سوالات روانشناسی

[shershere]

پاسخ : سوالات روانشناسی

یه جا میگفتن بهترین درمان وسواس ... اینه که بدترین حالت ممکن رو توش قرار بگیری

یعنی یکی که نسبت به -مثلا- خیس شدن وسواس داره ... باید یه سطل اب مستقیم روش خالی کرد ... که حالش جا بیاد!

یکی رو هم خودم روش امتحان کردم ... به مرتب قرار گرفتن وسایل روی میزش حساس بود ...

چند روزی که خونشون بودم هر وقت دستم میرسید به شکل فجیعی میزشو بهم میریختم ...

کم مونده بود کتکم بزنه ها ... ولی به 1 هفته نکشید که حساسیتش خیلی خیلی کم شد و الان صفره!

تو هم میخوای یه همچین ترفندی به کار ببر!

 

[meli]

پاسخ : سوالات روانشناسی

منُ کمک کنه یکی !
از وسواس دارم خل میشم ! نه وسواس تمیزیُ ایناها ...
رو کتابام ، خطم ...
کلا همیشه تو طول سال سر این قضیه مشکل دارم . هیچ وقت نمیتونم درس بخونم چون فقط میشینمُ دو ساعت مینویسم یه وقت زشت نشه .
الانم دارم خل میشم چون پشت یکی از کتابام تا خورده ...

کلا برای درمان وسواس دو تا راه حل وجود داره یکی غرقه سازی یکی هم حساسیت زدایی منظم!

راه حلی که Cheetah گفت همون غرقه سازیه!

حساسیت زدایی منظم هم اینه که به مرور این حساسیت رو کم کنی!

مثلا اگه 2 ساعت برای مرتب کردنه دفترت وقت میزاری یه هقته بکن یه ساعت و نیم...

بعد یه هفته بکن یه ساعت...

به مرور کم و حذف میشه

 

[shershere]

پاسخ : سوالات روانشناسی

خب ... ما خودمون یه سوال برامون پیش اومد



من به شخصه خیلی فکرم درگیره ... یعنی اصن بعضی وقتا نمیفهمم به چی دارم میفکرم

حس می کنم سرم عین یه خیابون خیلی خیلی شلوغه

واسه همین کنترل تک تک فکرام خیلی سخت میشه

بعضی شبا اصن نمیتونم بخوابم

میدونم مخم درگیره شدید :-\ ... ولی حتی نمیدونم درگیر چی هست!


من چیکار باید بکنم؟ خسته شدم والله! (

 

[meli]

پاسخ : سوالات روانشناسی

خب ... ما خودمون یه سوال برامون پیش اومد



من به شخصه خیلی فکرم درگیره ... یعنی اصن بعضی وقتا نمیفهمم به چی دارم میفکرم

حس می کنم سرم عین یه خیابون خیلی خیلی شلوغه

واسه همین کنترل تک تک فکرام خیلی سخت میشه

بعضی شبا اصن نمیتونم بخوابم

میدونم مخم درگیره شدید :-\ ... ولی حتی نمیدونم درگیر چی هست!


من چیکار باید بکنم؟ خسته شدم والله! (

خب واقعا مشغله فکریه خاصی ندارید؟

مثلا موضوعه خاصی ذهنتونو درگیر نکرده؟

نگران چیز خاصی نیستید؟

 

[shershere]

پاسخ : سوالات روانشناسی

یه چیزِ خاص ... نه

خیلی‌ چیزا هستن

شایدم چند تاشون پررنگ تر باشن

ولی‌ کلا اعصابمو ریخته به هم

اینکه فکرت همیشه مشغول باشه و اصلا استراحت نکنه بیچاره کنندس!

 

[meli]

پاسخ : سوالات روانشناسی

اگه علتش جسمی نباشه علتش ممکنه روحی باشه که میتونی به این روش حلش کنی(آرامش اموزی):

میتونی موقع خواب چند تا نفس عمیق بکشی به یک چیز خوب که دوستش داری(ترجیحا چیزهای طبیعی مثله کوه،دریا،طبیعت و...)فک کنی و سعی کنی همه ی فکرتو روی اون چیز متمرکز کنی و افکار دیگه رو از ذهنت دور کنی...

چند شب این تمرینو انجام بده احتمالا کم کم فکرت باز تر میشه و راحت تر میتونی تمرکز کنی

 

[mahshid_f]

پاسخ : سوالات روانشناسی

وای آره نفس عمیق خییلی خوبه...!
مسافرت رفتنم واقعا عالیه...
حتی در حد دو روز...
آدم ذهنش از همه خالی میشه
..........................................
کلا یه موقعایی اصلا با خودت قرار بذار به هیچی فک نکنی...
کم کم درست میشه! :)

 

[shershere]

پاسخ : سوالات روانشناسی

نمی‌شه ...

حتا وقتی میگم به هیچ نباید فکرید بازم سرم پره از افکار مختلف!



ولی‌ این راه جالبی‌ به نظر میاد ...

امتحان می‌کنیم ببینیم چی‌ می‌شه!

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : سوالات روانشناسی

بسم الله الرّحمن الرّحیم
به هر میزان از این کار رو انجام بدی خوبه:
۱.ناخن هات رو بگیر
۲.مسواک بزن
۳.برو حموم و غسل کن
۴.آخر حموم بعد غسل،
راست وایسا سرت رو هم صاف نگه دار
برو صاف زیر دوش آب وایسا
آب گرم رو باز کن تا اونجایی که می تونی گرمش کن که اذیت نشی.
به زمین و دشت و جنگل و طبیعت فکر کن
با زمین آشتی کن و با اون یکی شو
آرام آرام آرام آب رو سرد کن
تا اونجایی که اذیت نشی آب رو خنک کن
حالا خودت رو با آسمان ها یکی کن و حس کن سبک شدی و داری پرواز می کنی
در تمام مدت حس کن به خدات نزدیکتر شدی.
آخرکه خواستی از حموم بیای بیرون پاهات رو با آب سرد بشوی!
یک لباس پاک و راحت بپوش دو رکعت نماز هدیه کن به یکی از معصومین و به اون متوسل شو تا مشکلت رو حل کنه.
نمازت رو طولانی کن و با نشاط نماز بخون
همه اینها مقدمه بود تا به نماز برسیم.
سجده و قنوتت رو طولانی تر کن
تو قنوت میشه فارسی دعا کرد با خدا صحبت کن
کاری که احتمالا خیلی کم انجام می دیم.
هرچی مشکل داری بهش بگو مثل زمانی که به دوستت میگی مثل موقعی که اومدی و به ما گفتی.
جایی که نماز می خونی خلوت باشه بهتره تمیز و ساکت باشه
راستی از بوی خوش هم استفاده کن.
مثلا عطر یاس
خواستی عودم روشن کن.
شب هم سرت رو موقع خواب بپوشون
با وضو بخواب
موقع خواب هم سوره کوثر بخون
تا خوابت نیومده تو رخت خواب نری بهتره
جای خنک خوابیدن آدم رو آروم تر میکنه
موقع خواب هیچ نوری نباشه
چون وقتی جسم خوابه اصطلاحا نمی ذاره روح آرامش بگیره و بخوابه
و صبح به زحمت بلند میشی.

وقتی خواستی بخوابی یک حوله یا دستمال به گلاب آغشته کن تا کن بذار زیر بالشت یا کنار بالشت(رایحه درمانی)
جای شلوغ و تنگ یا کثیف یا سر راه نخواب
هله هوله هم نخور
صبح یکم شده 3 دقیقه نرمش کن
توی فضای باز بهتره
برعکس شب ورزش توی پارک مضره
لباس تیره نپوش
جز موقعی که میری بیرون
اگر انرژی زیادت ذهنت رو به هم ریخته سبز و آبی
اگر بی اراده و کم انرژی هستی
قرمز و نارنجی
یا صرفا ذهنته
زرد

وقت کردی یکجا دراز بکش فقط به آسمون خدا نگاه کن!
روی زمین،خاک ،چمن بدون جوراب راه برو
کمی خاک تازه بو کن
‏
قرآن با صوت زیبا بذار گوش بده هیچ کار دیگه ای هم نکن.
یا همون موقع همراه صوت قرآن رو جلوت باز کن بخون.

این چیز هایی که بهت گفتم مجموعه ای از آب درمانی، عطر درمانی ،چاکرا درمانی،
دعا درمانی،رنگ درمانی،...
بود!
و مهم ترینشم همون نماز با نشاط و طولانیه.
یا حق

 

[مهسا 1376]

پاسخ : سوالات روانشناسی

اقا من نت نباشم دیونه میشم اصن انگار یه چیزی کم دارم
مثلا دو ساعت میرم بیرون میام خونه سریع میام سمپادیا اصن انگار همه چیو بم میدن
این بهش میگن اعتیاد حالا الان چیکار کنم برطرف شه؟
(meli اون ایده قبلیات به دردم نخورد )

 

[sogand1374]

پاسخ : سوالات روانشناسی

من الان دچار گم گشتگی شخصیت شدم!!!!!!!
اصن نمیدونم دارم چی کار میکنم...
خعلی بی هدف شدم...
از لحاظ روحی اصن آروم نیستم...
شک و تردید دارم...
از همه مهم تر موقع درس خوندن حواسم به طرز وحشتناکی پرت میشه....
میتونین به این روانی کمک کنین؟؟!

 

[meli]

پاسخ : سوالات روانشناسی

اقا من نت نباشم دیونه میشم اصن انگار یه چیزی کم دارم
مثلا دو ساعت میرم بیرون میام خونه سریع میام سمپادیا اصن انگار همه چیو بم میدن
این بهش میگن اعتیاد حالا الان چیکار کنم برطرف شه؟
(meli اون ایده قبلیات به دردم نخورد )

مهسا همونه که من گفتم مامانمم همینو گفت!

گفت سعی کن به مرور کارای دیگه هم به برنامه ی روزانت اضافه کنی...

هر چیزی.. تلوزیون، کتاب، خواب،... هر چیزی که خودت میخوای فقط به مرور زمان مدت زمان نت رفتنتو کم کن!

آهان این راهه هم هست!

اینو قبلا یکی از بچه ها بهم گفته بود! گفته بود یه روز به علتی کلا نتونسته بود بیاد نت اعتیادش کی کم شده بود!

یه روز هیچجوری نت نیا! حتی با موبایل!(میدونم نمیتونی! خودمم نمیتونستم )

دیگه همینا دیگه

من الان دچار گم گشتگی شخصیت شدم!!!!!!!
اصن نمیدونم دارم چی کار میکنم...
خعلی بی هدف شدم...
از لحاظ روحی اصن آروم نیستم...
شک و تردید دارم...
از همه مهم تر موقع درس خوندن حواسم به طرز وحشتناکی پرت میشه....
میتونین به این روانی کمک کنین؟؟!

عزیزم اصلا ناراحت نباش این مسئله و مشکلات بیشتر به دلیله سنتو بلوغ فکریته و چون شخصیتت داره شکل میگیره این مشکل رو داری! به مرور زمان درست میشه

---------------

بچه ها فقط قرار نیست من جواب همه رو بدم! خودتونم میتونین به کمک تجربیاتتون بهم کمک کنین و همدیگرو راهنمایی کنین! مرسی :)

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : سوالات روانشناسی

بچه ها بهترین کار ساده سازی مسئله است.
زیاد شلوغش نکنین
از خودتون چند تا سوال بپرسین و تکلیف خودتون رو با خودتون مشخص کنین
خدا به همه ما یک راهنمای خوب داده و اون عقله
العقل دلیل المومن
از عقلتون استفاده کنید
مشورت هم بکنید.

 

[mahshid_f]

پاسخ : سوالات روانشناسی

من یک سوال خیلی ریشه ای به ذهنم رسید
واقعا به نظر شما دلیل اینکه آدم بعضی وقتا تو زندگیش فک نمیکنه و یه کاری انجام میده کجاس؟
مثلا دوست شدن با یه عده ای، بدون دلیل خاص
خیلی وقتا پیش میاد با یه عده ای ارتباط برقرار میکنیم که اگه یه کم فک کنیم،میفهمیم آخرش به جایی نمیرسه،
اما فک نمیکنیم...
کلا یه سری مشکلات اینجوری...خیلی دوستیایی که زندگی آدمو میتونه نابود کنه...

سوالم اینه که واقعا ریشه ی این بی فکری ها و عجله کردنا کجائه؟
چرا اینجوری میشه؟
چیکار کنیم واسه درست شدنش؟

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : سوالات روانشناسی

ریشه اش عادت کردن به زندگی کردن با عادت هاست
عادت ها فرقشون با غرایز در مصدرشه
در غرایز طبیعت اون فرد به هنگام تولد و وراثت های ژنتیکیه
در عادات تلقینات فرد به ناخودآگاهش
عادت کردیم به یک سمت و سو های خاصی کشیده بشیم و میشیم
زندگی حیوانی
بدون تفکر
با غرایز ساخته خود
بی هدف و بی مقصد

 

[rainman]

پاسخ : سوالات روانشناسی

من یک سوال خیلی ریشه ای به ذهنم رسید
واقعا به نظر شما دلیل اینکه آدم بعضی وقتا تو زندگیش فک نمیکنه و یه کاری انجام میده کجاس؟
مثلا دوست شدن با یه عده ای، بدون دلیل خاص
خیلی وقتا پیش میاد با یه عده ای ارتباط برقرار میکنیم که اگه یه کم فک کنیم،میفهمیم آخرش به جایی نمیرسه،
اما فک نمیکنیم...
کلا یه سری مشکلات اینجوری...خیلی دوستیایی که زندگی آدمو میتونه نابود کنه...

سوالم اینه که واقعا ریشه ی این بی فکری ها و عجله کردنا کجائه؟
چرا اینجوری میشه؟
چیکار کنیم واسه درست شدنش؟

اتفاقا" سوال جالبه...
ريششم به همون جو مشهور خودمون برميگرده...
آدميم ديگه

بعضي وقتا آنيه يني تو يه لحظه كه احتمالا" بايد مربوط به شرايط هورموني و سيستم عصبي بدن باشه...
بعضي وقتاي ديگم دراز مدته مثه همين دوستي كه گفتين...
دليلشم شرايط سني،شرايط زندگي و...
بحثشم مفصله...
بايد با توجه به مطلبش بررسي بشه...

 

[darab_rm]

پاسخ : سوالات روانشناسی

نمی دونم دیدید یا نه؟واستون پیش اومده یا نه؟ولی واسه من شده یه سوال؟
چرا ما هر وقت یه بچه کوچولو(مثلا دو،سه ساله) رو می بینیم که قبلا چند بار باهامان برخورد داشته و چند ساعتی کنارش بودیم،برای دومین برخورد تمام انرژی خودمون رو صرف این می کنیم که اسم ما رو بگه؟تند تند می پرسیم؟خوشکه من کی بودم؟اسم منو می دونی؟بگو دیگه؟
و اگر احیانا بلد باشه و بگه آن قدر خوش حال می شیم که انگار یه فرد مهم سیاسی ما رو به اسم کوچیک صدا کرده و اگر هم نگه که باید بره خودشو تا دیدار دیگه بکشه!!!
حالا به نظرتون واقعا چرا ما سعی می کنیم اسم خودمون رو از کوچولو ها بپرسیم؟؟!!!

 

[A.maede]

پاسخ : سوالات روانشناسی

ببخشید اما سوالت یه ذره چرته مهشید هم راست میگه جاش اینجا نیست !
شاید دلیلش این باشه که ما بچگیمون رو دوست داریم واسه همین به طرف بچه های کوچیک جذب میشیم سعی میکنیم باشون دوست بشیم تا دوباره بعد از سال ها تو بچگیمون فرو بریم!

 

[HTC]

پاسخ : سوالات روانشناسی

اوه
ادم اسم تاپیک رو میبینه وحشت میکنه :-s
به نظر من اینا همش علاقه هستش
من کلا بچه ی کوچیک دوس ندارم
و همچین چیزایی هیچوقت برام اتفاق نیوفتاده
ولی اگه کسی علاقه داشته باشه خوب خوشحال میشه که اون بچه یه ابراز احساساتی چیزه کرده

 

[HTC]

پاسخ : سوالات روانشناسی

گاهی وقتا یهو بی دلیل میزنم زیر گریه :-s
چیکار کنم