پاسخ : قتل
بخاطر ترس شدیدم از حشرات مخصوصا از نوع خاکی؛ جرات کشتنشونم ندارم ولی در مواقع لزوم و اینا چرا!!!
این سوسک سیاه گردا هستن؟ یبار رفته بودیم فیروزکوه سفره انداخته بودن داشتن صبحونه میخوردن من یدونه ازونا دیدم و فهمیدم چه خبره موندم تو ماشین، بعد دو دیقه دیدم همه دوییدن سمت ماشین وقتی نگاه کردم سفره رو زمین بود و یه عالمه ازون سوسکا دورش و خواهر دیوونه ی من و دختر عموش میپریدن رو اینا!! البته نمیمردن ولی تک و توک خونشون میریخت رو زمین!!!!
و یکی دیگه اینکه یبار رفته بودیم شمال با مدرسه که دو تا پشه ی خیلی بزرگ اندازه دو بند انگشت که ما ندیدیم اینا پرواز کنن(بچه ها میگفتن آنوفله!) یکیشون تو دستشویی بود، بعد من گفتم مگه این با این وزنش چقدر میتونه سریع باشه؟ و با پا لهش کردم!!!
و اونیکی که تو اتاق پذیرایی وبلا بود اون بالا بود و پامون بهش نمیرسید! خوابیدیم و صبح نبود، منکه مالاریا نگرفتم...!
خودم تاحالا نکشتم دیگه، فقط یبار سوسک!
خواهرم زیاد کشته میخواید بگم!؟