احتمالا کامبیوتر شریف
رشته دانشگاه
هوافضا شایدم مهندسی بزشکی ن
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

إشتباهي دوبار فرستادم با موبايلم دوستان شرمنده
 

علی.ص

کاربر فعال
ارسال‌ها
74
امتیاز
142
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد
شهر
مشد
دانشگاه
احتمالا کامبیوتر شریف
رشته دانشگاه
هوافضا شایدم مهندسی بزشکی ن
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

بقول خودش با دعا يكي ديكه واسه ديكري إتفاقي نميفته!
‏ دعا؟!؟!
شعر جديدش قشنكه حيفم اومد نظر ندم.... راستي ظهر نه مجيد جان اون زهره زهر
به نقل از s0my-f3 :
و اما شعر دیروز نگار...آخی
طفلکی شعرش ظهرش شد...
هم گوشیشو گرفتن هم بهش تهمت زدن...آخی...واسش دعا کنین...هرچند خودشون هواشو دارن ..
اینم شعرش

خسته بودن از همه بی رنگی و دیوانگی
دور بودن بی تمنا از تمام زندگی
خستگی ها و شکست و کوهی از دلواپسی
نعره های اشک هر شب از برای بی کسی
رنگ تاریک شبم غوغای تنهایی بود
لحظه های با تو بودن همچو رویایی بود
زندگی بشکسته و چوبی به دستش بسته اند
شاخه های فکر من هم چون قلم بشکسته اند
راه تنهایی و بی مهری درون بیشه ام
عشق تو،آوای تو هر للحظه شد چون ریشه ام
گه پرستویی فراز بیشه ام پر میزند
یاد افکارت که بر اندیشه ام سر میزند
سنگی از جنس وفا و عشقی از رنگ سیاه
می کند پرواز او در شهر شبها را تباه
رفتن او می شود تننهایی پرواز من
عشق تو چون قطره ای هر لحظه شد دمساز من
راز من راز تو و راز تو و سودای من
عشق تو عشق من و رویای بی پروای من
خستگی ها رفته و تنها تو ماندی با غمت
لحظه های هر شبم در انتظار دیدنت
هر شب و مستی و خم می میان کوچه ای
اشک من از بهر مستی می چکد بر غنچه ای
اشک من،فریاد من تنها نباشد در قفس
چون که در تنها ترین شب ها بود بی هم نفس
[quote
 

s0my-f3

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
مدال المپیاد
هه...هه....شوخي نكن!
دانشگاه
شهيد بهشتي
رشته دانشگاه
دكي جون
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

و این شعر دیروزش که امروز داد بذارم...

دل اگر حس قلم نیست چرا بیداری
در یگانه شب رویایی خود میباری
حسرت عشق دو دنیا به دلت ماند ولی
همچو ساقی ز شراب تن او سرشاری
پای مان نگاهت و چه سود از ماندن
تو که در پیش نگاه سحرش چون خاری
لحظه های شب عمرت همگی روز گذشت
از خودت پرس مگر عمر دلت بیکاری
تو و عشق و نفس پاک شبانگاه دلت
نعره های تن مستش ز پی میخواری
بعد او مرد دلت،عشق تو را ترک نگفت
به وفای نگهش از همه کس بیزاری
همه ی عمر قفس شد به صدای نفست
ناله ات در همه شب،اشک تو از غم خواری
خستگی ها همه رفت و دل تو تاب نداشت
تو به دنبال نگاهش هم دم هوشیاری
فصل سرد و شب برفی که به پایان برسید
ناله ی گرگ همه قصه تو سر داری

_______________________________________
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

((شعرات دارن رو به چرت بودن میرن ............


دل اگر حس قلم نیست چرا بیداری
در یگانه شب رویایی خود میباری

ازینجاش خیلی خوشم اومد)))

بدون کم کثر بهش برسون اینا که گفتم :D
 

nazaninpary

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
به اندازه موهای سرم......
دانشگاه
علوم پیرا پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

به نقل از s0my-f3 :
و این شعر دیروزش که امروز داد بذارم..

حسرت عشق دو دنیا به دلت ماند ولی
همچو ساقی ز شراب تن او سرشاری


_______________________________________
کلا شعر بسیارزیبا و پر احساسی بود ....اما من این جاش رو بیشتر می پسندم.....
 

گردآفريد

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
398
امتیاز
2,380
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

به نقل از Rubiker :
خبری می شنوم
از تو و ثانیه هایی که گذشت
از روزهایی که پیش روست
از با همبودن
از بی تو بودن
از همه
از برگ
از گل
از رود
از همه ی آنهاییکه تنهایند.
هم چون من در روز های بی تو بودن
میگویند می آیی
اما چه سود
که لحظه رافرصت بودن نیست
اما چه سود
که بر سرزمینی دیگر میتابی
آه
تو نیز بی وفا شده ای
خورشید مشرق زمین بندهای پاره پاره ی دل من اینقدر کم نور نبود
اما
باز هم می خواهم برای رشته های طلایی گیسوانت عشق را معنا کنم
اگر
قول دهی که بازهم با گرمای عشقت
دانه های برف را شرمسار کنی
____________________________________
فقط یه دل نوشته بود.همین!

عالي بود

ميكم خوبه فقط يه دل نوشته بودا!!!!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #93

negar73

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
397
امتیاز
506
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی (تخصص :قانونی)
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

مرسی از همگی و به ویژه سمیه که شعرارو گذاشت...
تو این مت قلم با من قهر بود که سمپادیا نمیام...حس شعرم خشکیده بود و قط چندتا متن نوشتم...
اونارو هم میذارم...
به این میگن یه تاپیک خاک گرفته...خدا نکنه سردمدارا با آدم لج بشن... :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #94

negar73

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
397
امتیاز
506
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی (تخصص :قانونی)
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

بالاخره اومد....اینم از شعر آخرم در لحظاتی پیش
مثه همیشه نظر نشه فراموش اساتید!

خداوندا تو تنها همسفر باش
رفیق لحظه های پر خطر باش
دو دستش را رها کردم.بگیری!
همه عمر گرانش را ثمر باش
من او را از دلم بیرون نهادم
تو تنها یاور او در سفر باش
بگو سخت است دوری از وصالش
تو مرد بودن بی دردسر باش
بگو هر دم ز عشقش بی قرارم
تو لیلایی ز مجنون با خبر باش
چرا رفتست از یادش نگاهم
بگو چون رود جاری در گذر باش
بگو از کوی دل روزی گذر کن
ز آه عشق شب ها بر حذر باش
خداوندا بحق اشک شیرین
تمام شام هایش را سحر باش!
 

mehrzad2@

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

خیلی خوبن
فکر کنم در آینده ای نچندان دور یه شاعر معروف بشی
<D= ;;)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #96

negar73

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
397
امتیاز
506
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی (تخصص :قانونی)
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

مرسی!

________________________________
هستی ام را به نگاهی بردی
دلکم پیشکشت
پس چرا باز نماندی و سخن از عشق نگفتی
سخن از خوبی ها
سخن از دلتنگی
از جدایی که چرا نزدیک است
از خودت کین همه ره دور شدی
یا ز خواب شب مرغابی که
اندر آتشکده ی برکه ی تنهایی خو میسوزد
سخن از عشق بگو
از وصال همه ی خوبی ها
از نبودن با تو
یا که بودن بی تو
همه این ها سخنی نقض بود
چون که در خانه ی تنهایی دل
رد پای قلمت
روی دیوار اتاق شب تنها ماندست
و من از گوشه ی عزلت به خودم می خندم
که چرا این همه عمر
در پی گوشه ی چشمی بودم!
______________________
جون خودم اینو همین الان تو نت فی البداحه (؟)گفتم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #97

negar73

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
397
امتیاز
506
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی (تخصص :قانونی)
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

با یاد تو شبا واسم هیچی به جز اشک نداره
طلوع عشق دیگه واسم رنگ غروبم نداره
یه وقتایی عاشق اون صدای خنده هات بودم
حالا دیگه خنده هاتم یه ذره آروم نداره
.
.
.
منتظر ادامش باشین!
 

adib

کاربر فعال
ارسال‌ها
32
امتیاز
93
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
دانشگاه
هر چی قسمت باشه...
رشته دانشگاه
حقوق بین الملل
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

سلام.
متن شما را با دقت خواندم... هرچیزی نکات مثبت و منفی زیادی دارد...شعر شما هم این گونه است... البته مطالبی که شما نوشته اید بیشتر دل نوشته است .. شعر نیست،شعر نو هم نیست... همان لفظ دل نوشته برازنده است.
موضوعات شعر شما زیباست اما بوی کودکی می دهد، نه اینکه دل نوشته ی شما کودکانه است،مقصود پخته نبودن و سادگی نوشتار است.
باز هم تاکید می کنم،شما زمینه و استعداد خوبی دارید و موفق خواهید شد.چند مشکل جزئی در مطالب شما به چشمم خورد،لازم دانستم بازگو کنم.

*(همه ترجیح دادیم و هم اکنون امروز)"
هم اکنون به معنی حال و الان است،و نمی توان دو زمان را به صورت نزدیک و همزمان به کار بست،نیکو است بگوییم: همه ترجیح دادیم و هم اکنون،یا بگوییم اکنون،یا امروز.

*مرحم از نظر نگارشی اشتباه است باید نوشت مرهم.

*درست است!آنچه بین دو انسان است عشق نیست.وابستگی شدید و احساس نیاز است!"
باید یاد آوری کنم که عشق همان احساس و وابستگی شدید است،برای اطمینان به دایره المعارف دهخدا ، فرهنگ دکتر محمد معین و یا لغت نامه ی دکتر محمد قریب مراجعه کنید.


*متن 5"
در متن پنجم شما به نظر هدف اتخاب قالب شعری بوده است،اما وزن آن نه سبک قدیم است و نه شعر نو(شعر سپید،موج نو)نیکو است که جای قافیه در آن محسوس نباشد تا
زیبایی شعر پدیدار گردد.

*متن ششم"
در متن ششم نوع نوشته به صورت مثنوی است،آیا زیبا نیست که آن را به صورت قالب اصلی مثنوی بنویسید؟هرچه جای خودش زیباست،هرچند ردیف در آن بیش است.

*چه كردي با دلم آن دم كه از دوريت رنجيدم*
اینجا چه کردی با دلم به معنای کاریست که شخصی با دل کرده است،پس باید گفت:
چه کردی با دلم که دل از دوریت رنجید.(این گونه زیبا تر نیست؟)

باز هم یادآوری میکنم که شما طبع شعر بالایی دارید،اگه بشتر تلاش کنید به نتیجه خواهید رسید.
چند راه برای اینکه در کار خود بیشتر موفق شوید.
1-دل نوشته یا اشعار خود را در مجلات و هفته نامه ها به چاپ برسانید اما قبل از چاپ با یک ویراستار مشورت کنید.
2-چند کتاب که شاید بتواند به شما کمک کند:
الف)سبک شناسی اثر محمد تقی بهار((ملک اشعرا))
ب)بدیع اثر دکتر محمد فشارکی
ج)عروض و قافیه اگر اشتباه نکنم اثر دکتر حسن مددی.
د)دستور زبان فارسی از دیدگاه رده شناسی اثر شهرزاد ماهوتیان
ذ)دستور زبان فارسی اثر استاد جلال الدین همایی
ع)غلط ننویسم اثر ابوالحسن نجفی
کتاب های بیشتری نیز وجود دارد اما به یاد ندارم.
موفق باشید. :)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #99

negar73

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
397
امتیاز
506
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی (تخصص :قانونی)
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

مرسی واقعا اما بعضیاشو اصلا قبول نداشتم..به ویژه لحن صحبت کردن خودتون رو :)
مرسی از نظرتون
 

Niki7

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
108
امتیاز
191
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
mums
رشته دانشگاه
پزشکی :)
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...

يه جاهايي شعربود يه جاهايي دل نوشته ولي خيلي قشنگ بود وخيلي خوشم اومد!موفق باشي دوست عزيز
 
بالا