فوبیا

igin

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,630
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شاهرود
دانشگاه
صنعتي شاهرود
رشته دانشگاه
حسابداري _روان شناسي
پاسخ : فوبیا

من از سوسک میترسم نکه چندشم بشه ها واقعا میترسم
اصا وقتی میبینم تپش قلب میگیرم...
 
  • لایک
امتیازات: Arina

__MITRA__

کاربر فعال
ارسال‌ها
41
امتیاز
78
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه 2 کرمان
شهر
کرمان
پاسخ : فوبیا

من یه فوبیایی دارم میگم هاااااا ولی نخندین چون شاید ب نظر شما خیلی
مسخره بیاد :D

من فوبیا مورچه دارم
هر وقت مورچه میبینم :-& این طوری میشم
 

Agent 47

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
318
امتیاز
1,190
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : فوبیا

فوبیا تموم شدن چیز ها.
مثلا تموم شدن بنزین ماشین. تموم شدن تخم مرغ های داخل یخچال. تموم شدن منابع انرژی و آب کشور و کل دنیا :|
 

samira1996

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
422
شهر
کرج
پاسخ : فوبیا

به نقل از __MITRA__ :
من یه فوبیایی دارم میگم هاااااا ولی نخندین چون شاید ب نظر شما خیلی
مسخره بیاد :D

من فوبیا مورچه دارم
هر وقت مورچه میبینم :-& این طوری میشم
خیلی وقت پیش از یه روانشناس شنیدم
میگفت در این مواقع اون موجود رو خیلی مسخره و مضحک تو ذهنتون تصور کنید
مثلا مورچه رو با یه مایو و عینک دودی بالا سرش تصور کن :))
حالا هرجور که از نظر خودت مضحک تره...
بعد کم کم اونو تو ذهنت به فاصله ی دور تصور کن
مثلا اول 2متری بعد 10 متری بعد...
نمیدونم رو مورچه جواب میده یا نه
ولی واسه من رو سوسک یه مدت کوتاهی جواب داد
بعد تمرینو بیخیال شده دوباره برگشت :-&
 

__MITRA__

کاربر فعال
ارسال‌ها
41
امتیاز
78
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه 2 کرمان
شهر
کرمان
پاسخ : فوبیا

به نقل از amira$ :
خیلی وقت پیش از یه روانشناس شنیدم
میگفت در این مواقع اون موجود رو خیلی مسخره و مضحک تو ذهنتون تصور کنید
مثلا مورچه رو با یه مایو و عینک دودی بالا سرش تصور کن :))
حالا هرجور که از نظر خودت مضحک تره...
بعد کم کم اونو تو ذهنت به فاصله ی دور تصور کن
مثلا اول 2متری بعد 10 متری بعد...
نمیدونم رو مورچه جواب میده یا نه
ولی واسه من رو سوسک یه مدت کوتاهی جواب داد
بعد تمرینو بیخیال شده دوباره برگشت :-&

نمیودنم من هر راهی امتحان کردم فایده نداشت باز شد این :-&

اینو امتحان میکنم شاید جواب داد :D
 

first amir

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,142
امتیاز
29,738
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
فردوســـی
رشته دانشگاه
مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
پاسخ : فوبیا

به نقل از نسترنّگار :
یه راهی هست برای درمان فوبیا، بهش می‌گن فلادینگ. به انگلیسی Flooding. خیلی راه جالب و در عین حال ترسناکیه به نظرم. مثلاً اگر یه نفر از گربه می‌ترسه، می‌ندازنش تو یه اتاق پر از گربه و خودش مجبوره با ترسش در بدترین و شدیدترین حالت ممکن رو به رو بشه و کنار بیاد. فرد مجبوره نوع برخوردش با اون چیزی که موجب ترسش می‌شه رو عوض کنه. به عبارتی ترس جای خودش رو به آرامش می‌ده. خوبیه این روش اینه که سریع جواب می‌ده و معمولاً مؤثره. ولی خب روش‌های بهتری هم وجود دارن.
جالبه

من یه جا شنیدم یه صحبتی از یکی از امام ها

این که اگر از چیزی میترسید ، خودتون رو درون کار بیفکنید


اینو که خوندم یاد اون صحبت افتادم
 

saratahmasbi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
157
امتیاز
1,157
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سارایوو(بوسنی و هرزگوین)
رشته دانشگاه
حقوق
پاسخ : فوبیا

گربه و مار ومارمولک ..کلا جکو جونورا ....
معلم زبان
 

mahta_H

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
185
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
دانشگاه
سبزوار
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فوبیا

سوسک ! فقط سوسک حموم ! :-s از عکسش دچار panic attack میشم
 

mahta_H

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
185
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
دانشگاه
سبزوار
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فوبیا

به نقل از نـازنـیـن :
فـــوبـــیـــای ایکبیری من!!! :-s
ععععععععععععیییییییییییییییییییییی :-& :-& :-&
هم از خودش هم از همه ی ایل و تبارش منزجرممممممممممممممم

gecko1g!ss.jpg
این که ترس نداره ، اینقد شکمش نرم و ناز نازیه ;;) :D
 

demon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
238
امتیاز
700
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب
شهر
تهران
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : فوبیا

ترس از سگ Cynophobia
قالب تهی کردن مناسب ترین واژه برای توصیف واکنش من حتی در مقابل سگ های مینیاتوریه!
سگ مردم توی ماشین شون هم منو میترسونه و میتونم راهمو حسابی دور کنم! یا مثل دیوونه ها بچسبم به هرکی همراهمه و التماس کنم نجاتم بده!

وقتی بچه بودم خواستم به سگ باغ غذا بدم بهم حمله کرد، پسرداییم نجاتم داد ولی سگه کفشمو تیکه تیکه کرد
البته نمیتونم مطمئن باشم ریشش همینه
 

moOn:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
335
امتیاز
2,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
پاسخ : فوبیا

فکر کنم یکی از مسخره‌ترین فوبیاها ر‍و دارم !
رینگ‌تونِ گوشیِ موبایل.
مقدارِ خیلی خیلی کمی هم خودِ گوشیِ موبایل :د
 

arezoo.s

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
1,808
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
فقط نه فصل مورتیمر خوندم......
پاسخ : فوبیا


من از یه فوبیایی دارم که نمیتونم درست توضیحش بدم!!!!!!!یه سری اشکال که توشون سوراخ سوراخه.....مثل شکلی که از توی استخون هست.......یعنی انقدر میترسم که روی این عمسا توی کتابام استیک نوت میچسبونم نبینمشون
 

doctor428

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
328
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
قصـــــــــــد طلای زیست!!!
پاسخ : فوبیا

دبیر زیستمون :|
دبیر پرورشیمون X_X
و....معاااااونمون...ببخشیدا خیلی عذر میخوام که اینو میگم ولی خیلی وحشیه عین سگ پاچه ی همه رو میگیره :| >:p
 

..زهرا..

همون زهرا
ارسال‌ها
217
امتیاز
2,213
نام مرکز سمپاد
فرز III
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : فوبیا

فوبیای سوراخ دارم من.
البته به نظرم "خیلی" تلقینیه ، یه جایی خوندم اکثر مردم تا زمانی که نمیدونن چیزی به اسم فوبیای فلان چیز وجود داره ازش نمیترسن.
 

Full_professor

کاربر فعال
ارسال‌ها
64
امتیاز
38
نام مرکز سمپاد
ح ل ی
شهر
طهرون
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : فوبیا

من فوبیای آینده دارم!
یعنی همیشه به این فکر میکنم اگر فلان اتفاق بد که من دوست ندارم بیفته چکار کنم! دائم در حال پیدا کردن راهی برای اتفاقات بدی هستم که در آینده اگر بیفته!! جالب ایه یه جا خوندم ۵٪ چیزی که فکر میکنیم هم اتفاق نمیفته ولی خوب من باید همه چیزو از قبل پیش بینی کنم و آماده باشم وگرنه نمیشه! بعد جالبه همه جیزو به بدترین شکل ممکن هم تصور میکنم که شاید ۱٪ هم اونطوری نشه!!
 

rdahl_kn

دایان
ارسال‌ها
164
امتیاز
928
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
شیراز
دانشگاه
University of Calgary
پاسخ : فوبیا

Ophidiophobia
حتی از این که کلمه ی فارسیش رو بنویسم حالم بد میشه! :‌)‌)
لحظه ی به وجود اومدنش هم دقیقا یادمه. پنجم دبستان یا اول راهنمایی بودم، توی کتاب علوم یا زیست معلم داشت درس می‌داد و من داشتم صفحه‌های جلوتر رو می‌خوندم. رسیدم به عکسش که داشت یه موش رو می‌بلعید. یه مدت بهش خیره شدم، بعد یهو یه چیزی تغییر کرد، سریع برگشتم رو همون صفحه‌ای که معلمه داشت درس می‌داد و وقتی به اونجا رسید هم من بازش نکردم. بعد طی این سال‌ها هی بدتر و بدتر و بدتر شد و روندش هم کاملا واضح و مشخص بود، منتها کاری از دستم برنمیومد. :D
 

tiny_G

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : فوبیا

فواره و چیزای بلند دیگه مثل درخت بلند و دراز :(( :(( :(( :(( :(( :((
 

دختر باران

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
643
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 اهواز
شهر
اهواز
مدال المپیاد
ادبی-زیست
پاسخ : فوبیا

فوبیای اجتماعی
این که جلوی تعدادی آدم بخوام حرف بزنم خصوصا اگه نشناسمشون :-ss :-s
تمام عضلات بدنم میلزرن
 
بالا