فوبیا

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mahshid_f
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
منم یگی از این کتابای چرتو پرتی اسلامی خوندم تو ۱۲ سالگیم بعد تا ۳ سال میترسیدم
اما الان اصلا اینطوری نیس
فقط چون از اون عدد لعنتی خاطرات بدی دارم،نسبت به اون
و اینکه یوقت از آشناهام بمیرن یا از دستم ناراحت شن فوبیا دارم
 
پاسخ : فوبیا

من ازجدایی ازعزیزانم فوبیادارم....وابستگی به دورو بریام به زمانی که توش هستم داره دیوونم میکنه...این فکرکه یه روزی منم پیرمیشم زجرم میده.....میشه اسمشو گذاشتdependencephobia!!!!!! :-/
 
پاسخ : فوبیا

من از مار خیلی خیلی میترسم از فوبیا هم رد کرده خدا نکنه یک فیلمی ببینم که توش مار باشه تا سه چهار روز خوابم نمیبره هر جاهم میرم اول نگاه میکنم جایی که قدم میزارم مار نباشه /m\
 
پاسخ : فوبیا

میدونید ترس از مار و سوسک ُ اینا خُب طبیعیه...
اما سوسک ُ مار که سهله ،من حتّی از کبریت هم می ترسَم :-ss
مثلاً تو مدرسه وقتی میریم آز چراغ الکلی رو نمی تونم روشن کنم :|
تا حالا حتّی یکبار هم نشده که یه کبریت رو خودَم روشن کنم حتّی یکـــــــــ بار...!
از گربه و سگ و پشه و خیلی چیزای دیگه هم وحشت دارم...بطوری که یه بار جلو در ِ مدرسه
یه گربه دیدم تا یک کیلومتر اونور تَرش دویدم...یه جور که همه چپ چپ نگام می کردن :-s :-<
 
پاسخ : فوبیا

یه بار سرِ کلاس من به دوستم سوسکِ پلاستیکی نشون دادم ... بعد جیغش رفت رو هوا ....
آخرش اومد گفت نسبت به سوسکُ آپول فوبیا داره ... ! :-؟
راس گفته به نظرتون؟!!...
 
پاسخ : فوبیا

دوستای جدید هم بیان نظراتشونا بگن خب ... >:D<
به چی فوبیا دارین ؟؟؟
از کجا شروع شد ؟؟؟
میخواین رفعش کنین یا همینجوری خوبه ؟؟؟

---

بنده شخصآ قدیما آش رشته میخوردم
یه روز پس از خوردن آش , دچار حالت تهوع شدم
الان فوبیا آش پیدا کردم :-<
نوع اولم هست فکر کنم ! :-/
 
پاسخ : فوبیا

فوبیا ارتفاع دارم ولی نه در حد اینکه غش کنمُ اینا.
و اینکه مثلا می‌شه فوبیای جنگ یا مرگ اطرافیانُ داشت؟
به شدت این مرض رو دارم! ;D
و اینکه فوبیای خواب دیدن هم دارم! چون خوابای بد زیاد می‌بینم ...
 
پاسخ : فوبیا

به نقل از ریــحــانــه :
و اینکه فوبیای خواب دیدن هم دارم! چون خوابای بد زیاد می‌بینم ...

اونوقت نمیخوابی ؟؟؟ :-"
 
پاسخ : فوبیا

به نقل از بابکـــ :
اونوقت نمیخوابی ؟؟؟ :-"
خیلی وقتا سعی می‌کنم ولی خب خوابم می‌بره.
معمولا وقتایی که چند شب پشت سرهم خواب بد دیدم.
 
پاسخ : فوبیا

منم اون نوع سوم رو دارم نمیدونستم فوبیا به حساب میاد. خیلی آزاردهندست برام وقتی تو مدرسه تنها میمونم؛ یا وقتی زود میرسم کلاس زبان و هنوز کسی نیومده اون چند دقیقه که منتظر میمونم تا یه آشنا ببینم اندازه ی چند سال طول میکشه

-جلو میوه فروشیا که کیوی می بینم با چند متر فاصله رد میشم. بعضی وقتا میگم شاید برطرف شده باشه و اون وسواسمو میزارم کنار، مثلا با کسی که میدونم کیوی خورده دست میدم ولی عواقب خوبی نداره. دیگه اینو نمیشه کاریش کرد:-اس
 
پاسخ : فوبیا

به نقل از ریــحــانــه :
خیلی وقتا سعی می‌کنم ولی خب خوابم می‌بره.
معمولا وقتایی که چند شب پشت سرهم خواب بد دیدم.

اینو پرسیدم که در پی اثبات این باشم که خواب بد دیدن , فوبیا نیست ...
هنوزم نظرم عوض نشده
ولی خب قسمته جالبش اینه که تا بتونی نمیخوابی ... :-?
اما فوبیا نیست چون هر شبی نیست
دوره داره
نه دوره ی بلند مدت , چرا که خیلی از بیمارانی که فوبیا دارن , پس از مدتی "گذروندن دوره" ممکنه مشکلشون حل بشه
منظورم از دوره اینه که چند شب خواب بد میبینی
چند شب خوبی
و وقتی خوبی , راحت میخوابی [-o<

...

البته نقش تلقین هم در این مورد بی اهمیت نیست ... :-/
 
پاسخ : فوبیا

فوبیای خـون گیری! :|
قبلاً نداشتم ولی الآن مثکه دارم.
 
پاسخ : فوبیا

به نقل از Sahar.Z :
فوبیای خـون گیری! :|
قبلاً نداشتم ولی الآن مثکه دارم.
فک کنم در مورد این حرف بابک صدق میکنه برات سحر!
تو خون دادی تا حالا. ینی مجبور شی میدی. :-?
 
پاسخ : فوبیا

به نقل از ریــحــانــه :
فک کنم در مورد این حرف بابک صدق میکنه برات سحر!
تو خون دادی تا حالا. ینی مجبور شی میدی. :-?
عمـراً!دفعه بعدی وجود نداره!
+ویرایش میکنم.به هر حال وجود نداره ;D
 
پاسخ : فوبیا

گُربه :|
خیلی خیلی خیلی خیلی بینهایت میترسم از گربه.
حسم به سوسک مثعن چندش هست ولی از گربه واقعن میترسم. :|
تمام تنم میلرزه...مو هام سیخ میشه وقتی به گربه نزدیک میشم. :|
من اگه گربه رُ اون سمت خیابون ببینم حاضرم بمیرم ولی اون سمت خیابون نرم
از رد شدن از کنار ماشین ها عایی که کیپ پارک شدن کنار هم وحشت دارم.
فکر میکنم زیرشون گربه هست :|
این ُ هم بگم گربه زیاد به من نزدیک بشه بدون توجه به اینکه کجا هستم جیغ میزنم و دور میشم سریع
 
پاسخ : فوبیا

عاغا یه سوال:
مثلا اگه یه نفر فک کنه که نکنه کنکورشو گند بزنه و نگران باشه میشه فوبیا؟ ^-^
یا مثلا اگه یه حدسی بزنه بعد بترسه که نکنه حدسم غلط باشه؟ :-\
میشه در مورد درمانش بیشتر صحبت کنین؟
 
پاسخ : فوبیا

چرا تاپيك خوابيده؟! عاپ :-"

بچه ها توجه كنيد همه جور ترسي هم فوبيا نيست.بعضي از چيزايي كه شما ميگيد مثل اين ها:ترس از كنكور، ترس از اسپم دادن(!!!)، ترسِ كم از موجوداتي مثل سوسك و پشه و ... فوبيا نيستن و تنها يه جور حس اضطراب و نگرانين كه مفيد نباشن ضرر ندارن.مثلا اگه شما نترسي كه يه وقت كنكورتو گند نزني كه نميري بشيني درس بخوني!؟(نيروي محرك)

اما بر اساس اين:
فوبیا ترس ِ بی مورده ! این ساده ترین و واضح ترین تعریفشه .
بعضي از ترس ها ديگه واقعا فوبيان،مثله:
ترس از ارتفاع
ترس از تاريكي
ترس از تنهايي

بچه ها يه جورايي حس ميكنم بعضي از وسواس ها هم حتي يه جور فوبيان مثل:
ترس از اين كه نكنه يه وقت در ِ خونه شب باز بمونه !!!(كاملا مسخره!چيز بهتري به ذهنم نرسيد :دي)
اين هم يكجور وسواس و هم يك جور فوبياست،نه؟!

حالا فوبيا خودم:من فوبيا مار و كرم دارم.بي مورد از اين دوتا موجود ميترسم در حالي كه هيچوقت هيچ اتفاق بدي با اون ها برام نيفتاده !اما حتي از ياد اوري شكلشون يا ديدن عكس يا فيلمي از اون ها ميترسم...حتي الانم كه دارم دربارشون مينويسم پاهام يه جوري يخ كردن!

ممنان !
 
پاسخ : فوبیا

من تا چند سال پیش خیلی از ارتفاع میترسیدم ولی الان دیگه نه.
الان بیشتر از عکس العمل های دیگران نسبت به خودم میترسم حتی اگه بد نباشه.
 
پاسخ : فوبیا

چیزه ؛ فوبیای آسیب رو چه‌جوری می‌شه برطرف کرد؟ چون مثل بقیه فوبیاها نیست که بیان عکس و اینا نشون بدن تا ترس آدم بریزه! :-"
 
پاسخ : فوبیا

به نقل از L@d¥ ¢hêmî$t :
گُربه :|
خیلی خیلی خیلی خیلی بینهایت میترسم از گربه.
حسم به سوسک مثعن چندش هست ولی از گربه واقعن میترسم. :|
تمام تنم میلرزه...مو هام سیخ میشه وقتی به گربه نزدیک میشم. :|
من اگه گربه رُ اون سمت خیابون ببینم حاضرم بمیرم ولی اون سمت خیابون نرم
از رد شدن از کنار ماشین ها عایی که کیپ پارک شدن کنار هم وحشت دارم.
فکر میکنم زیرشون گربه هست :|
این ُ هم بگم گربه زیاد به من نزدیک بشه بدون توجه به اینکه کجا هستم جیغ میزنم و دور میشم سریع
با توجه به اینکه این وضع من بد تر میشد بابام یک راهی پیشنهاد داد که تا العان تاثیر گذار بوده.

اگه مثل من شدید ُ وحشتناک هستین میتونه خوب باشه.

اول از عکس گربه شوروع کنید. من برام خیلی زجر آور بود ولی خب مجبور شدم.

بعدش هم موی گربه ;D خیلی چندش آوره ولی به خدا بهتر میکنه.

من فلن تا این حدش رُ اومدم.

بعدش قرار هست که دست بزنم به گربه 8-^

العان حد اقل توی خیابون جیغ بنفش نمیکشم با دیدن گربه ;D
 
Back
بالا