سانحه!

[Hitler]

پاسخ : سانحه!

وایی من تو این مدت که نمی دونم چرا
همش همه منو می زنن در حدی که می تونین جزو سوانح وحشتناکی بزارید که همش یدفه اتفاق میوفته

 

[-zarA-]

پاسخ : سانحه!

تعجب نکنید

من یه دخترم

اما خب کارام پسرونس

همش یا بالای درختم یا پشت بوم یا..........

جاتون خالی رفتیم باغ

بنده رفتم رو رخت

دایی جان شاخه ای که من ازش میرفتم بالا و پایین رو برید

و بنده اون بالا موندم

و مجبور شدم سقوط ازاد بکنم

که کلا همه ی وجودم پکید

 

[amyrsajjad]

پاسخ : سانحه!

یادمه بچه که بودم یه بار یه دونه نخود رو برداشتم کردم داخل سوراخ بینیم!!!

 

[ermia]

پاسخ : سانحه!

یه دفعه عین مرد با دوچرخه...
در هشت سالگی زدم به پراید (اون موقعا شاخ بود مثلن)
چرخ جلو با عقب یکی شد
و من بر روی کاپوت پراید شیرجه رفتم
و البته پیشانی و سرم شکست....
پرایدیه در رفت ....

 

[Quf]

پاسخ : سانحه!

یبار تو کوه(زمستون) پام لیز خورد، اگه باتومم جایی گیر نکرده بود رفته بودم!!!
یبار دیگم تو کوه(بهار) قله توچال، یکی لبه پرتگاه تکیه داده بود به باتومش، داشت نگاه میکرد پایینو، فنر باتومش در رفت افتاد پایین
یبار تو کوه (ضخره نوردی) یکی داشت میرفت بالا یه سنگ بزرگو بغل کرد داشت میرفت بالا که یهو سنگه درومد از جاش بعد یارو زور نمیرسید قاعدتا ولش کرد بعد شانت و اینا(وسایل صعود) شل شد این وسط... فقط نمیدونم چرا اول مرده افتاد زمین بعد سنگه، افتاد روش!!!! البته فقط پاش شکست.

 

[Alien]

پاسخ : سانحه!

یه بار کلاس اول راهنمایی بودم معلممون نیومد
یه نماینده داشتیم بعضی وقتا که عصبی میشه دیگه کارت تمومه
اون روز دیگه بچه ها خیییییللییییی فضول شده بودن غیر من بدبخت که سرم درد میکرد و ساکت نشسته بودم داشتم بیرونو نیگا میکردم
این نماینده یهو عصبانی شد ماژیک دستش بود (فک کنم با تموم قدرت) پرتش کرد X-(
مستقیم اومد با نوکش خورد دقیییییق 3 میلیمتری چشمم رو اون غده که اشک تولید میکنه #-o #-o
از بس محکم زد سر ماژیک خورد شد 6-7 تیکه شد

 

[samy]

پاسخ : سانحه!

چند سال پیش بدجور تصادف کردیم ماشینمون روی زمین و هوا کلی غلط زد تمام شیشه ها شکسته بودن همه میگفتن شانس اوردیم که منو داداشم از شیشه بیرون نیفتادیم
اینو میدونم اگه خدا بخواد با یه عطسه میمیری اگر هم نخواد زیر تریلی هم که بری زنده میمونی قربونت برم خدا که اینقدر خوبی

 

[sadlove]

پاسخ : سانحه!

من کلن همیشه یه جام زخمیه زیاد تو دیوار میخورم یا زمین میخورم :- دست و پا چلفتی


یه بار با دوچرخه بودم تو پارک ازادی بعد یه مین واستادم اهنگیو که گوش میکردم عوض کنم همونجا چند تا پسر داشتن والیبال بازی میکردن یکیشون اومد عقب ضربه بزنه به توپه منتها خیلی اومد عقب با کمر رفت تو دسته چرخم
بعد من گفتم عاقا کجا میای ؟ )) حواست کجاست ؟ ))))
بیچاره عذر خواهی کرد رفت نشست بازی نکرد دیگه کمرش داغون شد """

یه بار هم یه پسره اذیتم میکرد با دوچرخه بودم پیچیدم راست جا خالی دادم با رفت تو درختها که یه متر پاایین تر از پیاده رو بودن سقوط کرد با دوچرخه

یه بار دیگه یه دختره اسکیتی 6 7 ساله داشت میومد طرفم ترمز دوچرخم خراب بود گفتم رد میشه تا برسم منتها رد نشد خورد بهم دو تا مون خوردیم زمین اون زیر دوچرخم بود کلی گریه کرد نمیبخشم خودمو واسه اونبار دوچرخم 28 عه خیلی هم سنگینه

 

[Noo$hin]

پاسخ : سانحه!

از کلاس زبان آمدم و داشتم کیفم را داخل ماشین می گذاشتم که مادرم ماشین رو روشن کرد و حرکت کرد و از رو پام رد شد وقتی داد زدم دنده عقب گرفت و یکبار دیگه از رو پام رد شد!

 

[شیخ المثال]

پاسخ : سانحه!

5-6 سال پیش تازه ی دوچرخه سایز 26 خریده بودم تازه پام به زمین نمیرسد ولی میتونستم برونمش. داشتم با دوچرخه دور میزدم که یهو حس کردم یکی منو هل داد چشمو باز کردم دیدم رو تخت بیمارستانم می دونید چی شده بود یه موتوری از بغل زده بود بهم منم رفتم هوا با کمر اومدم زمین مچ دستم در رفت کل پشت و کمرم کبود شده بود تا یک ماه نمی تونستم رو پشتم بخوابم

 

[wdr]

من یه بار توی روز برفی با موتور داشتم میرفتم دانشگاه، سر یه پیچ شیب دار اومدم از لای 2 تا ماشین لایی بکشم(اصلا میزان حجم این حماقت رو هنوز درک نکردم خودمم)، موتور وسط راه سر خورد و خوردم زمین. خودم حدود 2-3 متر و موتور 4-5 متر رو زمین کشیده شدیم. و چون سر یه پیچ بود اصلا دید نداشتن ماشین های عقبی و من هنوز باورم نمیشه چطور کسی به من و به موتورم نزد. خلاصه چنتا بچه دبیرستانی اومدن موتور رو بلند کردن و دادن دستم و منم تا دانشگاه رفتم. اونروز امتحان داشتیم و من یادمه نیمساعت اول کلا دستام بی حس بودن و کار نمیکردن که امتحان رو جواب بدم.