فوبیا

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,215
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : فوبیا

به نقل از مــــَه شیــــــــد :
سلام
همون طوری که می دونید فوبیا ترس بی مورده...
چند وقت پیش توی یه کتابی خوندم که:
فوبیا سه نوع داره:
1-فوبیای فردی:مثل ترس از ارتفاع، یه حیوان مثل گربه یا مار، تنهایی و ...
2-فوبیای اجتماعی:ترسیدن از مردم، رابطه با مردم، جاهای شلوغ مثل خیابون و ...
3-آگوارا فوبی:مثل رس مثل وقتی که آدم وقتی یه جاییه، فک کنه که اونجا گیر میفته و دیگه راه فرار نداره...
طبق برداشت شخصی من نوع سوم، ترکیبی از نوع اول و دومه. یعنی هم به مکان های عمومی و مردم مربوطه، هم خود شخص...
من خودم، به نظرم نوع سوم رو دارم...مثلا وقتی توی مدرسه تنها می مونم و بچه ها میرن، خیلی می ترسم و احساس می کنم تو مدرسه گیر افتادم.حتی خیلی وقتا حالم بد هم میشه از زور استرس...
البته شاید فوبیای فردی هم داشته باشم. مثلا با اینکه خیلی نجوم دوست دارم اما از کهکششان ها و سیاره ها می ترسم یعنی حتی می ترسم به عکسشون نگاه کنم!
شما فک می کنید فوبیا دارید یا نه؟ اگه دارید کدوم نوعشو؟
:)

من هم همه اشو دارم هم ندارم!!!
یعنی مثلا من از ارتفاع نمیترسم بیشتر میترسم وسیله ای که روشم (مثن) داغون شه بیوفته پایین و بنده توش نابود شم!!!!
یا مثلا میترسم از کهکشان و فضا! ولی از نگاه کردن ب عکسشون نه!اینو نمیدونم چجوری توضیح بدم!
و اینکه مثلا از شلوغی و اینا نمیترسم ولی ازش متنفرم ولی از رو به رو شدن با ادمای جدید میترسم! استرس یه جورایی!
اما نوع سوم نه!
 

Ghazaleh96

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
246
امتیاز
263
نام مرکز سمپاد
Tehran
شهر
tehran
پاسخ : فوبیا

من از کلیه حشرات و جک و جونورها در حد مرگ میترسم .... اصلنم نمیتونم باهاشون رو به رو بشم ...
یعنی تا چشمم به یه حشره نزدیکم میخوره موهای تنم سیخ میشه و قلبم تندتند میزنه :(((
بخاطر همین هر وقت میریم شمال یا باغی جایی خیلی اذیت میشم :|
 

hosseinmoghaddas

کاربر فعال
ارسال‌ها
21
امتیاز
179
نام مرکز سمپاد
آیت الله خامنه ای
شهر
سیرجان
سال فارغ التحصیلی
1395
مدال المپیاد
نقره بیست و پنجمین المپیاد ملی شیمی
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
حدوداً برق
اینستاگرام
پاسخ : فوبیا

من هموفوبیای حاد دارم.....به همین خاطر تجربی نرفتم.....
مثلا تو فیلمه میاد آمپول میزنه من فوق العاده حالم بد میشه!!!!!!!
خیلی بده....
 

Jein

کاربر فعال
ارسال‌ها
38
امتیاز
93
نام مرکز سمپاد
فرزانگان I
پاسخ : فوبیا

گنبد . شهرش نه ؛ بناش !
سقف گرد ؟ چنین چیزی مثلا ...
یه مثال بارزش ترمینال مشهد یا الماس شرقه .
وقتی بهش نگاه می کنم به طرز مسخره ای می ترسم . هر چی بزرگتر و تیره تر باشه ، بدتر !
 

N@R

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
203
امتیاز
1,584
نام مرکز سمپاد
فرزانگان♥♥♥
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فوبیا

فـــوبـــیـــای ایکبیری من!!! :-s
ععععععععععععیییییییییییییییییییییی :-& :-& :-&
هم از خودش هم از همه ی ایل و تبارش منزجرممممممممممممممم

gecko1g!ss.jpg
 

smart.g

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
191
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فوبیا

می ترسم از اینکه فکر می کنم که الان چه جور مغزی تو سرمه وقلبم و می ترسم از کار بیافتن من به کی بگم که از اینکه فکر می کنم همه ی من یه مشت سلول وگوشت واستخونه میترسم خدایا من می ترسم بدم می اد..
 

mysterious queen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
4,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان٣
شهر
مش‍‌هد
پاسخ : فوبیا

من تو جایی که سقف‌ش کوتاه‌باشه تنگی نفس می‌گیرم و حال‌م بد می‌شه،اون‌م وقتی دراز کشیدم.
مثلن تویِ تخت‌هایِ دو طبقه نمی‌تونم طبقه‌یِ پایین‌ش بخوابم، یا یه چیزی مثلِ دستگاه MRI.

کلن راهِ مقابله‌ باش چیه؟ خوب شدنی‌ست؟
 

nilofar banihashem

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,011
امتیاز
11,418
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان/فرهنگ
شهر
بجنورد
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : فوبیا

به نقل از Mysterious Quéèn :
من تو جایی که سقف‌ش کوتاه‌باشه تنگی نفس می‌گیرم و حال‌م بد می‌شه،اون‌م وقتی دراز کشیدم.
مثلن تویِ تخت‌هایِ دو طبقه نمی‌تونم طبقه‌یِ پایین‌ش بخوابم، یا یه چیزی مثلِ دستگاه MRI.

کلن راهِ مقابله‌ باش چیه؟ خوب شدنی‌ست؟

خب منم يه مدتي اينطوري بودم ،سعي كن وقتي وارد اتاق ميشي اصن به سقف نگاه نكني من يه مدت با خودم تمرين مي كردم كه به سقف نگاه نكنم ،وقتي هم دراز مي كشي چشماتُ ببند
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : فوبیا

من از تردد در شب. میترسیدم، فکر میکردم ممکنه یهو همه جا خلوت شه و ماشبن گیرم نیاد. شب بمونم تو خیابون. همیشه یه ساعت قبل غروب برمیگشتم خونه و دوستامم بیرون میرفتن همراشون نمیرفتم چون عصر دیر بر میگشتن.
ولی یه بار دوستام بهم رکب زدن منو تا 8 شب بیرون نگه داشتن، بعد دو سه بار که این کارو کردن دیدم همه جا امن و امانه الان گاها 9 شب برمیگردم بعد کلاسام.
ریشه ترسمم میدونم از کودکیم بود .
به نظرم هر فوبیایی که دارید ،یک نفر که بهش اعتماد دارید که اگر مشکلی پیش بیاد اون لحظه حتما میتونه اون لحظه نجاتتون بده، همراهتون ببرید و با اون مشکل با هم دیگه رو به رو بشید . یعنی کنار دستتون یه نفر باشه که بهش مطمءنین و شما هم برید به کارتون برسید. بعد 6،7 بار دیگه درست میشه
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : فوبیا

برو کنار ارتفاع وایسا ولی جایی که کلی نرده داره و مطمءنه،،یه چند بار جایی که حفاظ مطمءن داره وایسی ترست به حالت طبیعی ترس تبدیل میشه
بالاخره یه سری ترسا تا حدیش عادیه،، ارتفاع اون قدری تهدید کننده حیاط هست که واقعا نیاز فیزیولوژیک به ترس ازش وجود داره.
 
ارسال‌ها
559
امتیاز
14,564
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فوبیا

من به شدت از تاریکی میترسمممممممممممم
شبا همش از همین استرس خوابم نمیبره
چراغ اتاقمم :|اکثر وقتا روشنه
 

nilofar banihashem

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,011
امتیاز
11,418
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان/فرهنگ
شهر
بجنورد
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : فوبیا

من وقتي داخل اسانسور ميرم ،نفس تنگي مي گيرم ?،هعي ميخوام از داخل اسانسور بيام بيرون
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : فوبیا

به نقل از آرینـآ :
من به شدت از تاریکی میترسمممممممممممم
شبا همش از همین استرس خوابم نمیبره
چراغ اتاقمم :|اکثر وقتا روشنه
تو تاریکی وقتی برق میرق میره دست مامانتو بگیر بشینین با هم صحبت کنین.. بعد یه مدت عادی میشه.


اسانسورو بلد نیستم ولی پله برقی ام سوار نمیشدم
وقتی مجبور شدم چندبار با مترو برم دیدم واقعا سخته هر دفعه اون همه پله،،،مجبور کردم خودمو و سوار شدم،،
 

Disconnected...

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
سبزوار
پاسخ : فوبیا

من تو بچگی به شدت از تاریکی و میترسیدم :D جوری که یه بار دوستام درو روم بستن پریز لامپ حمومم که بیرون بود از ترس کف بالا آوردم خدا بهم رحم کرد. ازون به بعد دیگه فقط بابام همرام میومد تو حیاط تا برم دستشویی :))
یه بار دیگه هم او اتاق بودم دیدم صدای هیچکس نمیاد. صدا زدم مامان.جوابی نیومد. مثل فرفره بدون دمپایی پریدم دوییدم تو کوچه دیدم داره با داداشم از ته کوچه میان :))

اونجور ک من شنیدم فوبیا یه نوع ترس مرضی هست که از یک خاطره در بچگی شکل میگیره و شکل های مختلفی هم داره. من تا تقریبا 17 سالگی همینشکلی بودم دیگه الان که طرفای 19ام خیلی کمرنگ شده. وقتی بهش عادت کنی و ببینی چیزی نیست و تاحالا که صدمه ای ندیدی یا به خودت بگی فوقش دیگه آخرش مرگه :D . بالاتر از سیاهی که رنگی نیست کامل درست میشه :D یعنی چجورایی میشه گفت این نوع ترس حتی از مرگ هم فراتره چون اون یه باره تموم میشه و میره ولی این همیشه عذابت میده
 

RREEZZAA

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
364
امتیاز
-89
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : فوبیا

به نقل از آرینـآ :
من به شدت از تاریکی میترسمممممممممممم
شبا همش از همین استرس خوابم نمیبره
چراغ اتاقمم :|اکثر وقتا روشنه
تاریکی شب یه آرامش خاصی بهم میده
عاشق تاریکیم هیشکی نمی بینت جز خدای خودت
 

mah banoo

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : فوبیا

ارتفاع :|
وحشتناک!
 

N¡na

کاربر جدید
ارسال‌ها
0
امتیاز
3,352
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
گذاشتم كنار
دانشگاه
هنرهاي زيبا دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
طراحي صنعتي
پاسخ : فوبیا

دندون پزشكى -_-


Sent from my iPhone using Tapatalk
 

بـئـاتـریـس

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
141
امتیاز
13,547
نام مرکز سمپاد
فرزانگان تربت حیدریه
شهر
تربت حیدریه
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فعلاً یزد :)))
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی
پاسخ : فوبیا

پله برقی
آمپول
گربه
:|
 

arvin.a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
956
امتیاز
10,946
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : فوبیا

من از رگ میترسم وقتی یکی دست به رگش میزنه میریزم بهم
 
بالا